آیا مسئله اصلی و اولویت تبلیغی شهر تهران ( با توجه به نیازهای فکری و فرهنگی شهروندان تهرانی ) داشتن اطلاعات درباره آثار هنری مستقر در موزه های سراسر دنیا و ایران است و اساسا نشر این محتوای تخصصی، آن هم در این مقیاس وسیع بناست چه معضلی را از فرهنگ عمومی شهر تهران حل کند؟
به گزارش شهدای ایران به نقل از عصر امروز؛ چندی است که شهروندان تهرانی در فضای شهر، شاهد تابلوهایی با موضوع معرفی آثار هنری موجود در موزه های جهان هستند.
بنا بر این گزارش این امر در نگاه اول کاری است شایسته که با هدف آشنا سازی جامعه مخاطب با فرهنگ و هنر ملل مختلف صورت پذیرفته و در جای خود امری قابل تقدیر است.
اما اگر با نگاهی ژرف نگر و اولویت محور به این موضوع نگریسته شود سئوالات متعددی در این خصوص مطرح می شود که گزینش چنین محتوایی را با چالش جدی مواجه می سازد.
به گزارش خبرنگار ما، سئوال اول آنکه؛ آیا مسئله اصلی و اولویت تبلیغی شهر تهران ( با توجه به نیازهای فکری و فرهنگی شهروندان تهرانی ) داشتن اطلاعات درباره آثار هنری مستقر در موزه های سراسر دنیا و ایران است و اساسا نشر این محتوای تخصصی، آن هم در این مقیاس وسیع بناست چه معضلی را از فرهنگ عمومی شهر تهران حل کند؟
سئوال دوم این است که، بسیاری از هنرمندانی که آثار ایشان در شهر تهران به نمایش گذاشته شده است، دارای آثار دیگری هستند که کمترین اطلاعات در مورد این آثار این واقعیت را آشکار می سازد که شکافی عمیق میان مبانی فکری، فرهنگی، اسلامی و ایرانی، با این آثار وجود دارد ( از جمله آثار تجسمی افرادی همچون میکلانژ ) و تبلیغ و ترسیم این آثار از سوی نهادهای مرتبط با فرهنگ رسمی کشور چگونه قابل توجیه می باشد.
و سئوال سوم اینکه با توجه به این مطلب که در ایام پر برکت ماه شعبان و سالروز فتح غرور انگیز خرمشهر قرار داریم و با عنایت به فرارسیدن اعیاد شعبانیه و لزوم بزرگداشت این ایام توسط آحاد مردم شریف ایران و تبلیغ فرهنگ انسان ساز انتظار، متاسفانه شاهد هستیم که تبلیغات موصوف الذکر بسیار گسترده و وسیعتر از تبلیغ در خصوص مفاهیم ارزشی همچون میلاد ائمه هدی (سلام الله علیهم اجمعین) و فرهنگ انتظار و مهدویت ظاهر گردیده و در شهر خودنمایی می کند.
حالا سئوال و چالش جدی اینجاست آیا این تغییر راهبرد در سیاست تبلیغی سازمان زیباسازی امری است اتفاقی و موقت یا آنکه بناست از این پس شاهد این تراژدی که یادآور برخی تصمیم گیری های مدیریتی شهر تهران در دهه هفتاد است باشیم؟
به گزارش عصر امروز در پایان این مهم را نیز یادآور می شویم که اهتمام به امر فرهنگ و جلوگیری از نفوذ فرهنگی در هر شکل آن وظیفه آحاد اعضای جبهه فرهنگی مومن به انقلاب می باشد و این امر نیاز به ریزبینی و دقت فراوان دارد، لذا همه ما وظیفه داریم نسبت به این امر مهم حساس باشیم و یکدیگر را از خطرات این عرصه آگاه سازیم.
بنا بر این گزارش این امر در نگاه اول کاری است شایسته که با هدف آشنا سازی جامعه مخاطب با فرهنگ و هنر ملل مختلف صورت پذیرفته و در جای خود امری قابل تقدیر است.
اما اگر با نگاهی ژرف نگر و اولویت محور به این موضوع نگریسته شود سئوالات متعددی در این خصوص مطرح می شود که گزینش چنین محتوایی را با چالش جدی مواجه می سازد.
به گزارش خبرنگار ما، سئوال اول آنکه؛ آیا مسئله اصلی و اولویت تبلیغی شهر تهران ( با توجه به نیازهای فکری و فرهنگی شهروندان تهرانی ) داشتن اطلاعات درباره آثار هنری مستقر در موزه های سراسر دنیا و ایران است و اساسا نشر این محتوای تخصصی، آن هم در این مقیاس وسیع بناست چه معضلی را از فرهنگ عمومی شهر تهران حل کند؟
سئوال دوم این است که، بسیاری از هنرمندانی که آثار ایشان در شهر تهران به نمایش گذاشته شده است، دارای آثار دیگری هستند که کمترین اطلاعات در مورد این آثار این واقعیت را آشکار می سازد که شکافی عمیق میان مبانی فکری، فرهنگی، اسلامی و ایرانی، با این آثار وجود دارد ( از جمله آثار تجسمی افرادی همچون میکلانژ ) و تبلیغ و ترسیم این آثار از سوی نهادهای مرتبط با فرهنگ رسمی کشور چگونه قابل توجیه می باشد.
و سئوال سوم اینکه با توجه به این مطلب که در ایام پر برکت ماه شعبان و سالروز فتح غرور انگیز خرمشهر قرار داریم و با عنایت به فرارسیدن اعیاد شعبانیه و لزوم بزرگداشت این ایام توسط آحاد مردم شریف ایران و تبلیغ فرهنگ انسان ساز انتظار، متاسفانه شاهد هستیم که تبلیغات موصوف الذکر بسیار گسترده و وسیعتر از تبلیغ در خصوص مفاهیم ارزشی همچون میلاد ائمه هدی (سلام الله علیهم اجمعین) و فرهنگ انتظار و مهدویت ظاهر گردیده و در شهر خودنمایی می کند.
حالا سئوال و چالش جدی اینجاست آیا این تغییر راهبرد در سیاست تبلیغی سازمان زیباسازی امری است اتفاقی و موقت یا آنکه بناست از این پس شاهد این تراژدی که یادآور برخی تصمیم گیری های مدیریتی شهر تهران در دهه هفتاد است باشیم؟
به گزارش عصر امروز در پایان این مهم را نیز یادآور می شویم که اهتمام به امر فرهنگ و جلوگیری از نفوذ فرهنگی در هر شکل آن وظیفه آحاد اعضای جبهه فرهنگی مومن به انقلاب می باشد و این امر نیاز به ریزبینی و دقت فراوان دارد، لذا همه ما وظیفه داریم نسبت به این امر مهم حساس باشیم و یکدیگر را از خطرات این عرصه آگاه سازیم.