همسرشهید مدافع حرم مهدی نوروزی با بیان اینکه شهید پیامش این بود پشتیبان ولایت فقیه باشید، می گفت: پشتیان ولایت مطلقه فقیه باشیم و تبعیت از ایشان کنیم وقتی با ولی خود قدم برداری جا نخواهی ماند.
شهدای ایران:شهید مهدی نوروزی ملقب به شیرسامرا در نیمه شعبان 61 مصادف با نیمه شعبان چشم به جهان گشود و دیماه سال 93 نیز در سامرا به درجه شهادت نائل آمد.
مریم عظیمی همسر شهید روز شنبه درگفت وگو با ایرنا خاطرات شهید را چنین روایت کرد:خط مشی مهدی درامورات زندگی فقط ولایت فقیه بود. و همیشه می گفت: خیلی ها دنبال این هستند تا به نظام خدمت کنند و ازهمه چیزشان زده اند.
او یک یار منتظر برای آقا امام زمان بود و دراهداف مهیا کردن زمینه های ظهور امام نیز کوشا بودند.
همسراین شهید مدافع حرم می گوید: سابقه فعالیت های انقلابی مهدی به 15سالگی او بازمی گردد. او پس ازاتمام سربازی همزمان با جنگ عراق و آمریکا، وارد فعالیت های نظامی شد. پس از آن در سفارت ایران درعراق مسئولیت حفاظت را عهده دار شد. درهمان زمان ها نیز فرصت هایی برای شهادت پیش آمد اما به دلیل آنکه مقدرنبود به شهادت نرسید.
چهره مهدی یک بار در زمان فعالیت اش در سفارت ایران درعراق توسط نیروهای امریکایی شناساسی شد و به همین دلیل او مجبور به بازگشت به ایران شد.
اومی افزاید: مهدی پس از بازگشت به ایران به سیستان بلوچستان که آن زمان درگیرناآرامی بود عزیمت کرد و با شرکت درعملیات های خطیری، قائله ریگی را تا حدودی کاهش داد و البته هنگام اعدام یکی ازعوامل گروهک های ریگی بار دیگر چهره اش توسط نیروهای طالبان شناسایی شد یعنی دوباره تبدیل به مهره سوخته شد و مجبور به بازگشت به تهران شد.
به گفته وی، فعالیت های انقلابی مهدی تا زمان فتنه 88 همچنان ادامه داشت.
درآن سال نیز چهره مهدی به عنوان برادر یکی از شهدای لبنان معرفی و اعلام کردند که او برادر یکی از شهدای لبنان است.
شایع شد که نیروی لبنانیه نظام به خاطر کمبود نیرو از حزب الله لبنان برای سرکوب کردن اغتشاشات وآشوب ها کمک می گیرد.
همسرشهید نوروزی خاطرنشان کرد: در روز شهادت شهید شهریاری، هنگامی که مهدی قصد رفتن به صحنه حادثه را داشت تصادف بزرگی کرد و به کما رفت.
اما پس از بدست آوردن سلامتی خود به همکاری های خود با حفاظت اطلاعات قوه قضاییه ادامه داد تا جایی که همکاری وی در تفحص پرونده های اختلاس منجر به شناسایی مهره های عظیم و بازداشت تعدادی از قاضات که دستی در پرونده مفسده ها داشتند، شد.
همسر شهیدم به حول و قوه الهی توانست در زمان حیاتش خدمات خوبی به نظام ارائه دهد.
مریم عظیمی ادامه می دهد: مهدی پس از جریان اهانت به حرم ائمه(ع) سادات تصمیم گرفت به سامرا برود، اما با مخالفت و ممانعت مسوولین روبرو شد و البته همان زمان هم تفالی به قرآن زد که در آن آمده بود فعلا صبرکن سنگری را برای شما محفوظ نگه داشتیم.
شهید نوروزی می گفت: دیگه نمی توانم اینجا بمانم آنجا کسی نیست اما اینجا کسی دیگری می تواند پشت میزم بنشیند و کارها را انجام بدهد.
ابتدای سال 93 بود که زمزمه های اهانت به حرمین امامین عسگرین ازعراق به گوش می رسید. مهدی گفت که دیگر نمی تونم بمانم. به بهانه زیارت از همکاراش خدافظی کرد و رفت و آنجا 25 روز ماند.
به او گفتند مسوولیت شما اینجاست و او را بازگرداندند. او را 4 ماهی در کشور نگه داشتند اما او دوباره خود را به صورت پنهانی به سامرا رساند.
آنجا هم خیلی به او نیاز داشتند. چهارماهی که در ایران بود دایما از عراق تماس می گرفتند ومی گفتند به شما نیاز داریم آخراو سابقه جنگ های بیابانی هم داشت.
از او خواسته بودند در مراسم تشییع پیکر شهدای گمنام راه را برایش باز کنند تا او برود.
تاسوعای 93 بود که به عراق بازگشت.خیلی بی قرار بودم. متوسل شدم که برگردد و او پس از یک ماه بازگشت و با هم به سفری پیاده از نجف به کربلا رفتیم اما در زمان بازگشت او ما را تا مرز همراهی کرد و خودشون به سامرا بازگشت و ما همراه برادرش به تهران بازگشتیم.
درمدت 2 ساعتی که به سمت مرز بازمی گشتیم مهدی همه وصیت هایش را کرد. حرفهای آخرش را زد و رفت.
همسراین شهید مدافع حرم در ادامه می گوید: مهدی اهل افراط و تفریط نبود و به مادرش خیلی احترام می گذاشت. او درباره حجاب برتر خیلی حساس بود. با گریه می گفت نمی توانم ببینم خانمی چادرحضرت زهرا (س) را برده زیر سوال. خیلی ها می گفتند ریاکاریه اما وقتی شهید شد برای همه اثبات شد که این گفته ها و گریه ها اعتقاد قلبی او بود.
مهدی فردی عاطفی و شوخ طبع بود. می گفت انشالله شهید می شوم من این راهی رو که از پیش گرفتم راه شهداست.
همیشه در نامه هایی که برای ایشان می نوشتم می گفتم انشالله پا در رکاب آقا امام زمان (عج) شهید بشوی. اما دفعه آخر گفتم حالا نه. گفت دعا کن شهید شوم دیگه خسته شدم و به آرزویش رسید.
وقتی دیدم خودش مسیرشهادت را دوست دارد گفتم خدایا من نیز مانند زن های که درصحنه کربلا مانع یاری رساندن همسران و پسرانشون به امام حسین (ع) شدند نشوم. من باید بتوانم همراهش باشم و تکلیفی که بر دوشم نهاده شده است را به درستی به انجام برسانم و بالاخره در راهی که رفته بود به آرزویش که شهادت بود رسید.
شهید مهدی نوروزی فرزند شهید در 15 خرداد 1361 مصادف با نیمه شعبان به دنیا آمد و در روز شهادت امام صادق(ع) برای سومین بار راهی میدان جهاد شد و در20 دی ماه 1393 مصادف با روز میلاد رسول گرامی اسلام و رییس مکتب شیعه جام شهادت را نوشید.
*ایرنا
مریم عظیمی همسر شهید روز شنبه درگفت وگو با ایرنا خاطرات شهید را چنین روایت کرد:خط مشی مهدی درامورات زندگی فقط ولایت فقیه بود. و همیشه می گفت: خیلی ها دنبال این هستند تا به نظام خدمت کنند و ازهمه چیزشان زده اند.
او یک یار منتظر برای آقا امام زمان بود و دراهداف مهیا کردن زمینه های ظهور امام نیز کوشا بودند.
همسراین شهید مدافع حرم می گوید: سابقه فعالیت های انقلابی مهدی به 15سالگی او بازمی گردد. او پس ازاتمام سربازی همزمان با جنگ عراق و آمریکا، وارد فعالیت های نظامی شد. پس از آن در سفارت ایران درعراق مسئولیت حفاظت را عهده دار شد. درهمان زمان ها نیز فرصت هایی برای شهادت پیش آمد اما به دلیل آنکه مقدرنبود به شهادت نرسید.
چهره مهدی یک بار در زمان فعالیت اش در سفارت ایران درعراق توسط نیروهای امریکایی شناساسی شد و به همین دلیل او مجبور به بازگشت به ایران شد.
اومی افزاید: مهدی پس از بازگشت به ایران به سیستان بلوچستان که آن زمان درگیرناآرامی بود عزیمت کرد و با شرکت درعملیات های خطیری، قائله ریگی را تا حدودی کاهش داد و البته هنگام اعدام یکی ازعوامل گروهک های ریگی بار دیگر چهره اش توسط نیروهای طالبان شناسایی شد یعنی دوباره تبدیل به مهره سوخته شد و مجبور به بازگشت به تهران شد.
به گفته وی، فعالیت های انقلابی مهدی تا زمان فتنه 88 همچنان ادامه داشت.
درآن سال نیز چهره مهدی به عنوان برادر یکی از شهدای لبنان معرفی و اعلام کردند که او برادر یکی از شهدای لبنان است.
شایع شد که نیروی لبنانیه نظام به خاطر کمبود نیرو از حزب الله لبنان برای سرکوب کردن اغتشاشات وآشوب ها کمک می گیرد.
همسرشهید نوروزی خاطرنشان کرد: در روز شهادت شهید شهریاری، هنگامی که مهدی قصد رفتن به صحنه حادثه را داشت تصادف بزرگی کرد و به کما رفت.
اما پس از بدست آوردن سلامتی خود به همکاری های خود با حفاظت اطلاعات قوه قضاییه ادامه داد تا جایی که همکاری وی در تفحص پرونده های اختلاس منجر به شناسایی مهره های عظیم و بازداشت تعدادی از قاضات که دستی در پرونده مفسده ها داشتند، شد.
همسر شهیدم به حول و قوه الهی توانست در زمان حیاتش خدمات خوبی به نظام ارائه دهد.
مریم عظیمی ادامه می دهد: مهدی پس از جریان اهانت به حرم ائمه(ع) سادات تصمیم گرفت به سامرا برود، اما با مخالفت و ممانعت مسوولین روبرو شد و البته همان زمان هم تفالی به قرآن زد که در آن آمده بود فعلا صبرکن سنگری را برای شما محفوظ نگه داشتیم.
شهید نوروزی می گفت: دیگه نمی توانم اینجا بمانم آنجا کسی نیست اما اینجا کسی دیگری می تواند پشت میزم بنشیند و کارها را انجام بدهد.
ابتدای سال 93 بود که زمزمه های اهانت به حرمین امامین عسگرین ازعراق به گوش می رسید. مهدی گفت که دیگر نمی تونم بمانم. به بهانه زیارت از همکاراش خدافظی کرد و رفت و آنجا 25 روز ماند.
به او گفتند مسوولیت شما اینجاست و او را بازگرداندند. او را 4 ماهی در کشور نگه داشتند اما او دوباره خود را به صورت پنهانی به سامرا رساند.
آنجا هم خیلی به او نیاز داشتند. چهارماهی که در ایران بود دایما از عراق تماس می گرفتند ومی گفتند به شما نیاز داریم آخراو سابقه جنگ های بیابانی هم داشت.
از او خواسته بودند در مراسم تشییع پیکر شهدای گمنام راه را برایش باز کنند تا او برود.
تاسوعای 93 بود که به عراق بازگشت.خیلی بی قرار بودم. متوسل شدم که برگردد و او پس از یک ماه بازگشت و با هم به سفری پیاده از نجف به کربلا رفتیم اما در زمان بازگشت او ما را تا مرز همراهی کرد و خودشون به سامرا بازگشت و ما همراه برادرش به تهران بازگشتیم.
درمدت 2 ساعتی که به سمت مرز بازمی گشتیم مهدی همه وصیت هایش را کرد. حرفهای آخرش را زد و رفت.
همسراین شهید مدافع حرم در ادامه می گوید: مهدی اهل افراط و تفریط نبود و به مادرش خیلی احترام می گذاشت. او درباره حجاب برتر خیلی حساس بود. با گریه می گفت نمی توانم ببینم خانمی چادرحضرت زهرا (س) را برده زیر سوال. خیلی ها می گفتند ریاکاریه اما وقتی شهید شد برای همه اثبات شد که این گفته ها و گریه ها اعتقاد قلبی او بود.
مهدی فردی عاطفی و شوخ طبع بود. می گفت انشالله شهید می شوم من این راهی رو که از پیش گرفتم راه شهداست.
همیشه در نامه هایی که برای ایشان می نوشتم می گفتم انشالله پا در رکاب آقا امام زمان (عج) شهید بشوی. اما دفعه آخر گفتم حالا نه. گفت دعا کن شهید شوم دیگه خسته شدم و به آرزویش رسید.
وقتی دیدم خودش مسیرشهادت را دوست دارد گفتم خدایا من نیز مانند زن های که درصحنه کربلا مانع یاری رساندن همسران و پسرانشون به امام حسین (ع) شدند نشوم. من باید بتوانم همراهش باشم و تکلیفی که بر دوشم نهاده شده است را به درستی به انجام برسانم و بالاخره در راهی که رفته بود به آرزویش که شهادت بود رسید.
شهید مهدی نوروزی فرزند شهید در 15 خرداد 1361 مصادف با نیمه شعبان به دنیا آمد و در روز شهادت امام صادق(ع) برای سومین بار راهی میدان جهاد شد و در20 دی ماه 1393 مصادف با روز میلاد رسول گرامی اسلام و رییس مکتب شیعه جام شهادت را نوشید.
*ایرنا
