ابومسلم در آدم کشی نیز فردی حرفه ای بود و بر اساس منابع متقن تاریخی شمار زیادی از مردم خراسان و نواحی دیگر را کشت. او قیام شیعی شریک بن شیخ را هم سرکوب کرده وی و یارانش را به قتل رساند.
شهدای ایران:«ابومسلم
خراسانی»؛ نامی که از مدتها پیش یکی از تیمهای فوتبال ایران را با آن
میشناسند و با وجود بار انحرافی، تاریخی و فرهنگی، حفظ شده بود، طی اقدام
شایسته از سوی آیتالله علمالهدی، نماینده ولی فقیه در استان خراسان، مورد
اعتراض قرار گرفت.
به
گزارش رجانیوز، آیتالله علمالهدی ضمن ابراز تأسف از این موضوع که بعضی
دوستان یکی از باشگاههای سابقهدار این شهر را به نام یکی از دشمنان سرسخت
امام رضا(ع) نامگذاری کردهاند گفته بود: «ابومسلم یک انسان جانی، بیباک
و بی بند وبار بود که مایه ننگ اسلام است، آن وقت شما این باشگاه قدیمی را
به عنوان سرسخت ترین دشمن امام رضا(ع) نامگذاری کردید. تا وقتی که چنین
نامی است امام رضا به ورزش مشهد توجه نمیکند و مشهد در عرصه تربیت بدنی
نیز پیشرفت نمیکند، اما نکته دیگر این است که حالا یک تیم دیگر درست کردند
و اسمش را گذاشتند سیاهجامگان که این نام لشکر ابومسلم بود.»
اما
همین اظهارنظر آیتالله علمالهدی کافی بود تا وزیر لندننشین دولت
اصلاحات با اظهار بعضی جملات کنایهآمیز در نامهای خطاب به آیت الله علم
الهدی که در صفحه تلگرام خود منتشر کرده بود از لزوم وجوب ذوق و سلیقه،
سواد، دقت و احتیاط برای امام جمعه مشهد، نقش دایه مهربانتر از مادر را
بازی کند!
مهاجرانی
در واکنش به اظهارات آیتالله علمالهدی ضمن تطهیر جنایات ابومسلم نوشته
است: «سردار پر آوازه ایرانی که نقش تعیین کننده در فروپاشی و انهدام سلسله
امویان در سال ۱۳۲ هجری داشت، با نیرنگ منصور خلیفه عباسی که از جاذبه
فراگیر شخصیت ابو مسلم هراسیده بود، به قتل رسید. قتل ابومسلم در سال ۱۳۷
هجری، هنگامی که ابومسلم ۳۷ ساله بود، اتفاق افتاد.»
این
تئوریسین اصلاحات در ادامه بدون توجه به اینکه آیتالله علمالهدی در بیان
دشمنی ابومسلم با امام رضا(ع) از «آرایه ادبی مجاز علاقه جز به کل»
استفاده کرده و به علاوه به خاطر مدفون بودن امام رضا(ع) در شهر مشهد روی
این دشمنی تأکید کرده است با بیان این مطلب که امام علی ابن موسیالرضا(ع)
در سال ۱۴۸ هجری متولد شدهاند این سئوال را مطرح میکند که چگونه میشود
امام رضا علیهالسلام یازده سال پس از قتل ابومسلم متولد شده باشد و یکی از
دشمنان امام رضا محسوب شود؟
وزیر
فراری دولت اصلاحات در بخش دیگری از متن خود با بیان این مطلب که ابومسلم
با شعار «الرضا من آل محمد»، سازمان سیاه جامگان را سامان داد بدون اشاره
به کاربرد شیعه در معنای «توسّعی» و «حداکثری» آن ادامه داد: او فردی شیعه
بود که می خواست نظام حکومت اموی را براندازد و برانداخت.
وی
همچنین در توجیه جنایتهای ابومسلم نوشت: بسیاری از نسبتهای ناروا و
ناسزا که در باره ابومسلم منتشر شده استّ از طریق حکومت عباسی از زمان
منصور به بعد ترویج شده است تا بتوانند قتل ابومسلم را توجیه کنند.
مهاجرانی
در بخش دیگری از این نوشته بدون اشاره به این مطلب که «ابومسلم تنها در سه
سال پایانی حکومت امویان به عرصه سیاسی گام نهاد، اما این دو امام(ع)
نزدیک به چهل سال» به نشر معارف پرداختند ادامه میدهد: همواره فقیهان و
عالمان شیعه بر این نکته تأکید داشتهاند که فقه جعفری یا فقه امامیه در
فرصت تغییر خلافت از اموی به عباسی شکل گرفت. فرصت ساز درجه اول در این باب
ابومسلم بوده است.
این
کارشناس لندننشین در پایان این نامه ضمن بیان این مطلب که حتماً میتوان
در کارنامه ابومسلم نکات منفی نیز جستجو کرد، از جمله در رقابت با علویان و
کشتن برخی جهرههای علوی افراط کرد نوشت: کارنامه او را بایست در یک نگاه
فراگیر و جامع دید. مثل نگاه و رویکرد استاد فقید غلامحسین یوسفی در کتاب
ابومسلم سردار خراسان.
ابومسلم خراسانی در مسیر اهل بیت(ع) حرکت نکرد/ او سرسپرده عباسیان و مورد مذمت امام صادق(ع) بود
اما متن منتشرشده از سوی عطاءالله مهاجرانی واکنشها و انتقادهای زیادی در پی داشت.
دکتر
محمدحسین رجبی دوانی در گفتوگو با خبرنگار آناج در خصوص سبقهای که از
ابومسلم خراسانی در تاریخ اسلام بر جای مانده است، توضیح داد: ابومسلم
سرکرده قوای بنی عباس بود که حرکت خود را جهت مقابله با بنی امیه از
خراسان آغاز کرده و در راه خدمت به عباسیان از هیچ اقدامی فروگذار نکرد.
وی
ادامه داد: او کشتارها و جنایات بسیاری را در این راه مرتکب شد تا جایی که
حتی علویانی را که به او پناه آورده بودند از بین برد و پس از مدتی با
سرنگونی بنی امیه، بنی عباس روی کارآمد.
این
اندیشمند تاریخ اسلام با بیان اینکه ایرانی بودن ابومسلم جای سئوال دارد،
تأکید کرد: البته صرفاً به دلیل پسوند «خراسانی» او را ایرانی قلمداد نکنید
چرا که در آن زمان اعراب ساکن خراسان را خراسانی مینامیدند و او خود نیز
مدعی بود که از نسل "سلیط بن عباس” است.
وی
افزود: پس از جنایتهای بسیاری که در رکاب بنی عباس مرتکب شد، وقتی تاریخ
مصرفش به پایان رسید، حکام بنی عباس او را بردهای نامیدند و ادعا کردند
نسبی با عباسیان ندارد و این گونه او را از بین بردند.
رجبی
دوانی یادآور شد: کارنامهی ابومسلم به قدری سیاه بود که وقتی می خواست به
حج برود گفت من نمیدانم آیا خداوند مرا به حرم خانهی خویش راه خواهد داد
یا خیر.
وی خاطرنشان کرد: او در بیان امام صادق(ع) مورد مذمت قرار گرفته و نمیتوان صرفا به خاطر تقابلش با بنی امیه از او تمجید کرد.
این استاد تاریخ اسلام متذکر شد: ابومسلم خراسانی در جهت و مسیر اهل بیت(ع) حرکت نکرد بلکه او سرسپرده بنی عباس بود.
رسول جعفریان: ابومسلم خراسانی نه ایرانی وطن دوست است، نه یک شخصیت شیعی
همچنین رسول جعفریان پژوهشگر تاریخ ایران و اسلام در واکنش به این متن نوشت:
صرفاً
از باب اطلاع جوانان عزیز و وطن دوست و اسلام خواه عرض می کنم که ابومسلم
با اینکه شخصیتی مهم در تاریخ ماست و حرکت او موجب شد تا دولت اموی از میان
برود، اما دو مشکل اساسی دارد. نخست این که او هیچ گاه یک ایرانی وطن دوست
نبود و تنها عاملی در دست شماری از قبایل عربی خراسان بود که دوست داشتند
امویان سرنگون شده و حکومت دست شاخه دیگری قرار گیرد. در این ماجرا از
ایرانیان به عنوان ابزار استفاده شد و بس.
دوم
آن که ابومسلم هیچ گاه یک شیعه علوی نبود بلکه شیعه عباسی بود که به
امامان معصوم خیانت ورزید و جانب عباسیان را گرفت، عباسیانی که اندکی بعد
پس از تسلط بر امور هم او را کشتند و هم امامان معصوم را.
ابومسلم
در آدم کشی نیز فردی حرفه ای بود و بر اساس منابع متقن تاریخی شمار زیادی
از مردم خراسان و نواحی دیگر را کشت. او قیام شیعی شریک بن شیخ را هم سرکوب
کرده وی و یارانش را به قتل رساند.
جعفریان
که این سخنان را در پی بالاگرفتن بحث نامگذاری یک باشگاه ورزشی در مشهد
بیان کرد، معتقد بود: بر اساس دلایل متقن تاریخی، ارزشی ندارد که مردم شریف
خراسان که امام رضا(ع) میهمان آنهاست و مسلما دلش از ابومسلم خون است، از
این نام حمایت کنند و آن را روی تیم محبوب و دلخواه خود بگذارند. خراسانیان
میتوانند نامی را برگزییند که سمبل خراسان بزرگ و یادآور ادب و فرهیختگی
باشد. پوریای ولی (اهل خوارزم)، رودکی، فردوسی و هزاران چهره دیگر که
خراسان با نام آنان شناخته میشود.
شهید مطهری: ابومسلم بویی از انسانیت نبرده بود
شهید مطهری نیز شخصیت ابومسلم را اینگونه معرفی میکند:
البته
ابومسلم سردار خيلي لايقي است به مفهوم سياسي، ولي فوق العاده آدم بدي
بوده، يعني يک آدمي بوده که اساساً بويي ازانسانيت نبرده بوده است. ابومسلم
نظير حجاج بن يوسف است. اگر عرب به حجاج بن يوسف افتخار کند، ما هم حق
داريم به ابومسلم افتخار کنيم. حجاج هم خيلي مرد باهوش و بااستعدادي بوده،
خيلي سردار لايقي بوده و خيلي به درد عبد الملک ميخورده، اما خيلي هم آدم
ضدانساني بوده و از انسانيت بويي نبرده بوده است. ميگويند در مدت حکومتش
صد و بيست هزار نفر آدم کشته، وابومسلم را ميگويند ششصد هزار نفر آدم
کشته. به اندک بهانه اي همان دوست بسيار صميمي خودش را مي کشت. (سیری در
سیره ائمه اطهار صفحه 110)
ابومسلم
به نفع منصور قيام کرد و چه جنايتها که در خراسان به نفع بني العباس نکرد!
اين قهرمان ملي! خودمان را بشناسيم. دائم ميگويند قهرمان ملي! اگر
ايرانيهايي را که همين ابومسلم کشته است به حساب بياوريد، از سيصد چهارصد
هزار بيشتر است. ميگويند مجموع آدمهايي که ابومسلم کشته است ششصد هزار نفر
است. آخر آدم چقدر بايد جاني باشد! (اسلام و نیاز های زمان جلد ۱ صفحه ۴۴)
ابومسلم
کسي است که افتخار هيچ ملتي نيست، بلکه مايه ننگ هر ملتي است که بدان
منسوب است. عليهذا سلب ايراني بودن او يا شک در ايراني بودن او سلب افتخار
يا شک در افتخاري از افتخار ايرانيان نيست. (یادداشتهای استاد مطهری جلد ۹
صفحه ۳۳۸)
*رجانیوز
*رجانیوز