آیت الله وحید خراسانی بیان داشت :از امام ششم سؤال شد: چرا فاطمه به زهرا ملقب شد؟ بیان امام این است: خدا برای او قصری از یاقوتهی حمراء ساخت، آن قصر هزار باب دارد، بر هر دری از هزار در، صد هزار ملک مقرب دربان هستند؛ نه پایهای برای آن قصر است که تکیه گاهش باشد؛ معلَّق بقدره الله. مهم این کلمه است: اهل بهشت وقتی در بهشت منزل کردند، همان طوری که شما از زمین، ستارهی درخشان را شب تار میبینید، بهشتیها هم در خلد اعلی که منزل کرده اند، آن ستاره را میبینند، میپرسند: این ستاره در این زمان که شمس و زمهریری دیگر نیست، هم آفتاب خاموش است، هم ماه، این ستاره چیست؟ خطاب میرسد: این ستاره قصری است که خدا برای کنیز خودش فاطمهی زهرا آفریده.این هم جایگاه او.
به گزارش شهدای ایران، آیت الله وحید خراسانی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ۱۴۳۷قمری سخنانی بیان داشته است،متن سخنان این مرجع تقلید شیعیان جهان بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین
ایام شهادت فاطمه-سلام الله علیها- ایام شهادت رسول خدا-صلی الله علیه وآله
چون ایام، ایام شهادت خاتم انبیاست، این روزها بسیار عظیم است. شهادت حضرت زهرا شهادت خود پیغمبر است. ” فاطمه بضعه منی ". این حدیث مورد اتفاق عامه و خاصه است.- هر کس مسلمان است، اهل هر مذهبی، هر ملتی، باید روز شهادت فاطمهی زهرا روز حزن و اندوه او باشد، اختصاص به خصوص شیعه نیست.- متن حدیث در همهی صحاح است؛ آن هم فقه حدیث غوغایی است.
این ایام وظیفهی عمدهی شما این است که همهتان پراکنده بشوید در بلاد. نتیجه فقاهت شناساندن یگانه حبیبهی خداست به خلق خدا. نه من، نه تو، نه شیخ طوسی تا شیخ انصاری درک کرد که فاطمهی زهرا کیست. ” لأن الخلق فطموا عن معرفتها ". همهی ما مقصر هستیم، نه او را شناختیم کما هی، نه به دیگران شناساندیم.
مقام و منزلت علمی فاطمه -سلام الله علیها- نزد اهل بیت علیهم السلام
اما او کیست؟ حدیث صحیح السند است… سند این حدیث به اندازهای قوی است که شیخ انصاری، آن مجسمهی احتیاط در فتوا، به سند این حدیث، دست از اصاله الاحتیاط اصولی و فقهی هر دو برمیداشت، به ضرس قاطع فتوا میداد.
آن حدیث این است – گرچه به فقه حدیث نمیرسیم اما ما لا یدرک کله لا یترک کله. سند در این حد: رجال موثق به توثیق شیخ مفید، نجاشی، شیخ طوسی، ابن شهر آشوب، اعاظم مشایخ رجال و حدیث.-اما متن به حدی بلند است که کنهش را گویندهاش میداند. آن حدیث این است:
کافی؛ محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن أبی عبیده، قال: سأل أبا عبد الله بعض أصحابنا عن الجفر؟ فقال: هو جلد ثور مملوء علما. قال له: فالجامعه؟ قال: تلک صحیفه طولها سبعون ذراعا … فیها کل ما یحتاج الناس إلیه ولیس من قضیه إلا وهی فیها حتی أرش الخدش.
این دو سؤال را فوری جواب داد، رسید به سؤال سوم.
مصحف فاطمه-سلام الله علیها-چیست؟
قال: فمصحف فاطمه؟ … فسکت طویلا. فاطمهی زهرا را جعفر بن محمد شناخت؛ این سکوت! این هم طولانی! خیلی پر معناست. نطق او، سکوت او، آنی، حرفی، برای اهلش بحر حکمت است. فسکت طویلا، ثم قال: إنکم لتبحثون عما تریدون وعما لا تریدون. او میداند چه خبر است! إن فاطمه مکثت بعد رسول الله … همهی مدت مکث ۷۵ روز بود اما این مدت چگونه گذشت؟! وکان دخلها حزن شدید علی أبیها وکان جبرئیل یأتیها فیحسن عزائها علی أبیها … ویخبرها عن أبیها ومکانه ویخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها وکان علی علیه السلام یکتب ذلک.
جاذبه محمدیه در وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها
این جا چند مطلب است: اولا باید جبرئیل را شناخت. قرآن بخوان تا بفهمی جبرئیل کیست؟! وهو بالأفق الأعلی . این نص قرآن است . جای او اعلای امکنهی عالم وجود است؛ بالأفق الأعلی. فقه حدیث این جاست، اگر خدا توفیق بدهد این احادیث تشریح بشود… . فاطمه بضعه منی ؛ همان إنیت – نه تن – «أنا»ی خاتمیت ، ” منّی ” ،همان جاذبه که از افق اعلی علمه شدید القوی ذو مره فاستوی ، جاذبهاش به زمین میکشید ، به حکم فاطمه بضعه منی ، همان قدرت در دختر ۱۸ سالهی او بود. این است فاطمه. از افق اعلی جاذبهی حقیقت احمدیه، نفس نفیس محمدیه، بضعه خاتمیه جذبش میکرد به زمین.
علی علیه السلام کاتب مصحف
بعد مطالب چه مطالبی بوده؟! کسی که – بالاتفاق- پیغمبر خاتم[درباره اش] فرمود: أنا مدینه العلم وعلی بابها، همچو کسی قلم به دست، گفتگوی فاطمه را با جبرئیل مینوشت، ثبت میکرد؛ وکان علی یکتب.
… فهذا مصحف فاطمه. بعد با فاء تفریع… تفریع بر چی؟ مفرّع علیه غوغاست، تا مفرّع و تفریع فهمیده بشود. فهذا مصحف فاطمه.
آن وقت علم چهارده معصوم سه سرمایه دارد: جفر ، جامعه، مصحف فاطمه. این است فاطمهی زهرا. این حد علمی او.
منزلت حضرت فاطمه-سلام الله علیه- در خلد برین
اما مقام و منزلت؛
از امام ششم سؤال شد: چرا فاطمه به زهرا ملقب شد؟ بیان امام این است: خدا برای او قصری از یاقوتهی حمراء ساخت، آن قصر هزار باب دارد، بر هر دری از هزار در، صد هزار ملک مقرب دربان هستند؛ نه پایهای برای آن قصر است که تکیه گاهش باشد؛ معلَّق بقدره الله. مهم این کلمه است: اهل بهشت وقتی در بهشت منزل کردند، همان طوری که شما از زمین، ستارهی درخشان را شب تار میبینید، بهشتیها هم در خلد اعلی که منزل کرده اند، آن ستاره را میبینند، میپرسند: این ستاره در این زمان که شمس و زمهریری دیگر نیست، هم آفتاب خاموش است، هم ماه، این ستاره چیست؟ خطاب میرسد: این ستاره قصری است که خدا برای کنیز خودش فاطمهی زهرا آفریده.این هم جایگاه او.
این مصحف فاطمه. این جای فاطمه. آیا ما فاطمه را شناختیم؟!
فاطمه شناس عالم کیست؟
از کسی بپرس که فاطمه کیست که… در جنگ احد رسول خدا به عیادت امیرالمؤمنین آمد، دید بدن سوراخ سوراخ، فتیله توی این سوراخهای بدن برای مداوا میبرند؛ آن صبری که روزگار مثلش را ندیده بود، تا چشمش افتاد، بیطاقت شد، بلند بلند گریه کرد اما خود علی چه کرد؟ تبسمی کرد، گفت: یا رسول الله! إن ذلک فی ذات الله لقلیل. علی را کی شناخت؟! ان ذلک فی ذات الله لقلیل. همچو صبری! پیغمبر ناله زد، او تبسم کرد. شب نوزدهم جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: تهدمت والله ارکان الهدی اما خود او لبخند زد، گفت: فزت ورب الکعبه. فاطمه را این شخص شناخت. همچو کسی! آن اُحُد! این صبح نوزدهم! اما مهم این جمله است، وقتی جنازه را تحویل پدرش داد، گفت: ای کاش علی مرده بود! نفسی… نفسی علی زفراتها محبوسه *** یا لیتها خرجت مع الزفرات؛ جان من با نالههای من گره خورده، ای کاش! با این ناله جان میدادم اما بدن تو را این چنین تحویل پدرت نمیدادم.
آیا وظیفهی ما در فاطمیه چیست؟
آن کسی که جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: لا فتی إلا علی لا سیف إلا ذوالفقار، همچو کسی آرزو کرد که بمیرد! آیا من و تو در این مملکت که به اسم آن حضرت است، روز شهادت صدیقهی کبری چه وظیفه داریم؟ امیدوارم پیرو نالهی سوزان امیرالمؤمنین روز شهادت حضرت زهرا این مملکت یکپارچه شیون باشد.
ای هیئات! مبادا هیئتی بماند و بیرون نیاید، چرا؟ چون هر هیئتی که بیرون بیاید، مرهمی روی قلب تیر خوردهی سید الشهدا است؛ نه تنها او، روی سینه مجروح حسن مجتبی است؛ چشم گریان امام زمان برای مادرش.
یک جمله کافی است، فکر کنید، همه درس خواندهاید، آن هم ادق مباحث را شما از نظر میگذرانید. آن کسی که تمام عالم و آدم زیر پرچم اوست؛ آدم ومن دونه تحت لوائی، همچو کسی… -گفتنی نیست اما چاره نیست باید گفت- همچو کسی وقتی جنازه را تحویل داد، گفت: یا رسول الله! ستنبئک ابنتک بتضافر أمتک علی هضمها. این کلمه را برای مردم شرح بدهید تا بفهمند وظیفهشان روز شهادت چیست. گفت: یا رسول الله! فاطمه به زودی به شما خبر خواهد داد: امتت پشت به پشت هم دادند، زهرا را کوبیدند.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین
ایام شهادت فاطمه-سلام الله علیها- ایام شهادت رسول خدا-صلی الله علیه وآله
چون ایام، ایام شهادت خاتم انبیاست، این روزها بسیار عظیم است. شهادت حضرت زهرا شهادت خود پیغمبر است. ” فاطمه بضعه منی ". این حدیث مورد اتفاق عامه و خاصه است.- هر کس مسلمان است، اهل هر مذهبی، هر ملتی، باید روز شهادت فاطمهی زهرا روز حزن و اندوه او باشد، اختصاص به خصوص شیعه نیست.- متن حدیث در همهی صحاح است؛ آن هم فقه حدیث غوغایی است.
این ایام وظیفهی عمدهی شما این است که همهتان پراکنده بشوید در بلاد. نتیجه فقاهت شناساندن یگانه حبیبهی خداست به خلق خدا. نه من، نه تو، نه شیخ طوسی تا شیخ انصاری درک کرد که فاطمهی زهرا کیست. ” لأن الخلق فطموا عن معرفتها ". همهی ما مقصر هستیم، نه او را شناختیم کما هی، نه به دیگران شناساندیم.
مقام و منزلت علمی فاطمه -سلام الله علیها- نزد اهل بیت علیهم السلام
اما او کیست؟ حدیث صحیح السند است… سند این حدیث به اندازهای قوی است که شیخ انصاری، آن مجسمهی احتیاط در فتوا، به سند این حدیث، دست از اصاله الاحتیاط اصولی و فقهی هر دو برمیداشت، به ضرس قاطع فتوا میداد.
آن حدیث این است – گرچه به فقه حدیث نمیرسیم اما ما لا یدرک کله لا یترک کله. سند در این حد: رجال موثق به توثیق شیخ مفید، نجاشی، شیخ طوسی، ابن شهر آشوب، اعاظم مشایخ رجال و حدیث.-اما متن به حدی بلند است که کنهش را گویندهاش میداند. آن حدیث این است:
کافی؛ محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن أبی عبیده، قال: سأل أبا عبد الله بعض أصحابنا عن الجفر؟ فقال: هو جلد ثور مملوء علما. قال له: فالجامعه؟ قال: تلک صحیفه طولها سبعون ذراعا … فیها کل ما یحتاج الناس إلیه ولیس من قضیه إلا وهی فیها حتی أرش الخدش.
این دو سؤال را فوری جواب داد، رسید به سؤال سوم.
مصحف فاطمه-سلام الله علیها-چیست؟
قال: فمصحف فاطمه؟ … فسکت طویلا. فاطمهی زهرا را جعفر بن محمد شناخت؛ این سکوت! این هم طولانی! خیلی پر معناست. نطق او، سکوت او، آنی، حرفی، برای اهلش بحر حکمت است. فسکت طویلا، ثم قال: إنکم لتبحثون عما تریدون وعما لا تریدون. او میداند چه خبر است! إن فاطمه مکثت بعد رسول الله … همهی مدت مکث ۷۵ روز بود اما این مدت چگونه گذشت؟! وکان دخلها حزن شدید علی أبیها وکان جبرئیل یأتیها فیحسن عزائها علی أبیها … ویخبرها عن أبیها ومکانه ویخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها وکان علی علیه السلام یکتب ذلک.
جاذبه محمدیه در وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها
این جا چند مطلب است: اولا باید جبرئیل را شناخت. قرآن بخوان تا بفهمی جبرئیل کیست؟! وهو بالأفق الأعلی . این نص قرآن است . جای او اعلای امکنهی عالم وجود است؛ بالأفق الأعلی. فقه حدیث این جاست، اگر خدا توفیق بدهد این احادیث تشریح بشود… . فاطمه بضعه منی ؛ همان إنیت – نه تن – «أنا»ی خاتمیت ، ” منّی ” ،همان جاذبه که از افق اعلی علمه شدید القوی ذو مره فاستوی ، جاذبهاش به زمین میکشید ، به حکم فاطمه بضعه منی ، همان قدرت در دختر ۱۸ سالهی او بود. این است فاطمه. از افق اعلی جاذبهی حقیقت احمدیه، نفس نفیس محمدیه، بضعه خاتمیه جذبش میکرد به زمین.
علی علیه السلام کاتب مصحف
بعد مطالب چه مطالبی بوده؟! کسی که – بالاتفاق- پیغمبر خاتم[درباره اش] فرمود: أنا مدینه العلم وعلی بابها، همچو کسی قلم به دست، گفتگوی فاطمه را با جبرئیل مینوشت، ثبت میکرد؛ وکان علی یکتب.
… فهذا مصحف فاطمه. بعد با فاء تفریع… تفریع بر چی؟ مفرّع علیه غوغاست، تا مفرّع و تفریع فهمیده بشود. فهذا مصحف فاطمه.
آن وقت علم چهارده معصوم سه سرمایه دارد: جفر ، جامعه، مصحف فاطمه. این است فاطمهی زهرا. این حد علمی او.
منزلت حضرت فاطمه-سلام الله علیه- در خلد برین
اما مقام و منزلت؛
از امام ششم سؤال شد: چرا فاطمه به زهرا ملقب شد؟ بیان امام این است: خدا برای او قصری از یاقوتهی حمراء ساخت، آن قصر هزار باب دارد، بر هر دری از هزار در، صد هزار ملک مقرب دربان هستند؛ نه پایهای برای آن قصر است که تکیه گاهش باشد؛ معلَّق بقدره الله. مهم این کلمه است: اهل بهشت وقتی در بهشت منزل کردند، همان طوری که شما از زمین، ستارهی درخشان را شب تار میبینید، بهشتیها هم در خلد اعلی که منزل کرده اند، آن ستاره را میبینند، میپرسند: این ستاره در این زمان که شمس و زمهریری دیگر نیست، هم آفتاب خاموش است، هم ماه، این ستاره چیست؟ خطاب میرسد: این ستاره قصری است که خدا برای کنیز خودش فاطمهی زهرا آفریده.این هم جایگاه او.
این مصحف فاطمه. این جای فاطمه. آیا ما فاطمه را شناختیم؟!
فاطمه شناس عالم کیست؟
از کسی بپرس که فاطمه کیست که… در جنگ احد رسول خدا به عیادت امیرالمؤمنین آمد، دید بدن سوراخ سوراخ، فتیله توی این سوراخهای بدن برای مداوا میبرند؛ آن صبری که روزگار مثلش را ندیده بود، تا چشمش افتاد، بیطاقت شد، بلند بلند گریه کرد اما خود علی چه کرد؟ تبسمی کرد، گفت: یا رسول الله! إن ذلک فی ذات الله لقلیل. علی را کی شناخت؟! ان ذلک فی ذات الله لقلیل. همچو صبری! پیغمبر ناله زد، او تبسم کرد. شب نوزدهم جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: تهدمت والله ارکان الهدی اما خود او لبخند زد، گفت: فزت ورب الکعبه. فاطمه را این شخص شناخت. همچو کسی! آن اُحُد! این صبح نوزدهم! اما مهم این جمله است، وقتی جنازه را تحویل پدرش داد، گفت: ای کاش علی مرده بود! نفسی… نفسی علی زفراتها محبوسه *** یا لیتها خرجت مع الزفرات؛ جان من با نالههای من گره خورده، ای کاش! با این ناله جان میدادم اما بدن تو را این چنین تحویل پدرت نمیدادم.
آیا وظیفهی ما در فاطمیه چیست؟
آن کسی که جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: لا فتی إلا علی لا سیف إلا ذوالفقار، همچو کسی آرزو کرد که بمیرد! آیا من و تو در این مملکت که به اسم آن حضرت است، روز شهادت صدیقهی کبری چه وظیفه داریم؟ امیدوارم پیرو نالهی سوزان امیرالمؤمنین روز شهادت حضرت زهرا این مملکت یکپارچه شیون باشد.
ای هیئات! مبادا هیئتی بماند و بیرون نیاید، چرا؟ چون هر هیئتی که بیرون بیاید، مرهمی روی قلب تیر خوردهی سید الشهدا است؛ نه تنها او، روی سینه مجروح حسن مجتبی است؛ چشم گریان امام زمان برای مادرش.
یک جمله کافی است، فکر کنید، همه درس خواندهاید، آن هم ادق مباحث را شما از نظر میگذرانید. آن کسی که تمام عالم و آدم زیر پرچم اوست؛ آدم ومن دونه تحت لوائی، همچو کسی… -گفتنی نیست اما چاره نیست باید گفت- همچو کسی وقتی جنازه را تحویل داد، گفت: یا رسول الله! ستنبئک ابنتک بتضافر أمتک علی هضمها. این کلمه را برای مردم شرح بدهید تا بفهمند وظیفهشان روز شهادت چیست. گفت: یا رسول الله! فاطمه به زودی به شما خبر خواهد داد: امتت پشت به پشت هم دادند، زهرا را کوبیدند.