یاسر هاشمی در اقدامی مشکوک و سؤالبرانگیز از چند روزنامهنگار محکوم به خاطر جرایم جاسوسی و ضد امنیتی جانبداری کرد.
به گزارش شهدای ایران، یاسر هاشمی در اقدامی مشکوک و سؤالبرانگیز از چند روزنامهنگار محکوم به خاطر جرایم جاسوسی و ضد امنیتی جانبداری کرد.
وی صدور حکم 5 تا 10 سال زندان برای عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی (مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان ارگان دانشگاه آزاد)، سامان صفرزایی و آفرین چیتساز را شوک خواند. مازندرانی از عوامل فتنهگری است که چندین بار بازداشت شد و ارتباطات نزدیکی با برخی اعضای خانواده هاشمی به ویژه مهدی هاشمی دارد.
یاسر هاشمی در روزنامه فرهیختگان نوشت: اگرچه در مورد پرونده قضایی و حکم صادر شده اطلاع دقیق نداشته و قصد ورود به ماهیت قضایی این پرونده و اظهارنظر در مورد آن را ندارم اما نمیتوانم کتمان کنم از اینکه چند جوان روزنامهنگار که میتوانند برای کشور مفید باشند به چنین حبسهای طولانی و درازمدت محکوم شدهاند، از صمیم قلب ناراحت شدم.
حداقل در مورد احسان مازندرانی که چند سالی است وی را به واسطه همکاری در هیأت مؤسس و روزنامه دانشگاه آزاد اسلامی میشناختم، میتوانم بگویم که انگیزه خدمت به کشور و مردم را دارد و قطعاً سایر روزنامهنگارانی که به صورتی مشابه محکوم شدهاند نیز در صورت در اختیار داشتن فرصت از خدمت به کشور و مردم خود مضایقه ندارند.
از خود میپرسم آیا واقعاً نظامی که قریب به چهار دهه از عمر آن میگذرد و طی این مدت طولانی بحرانهای بزرگ و چالشهای عمیقی نظیر جنگ تحمیلی، ترورها و معضلات گوناگون امنیتی، اقتصادی و سیاسی را پشت سر گذاشته است، در برابر چند روزنامهنگار جوان آسیبپذیر است که اتهام آنان را تا حد اقدام علیه امنیت کشور تلقی کنیم؟ آیا این به تنزل جایگاه دفاعی و امنیتی نظام در خارج و داخل کشور نمیانجامد؟ آیا بر فرض آنکه این روزنامهنگاران از سر جوانی و هیجان و شور حاکم به این طیف، خطایی مرتکب شده باشند - که به دلیل عدم اطلاع از پرونده آنها، در این مورد هم نمیتوانم قضاوت کنم- بهتر نیست مسئولان امنیتی و قضایی کشور با برخورد توأم با سعه صدر، فرصت جبران و خدمت را برای آنها فراهم کنند؟ بازداشت احسان مازندرانی و تعداد دیگری از روزنامهنگاران حامی دولت در سال گذشته که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام گرفته بود، موجب ایجاد هزینه برای نظام شد و حتی به واکنش و ابراز نارضایتی رئیس جمهور انجامید.
درباره این موضع عجیب و جانبدارانه یاسر هاشمی چند نکته قابل تأمل است: 1- اگر شما واقعاً از محتوای پرونده اطلاعی ندارید چرا از یک مجرم امنیتی و جاسوسی دفاع میکنید؟ 2- چرا این قبیل مجرمان خطرناک و دارای اسناد خیانت با شما ارتباطات دقیق دارند؟ 3- جرم این افراد جاسوسی نیست، بلکه جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی و کمک به پروژه نفوذ دشمن است. چرا آنها را روزنامهنگار خدوم به نظام جا میزنید؟ 4- نقش امثال مهدی و فائزه و یاسر هاشمی در راه دادن عناصر ضد انقلابی مانند عبدالحسین هراتی (عنصر هتاک به امام و حامی فتنه) به دفتر نزدیکان و مشاوران ارشد آقای هاشمی چیست؟ و نقش ویرانگر این نفوذها تا کجا میتواند تداوم داشته باشد؟ یا چه کسانی روزنامه نظام با پول بیتالمال را به دست فتنهگران و عناصر نفوذی میسپارند؟ 5- برخورد با نفوذیها و عوامل خرابکار بیگانه چه دخلی به همدلی دارد؟
یادآور میشود اتهام احراز شده 4 متهم اخیر فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجماع و تبانی علیه امنیت و ارتباط با دولتهای بیگانه است.
وی صدور حکم 5 تا 10 سال زندان برای عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی (مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان ارگان دانشگاه آزاد)، سامان صفرزایی و آفرین چیتساز را شوک خواند. مازندرانی از عوامل فتنهگری است که چندین بار بازداشت شد و ارتباطات نزدیکی با برخی اعضای خانواده هاشمی به ویژه مهدی هاشمی دارد.
یاسر هاشمی در روزنامه فرهیختگان نوشت: اگرچه در مورد پرونده قضایی و حکم صادر شده اطلاع دقیق نداشته و قصد ورود به ماهیت قضایی این پرونده و اظهارنظر در مورد آن را ندارم اما نمیتوانم کتمان کنم از اینکه چند جوان روزنامهنگار که میتوانند برای کشور مفید باشند به چنین حبسهای طولانی و درازمدت محکوم شدهاند، از صمیم قلب ناراحت شدم.
حداقل در مورد احسان مازندرانی که چند سالی است وی را به واسطه همکاری در هیأت مؤسس و روزنامه دانشگاه آزاد اسلامی میشناختم، میتوانم بگویم که انگیزه خدمت به کشور و مردم را دارد و قطعاً سایر روزنامهنگارانی که به صورتی مشابه محکوم شدهاند نیز در صورت در اختیار داشتن فرصت از خدمت به کشور و مردم خود مضایقه ندارند.
از خود میپرسم آیا واقعاً نظامی که قریب به چهار دهه از عمر آن میگذرد و طی این مدت طولانی بحرانهای بزرگ و چالشهای عمیقی نظیر جنگ تحمیلی، ترورها و معضلات گوناگون امنیتی، اقتصادی و سیاسی را پشت سر گذاشته است، در برابر چند روزنامهنگار جوان آسیبپذیر است که اتهام آنان را تا حد اقدام علیه امنیت کشور تلقی کنیم؟ آیا این به تنزل جایگاه دفاعی و امنیتی نظام در خارج و داخل کشور نمیانجامد؟ آیا بر فرض آنکه این روزنامهنگاران از سر جوانی و هیجان و شور حاکم به این طیف، خطایی مرتکب شده باشند - که به دلیل عدم اطلاع از پرونده آنها، در این مورد هم نمیتوانم قضاوت کنم- بهتر نیست مسئولان امنیتی و قضایی کشور با برخورد توأم با سعه صدر، فرصت جبران و خدمت را برای آنها فراهم کنند؟ بازداشت احسان مازندرانی و تعداد دیگری از روزنامهنگاران حامی دولت در سال گذشته که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام گرفته بود، موجب ایجاد هزینه برای نظام شد و حتی به واکنش و ابراز نارضایتی رئیس جمهور انجامید.
درباره این موضع عجیب و جانبدارانه یاسر هاشمی چند نکته قابل تأمل است: 1- اگر شما واقعاً از محتوای پرونده اطلاعی ندارید چرا از یک مجرم امنیتی و جاسوسی دفاع میکنید؟ 2- چرا این قبیل مجرمان خطرناک و دارای اسناد خیانت با شما ارتباطات دقیق دارند؟ 3- جرم این افراد جاسوسی نیست، بلکه جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی و کمک به پروژه نفوذ دشمن است. چرا آنها را روزنامهنگار خدوم به نظام جا میزنید؟ 4- نقش امثال مهدی و فائزه و یاسر هاشمی در راه دادن عناصر ضد انقلابی مانند عبدالحسین هراتی (عنصر هتاک به امام و حامی فتنه) به دفتر نزدیکان و مشاوران ارشد آقای هاشمی چیست؟ و نقش ویرانگر این نفوذها تا کجا میتواند تداوم داشته باشد؟ یا چه کسانی روزنامه نظام با پول بیتالمال را به دست فتنهگران و عناصر نفوذی میسپارند؟ 5- برخورد با نفوذیها و عوامل خرابکار بیگانه چه دخلی به همدلی دارد؟
یادآور میشود اتهام احراز شده 4 متهم اخیر فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجماع و تبانی علیه امنیت و ارتباط با دولتهای بیگانه است.
*کیهان