شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۱۹۵۲۰
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۷
چرا نمایندگان مردم، علی‌رغم انتظار اعلام شده مدعیان اصلاحات و پیش‌بینی پرهیاهو و آمیخته به ذوق‌زدگی این طیف، آقای لاریجانی را به ریاست موقت مجلس شورای اسلامی - که نماد ریاست دائم است - انتخاب کردند؟ پاسخ این سؤال برخلاف تحلیل‌های پیچیده‌! و ارزیابی‌های پرشاخ و برگ مدعیان اصلاحات، بسیار ساده و خالی از تردید است. تنها به این علت که تعداد نمایندگان اصولگرای مجلس دهم بیشتر از نمایندگان مدعی اصلاحات است. فقط همین!
به گزارش شهدای ایران، حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان با اشاره به انتخابات هیات رئیسه مجلس نوشت: ۱- می‌گویند بسیاری از کسانی که امضاهای پیچیده دارند، در حساب‌های بانکی خود پول چندانی ندارند و پیچیدگی امضای آنها ناشی از وقت کافی برای نقاشی است. امضای دانش‌آموزان دبستانی را ملاحظه بفرمائید، هر کدام از این امضاها به اندازه یک تابلوی نقاشی «پیکاسو»  دارای خط و خطوط کج و کوله و درهم تنیده است به طوری که حتی خود پیکاسو هم نمی‌تواند مشابه آن را تکرار کند. از دانش‌آموز دبستانی انتظار نمی‌رود امضای درست و درمانی داشته باشد، چرا که، نه حساب بانکی دارد که نگران جعل امضایش باشد و نه وزیر و مدیرکل و... است که نابکاران با جعل امضای او دست به رانت‌خواری و کلاهبرداری بزنند!

در عرصه سیاسی نیز بارها دیده شده، کسانی که نتیجه یک رخداد را با آنچه پیشاپیش ادعا می‌کردند و یا انتظار داشتند، متفاوت می‌بینند به دو علت و با  دو انگیزه در ارزیابی نتیجه، دست به پیچیده‌نمایی می‌زنند.

اول آن که روی درک پائین و دم‌دستی خود سرپوش بگذارند و ناتوانی خویش از فهم مسائل ساده و قابل فهم را پنهان کنند، چرا که پی بردن هواداران به درک  سطحی حزب و گروه یاد شده مانع از اعتماد بعدی آنان بوده و پدیده «ریزش هوادار» را به دنبال خواهد داشت. پدیده‌ای که برای یک حزب سیاسی شیفته قدرت - و نه خدمت - نقش کابوس را دارد.
دوم؛ فضاسازی کاذب برای فرار از نتیجه‌ای که با منافع حزبی و گروهی خود ناسازگار تلقی می‌کنند، در این حالت با توسل به دروغ و شایعه و - مخصوصا - تهمت و افتراء، اصل نتیجه را زیر سؤال می‌برند و به این توهم دامن می‌زنند که اگر چنین و چنان نشده بود، نتیجه همان بود که ما پیش‌بینی می‌کردیم ولی خیانت فلان عضو خودی! و یا تهدید جریان مقابل و... نتیجه را تغییر داده است! و...

2- چرا نمایندگان مردم، علی‌رغم انتظار اعلام شده مدعیان اصلاحات و پیش‌بینی پرهیاهو و آمیخته به ذوق‌زدگی این طیف، آقای لاریجانی را به ریاست موقت مجلس شورای اسلامی - که نماد ریاست دائم است - انتخاب کردند؟ پاسخ این سؤال برخلاف تحلیل‌های پیچیده‌! و ارزیابی‌های پرشاخ و برگ مدعیان اصلاحات، بسیار ساده و خالی از تردید است. تنها به این علت که تعداد نمایندگان اصولگرای مجلس دهم بیشتر از نمایندگان مدعی اصلاحات است. فقط همین!

گفته‌اند؛ برخی از نمایندگان مجلس دهم، اصلاح‌طلب به نظر می‌رسیدند ولی به جای آقای عارف که نامزد اعلام شده اصلاح‌طلبان برای ریاست مجلس بود، به آقای لاریجانی رأی داده‌اند! این ادعا، اهانت به نمایندگان مردم و متهم کردن آنها به دورویی است، و حال آن که در ارزیابی بدون پیچیده‌نمایی ماجرا می‌توان به سادگی نتیجه گرفت که مدعیان اصلاحات قدرت تشخیص گرایش سیاسی این عده از نمایندگان را نداشته‌اند و یا به بیان دیگر - که با ماهیت برخی از مدعیان اصلاحات همخوانی بیشتری دارد- باید گفت؛ درباره گرایش سیاسی آنها به مردم دروغ گفته بودید. این توضیح به واقعیت نزدیکتر و بدون پیچیده‌نمایی قابل فهم‌تر است، نیست؟!

حالا به چند نمونه دیگر از امضاهای پیچیده‌ جماعت مدعی اصلاحات که در روزنامه‌های زنجیره‌ای آمده است توجه کنید!

3- یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای با عصبانیت از اینکه تحلیل‌ها و ارزیابی‌های قبلی این روزنامه، غلط از آب درآمده، می‌نویسد؛ «بالاخره تطمیع و مصلحت‌اندیشی بیجا مثمرثمر واقع شد و (نمایندگان) پیام رأی مردم به تغییر را نشنیده گرفتند. احتمالا حجم فشارها و وعده‌ها آن قدر کافی و وافی بوده است که نمایندگان مردم جامه سایر مناصب هیئت رئیسه را نیز برای اندک اصولگرایان مجلس دهم دوختند و به آنها تقدیم کردند»! اصرار خنده‌دار این روزنامه برای نسبت دادن ناکامی مدعیان اصلاحات به «عدم درک نمایندگان از پیام تغییر»!  و «تطمیع! و فشار بر آنان»! در حالی است که توضیح بسیار روشن و غیرپیچیده‌ای برای این رویکرد وجود دارد و آن، این که؛

الف؛ اکثریت نمایندگان مجلس دهم اصولگرا هستند و ریاست آقای لاریجانی بر مجلس را با منافع نظام و ضرورت خدمت‌رسانی به مردم همخوان‌تر و همراه‌تر از ریاست آقای عارف تشخیص داده‌اند. آیا این برداشت روشن و منطقی از ماجرا، واقع‌بینانه‌تر از آنهمه  آسمان و ریسمان کردن‌های دم‌دستی و پیچیده‌نمایی‌های خنده‌دار نیست؟ به یقین هست.

ب؛ نوشته است، «نمایندگان پیام رأی مردم به تغییر را نشنیده گرفته‌اند»! و توضیح نداده است که «کدام پیام را»؟! پیام شق‌القمر دولت در شکوفایی اقتصادی را؟ پیام فتح‌الفتوح و آفتاب تابان برجام را؟ پیام بازگرداندن دارایی‌های بلوکه شده را؟ پیام غارت 2 میلیارد دلار دارایی بی‌زبان ملت از سوی آمریکا را؟ پیام اشتغال‌آفرینی و رفع بیکاری را؟ پیام مقابله با رکود را؟ و...؟!  این موارد و نمونه‌های فراوان دیگری از این دست که به قول خودتان و به گواه شواهد محسوس و ملموس نه فقط تحقق نیافته، بلکه به عکس خود نیز تبدیل شده است! بنابراین به وضوح و بدون کمترین پیچیده‌نمایی می‌توان نتیجه گرفت که اکثریت نمایندگان مجلس دهم با درک واقع‌بینانه از ناتوانی -همراه با دروغ‌پراکنی- مدعیان اصلاحات در تحقق مطالبات بر زمین مانده مردم، حاضر به پذیرش ریاست نامزد اصلاح‌طلبان برای مجلس دهم نشده‌اند! آیا غیر از این است؟ خودتان قضاوت کنید! آیا هیچیک از وعده‌های داده شده و مطالبات مطرح شده که به برخی از آنها اشاره شد، تحقق یافته است؟ پاسخ بدون کمترین تردیدی، منفی است. بنابراین چرا لقمه را دور سر خود می‌چرخانید و تازه بعد از اینهمه چرخاندن هم به پیشانی می‌چسبانید؟!  منطقی‌تر و قابل قبول‌تر آن است که بگوئید؛ نمایندگان، پیام مدعیان اصلاحات را دریافت کرده و بعد از ناهمخوان دیدن آن با منافع مردم، از آن روی گردانده‌اند.

4- یکی دیگر از روزنامه‌های زنجیره‌ای می‌نویسد «بسیاری از فعالان اصلاح‌طلب، از ابتداء قائل به دو قطبی عارف و لاریجانی نبودند و حالا هم با پیروزی لاریجانی معتقدند نباید از آنچه رخ داده نگران بود» این تحلیل شاید برای دلداری دادن به مدعیان اصلاحات اندک اثری داشته باشد ولی هواداران جبهه اصلاحات فراموش نکرده‌اند که سردمداران این جبهه تا آخرین روز باقیمانده به انتخاب ریاست مجلس دهم، با چه هیاهو و سر و صدایی از ضرورت پیروزی نامزد اصلاحات یاد می‌کردند و ادامه - به قول خودشان- گفتمان اصلاحات! را در گرو ریاست آقای عارف بر مجلس دهم می‌دانستند!

5- تقریبا همه روزنامه‌های زنجیره‌ای در نوشته‌های دیروز خود، از برخی نمایندگان که تصور می‌کردند وابسته به جبهه مدعیان اصلاحات هستند ولی به عارف رأی نداده‌اند، به شدت گلایه کرده و در مواردی نیز آنان را آماج تهمت و افتراء قرار داده و - مخصوصا با کنایه به برخی از نمایندگان تهران- پرسیده‌اند؛ چرا مرزهای میان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی را  نادیده گرفته‌اند؟!  دراین‌باره فقط به تحلیل یکی از سایت‌های ضدانقلاب که از خارج کشور بارگذاری می‌شود بسنده می‌کنیم. سایت زیتون با ابراز عصبانیت به پیچیده‌‌نمایی موضوعات ساده و همه فهم از سوی سردمداران جبهه اصلاحات اشاره کرده و  می‌نویسد؛

«مادام که اصلاح‌طلبی چنان بی‌رنگ و بی‌خاصیت شده باشد که تمایز دوست و دشمن در آن دشوار باشد و 50 نفر به غلط بتوانند در فهرست 150 نفره آن قرار گیرند، چه ضرورتی دارد که دچار وهم سیاسی بشویم و خود را به غلط، اکثریت مجلس بدانیم؟!  واقعیت آن است که اکثریت نیستیم و نمی‌توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم».
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار