شهدای ایران: حسین شریعتمداری طی یادداشتی با عنوان «این سوخت و آن تنور؟!» در روزنامه کیهان نوشت:
1- دیروز، روزنامههای زنجیرهای، تیتره
ای درشت صفحه اول خود را به یک تخلف نجومی 105 هزار میلیارد تومانی در دولت سابق اختصاص دادند و با آب و تاب از قول آقای دکتر احمد توکلی نوشتند که دولت سابق 105هزار میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی وام گرفته و پس نداده است! و درباره این تخلف بزرگ و بیسابقه که به نوشته یکی از همین روزنامههای زنجیرهای، مبلغ آن «35 برابر فساد مالی 3000 میلیارد تومانی بوده است» داد سخن داده و از آن با عنوان من درآوردی «پاناماگیت» دولت سابق یاد کردند.
اقدام هماهنگ روزنامههای زنجیرهای در حالی بود که آقای احمد توکلی تاکید کرده بود این تخلف نجومی و 105 هزار میلیارد تومانی در دولت آقای دکتر روحانی صورت گرفته است و نه در دولت سابق! دکتر توکلی که از شارلاتانیزم روزنامههای زنجیرهای تعجب کرده بود با ارسال نامهای برای مدیران مسئول روزنامههای یاد شده به آیه 135 سوره مبارکه نساء اشاره کرد که میفرماید «کینههایی که از دیگران در سینه دارید نباید مانع از عدالتورزی شما نسبت به آنان شود»، و خطاب به آنان نوشت؛ «درست است که تصویب قرض شش ماهه 2/5 (دو ونیم) میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی در تاریخ 1392/4/26 در روزهای آخر دولت پیشین انجام شده ولی پرداختها از 1392/7/17 آغاز شده و تمام تخلفات اشاره شده در نطق من مربوط به زمان صدارت آقای دکتر روحانی است. مواضع شفاف مرا درباره عملکرد آقای دکتر احمدینژاد همه میدانند، ولی نه من و نه هیچ مسلمانی حق ندارد به دروغ زبان بگشاید و نسبت به مخالفانش بیمحابا هر چه میخواهد بگوید. ارقام ساختگی و نسبتهای ناصواب در تیتر و متن خبر منتشر شده در روزنامههای تحت مدیریت شما زیاد است. صوت سخنان من در سایت رادیو فرهنگ موجود است.»
مراجعه به متن اظهارات دکتر توکلی که در نطق پیش از دستور ایشان (جلسه علنی 22/1/95 مجلس شورای اسلامی) مطرح شده و مورد استناد روزنامههای حامی دولت قرار گرفته است، به وضوح نشان میدهد که اقدام هماهنگ روزنامههای زنجیرهای از یک «اتاق فرمان»! بیرون از روزنامههای مورد اشاره دیکته شده است و روزنامههای یاد شده مانند همیشه در انتشار آن نقش پادوهای بیاختیار و اجارهای را برعهده داشته و دارند. چرا...؟ بخوانید!
2 - در نطق آقای توکلی آمده است «تصویب قرض 6 ماهه 5/2 میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی در تاریخ 26/4/1392 انجام شده یعنی یک ماه و دو روز بعد از انتخاب آقای روحانی به ریاستجمهوری و زمان آغاز سررسید پرداخت اقساط از 17/7/1392 بوده است. یعنی 2ماه و 5 روز بعد از آغاز به کار دولت یازدهم. بنابراین تخلف 105 هزار میلیارد تومانی دقیقا و بدون کم و کاست در دولت آقای روحانی صورت گرفته است و تعجبآور است که روزنامهها و سایتهای زنجیرهای به جای آن که بعد از افشای این تخلف نجومی در دولت مورد حمایت خویش شرمنده و سرافکنده باشند، آن را با بوق و کرنا به دولت سابق نسبت میدهند.
3- روزنامهها و سایتهای زنجیرهای، دروغ مورد اشاره را بدون کم و کاست با تیتر درشت به عنوان تخلف دولت قبلی پوشش داده بودند و این- همانگونه که اشاره شد- به وضوح نشان میدهد که هیچکدام از آنها برخلاف آن همه ادعا، مستقل نیستند و از یک «اتاق فرمان» که بیرون از تحریریه روزنامههای زنجیرهای مستقر است دستور میگیرند و این وابستگی و گوش به فرمان بودن تا آنجاست که حق کمترین «چون و چرا»! و یا تفکر و اندیشه درباره آنچه به آنان دیکته شده است را ندارند. میپرسید چرا؟! پاسخ آن است که اگر روزنامههای زنجیرهای درباره مطالب دیکته شده اتاق فرمان بیرونی اجازه کمترین اندیشه و اظهارنظری داشتند به یقین دست کم یکی از آنها متوجه میشد که تاریخ مطرح شده در اظهارات دکتر توکلی مربوط به دولت یازدهم است و آن افتضاح بزرگ به بار نمیآمد ولی هیچیک از آنها - تاکید میشود که هیچیک از آنها - به مفاد و محتوای مطلب و خبری که به آنان دیکته شده بود توجهی نکرده و آن را بیکم و کاست و دقیقا شبیه یکدیگر چاپ و منتشر کردهاند.
4- انتظار آن بود - و هنوز هم هست - که دولت محترم بعد از مشاهده دروغبافی روزنامههای زنجیرهای که با تیترهای درشت بر صفحه اول آنها نشسته بود، به مخالفت با این دروغ بزرگ برخاسته و آن را تکذیب میکرد. اما در حالی که اگر بخشدار یک نقطه دور افتاده کشور و یا یکی از هفتهنامههای کماهمیت فلان شهرستان، کمترین انتقادی به دولت داشته باشد، بلافاصله با تکذیب توأم با توبیخ و بعضا همراه با ناسزاگویی دولت محترم روبهرو میشود، هیچیک از دولتمردان که بهتر از هر کس دیگری از دروغ بودن خبر مورد اشاره خبر داشتند، کوچکترین گامی برای تکذیب آن برنداشتند!
5- و اما، این دروغ بزرگ دیر یا زود برملا میشد و ظرفیت لازم برای دوام در افکار عمومی را نداشت، و به یقین، این نکته از نگاه سازندگان و دیکتهکنندگان آن به روزنامههای زنجیرهای نیز پنهان نبوده است. چرا که برخلاف گردانندگان روزنامههای اجارهای یاد شده که اجازه اندیشه و اظهارنظر ندارند، دستاندرکاران اتاق فکر بیرونی که براساس یک خبر موثق رد پای آن به «لندن» میرسد - و در آیندهای نزدیک به آن خواهیم پرداخت - به خوبی از کمدامنه بودن دروغی که ساخته و پرداختهاند باخبر بودهاند. بنابراین سوال این است که دروغ مورد اشاره را با چه هدفی ساخته و به زنجیرهایها دیکته کردهاند؟ پاسخ این سؤال اگرچه به درازا میکشد و زمان و فرصت دیگری را میطلبد ولی در این وجیزه اشارهای گذرا به یکی از آن موارد را ضروری میدانیم. و آن، این که؛!
همه شواهد موجود حکایت از آن دارد که در تنور برجام هیچ نانی پخته نشده است و آنهمه بزرگنمایی و تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز درباره آن بینتیجه باقی مانده است. تحریمها برداشته نشده، داراییهای بلوکه شده به کشور بازنگشته، روابط بانکی کماکان مسدود است، زمینهای برای تجارت و تبادل پول و کالا پدید نیامده در مقابل امتیازات نقد فراوانی که دادهایم، غیر از وعدههای نسیه که آنهم یکی بعد از دیگری از سوی حریف پس گرفته میشود، چیزی دریافت نکردهایم و... دولت محترم اما، به دلیل اعتماد بیدلیل به حریف، وعدههایی به مردم داده است که تقریبا هیچیک از آنها تحقق نیافته و این در حالی است که سوخت تنور برجام نیز رو به پایان است بیآن که از این تنور نانی بیرون آمده باشد و...
حاشیهسازیهای این روزها که ساخت و انتشار دروغ بزرگ یاد شده فقط یکی از آنهاست را میتوان تهیه سوخت برای گرم نگاه داشتن تنور برجام تلقی کرد!
6- و بالاخره این نکته نیز گفتنی است که یادداشت پیشروی در پی حمایت از دولت سابق نیست بلکه نگاه کیهان به دولتهای نهم و دهم روشن و خالی از ابهام است و بر این باور بوده و هستیم که دولت سابق در آغاز و سپس تا میانه دور دوم منشأ خدماتی بوده است و انحراف آن دقیقا از هنگامی آغاز شد که مسیر اصولگرایانه را رها کرده و بینش و منش دولت موسوم به اصلاحات را در پیش گرفت.
1- دیروز، روزنامههای زنجیرهای، تیتره
ای درشت صفحه اول خود را به یک تخلف نجومی 105 هزار میلیارد تومانی در دولت سابق اختصاص دادند و با آب و تاب از قول آقای دکتر احمد توکلی نوشتند که دولت سابق 105هزار میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی وام گرفته و پس نداده است! و درباره این تخلف بزرگ و بیسابقه که به نوشته یکی از همین روزنامههای زنجیرهای، مبلغ آن «35 برابر فساد مالی 3000 میلیارد تومانی بوده است» داد سخن داده و از آن با عنوان من درآوردی «پاناماگیت» دولت سابق یاد کردند.
اقدام هماهنگ روزنامههای زنجیرهای در حالی بود که آقای احمد توکلی تاکید کرده بود این تخلف نجومی و 105 هزار میلیارد تومانی در دولت آقای دکتر روحانی صورت گرفته است و نه در دولت سابق! دکتر توکلی که از شارلاتانیزم روزنامههای زنجیرهای تعجب کرده بود با ارسال نامهای برای مدیران مسئول روزنامههای یاد شده به آیه 135 سوره مبارکه نساء اشاره کرد که میفرماید «کینههایی که از دیگران در سینه دارید نباید مانع از عدالتورزی شما نسبت به آنان شود»، و خطاب به آنان نوشت؛ «درست است که تصویب قرض شش ماهه 2/5 (دو ونیم) میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی در تاریخ 1392/4/26 در روزهای آخر دولت پیشین انجام شده ولی پرداختها از 1392/7/17 آغاز شده و تمام تخلفات اشاره شده در نطق من مربوط به زمان صدارت آقای دکتر روحانی است. مواضع شفاف مرا درباره عملکرد آقای دکتر احمدینژاد همه میدانند، ولی نه من و نه هیچ مسلمانی حق ندارد به دروغ زبان بگشاید و نسبت به مخالفانش بیمحابا هر چه میخواهد بگوید. ارقام ساختگی و نسبتهای ناصواب در تیتر و متن خبر منتشر شده در روزنامههای تحت مدیریت شما زیاد است. صوت سخنان من در سایت رادیو فرهنگ موجود است.»
مراجعه به متن اظهارات دکتر توکلی که در نطق پیش از دستور ایشان (جلسه علنی 22/1/95 مجلس شورای اسلامی) مطرح شده و مورد استناد روزنامههای حامی دولت قرار گرفته است، به وضوح نشان میدهد که اقدام هماهنگ روزنامههای زنجیرهای از یک «اتاق فرمان»! بیرون از روزنامههای مورد اشاره دیکته شده است و روزنامههای یاد شده مانند همیشه در انتشار آن نقش پادوهای بیاختیار و اجارهای را برعهده داشته و دارند. چرا...؟ بخوانید!
2 - در نطق آقای توکلی آمده است «تصویب قرض 6 ماهه 5/2 میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی در تاریخ 26/4/1392 انجام شده یعنی یک ماه و دو روز بعد از انتخاب آقای روحانی به ریاستجمهوری و زمان آغاز سررسید پرداخت اقساط از 17/7/1392 بوده است. یعنی 2ماه و 5 روز بعد از آغاز به کار دولت یازدهم. بنابراین تخلف 105 هزار میلیارد تومانی دقیقا و بدون کم و کاست در دولت آقای روحانی صورت گرفته است و تعجبآور است که روزنامهها و سایتهای زنجیرهای به جای آن که بعد از افشای این تخلف نجومی در دولت مورد حمایت خویش شرمنده و سرافکنده باشند، آن را با بوق و کرنا به دولت سابق نسبت میدهند.
3- روزنامهها و سایتهای زنجیرهای، دروغ مورد اشاره را بدون کم و کاست با تیتر درشت به عنوان تخلف دولت قبلی پوشش داده بودند و این- همانگونه که اشاره شد- به وضوح نشان میدهد که هیچکدام از آنها برخلاف آن همه ادعا، مستقل نیستند و از یک «اتاق فرمان» که بیرون از تحریریه روزنامههای زنجیرهای مستقر است دستور میگیرند و این وابستگی و گوش به فرمان بودن تا آنجاست که حق کمترین «چون و چرا»! و یا تفکر و اندیشه درباره آنچه به آنان دیکته شده است را ندارند. میپرسید چرا؟! پاسخ آن است که اگر روزنامههای زنجیرهای درباره مطالب دیکته شده اتاق فرمان بیرونی اجازه کمترین اندیشه و اظهارنظری داشتند به یقین دست کم یکی از آنها متوجه میشد که تاریخ مطرح شده در اظهارات دکتر توکلی مربوط به دولت یازدهم است و آن افتضاح بزرگ به بار نمیآمد ولی هیچیک از آنها - تاکید میشود که هیچیک از آنها - به مفاد و محتوای مطلب و خبری که به آنان دیکته شده بود توجهی نکرده و آن را بیکم و کاست و دقیقا شبیه یکدیگر چاپ و منتشر کردهاند.
4- انتظار آن بود - و هنوز هم هست - که دولت محترم بعد از مشاهده دروغبافی روزنامههای زنجیرهای که با تیترهای درشت بر صفحه اول آنها نشسته بود، به مخالفت با این دروغ بزرگ برخاسته و آن را تکذیب میکرد. اما در حالی که اگر بخشدار یک نقطه دور افتاده کشور و یا یکی از هفتهنامههای کماهمیت فلان شهرستان، کمترین انتقادی به دولت داشته باشد، بلافاصله با تکذیب توأم با توبیخ و بعضا همراه با ناسزاگویی دولت محترم روبهرو میشود، هیچیک از دولتمردان که بهتر از هر کس دیگری از دروغ بودن خبر مورد اشاره خبر داشتند، کوچکترین گامی برای تکذیب آن برنداشتند!
5- و اما، این دروغ بزرگ دیر یا زود برملا میشد و ظرفیت لازم برای دوام در افکار عمومی را نداشت، و به یقین، این نکته از نگاه سازندگان و دیکتهکنندگان آن به روزنامههای زنجیرهای نیز پنهان نبوده است. چرا که برخلاف گردانندگان روزنامههای اجارهای یاد شده که اجازه اندیشه و اظهارنظر ندارند، دستاندرکاران اتاق فکر بیرونی که براساس یک خبر موثق رد پای آن به «لندن» میرسد - و در آیندهای نزدیک به آن خواهیم پرداخت - به خوبی از کمدامنه بودن دروغی که ساخته و پرداختهاند باخبر بودهاند. بنابراین سوال این است که دروغ مورد اشاره را با چه هدفی ساخته و به زنجیرهایها دیکته کردهاند؟ پاسخ این سؤال اگرچه به درازا میکشد و زمان و فرصت دیگری را میطلبد ولی در این وجیزه اشارهای گذرا به یکی از آن موارد را ضروری میدانیم. و آن، این که؛!
همه شواهد موجود حکایت از آن دارد که در تنور برجام هیچ نانی پخته نشده است و آنهمه بزرگنمایی و تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز درباره آن بینتیجه باقی مانده است. تحریمها برداشته نشده، داراییهای بلوکه شده به کشور بازنگشته، روابط بانکی کماکان مسدود است، زمینهای برای تجارت و تبادل پول و کالا پدید نیامده در مقابل امتیازات نقد فراوانی که دادهایم، غیر از وعدههای نسیه که آنهم یکی بعد از دیگری از سوی حریف پس گرفته میشود، چیزی دریافت نکردهایم و... دولت محترم اما، به دلیل اعتماد بیدلیل به حریف، وعدههایی به مردم داده است که تقریبا هیچیک از آنها تحقق نیافته و این در حالی است که سوخت تنور برجام نیز رو به پایان است بیآن که از این تنور نانی بیرون آمده باشد و...
حاشیهسازیهای این روزها که ساخت و انتشار دروغ بزرگ یاد شده فقط یکی از آنهاست را میتوان تهیه سوخت برای گرم نگاه داشتن تنور برجام تلقی کرد!
6- و بالاخره این نکته نیز گفتنی است که یادداشت پیشروی در پی حمایت از دولت سابق نیست بلکه نگاه کیهان به دولتهای نهم و دهم روشن و خالی از ابهام است و بر این باور بوده و هستیم که دولت سابق در آغاز و سپس تا میانه دور دوم منشأ خدماتی بوده است و انحراف آن دقیقا از هنگامی آغاز شد که مسیر اصولگرایانه را رها کرده و بینش و منش دولت موسوم به اصلاحات را در پیش گرفت.