دبیرکل حزب الله لبنان در پیامی با بیان اینکه پروژه اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات شکست خورده است، گفت: اسرائیل بزرگی که لبنان و فلسطین آن را شکست داد سقوط کرد.
به گزارش شهدای ایران، کنفرانس بینالمللی همصدا با اقصی صبح امروزهمزمان با هفتمین نشست دو سالانه اعضای اتحادیه بینالمللی سازمان های غیردولتی حامی حقوق فلسطین و در حمایت از انتفاضه سوم مردم این منطقه با پیام سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله برگزار شد.
این پیام توسط شیخ علی دعموش نماینده ویژه دبیر کل حزب الله و مسؤول روابط خارجی آن در این کنفرانس که آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه ، زهرا مصطفوی دبیر کل اتحادیه بینالمللی سازمان های غیردولتی حامی حقوق ملت فلسطین و حجت الاسلام و المسلمین قمی معاونت بینالملل مقام معظم رهبری حضور داشتند قرائت شد.
متن کامل پیام سید حسن نصرالله بدین شرح است:
با سلام و درود به سرور و پیامبر گرانقدر اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و خاندان و یاران باوفایش و درود بر همه پیامبران و فرستادگان الهی
با سلام خدمت حاضران محترم، خواهران و برادران گرامی
پس از عرض سلام و تقدیر و تشکر از کلیه سروران، خواهران و برادران در اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی حقوق مردم فلسطین به ویژه رئیس اتحادیه سرکار خانم دکتر زهرا مصطفوی در برگزاری این نشست مبارک و در این زمان حساس، تا همچنان حمایت و تایید خود را از مقاومت و تلاش مردم فلسطین در دفاع از مسجدالاقصی و قیام انتفاضه جدید در فلسطین و با الهامگیری از مقاومت در لبنان به عرض میرسانم رزمندگان مقاومت حاضر در عرصه، همواره به هر گونه حمایت و تایید نیاز دارد، هر چند این حمایت با کلام و یا موضعگیری رسانهای سیاسی باشد. بدون شک این حمایتهای ما به دلگرمی به رزمندگان حاضر در میدان جنگ، به ویژه آنان که همواره درگیر با چالشهایی که صهیونیستها برایشان فراهم میکنند، به این حمایتها نیاز دارند.
خواهران و برادر گرامی، تهدیداتی که از سوی رژیم صهیونیستی علیه مسجدالاقصی گسیل میشود، اینک امت اسلام را در برابر مسئولیتهای سنگین در خصوص ملت فلسطین و به ویژه بیتالاقصی قرار میدهد.
مسئله اساسی این است که بحران که آن را تاریخچه گذشته و اوضاع حال و آینده را مرتب میکند، تنها رژیم اسرائیل و پدیده صهیونیسم نیست، بلکه اینک اراده بینالمللی است تا این غده سرطانی در منطقه ما کاشته شود و همواره از سوی محافل بینالمللی به ویژه آمریکا و غرب مورد حمایت فراگیر قرار گیرد.
بنابراین مسئله فلسطین به آن چه درگیری دو طرف در ظاهر است، محدود نیست به این که اسرائیل در برابر ملت فلسطین قرار دارد و این که این نبرد یک نبرد اسرائیلی- فلسطین است.
این تنها ظاهر نبرد است، اما حقیقت درگیری چیز دیگری است. حقیقت درگیری در سرزمین فلسطین است و این که اسرائیل خط مقدم نیروهای استکبار و استعمار جدید و قدیم است. این رژیم نماینده طرحهای استکباری و استعماری است و در تمام منطقه، فرهنگ، تمدن، ثروتها و امکانات جهان اسلام را هدف قرار داده است. اسرائیل پایه نظام پیشرفته و خط مقدم این رویارویی است و ملت فلسطین سالهاست که به عنوان نماینده و در خدمت مقدم جبهه میجنگد و مقاومت و مبارزه و دفاع میکند.
از مقدسات و فرهنگ و سرزمین و امکانات و آینده این ملت دفاع میکند، بله درست است این است رویکرد صحیح.
تحلیل یا رویکرد اشتباه، رویکردی است که میگوید این نبرد فقط فلسطینی- اسرائیلی است و شاید از هر کس در هر مکان دیگری به نحوی با اسرائیل میجنگد و یا پرچم مقاومت ضداسرائیل را برافراشته میکند، پرسیده شود که برای چه مبارزه میکنی، آیا کسی از او خواسته به نیابت از فلسطینیها بجنگد؟ آیا از او خواسته شده که بیشتر از یک فلسطینی، سنگ فلسطین را به سینه بزند؟ و بیشتر از صاحب ملک، نگران ملک و زمین را بزنند.
این بدان معنی نیست که به نیابت از فلسطینیها میجنگد، بلکه امت اسلام باید از خود دفاع کند.
امت اسلامی از خودش و مقدساتش دفاع میکند. آیا مسجدالاقصی و بیتالمقدس فقط مقدسات فلسطینی است یا مقدسات اسلامی؟ یا مقدسات فلسطینی مسیحی؟
در هر حال سالهاست که فلسطینیها در خط مقدم جبهه حضور دارند و از مقدسات این امت دفاع میکنند و بر تمامی امت واجب است که با این تحلیل و رویکرد به این نبرد نگاه کنند.
امروز طرف مقابل این نبرد، یعنی اسرائیل با اقتدار حضور دارد. دشمن اسرائیلی از همه حمایتهای مادی، اقتصاد، نظامی، تکنولوژیک، سیاسی و رسانهای برخوردار است. اسرائیل این را حق مسلم خود میداند که جهان استکبار از او پشتیبانی کند، چرا که او حافظ منافع آنها در منطقه است و دائما از آنها تقاضای کمکهای نظامی کرده و از هر فرصتی در این زمینه برای کسب منافع خود استفاده میکند، در نتیجه اردوگاه استکبار جهانی، برای نمایندهاش در این نبرد، چیزی کم نمیگذارد، اما جهان اسلام با نماینده خود که فلسطین باشد، در این نبرد چگونه برخورد میکند؟
به صورت کلی نتیجه این سئوال و ارزیابی منفی بوده و قادر به ارائه نتایج مثبتی نیستم. من با این حرف درپی سرخوردگی و ملامت امت نیستم، من در پی یافتن علتها و شیوه اصلاح و حل آنها هستم.
چرخه این نبرد همچنان ادامه داشته و هیچگاه توسط رهبران، جناحها یا جنبشها یا جنبشهای مقاومت یعنی تمام نخواهد شد، در ثانی این نبرد، نبرد امت اسلام است، نبردی تاریخی است و بر تمام ما واجب است.
در پی ادای مسئولیتهای خود در این نبرد باشیم.
تعامل امت با این قضیه، همیشه تعاملی منفی بوده و هنوزم هست. تعامل امت، حتی قبل از این حوادثی که در منطقه در حال رخ دادن منفی بود، بنابراین کسی نمیتواند بهانه کند و بگوید که فتنهای که منطقه را در حال حاضر در بر گرفته است و امت اسلام و کشورهایی چون سوریه، عراق، یمن، لیبی، افغانستان و پاکستان در حالت کنونی گرفتار آن هستند، نبوده است. بلکه این ملتها همواره درگیر این مشکلات بودهاند.
متاسفانه باید عرض کنم بیتردید، در برخورد این حوادث تلفات این بحران را زیادتر کرده است، چرا که عده زیادی که میتوانستند مجاهدتهای سیاسی، رسانهای، نظامی، کمکهای مالی یا لجستیکی به نفع فلسطین داشته باشند، ولی نکردند و در حال حاضر درگیر بحرانهای دیگری شد که وجود و عدم وجود آنان را تهدید میکند.
این موضوع نیاز به موضعگیری صحیح دارد و امیدوارم در برخی موارد که در زیر اشاره میکنم موضعگیری سریع اتفاق بیفتد.
اول: امروزه بیشتر کشورهای اسلامی و عربی و حتی برخی از جنبشهای اسلامی و مذهبی و جهان عرب میگویند که ما مسئولیتی در قبال مسجدالاقصی و بیتالمقدس نداریم و این مسئولیت خود ملت فلسطین است و میبینیم که امروز رویکردی صورت نگرفته تا فتواهای فقهی را به سمت و سویی سوق دهد که هیچ پایه شرعی ندارد.
اینجا و برای این ایده ما نیازمند طرح و برنامه هستیم، چرا که برای بسیاری از ملتها در کمک و دفاع از ملت فلسطین، شبهه به لحاظ عقیدتی ایجاد شده است. آنها اعتقاد ندارند که وظیفه شرعی و واجب دینی نسبت به مسئله فلسطین دارند. البته این موضوع برای من و شما از بدیهیات است و چیزی که علمای امت بر آن اتفاق نظر دارند، اما شاید برای دیگران واضح نیست و به صورت یک شبه درآمده و حاصل حوادث اخیر میباشد و رفع آن به تلاشهای عرفی، فرهنگی و حوزوی بزرگی نیازمند است.
دیگر این که برخی معتقدند به این که اسرائیل دیگر خطری برای دولتها و ملتهای مسلمان و عربی به حساب نمیآید و این رژیم تنها تهدید برای فلسطین است و دیگر تهدیدی برای لبنان، سوریه، اردن، مصر و دیگر کشورهای عربی نیست.
امروز متاسفانه این طرز تفکر وجود دارد و این طرز تفکر نه تنها میان دولتها بلکه در میان بسیاری از ملتها، رهبران و نخبهها نیز وجود دارد.
بله درست است، خطر اسرائیل مثل قبل نیست و اسرائیلیها بسیار عقبنشینی کردند. عقبنشینی آنها نتیجه جهاد و فداکاریها و پیروزیها و دستآوردهای جنبشهای مقاومت در منطقه است. اسرائیل بزرگ سقوط کرد، اسرائیل دیگر نمیتواند در جنوب لبنان بماند، نمیتواند در غزه بماند و مدعی اسرائیل بزرگ از نیل تا باشد، این پروژه شکست خورده و سقوط کرده است. اسرائیل بزرگی که لبنان و فلسطین آن را شکست دادند سقوط کرد اما اسرائیل قدرتمند که فلسطین را به جز غزه اشغال کرده و غزه را محاصره کرده است هنوز هم قدرتمند است و دولتها و کشورهای منطقه را تهدید میکند و از هر فرصت موجود در حال و آینده استفاده میکند.
و اینجا لازم است برگردیم، تلاش کنیم و به ملتها و کشورهای عربی و اسلامی بگوییم: اسرائیل خطرناک است. هدفها، خواستهها، تهدیداتش، همه برای دولتها و ملتها و مقابله آن نیازمند تلاشهای سیاسی، فرهنگی، رسانهای است. این مسئولیتی است بر گردن علماء و گروههای سیاسی، نخبگان و رسانههای عمومی است. به طور مثال: در لبنان، برخ از لبنانیها معتقدند دیگر اسرائیل هیچ تهدیدی برای لبنان به حساب نمیآید و مقاومت لبنان، این موضوع را بهانهای برای نگهداری سلاح قرار داده است، این یکی از همین مصیبتهاست، این نمونهای از طرز تفکر اشتباه موجود در منطقه است.
سوم: اشتباه در شناسایی دوست از دشمن و پیروی کورکورانه از دولتها در انتخاب دوست و دشمن، در این مثال ایران و اسرائیل میتواند مثال روشنی باشد.
چهارم: اشتباه در اولویتبندی و شناسایی آنها که اگر این تشخیص درست نباشد، بسیاری از افراد و گروهها سرگردان گشته و در پیچ و خمها و درگیریها گمراه میشوند که از مسئله اصلی ما بسیار به دور هستند و ما امروز شاهد آن هستیم.
این اشتباه باعث شده تعداد زیادی از افراد و گروهها، سرگردان و غرق در پروندهها و طرحهای خطرناکی... اساسی و ملی هستند و این موضوعی است که در حال حاضر با قدرت تمام... قرار گرفته.
حقیقتا انسان بسیار متاثر میشود وقتی این همه نفرات را بسیج میکنند و امکانات عظیمی در اختیارشان قرار میگیرد واموال فراوان میلیاردها دلار به صورت شخصی و دولتی برای آنها هزینه میشود و همه وسایل بسیج شده و در سراسر جهان اسلام برای آنها فراهم میشود و فتواهایی صادر میشود تا در عراق، سوریه، یمن و حتی لیبی بجنگند، حال این سئوال به ذهن میرسد که چرا این اقدامات برای فلسطین انجام نمیشود؟
اگر این جوانانی که باید به حال آنها خون گریست، به فلسطین باختهاند. می آوردیم. همینها کافی بودند تا اسرائیل را از صحنه روزگار محو کنند، اما متاسفانه این نیروها برای ویرانی ملتهای ما و جامعه ما و ارتشها و ارادههایمان و آگاهیمان و حتی ویرانی احساساتمان، حتی برای ویرانی وحدتمان در مورد اساسیترین موضوع یعنی فلسطین بسیج شدهاند.
آیا این موضوع شایسته بررسی و تامل و تلاش برای یافتن راهحل نیست؟
امروزه به جای تلاش در جهت ... یعنی تلاش برای پیروزی ملت مظلوم فلسطین، تلاش و کوششها برای ایجاد دفع فتنههای طائفهای و مذهبی انجام میشود و این از خطرهای بزرگی است که امت اسلام را تهدید میکند. از نظر مذهبی تلاشهای زیادی صورت میگیرد تا درگیریهای منطقه را به درگیریها شیعه- سنی تبدیل کنند تا نیروی همه را از بین ببرند و این نیازمند مجاهدت و تلاش زیاد است.
سرانجام پیشنهاد میکنم که اتحادیه، گروهی را تشکیل دهد تا جنبشها، جمعیتها، نیروها و مراکز پژوهشها و نخبگان در آن مشارکت کنند و در آن گروه و چارچوب، شیوههای پژوهش درباره یافتن راهحل مشکلات و کشورها بپردازند و در آن گروه و چارچوب، شیوههای پژوهش درباره یافتن راهحل مشکلات و کشورها بپردازند و در آن گروه و چارچوب تلاش فراوان برای این کار انجام دهند.
شاید ما قادر به جذب کل امت برای این نبرد نباشیم، اما اگر نتوانستیم نصف امت یا بخشی از امت اسلامی را جذب و متحد کنیم، بهتر و ارجحتر آن است که از وضعیت تلخ و دردناک خشن کنونی را تحمل کنیم.
آیا انجام این کار امکانپذیر است؟ بله
و بنده تصور نمیکنم در این کار نیاز به زمان طولانی خواهد داشت، چرا که همه ما در قلب و مرکز... نبرد هستیم.
در گذشته کنفرانسهای زیادی برگزار شده و مراکز پژوهشی زیادی موضوع را مورد پژوهش و بررسی قرار دادهاند.
پس بسیار ممکن است که زود به نتیجهای دست یابیم و برنامهریزی کنیم و مسئولیتها را تقسیم کنیم. من نمیگویم که اتحاد به تنهایی میتواند همه مشکلات را حل کند، اما میتواند مسئولیتها را تقسیم کند، دولتها، جنبشها، ملتها، نخبهها، گروههای لائیکی و رسانهها همه ما میتوانیم حداقل تلاش خود را انجام دهیم، حداقل بتوانیم از زیانها و خسارتهای خود بکاهیم، من معتقدم که اگر همین روند ادامه پیدا کند، ما همچنان در نبرد اصلی و اساسی تلفات جدی در پی خواهیم داشت، پس بر ما واجب است حداکثر تلاشمان را به کار گیریم تا تلفات و خسارتمان را به حداقل برسانیم.
خواهران و برادران گرامی، در انتها در پیشگاه فداکاریهای بزرگ جوانان ملت فلسطین من از شما به دور از همه حساسیتها و دیدگاههای منفی که در این زمینه وجود دارد کمک و یاری حقیقی برای این مردم دعوت میکنم.
شاید ما در حال حاضر قادر به آزادسازی فلسطین نباشیم ولی این کار برای انتفاضه فلسطین امکانپذیر است. اگر این انتفاضه راهش را ادامه دهد و عزمش را جزم کند، میتواند دولت دشمن را محدوده کرده و رهبران و دستاندرکاران دشمن را از مسجدالاقصی دور کند و اجازه ندهد به مسجدالاقصی نزدیک شوند و دیگر هرگز مقدسات دینی و اسلامی را تهدید نخواهد کرد. مسئولیت و حفظ و محافظت از این مقدسات مسئولیت همه امت است.
اگر اینها به نیابت از ما در حال دفاع و محافظت از آن هستند، پس بر ما واجب است در تلاش و کوشش برای کمک به ایستادگی و ادامه این انتفاضه کوتاهی نکنیم و دستیابی به بخش اندکی از هدف بهتر است.
از اهداف بزرگ بازمانده در نبردی همیشگی.
ما به خداوند عزوجل ایمان و اعتقاد داریم به وعده قاطع و تاکید او بر پیروزی مجاهدین و صابرین و شجاعان ایمان داریم.
پس از جانب او به خیر و برکت این امت تا روز قیامت ایمان داریم و تا پایان این جنگ، پیروزی مسلم است. مهم این است تلاش کنیم در زمره کسانی باشیم که خداوند به آنان توفیق رقم زدن این پیروزی را میدهد.
این پیام توسط شیخ علی دعموش نماینده ویژه دبیر کل حزب الله و مسؤول روابط خارجی آن در این کنفرانس که آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه ، زهرا مصطفوی دبیر کل اتحادیه بینالمللی سازمان های غیردولتی حامی حقوق ملت فلسطین و حجت الاسلام و المسلمین قمی معاونت بینالملل مقام معظم رهبری حضور داشتند قرائت شد.
متن کامل پیام سید حسن نصرالله بدین شرح است:
با سلام و درود به سرور و پیامبر گرانقدر اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و خاندان و یاران باوفایش و درود بر همه پیامبران و فرستادگان الهی
با سلام خدمت حاضران محترم، خواهران و برادران گرامی
پس از عرض سلام و تقدیر و تشکر از کلیه سروران، خواهران و برادران در اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی حقوق مردم فلسطین به ویژه رئیس اتحادیه سرکار خانم دکتر زهرا مصطفوی در برگزاری این نشست مبارک و در این زمان حساس، تا همچنان حمایت و تایید خود را از مقاومت و تلاش مردم فلسطین در دفاع از مسجدالاقصی و قیام انتفاضه جدید در فلسطین و با الهامگیری از مقاومت در لبنان به عرض میرسانم رزمندگان مقاومت حاضر در عرصه، همواره به هر گونه حمایت و تایید نیاز دارد، هر چند این حمایت با کلام و یا موضعگیری رسانهای سیاسی باشد. بدون شک این حمایتهای ما به دلگرمی به رزمندگان حاضر در میدان جنگ، به ویژه آنان که همواره درگیر با چالشهایی که صهیونیستها برایشان فراهم میکنند، به این حمایتها نیاز دارند.
خواهران و برادر گرامی، تهدیداتی که از سوی رژیم صهیونیستی علیه مسجدالاقصی گسیل میشود، اینک امت اسلام را در برابر مسئولیتهای سنگین در خصوص ملت فلسطین و به ویژه بیتالاقصی قرار میدهد.
مسئله اساسی این است که بحران که آن را تاریخچه گذشته و اوضاع حال و آینده را مرتب میکند، تنها رژیم اسرائیل و پدیده صهیونیسم نیست، بلکه اینک اراده بینالمللی است تا این غده سرطانی در منطقه ما کاشته شود و همواره از سوی محافل بینالمللی به ویژه آمریکا و غرب مورد حمایت فراگیر قرار گیرد.
بنابراین مسئله فلسطین به آن چه درگیری دو طرف در ظاهر است، محدود نیست به این که اسرائیل در برابر ملت فلسطین قرار دارد و این که این نبرد یک نبرد اسرائیلی- فلسطین است.
این تنها ظاهر نبرد است، اما حقیقت درگیری چیز دیگری است. حقیقت درگیری در سرزمین فلسطین است و این که اسرائیل خط مقدم نیروهای استکبار و استعمار جدید و قدیم است. این رژیم نماینده طرحهای استکباری و استعماری است و در تمام منطقه، فرهنگ، تمدن، ثروتها و امکانات جهان اسلام را هدف قرار داده است. اسرائیل پایه نظام پیشرفته و خط مقدم این رویارویی است و ملت فلسطین سالهاست که به عنوان نماینده و در خدمت مقدم جبهه میجنگد و مقاومت و مبارزه و دفاع میکند.
از مقدسات و فرهنگ و سرزمین و امکانات و آینده این ملت دفاع میکند، بله درست است این است رویکرد صحیح.
تحلیل یا رویکرد اشتباه، رویکردی است که میگوید این نبرد فقط فلسطینی- اسرائیلی است و شاید از هر کس در هر مکان دیگری به نحوی با اسرائیل میجنگد و یا پرچم مقاومت ضداسرائیل را برافراشته میکند، پرسیده شود که برای چه مبارزه میکنی، آیا کسی از او خواسته به نیابت از فلسطینیها بجنگد؟ آیا از او خواسته شده که بیشتر از یک فلسطینی، سنگ فلسطین را به سینه بزند؟ و بیشتر از صاحب ملک، نگران ملک و زمین را بزنند.
این بدان معنی نیست که به نیابت از فلسطینیها میجنگد، بلکه امت اسلام باید از خود دفاع کند.
امت اسلامی از خودش و مقدساتش دفاع میکند. آیا مسجدالاقصی و بیتالمقدس فقط مقدسات فلسطینی است یا مقدسات اسلامی؟ یا مقدسات فلسطینی مسیحی؟
در هر حال سالهاست که فلسطینیها در خط مقدم جبهه حضور دارند و از مقدسات این امت دفاع میکنند و بر تمامی امت واجب است که با این تحلیل و رویکرد به این نبرد نگاه کنند.
امروز طرف مقابل این نبرد، یعنی اسرائیل با اقتدار حضور دارد. دشمن اسرائیلی از همه حمایتهای مادی، اقتصاد، نظامی، تکنولوژیک، سیاسی و رسانهای برخوردار است. اسرائیل این را حق مسلم خود میداند که جهان استکبار از او پشتیبانی کند، چرا که او حافظ منافع آنها در منطقه است و دائما از آنها تقاضای کمکهای نظامی کرده و از هر فرصتی در این زمینه برای کسب منافع خود استفاده میکند، در نتیجه اردوگاه استکبار جهانی، برای نمایندهاش در این نبرد، چیزی کم نمیگذارد، اما جهان اسلام با نماینده خود که فلسطین باشد، در این نبرد چگونه برخورد میکند؟
به صورت کلی نتیجه این سئوال و ارزیابی منفی بوده و قادر به ارائه نتایج مثبتی نیستم. من با این حرف درپی سرخوردگی و ملامت امت نیستم، من در پی یافتن علتها و شیوه اصلاح و حل آنها هستم.
چرخه این نبرد همچنان ادامه داشته و هیچگاه توسط رهبران، جناحها یا جنبشها یا جنبشهای مقاومت یعنی تمام نخواهد شد، در ثانی این نبرد، نبرد امت اسلام است، نبردی تاریخی است و بر تمام ما واجب است.
در پی ادای مسئولیتهای خود در این نبرد باشیم.
تعامل امت با این قضیه، همیشه تعاملی منفی بوده و هنوزم هست. تعامل امت، حتی قبل از این حوادثی که در منطقه در حال رخ دادن منفی بود، بنابراین کسی نمیتواند بهانه کند و بگوید که فتنهای که منطقه را در حال حاضر در بر گرفته است و امت اسلام و کشورهایی چون سوریه، عراق، یمن، لیبی، افغانستان و پاکستان در حالت کنونی گرفتار آن هستند، نبوده است. بلکه این ملتها همواره درگیر این مشکلات بودهاند.
متاسفانه باید عرض کنم بیتردید، در برخورد این حوادث تلفات این بحران را زیادتر کرده است، چرا که عده زیادی که میتوانستند مجاهدتهای سیاسی، رسانهای، نظامی، کمکهای مالی یا لجستیکی به نفع فلسطین داشته باشند، ولی نکردند و در حال حاضر درگیر بحرانهای دیگری شد که وجود و عدم وجود آنان را تهدید میکند.
این موضوع نیاز به موضعگیری صحیح دارد و امیدوارم در برخی موارد که در زیر اشاره میکنم موضعگیری سریع اتفاق بیفتد.
اول: امروزه بیشتر کشورهای اسلامی و عربی و حتی برخی از جنبشهای اسلامی و مذهبی و جهان عرب میگویند که ما مسئولیتی در قبال مسجدالاقصی و بیتالمقدس نداریم و این مسئولیت خود ملت فلسطین است و میبینیم که امروز رویکردی صورت نگرفته تا فتواهای فقهی را به سمت و سویی سوق دهد که هیچ پایه شرعی ندارد.
اینجا و برای این ایده ما نیازمند طرح و برنامه هستیم، چرا که برای بسیاری از ملتها در کمک و دفاع از ملت فلسطین، شبهه به لحاظ عقیدتی ایجاد شده است. آنها اعتقاد ندارند که وظیفه شرعی و واجب دینی نسبت به مسئله فلسطین دارند. البته این موضوع برای من و شما از بدیهیات است و چیزی که علمای امت بر آن اتفاق نظر دارند، اما شاید برای دیگران واضح نیست و به صورت یک شبه درآمده و حاصل حوادث اخیر میباشد و رفع آن به تلاشهای عرفی، فرهنگی و حوزوی بزرگی نیازمند است.
دیگر این که برخی معتقدند به این که اسرائیل دیگر خطری برای دولتها و ملتهای مسلمان و عربی به حساب نمیآید و این رژیم تنها تهدید برای فلسطین است و دیگر تهدیدی برای لبنان، سوریه، اردن، مصر و دیگر کشورهای عربی نیست.
امروز متاسفانه این طرز تفکر وجود دارد و این طرز تفکر نه تنها میان دولتها بلکه در میان بسیاری از ملتها، رهبران و نخبهها نیز وجود دارد.
بله درست است، خطر اسرائیل مثل قبل نیست و اسرائیلیها بسیار عقبنشینی کردند. عقبنشینی آنها نتیجه جهاد و فداکاریها و پیروزیها و دستآوردهای جنبشهای مقاومت در منطقه است. اسرائیل بزرگ سقوط کرد، اسرائیل دیگر نمیتواند در جنوب لبنان بماند، نمیتواند در غزه بماند و مدعی اسرائیل بزرگ از نیل تا باشد، این پروژه شکست خورده و سقوط کرده است. اسرائیل بزرگی که لبنان و فلسطین آن را شکست دادند سقوط کرد اما اسرائیل قدرتمند که فلسطین را به جز غزه اشغال کرده و غزه را محاصره کرده است هنوز هم قدرتمند است و دولتها و کشورهای منطقه را تهدید میکند و از هر فرصت موجود در حال و آینده استفاده میکند.
و اینجا لازم است برگردیم، تلاش کنیم و به ملتها و کشورهای عربی و اسلامی بگوییم: اسرائیل خطرناک است. هدفها، خواستهها، تهدیداتش، همه برای دولتها و ملتها و مقابله آن نیازمند تلاشهای سیاسی، فرهنگی، رسانهای است. این مسئولیتی است بر گردن علماء و گروههای سیاسی، نخبگان و رسانههای عمومی است. به طور مثال: در لبنان، برخ از لبنانیها معتقدند دیگر اسرائیل هیچ تهدیدی برای لبنان به حساب نمیآید و مقاومت لبنان، این موضوع را بهانهای برای نگهداری سلاح قرار داده است، این یکی از همین مصیبتهاست، این نمونهای از طرز تفکر اشتباه موجود در منطقه است.
سوم: اشتباه در شناسایی دوست از دشمن و پیروی کورکورانه از دولتها در انتخاب دوست و دشمن، در این مثال ایران و اسرائیل میتواند مثال روشنی باشد.
چهارم: اشتباه در اولویتبندی و شناسایی آنها که اگر این تشخیص درست نباشد، بسیاری از افراد و گروهها سرگردان گشته و در پیچ و خمها و درگیریها گمراه میشوند که از مسئله اصلی ما بسیار به دور هستند و ما امروز شاهد آن هستیم.
این اشتباه باعث شده تعداد زیادی از افراد و گروهها، سرگردان و غرق در پروندهها و طرحهای خطرناکی... اساسی و ملی هستند و این موضوعی است که در حال حاضر با قدرت تمام... قرار گرفته.
حقیقتا انسان بسیار متاثر میشود وقتی این همه نفرات را بسیج میکنند و امکانات عظیمی در اختیارشان قرار میگیرد واموال فراوان میلیاردها دلار به صورت شخصی و دولتی برای آنها هزینه میشود و همه وسایل بسیج شده و در سراسر جهان اسلام برای آنها فراهم میشود و فتواهایی صادر میشود تا در عراق، سوریه، یمن و حتی لیبی بجنگند، حال این سئوال به ذهن میرسد که چرا این اقدامات برای فلسطین انجام نمیشود؟
اگر این جوانانی که باید به حال آنها خون گریست، به فلسطین باختهاند. می آوردیم. همینها کافی بودند تا اسرائیل را از صحنه روزگار محو کنند، اما متاسفانه این نیروها برای ویرانی ملتهای ما و جامعه ما و ارتشها و ارادههایمان و آگاهیمان و حتی ویرانی احساساتمان، حتی برای ویرانی وحدتمان در مورد اساسیترین موضوع یعنی فلسطین بسیج شدهاند.
آیا این موضوع شایسته بررسی و تامل و تلاش برای یافتن راهحل نیست؟
امروزه به جای تلاش در جهت ... یعنی تلاش برای پیروزی ملت مظلوم فلسطین، تلاش و کوششها برای ایجاد دفع فتنههای طائفهای و مذهبی انجام میشود و این از خطرهای بزرگی است که امت اسلام را تهدید میکند. از نظر مذهبی تلاشهای زیادی صورت میگیرد تا درگیریهای منطقه را به درگیریها شیعه- سنی تبدیل کنند تا نیروی همه را از بین ببرند و این نیازمند مجاهدت و تلاش زیاد است.
سرانجام پیشنهاد میکنم که اتحادیه، گروهی را تشکیل دهد تا جنبشها، جمعیتها، نیروها و مراکز پژوهشها و نخبگان در آن مشارکت کنند و در آن گروه و چارچوب، شیوههای پژوهش درباره یافتن راهحل مشکلات و کشورها بپردازند و در آن گروه و چارچوب، شیوههای پژوهش درباره یافتن راهحل مشکلات و کشورها بپردازند و در آن گروه و چارچوب تلاش فراوان برای این کار انجام دهند.
شاید ما قادر به جذب کل امت برای این نبرد نباشیم، اما اگر نتوانستیم نصف امت یا بخشی از امت اسلامی را جذب و متحد کنیم، بهتر و ارجحتر آن است که از وضعیت تلخ و دردناک خشن کنونی را تحمل کنیم.
آیا انجام این کار امکانپذیر است؟ بله
و بنده تصور نمیکنم در این کار نیاز به زمان طولانی خواهد داشت، چرا که همه ما در قلب و مرکز... نبرد هستیم.
در گذشته کنفرانسهای زیادی برگزار شده و مراکز پژوهشی زیادی موضوع را مورد پژوهش و بررسی قرار دادهاند.
پس بسیار ممکن است که زود به نتیجهای دست یابیم و برنامهریزی کنیم و مسئولیتها را تقسیم کنیم. من نمیگویم که اتحاد به تنهایی میتواند همه مشکلات را حل کند، اما میتواند مسئولیتها را تقسیم کند، دولتها، جنبشها، ملتها، نخبهها، گروههای لائیکی و رسانهها همه ما میتوانیم حداقل تلاش خود را انجام دهیم، حداقل بتوانیم از زیانها و خسارتهای خود بکاهیم، من معتقدم که اگر همین روند ادامه پیدا کند، ما همچنان در نبرد اصلی و اساسی تلفات جدی در پی خواهیم داشت، پس بر ما واجب است حداکثر تلاشمان را به کار گیریم تا تلفات و خسارتمان را به حداقل برسانیم.
خواهران و برادران گرامی، در انتها در پیشگاه فداکاریهای بزرگ جوانان ملت فلسطین من از شما به دور از همه حساسیتها و دیدگاههای منفی که در این زمینه وجود دارد کمک و یاری حقیقی برای این مردم دعوت میکنم.
شاید ما در حال حاضر قادر به آزادسازی فلسطین نباشیم ولی این کار برای انتفاضه فلسطین امکانپذیر است. اگر این انتفاضه راهش را ادامه دهد و عزمش را جزم کند، میتواند دولت دشمن را محدوده کرده و رهبران و دستاندرکاران دشمن را از مسجدالاقصی دور کند و اجازه ندهد به مسجدالاقصی نزدیک شوند و دیگر هرگز مقدسات دینی و اسلامی را تهدید نخواهد کرد. مسئولیت و حفظ و محافظت از این مقدسات مسئولیت همه امت است.
اگر اینها به نیابت از ما در حال دفاع و محافظت از آن هستند، پس بر ما واجب است در تلاش و کوشش برای کمک به ایستادگی و ادامه این انتفاضه کوتاهی نکنیم و دستیابی به بخش اندکی از هدف بهتر است.
از اهداف بزرگ بازمانده در نبردی همیشگی.
ما به خداوند عزوجل ایمان و اعتقاد داریم به وعده قاطع و تاکید او بر پیروزی مجاهدین و صابرین و شجاعان ایمان داریم.
پس از جانب او به خیر و برکت این امت تا روز قیامت ایمان داریم و تا پایان این جنگ، پیروزی مسلم است. مهم این است تلاش کنیم در زمره کسانی باشیم که خداوند به آنان توفیق رقم زدن این پیروزی را میدهد.
*مهر