هشدار:
آنچه امروز در خيابان ها و برخي دانشگاهها و فيلمها و رسانه ملي مشاهده ميشود روند خطرناکي است که جامعه را به سمت جامعهاي بدون غيرت و تعصب اسلامي و انقلابي هدايت مي کند و با اين وضعيت و اين بيخيالي نهادهاي مربوطه بدون شک تا سال آينده بايد شاهد کشف حجاب گسترده در کل کشور باشيم!
به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ داستان حجاب و بدحجابي و تهاجم فرهنگي از آنجا شروع شد که، دشمنان کمين گرفته براي ضربه زدن به انقلاب، دريافتند که اين انقلاب به اين راحتي با ترور و کودتا و آشوب و تحريم از پا در نميآيد.
پاي ديواره اين نظام خون بيش از 200 هزار شهيد ريخته شده است، شهدايي که عشق شان ولايت و انجام تکليف و پاسداري از اسلام بود
داستان از آنجا شروع شد که دشمن همه راهها را امتحان کرده بود و بعد از هشت سال نبردي نابرابر با نظام اسلامي به اين نتيجه رسيد که بايد از درون ضربه زد، بايد باروها تضعيف گردد، بايد موريانهوار به جان اعتقاداتی که اين مردم را پاي اين انقلاب نگاه داشته، بیفتد. بايد روحيه انقلابي و اين تفکر را ريشه کن کند. بايد جامعه اسلامي را در جامعهمدني کدخدا محور حل کرد و اينگونه داستان را شروع کردند. داستاني تلخ بنام هجوم به ارزشهاي اسلامي .
داستاني که هدف اصلي آن فرهنگ است و سکاندار انقلاب در سخني تامل برانگيز فرمودند: فرهنگ آن چيزي است که من حاضرم برايش جان دهم. معظم له دريافته بود که دشمن فهمیده که از محور زميني و خاکي نميتواند نفوذ و ضربه بزند بايد به سراغ محور فکر و باور رفت و اگر آنجا را اشغال کرد آن وقت است که مي تواند به سراغ خاک و زمين نيز بيايد.
سکاندار انقلاب هشدار دادند از ابتداي رهبري جامعه اسلامي به اين موضوع هشدار دادند و همه را به آيندهاي نه چندان دور -که شايد اين روزها بودـ هوشيار نموده بودند، اما تير دشمن در افکار برخي از مسئولان دولتهاي پس از جنگ اثر خود را گذاشته بود! خطوطي از افکار مسئولان دولت سازندگي و پس از آن به دست افرادي افتاده بود که مرعوب غرب بود و به باورهاي اسلامي کم اعتقاد و يا بياعتقاد بودند.
داستان حجاب در اين چرخه بيتوجهي مسئولان امر در دولت و رسانه ملي و ساير دستگاههاي فرهنگي ادامه دارد چرخهای که در روزهای نخست بعد از جنگ چادر هدف قرار داد و در رسانههاي ديداري و شنيداري بلافاصله مانتوهاي بلند جايگزين شد و در سريالهای رسانه ملی و فیلمهای سینمایی زنان بازيگر از روسرهاي بلند به سوی روسريهاي کوتاه سرازیر شدند و اینگونه آرايش، نمک کارها شد. با حضور مديراني که کعبه آمالشان غرب بود در راس دستگاههاي فرهنگي،کار را به جايي رساند که یک رئیس جمهور ارزشی و انقلابی اعلام کرد نبايد نگران چهار تار مو بود!! و بعد از آن دولتي روي کار آمد که ملغهاي از دولتهاي سازندگي و اصلاحات در حوزه فرهنگ و اقتصاد است و بدين جهت زمينه براي برخي بيفرهنگيها مهيا شد، به گونهاي که امروز در کلان شهرها به راحتي ميتوان مشاهده کردکه ديگر داستان "چهار تار مو" نيست و فراتر از آن رفته است؛ يک روز با ساپورت پوشي به ميدان آمدند تا ظرفيتها را ارزيابي کنند و روز ديگر با مانتوهايي جلو باز و روسريهايي که چند تار مو را ميپوشاند و آن هم از سر ناچاری! روسريها با موهاي رنگی که بيشتر جلوه نمايي ميکنند براي جلب توجه ها نگاههايي که سهواً و يا عمداً اسير آن وضعيت ميشوند و بماند که گناه اين همه گناه بر عهده کيست؟!
ديگر چيزي به نام مانتو بر تن دخترکان نيست ، بلکه شنلي است که نه ميتوان نام مانتو بر آن گذاشت و نه نام پوشش؛ بلکه جز بيحيايي و تبرج چيز ديگري نيست، ديگر ميشود در بوستانها و ماشينها افرادي را ديد که به راحتي کشف حجاب مينمايند و به گونهاي رفتار ميکنند که انگار اين شخص اصولاً خطايي و يا قانوني را زير پا نگذاشته است! قسمت غم انگيز داستان حجاب اين است که اين اشخاص با ظواهري آنچناني در مراکز قانوني همانند برخي مجتمع هاي قضايي و يا دولتي بدون کوچکترين ممانعتي حضورپيدا مي کنند و شايد هم کارشان زودتر به سرانجام برسد!
داستان چهار تار مو امروز داستان "کشف حجاب" است، اين روند خطرناک فرهنگي را ميشود در تبليغات رسانهها و افراد معاند فراري از کشور به خوبي مشاهد کرد و شادماني آنان را به عينه ديد!
در اين آشفته بازار فرهنگي متاسفانه صدايي از قانونگذاران در مجلس ديگر شنيده نميشود و از آن بدتر اينکه دامنه تحمل گناه در جامعه اسلامي ما بالا رفته است و امروز به راحتي از کنار منکرآشکاري همانند کشف حجاب عبور ميکنيم و خمي به ابرو نميآوريم. بدون شک مسئولان اعم از مقننه و مجريه و حتي قضايي و نيز رسانه ملي در اين وضعيت مقصران اصلي هستند و يقيناً بايد بازخواست شوند چرا که وظيفه آنان نظارت و فرهنگ سازي و مقابله و مجازات متخلفاني است که آزادانه و جسورانه قانون را زير پا ميگذارند.
يک نکته کليدي را بايد با توجه به فرمايشات اخير رهبري در حوزه فرهنگ گفت که نگاه انقلابي در مديران فرهنگي و اجرايي ما ديده نميشود و اگر هم هست بسياري کم تعداد و کم اثر هستند، بلکه به جاي نگاه انقلابي، نگاهها ليبرالي است تا جايي که معاون رئيس جمهور علناً در جلسهايي رسمي الگوي ترکيه را براي انقلاب شهيد داده ما ميدهد! اين مصيبت است که برخي از صاحب نظران و تصميم گيران در کشور به دنبال اسلام بيخطر هستند، يا به گفته امام عزيز اسلام آمريکايي.آنچه امروز در خيابان ها و برخي دانشگاهها و فيلمها و رسانه ملي مشاهده ميشود روند خطرناکي است که جامعه را به سمت جامعهاي بدون غيرت و تعصب اسلامي و انقلابي هدايت مي کند و با اين وضعيت و اين بيخيالي نهادهاي مربوطه بدون شک تا سال آينده بايد شاهد کشف حجاب گسترده در کل کشور باشيم!
داستان از آنجا شروع شد که دشمن همه راهها را امتحان کرده بود و بعد از هشت سال نبردي نابرابر با نظام اسلامي به اين نتيجه رسيد که بايد از درون ضربه زد، بايد باروها تضعيف گردد، بايد موريانهوار به جان اعتقاداتی که اين مردم را پاي اين انقلاب نگاه داشته، بیفتد. بايد روحيه انقلابي و اين تفکر را ريشه کن کند. بايد جامعه اسلامي را در جامعهمدني کدخدا محور حل کرد و اينگونه داستان را شروع کردند. داستاني تلخ بنام هجوم به ارزشهاي اسلامي .
داستاني که هدف اصلي آن فرهنگ است و سکاندار انقلاب در سخني تامل برانگيز فرمودند: فرهنگ آن چيزي است که من حاضرم برايش جان دهم. معظم له دريافته بود که دشمن فهمیده که از محور زميني و خاکي نميتواند نفوذ و ضربه بزند بايد به سراغ محور فکر و باور رفت و اگر آنجا را اشغال کرد آن وقت است که مي تواند به سراغ خاک و زمين نيز بيايد.
سکاندار انقلاب هشدار دادند از ابتداي رهبري جامعه اسلامي به اين موضوع هشدار دادند و همه را به آيندهاي نه چندان دور -که شايد اين روزها بودـ هوشيار نموده بودند، اما تير دشمن در افکار برخي از مسئولان دولتهاي پس از جنگ اثر خود را گذاشته بود! خطوطي از افکار مسئولان دولت سازندگي و پس از آن به دست افرادي افتاده بود که مرعوب غرب بود و به باورهاي اسلامي کم اعتقاد و يا بياعتقاد بودند.
داستان حجاب در اين چرخه بيتوجهي مسئولان امر در دولت و رسانه ملي و ساير دستگاههاي فرهنگي ادامه دارد چرخهای که در روزهای نخست بعد از جنگ چادر هدف قرار داد و در رسانههاي ديداري و شنيداري بلافاصله مانتوهاي بلند جايگزين شد و در سريالهای رسانه ملی و فیلمهای سینمایی زنان بازيگر از روسرهاي بلند به سوی روسريهاي کوتاه سرازیر شدند و اینگونه آرايش، نمک کارها شد. با حضور مديراني که کعبه آمالشان غرب بود در راس دستگاههاي فرهنگي،کار را به جايي رساند که یک رئیس جمهور ارزشی و انقلابی اعلام کرد نبايد نگران چهار تار مو بود!! و بعد از آن دولتي روي کار آمد که ملغهاي از دولتهاي سازندگي و اصلاحات در حوزه فرهنگ و اقتصاد است و بدين جهت زمينه براي برخي بيفرهنگيها مهيا شد، به گونهاي که امروز در کلان شهرها به راحتي ميتوان مشاهده کردکه ديگر داستان "چهار تار مو" نيست و فراتر از آن رفته است؛ يک روز با ساپورت پوشي به ميدان آمدند تا ظرفيتها را ارزيابي کنند و روز ديگر با مانتوهايي جلو باز و روسريهايي که چند تار مو را ميپوشاند و آن هم از سر ناچاری! روسريها با موهاي رنگی که بيشتر جلوه نمايي ميکنند براي جلب توجه ها نگاههايي که سهواً و يا عمداً اسير آن وضعيت ميشوند و بماند که گناه اين همه گناه بر عهده کيست؟!
ديگر چيزي به نام مانتو بر تن دخترکان نيست ، بلکه شنلي است که نه ميتوان نام مانتو بر آن گذاشت و نه نام پوشش؛ بلکه جز بيحيايي و تبرج چيز ديگري نيست، ديگر ميشود در بوستانها و ماشينها افرادي را ديد که به راحتي کشف حجاب مينمايند و به گونهاي رفتار ميکنند که انگار اين شخص اصولاً خطايي و يا قانوني را زير پا نگذاشته است! قسمت غم انگيز داستان حجاب اين است که اين اشخاص با ظواهري آنچناني در مراکز قانوني همانند برخي مجتمع هاي قضايي و يا دولتي بدون کوچکترين ممانعتي حضورپيدا مي کنند و شايد هم کارشان زودتر به سرانجام برسد!
داستان چهار تار مو امروز داستان "کشف حجاب" است، اين روند خطرناک فرهنگي را ميشود در تبليغات رسانهها و افراد معاند فراري از کشور به خوبي مشاهد کرد و شادماني آنان را به عينه ديد!
در اين آشفته بازار فرهنگي متاسفانه صدايي از قانونگذاران در مجلس ديگر شنيده نميشود و از آن بدتر اينکه دامنه تحمل گناه در جامعه اسلامي ما بالا رفته است و امروز به راحتي از کنار منکرآشکاري همانند کشف حجاب عبور ميکنيم و خمي به ابرو نميآوريم. بدون شک مسئولان اعم از مقننه و مجريه و حتي قضايي و نيز رسانه ملي در اين وضعيت مقصران اصلي هستند و يقيناً بايد بازخواست شوند چرا که وظيفه آنان نظارت و فرهنگ سازي و مقابله و مجازات متخلفاني است که آزادانه و جسورانه قانون را زير پا ميگذارند.
يک نکته کليدي را بايد با توجه به فرمايشات اخير رهبري در حوزه فرهنگ گفت که نگاه انقلابي در مديران فرهنگي و اجرايي ما ديده نميشود و اگر هم هست بسياري کم تعداد و کم اثر هستند، بلکه به جاي نگاه انقلابي، نگاهها ليبرالي است تا جايي که معاون رئيس جمهور علناً در جلسهايي رسمي الگوي ترکيه را براي انقلاب شهيد داده ما ميدهد! اين مصيبت است که برخي از صاحب نظران و تصميم گيران در کشور به دنبال اسلام بيخطر هستند، يا به گفته امام عزيز اسلام آمريکايي.آنچه امروز در خيابان ها و برخي دانشگاهها و فيلمها و رسانه ملي مشاهده ميشود روند خطرناکي است که جامعه را به سمت جامعهاي بدون غيرت و تعصب اسلامي و انقلابي هدايت مي کند و با اين وضعيت و اين بيخيالي نهادهاي مربوطه بدون شک تا سال آينده بايد شاهد کشف حجاب گسترده در کل کشور باشيم!
من خودم پسرم ولی بعضی موقع ها خجالت می کشم از این وضعیت