محتملترین حالت برای فدراسیون آینده به این ترتیب خواهد بود که "مهدی تاج" به ریاست فدراسیون فوتبال خواهد رسید و "کفاشیان" نیز نائب رئیس اول او خواهد شد.
شهدای ایران:انتخابات فدراسیون فوتبال که قرار است 11 اریبهشت ماه برگزار شود، مهمترین رویداد فوتبالی سال 1395 است و میتواند در ابقا و یا اخراج کارلوس کی روش نیز نقشی تعیین کننده داشته باشد.
انتخابات فدراسیون فوتبال؛ مهمترین اتفاق فوتبالی 1395
علی کفاشیان که به عنوان فردی غیر فوتبالی و گزینه دولت وقت، 8 سال پیش به طور تصادفی با فوتبالیها بُر خورد و رئیس این فدراسیون پر حاشیه شد. او که دورهای پر فراز و نشیب و پر از انتقاد را در کارنامه فوتبالی خود ثبت کرده است این دوره نیز طبق مصاحبههای قبلی قصد داشت با قدرت هرچه تمام و با اقتداری بیش از گذشته برای سومین بار پیاپی ناخدای کشتی متلاطم فوتبال شود و رقیبی چون محمد دادکان را از پیش رو بردارد؛ اما نه خودش برای ریاست فدراسیون ثبت نام کرد و نه دادکان. به این ترتیب معادلات این انتخابات پیچیدهتر از قبل شد.
چرا دادکان وارد گود انتخابات نشد؟
دادکان که فردی امتحان پس داده است و از محبوبیت بالایی میان مردم و خانواده فوتبال برخوردار است میتوانست شب تاریک فوتبال را سحر کند. اما چرا چنین نشد؟شنیدهها حاکی از آن است که او ابتدا میخواسته از حمایت شخص رئیس جمهور از خویش مطمئن شود؛ چرا که با وزیر ورزش روابط خوبی نداشته و بارها گودرزی را با مصاحبههایش به چالش کشانده. البته گودرزی نیز هر بار جوابهای تندی به او داده است.از طرفی او که از کاندید شدن کفاشیان کاملا مطمئن بود و میدانست مجمع فدراسیون حامی و برگ برنده اصلی کفاشیان است، از باخت مقابل او هراسان بود تا مبادا وجههاش خدشهدار شود. بنابراین ریسک شرکت در انتخابات را نپذیرفت.
نامزدهای ریاست فدراسیون
کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال از 11 اسفند به مدت 10 روز مهلت داشتند تا با رجوع به ساختمان واقع در خیابان سئول فرم ثبت نام را دریافت کرده و اقدامات لازم را انجام دهند.پس از اتمام فرصت "مصطفی آجرلو" مدیرعامل سابق پاس تهران، استیل آذین تهران و تراکتورسازی تبریز، "علی اکبر ابرقویینژاد" رئیس هیئت فوتبال استان اصفهان، "مهدی تاج" رئیس سازمان لیگ، "شهابالدین عزیزیخادم" که جوانترین کاندیدا و عضو هیئت رئیسه و مشاور عالی و اجرایی فدراسیون فوتبال است، "منصور قنبرزاده" مدیرعامل نفت تهران، "عزیرالله محمدی" رئیس پیشین سازمان لیگ برتر و "علیرضا معظمینژاد" که حاضر بود برای خرید پرسپولیس 300 میلیارد تومان نقدا پرداخت کند، 7 کاندیدی بودند که رسما نامزدی خود را برای ریاست فدراسیون فوتبال اعلام کردند.اما در این میان قنبرزاده و ابرقویینژاد با کنارهگیری از نامزدی خود، عرصه را برای سایر رقبا باز تر کردند.
گزینه وزارت ورزش کیست؟
اگرچه از داورزنی (رئیس موفق فدراسیون والیبال)، سلطانیفر (گزینه نخست دولت برای تصدی وزارت ورزش) و علیرضا اسدی (دبیر کل فدراسیون فوتبال) به عنوان گزینههای وزارت ورزش نام برده میشد اما هریک به دلایلی از حضور در انتخابات شانه خالی کردند.
با این حال در نگاه اول به نظر میآید که وزارت ورزش دیگر گزینهای ندارد اما با توجه به زاویهای که میان دولت و وزارت ورزش با علی کفاشیان ایجاد شده است میتوان گفت که وزارتیها از هرکس که تضمین دهد مطیع اوامر آنان باشد، در اخراج کیروش از هیچ حرکتی دریغ نکند و "کفاشیانیست" نباشد، حمایت خواهد کرد.
کفاشیان آمد ولی برای تصدی نائب رئیسی اول!
همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد، علی کفاشیان بارها از آمادگی خود برای پیروزی سهباره در انتخابات خبر داده بود؛ اما بر خلاف گفتههای قبلی خود به ناگاه تصمیمی سخت گرفت و علی الظاهر عطای ریاست را به لقای نائب رئیسی بخشید! تصمیمی بحثبرانگیز که ماحصل عوامل مختلفی از جمله عدم حمایت از سوی دولت-به خصوص وزیر ورزش-، عدم محبوبیت و مقبولیت مردمی، عدم حمایت مجلس و صدا و سیما به خاطر مسائلی که در پرداخت حق پخش تلویزیونی به وقوع پیوست، فشارهای نهادهای نظارتی و... بود.
استعفای کی روش؛ قوز بالا قوز
در شرایطی که فشارها علیه کفاشیان به اوج رسیده بود و تیم ملی نیز از حداقل امکانات محروم بود، کیروش اعلام کرد که استعفایی را به تاریخ 11 اردیبهشت (روز برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال) تقدیم فدراسیون خواهد کرد. بهانه کیروش این بود که وزیر ورزش به دلیل خصومتهایی که با او دارد به کفشیان بودجه و امکانات نمیدهد. پس میخواهد با استعفایش دست کفاشیان را برای انتخابات باز بگذارد. او صراحتا گفته بود: "بعضی از نزدیکان او (کفاشیان) سعی میکنند مشکلسازی کنند. باید با رفتنم به او کمک کنم. اگر کفاشیان من را نگه دارد مردم خوشحال میشوند ولی افرادی از گروه طبقه سوم فوتبال از حضورم در تیم ملی ناراحت خواهند بود. برای کفاشیان دشوار است که من در تیم ملی باشم. وقتی من کنار بروم حمایتهای مادی از تیم ملی فراهم میشود. کفاشیان نمیتواند هم مردم را راضی نگه دارد هم افراد گروه طبقه سوم فوتبال را."
البته روزهای بعد مشخص شد که استعفای کیروش شفاهی بوده است، نه کتبی و جنبه حقوقی ندارد. آیا کیروش با این حرکت خود را وارد بازی انتخاباتی کفاشیان کرده است؟ یا اینکه قصد دارد رئیس بعدی را برای مدنظر گفتن او در برنامه هایش مجاب کند؟ یا...؟
اساسنامه فوتبال؛ کلافی سردرگم
سوژهای داغ که بحث روز فوتبال شده است و میتواند باعث عقب افتادن زمان انتخابات شود، "اساسنامه فدراسیون فوتبال" است که بر خلاف ادعاهای کفاشیان و دوستان، از دولت تاییدیه ندارد و باید اصلاح شود و سپس مورد تایید قرار بگیرد.فرآیند اصلاح اساسنامه نیز به این شکل است که پس از اصلاحات لازم توسط افراد ذیصلاح، ابتدا باید به مجمع فدراسیون فوتبال برده شود تا اعضای مجمع نیز آن را تایید کنند. پس از تایید آنها، دولت باید اقدامات لازم را برای اصلاح اساسنامه انجام دهد. اما در این بین سوالاتی برای فوتبال دوستان مطرح است:
چرا بحث اساسنامه در 4 سال اخیر مطرح نشده است و دقیقا در آستانه انتخابات صحبت از آن به میان آمده است؟
مگر نه اینکه فدراسیون فوتبال نهادی غیر دولتی و مستقل است و طبق قوانین فیفا، دولت حق هیچگونه دخالتی را در فوتبال ندارد. پس چرا با اینکه فیفا این اساسنامه را تایید کرده است، باز هم دولت باید آن را تایید کند؟ آیا این اقدام دولت مصداق بی قانونی نیست و نمیتواند ایران را با خطر تعلیق مواجه کند؟
اگر اساسنامه ایراد داشته باشد باید اصلاح شود و این فرآیند زمان بر است و احتمالا منجر به تعویق انتخابات خواهد شد. علی کفاشیان نیز طی مصاحبههایی این موضوع را رد نکرده است و از احتمال بازگشت خود در صورت اصلاح اساسنامه و حمایت دولت خبر داده است.
اگر هم ایرادی در کار نباشد و یا انتخابات با همین اساسنامه فعلی برگزار شود میتوان نتیجه گرفت که این بهانه تنها به خاطر کنار گذاشته شدن کفاشیان از رقابت انتخاباتی بود.
تاج-کفاشیان در نقش ممدوف-پوتین؟!
با این حال محتملترین حالت برای فدراسیون آینده به این ترتیب خواهد بود که "مهدی تاج" به ریاست فدراسیون فوتبال خواهد رسید و "کفاشیان" نیز نائب رئیس اول او خواهد شد. چیزی شبیه به ممدوف-پوتین اما در ورژن فوتبالی.معالوصف امید است که اعضای مجمع و وزارت ورزش هر آنچه را که به خیر و صلاح فوتبال و مردم است را به سلایق شخصی خود ترجیح دهند و فوتبال را بیش از این به سمت سراشیبی و پسرفت هل ندهند.
انتخابات فدراسیون فوتبال؛ مهمترین اتفاق فوتبالی 1395
علی کفاشیان که به عنوان فردی غیر فوتبالی و گزینه دولت وقت، 8 سال پیش به طور تصادفی با فوتبالیها بُر خورد و رئیس این فدراسیون پر حاشیه شد. او که دورهای پر فراز و نشیب و پر از انتقاد را در کارنامه فوتبالی خود ثبت کرده است این دوره نیز طبق مصاحبههای قبلی قصد داشت با قدرت هرچه تمام و با اقتداری بیش از گذشته برای سومین بار پیاپی ناخدای کشتی متلاطم فوتبال شود و رقیبی چون محمد دادکان را از پیش رو بردارد؛ اما نه خودش برای ریاست فدراسیون ثبت نام کرد و نه دادکان. به این ترتیب معادلات این انتخابات پیچیدهتر از قبل شد.
چرا دادکان وارد گود انتخابات نشد؟
دادکان که فردی امتحان پس داده است و از محبوبیت بالایی میان مردم و خانواده فوتبال برخوردار است میتوانست شب تاریک فوتبال را سحر کند. اما چرا چنین نشد؟شنیدهها حاکی از آن است که او ابتدا میخواسته از حمایت شخص رئیس جمهور از خویش مطمئن شود؛ چرا که با وزیر ورزش روابط خوبی نداشته و بارها گودرزی را با مصاحبههایش به چالش کشانده. البته گودرزی نیز هر بار جوابهای تندی به او داده است.از طرفی او که از کاندید شدن کفاشیان کاملا مطمئن بود و میدانست مجمع فدراسیون حامی و برگ برنده اصلی کفاشیان است، از باخت مقابل او هراسان بود تا مبادا وجههاش خدشهدار شود. بنابراین ریسک شرکت در انتخابات را نپذیرفت.
نامزدهای ریاست فدراسیون
کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال از 11 اسفند به مدت 10 روز مهلت داشتند تا با رجوع به ساختمان واقع در خیابان سئول فرم ثبت نام را دریافت کرده و اقدامات لازم را انجام دهند.پس از اتمام فرصت "مصطفی آجرلو" مدیرعامل سابق پاس تهران، استیل آذین تهران و تراکتورسازی تبریز، "علی اکبر ابرقویینژاد" رئیس هیئت فوتبال استان اصفهان، "مهدی تاج" رئیس سازمان لیگ، "شهابالدین عزیزیخادم" که جوانترین کاندیدا و عضو هیئت رئیسه و مشاور عالی و اجرایی فدراسیون فوتبال است، "منصور قنبرزاده" مدیرعامل نفت تهران، "عزیرالله محمدی" رئیس پیشین سازمان لیگ برتر و "علیرضا معظمینژاد" که حاضر بود برای خرید پرسپولیس 300 میلیارد تومان نقدا پرداخت کند، 7 کاندیدی بودند که رسما نامزدی خود را برای ریاست فدراسیون فوتبال اعلام کردند.اما در این میان قنبرزاده و ابرقویینژاد با کنارهگیری از نامزدی خود، عرصه را برای سایر رقبا باز تر کردند.
گزینه وزارت ورزش کیست؟
اگرچه از داورزنی (رئیس موفق فدراسیون والیبال)، سلطانیفر (گزینه نخست دولت برای تصدی وزارت ورزش) و علیرضا اسدی (دبیر کل فدراسیون فوتبال) به عنوان گزینههای وزارت ورزش نام برده میشد اما هریک به دلایلی از حضور در انتخابات شانه خالی کردند.
با این حال در نگاه اول به نظر میآید که وزارت ورزش دیگر گزینهای ندارد اما با توجه به زاویهای که میان دولت و وزارت ورزش با علی کفاشیان ایجاد شده است میتوان گفت که وزارتیها از هرکس که تضمین دهد مطیع اوامر آنان باشد، در اخراج کیروش از هیچ حرکتی دریغ نکند و "کفاشیانیست" نباشد، حمایت خواهد کرد.
کفاشیان آمد ولی برای تصدی نائب رئیسی اول!
همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد، علی کفاشیان بارها از آمادگی خود برای پیروزی سهباره در انتخابات خبر داده بود؛ اما بر خلاف گفتههای قبلی خود به ناگاه تصمیمی سخت گرفت و علی الظاهر عطای ریاست را به لقای نائب رئیسی بخشید! تصمیمی بحثبرانگیز که ماحصل عوامل مختلفی از جمله عدم حمایت از سوی دولت-به خصوص وزیر ورزش-، عدم محبوبیت و مقبولیت مردمی، عدم حمایت مجلس و صدا و سیما به خاطر مسائلی که در پرداخت حق پخش تلویزیونی به وقوع پیوست، فشارهای نهادهای نظارتی و... بود.
استعفای کی روش؛ قوز بالا قوز
در شرایطی که فشارها علیه کفاشیان به اوج رسیده بود و تیم ملی نیز از حداقل امکانات محروم بود، کیروش اعلام کرد که استعفایی را به تاریخ 11 اردیبهشت (روز برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال) تقدیم فدراسیون خواهد کرد. بهانه کیروش این بود که وزیر ورزش به دلیل خصومتهایی که با او دارد به کفشیان بودجه و امکانات نمیدهد. پس میخواهد با استعفایش دست کفاشیان را برای انتخابات باز بگذارد. او صراحتا گفته بود: "بعضی از نزدیکان او (کفاشیان) سعی میکنند مشکلسازی کنند. باید با رفتنم به او کمک کنم. اگر کفاشیان من را نگه دارد مردم خوشحال میشوند ولی افرادی از گروه طبقه سوم فوتبال از حضورم در تیم ملی ناراحت خواهند بود. برای کفاشیان دشوار است که من در تیم ملی باشم. وقتی من کنار بروم حمایتهای مادی از تیم ملی فراهم میشود. کفاشیان نمیتواند هم مردم را راضی نگه دارد هم افراد گروه طبقه سوم فوتبال را."
البته روزهای بعد مشخص شد که استعفای کیروش شفاهی بوده است، نه کتبی و جنبه حقوقی ندارد. آیا کیروش با این حرکت خود را وارد بازی انتخاباتی کفاشیان کرده است؟ یا اینکه قصد دارد رئیس بعدی را برای مدنظر گفتن او در برنامه هایش مجاب کند؟ یا...؟
اساسنامه فوتبال؛ کلافی سردرگم
سوژهای داغ که بحث روز فوتبال شده است و میتواند باعث عقب افتادن زمان انتخابات شود، "اساسنامه فدراسیون فوتبال" است که بر خلاف ادعاهای کفاشیان و دوستان، از دولت تاییدیه ندارد و باید اصلاح شود و سپس مورد تایید قرار بگیرد.فرآیند اصلاح اساسنامه نیز به این شکل است که پس از اصلاحات لازم توسط افراد ذیصلاح، ابتدا باید به مجمع فدراسیون فوتبال برده شود تا اعضای مجمع نیز آن را تایید کنند. پس از تایید آنها، دولت باید اقدامات لازم را برای اصلاح اساسنامه انجام دهد. اما در این بین سوالاتی برای فوتبال دوستان مطرح است:
چرا بحث اساسنامه در 4 سال اخیر مطرح نشده است و دقیقا در آستانه انتخابات صحبت از آن به میان آمده است؟
مگر نه اینکه فدراسیون فوتبال نهادی غیر دولتی و مستقل است و طبق قوانین فیفا، دولت حق هیچگونه دخالتی را در فوتبال ندارد. پس چرا با اینکه فیفا این اساسنامه را تایید کرده است، باز هم دولت باید آن را تایید کند؟ آیا این اقدام دولت مصداق بی قانونی نیست و نمیتواند ایران را با خطر تعلیق مواجه کند؟
اگر اساسنامه ایراد داشته باشد باید اصلاح شود و این فرآیند زمان بر است و احتمالا منجر به تعویق انتخابات خواهد شد. علی کفاشیان نیز طی مصاحبههایی این موضوع را رد نکرده است و از احتمال بازگشت خود در صورت اصلاح اساسنامه و حمایت دولت خبر داده است.
اگر هم ایرادی در کار نباشد و یا انتخابات با همین اساسنامه فعلی برگزار شود میتوان نتیجه گرفت که این بهانه تنها به خاطر کنار گذاشته شدن کفاشیان از رقابت انتخاباتی بود.
تاج-کفاشیان در نقش ممدوف-پوتین؟!
با این حال محتملترین حالت برای فدراسیون آینده به این ترتیب خواهد بود که "مهدی تاج" به ریاست فدراسیون فوتبال خواهد رسید و "کفاشیان" نیز نائب رئیس اول او خواهد شد. چیزی شبیه به ممدوف-پوتین اما در ورژن فوتبالی.معالوصف امید است که اعضای مجمع و وزارت ورزش هر آنچه را که به خیر و صلاح فوتبال و مردم است را به سلایق شخصی خود ترجیح دهند و فوتبال را بیش از این به سمت سراشیبی و پسرفت هل ندهند.