دعوای خانه موسیقی و منتقدانش هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، هفته گذشته طی اقدامی بیسابقه 500 تن از اهالی موسیقی در اقدامی مشترک با امضای نامهای اقدامات اخیر خانه موسیقی را محکوم کردند.
اما خانه موسیقی هم درباره محکومیت خانه موسیقی از سوی 500 تن از هنرمندان بیانیهای منتشر کرد.
خانه موسیقی در این بیانیه، موسیقیدانهای منتقد خود را به رفتارهای پوپولیستی، شلوغکاری و لشکرکشی متهم کرده است.
در بخشی از این بیانیه آمده است: مسئله کاملا روشن و ساده است و نیازی به این همه اتلاف انرژی و تصدیع نیست، در فضای ارتباطی و شفافی که قلب حقیقت و وارونه جلوه دادن مسائل عمر کوتاهی داشته و حقایق به سرعت بر همگان آشکار میشود متوسل شدن به شلوغکاری و جمعآوری امضا و لشگرکشی و...همه و همه در مقابل منطق و استدلال مبتنی بر اسناد و مدارک بیبها و ناکارآمد بوده و به سرعت رنگ میبازند.
در این بیانیه تصریح شده است: آیا صرف منتقد و یا هنرمند بودن مصونیتآور است؟ یعنی اگر منتقدی مرتکب خطا و اعمال خلاف قانون شد به صرف منتقد بودنش دارای حصار وحاشیه امن است و ضابط قانونی حق برخورد با ایشان را ندارد؟ اگر این منتقد به هیچ صراطی مستقیم نیامد و همچنان در رسانهها به جای درج انتقادات مستدل و سازنده فقط به انتشار مطالب کذب و تهمت در صدد ترور شخصیتهای حقیقی و حقوقی برآمد آنگاه چه باید کرد؟! آیا امضا کنندگان متن بیانیه با این رویه موافقند که هنرمندان آزادند در رسانهها هنرمندان دیگر را دزد و خطاکار معرفی کنند و نباید پاسخگوی سخنان و ادعاهای خویش باشند؟ قطعا چنین نیست.
در بیانیه خانه موسیقی همچنین آمده است: در این ماجرا چه کسی قصد اعمال فشار دارد؟ آقای فاطمی و چند نفر دیگر از همراهان ایشان مطالبی را به اعضای هیئت مدیره خانه موسیقی نسبت دادهاند که جای بحث و بررسی دارد. خانه این اتهامات را رد میکند و از سوی دیگر حضرات بر گفته خود اصرار داشته و مدعی داشتن اسناد هستند خب در این صورت چه راهی برای اثبات یا رد اتهام و روشن شدن حقیقت هست؟
آیا غیر از بررسی حقوقی در مراجع رسمی؟ خب این چه اشکالی دارد که حقایق برای همگان روشن شود؟ چه افرادی از روشن شدن حقیقت واهمه دارند؟ مگر جمعآوری امضا به معنای اعمال فشار برای عدم رسیدگی نیست؟ مگر تماس و اصرار واسطههای مختلف با اعضای هیئت مدیره و شورای عالی برای پس گرفتن شکایت فشار نیست؟ خب در این صورت اعمال فشار از طرف کیست؟ چرا نمیگذارید حرفهای فرد مورد حمایتتان به کرسی بنشیند؟
اما خانه موسیقی هم درباره محکومیت خانه موسیقی از سوی 500 تن از هنرمندان بیانیهای منتشر کرد.
خانه موسیقی در این بیانیه، موسیقیدانهای منتقد خود را به رفتارهای پوپولیستی، شلوغکاری و لشکرکشی متهم کرده است.
در بخشی از این بیانیه آمده است: مسئله کاملا روشن و ساده است و نیازی به این همه اتلاف انرژی و تصدیع نیست، در فضای ارتباطی و شفافی که قلب حقیقت و وارونه جلوه دادن مسائل عمر کوتاهی داشته و حقایق به سرعت بر همگان آشکار میشود متوسل شدن به شلوغکاری و جمعآوری امضا و لشگرکشی و...همه و همه در مقابل منطق و استدلال مبتنی بر اسناد و مدارک بیبها و ناکارآمد بوده و به سرعت رنگ میبازند.
در این بیانیه تصریح شده است: آیا صرف منتقد و یا هنرمند بودن مصونیتآور است؟ یعنی اگر منتقدی مرتکب خطا و اعمال خلاف قانون شد به صرف منتقد بودنش دارای حصار وحاشیه امن است و ضابط قانونی حق برخورد با ایشان را ندارد؟ اگر این منتقد به هیچ صراطی مستقیم نیامد و همچنان در رسانهها به جای درج انتقادات مستدل و سازنده فقط به انتشار مطالب کذب و تهمت در صدد ترور شخصیتهای حقیقی و حقوقی برآمد آنگاه چه باید کرد؟! آیا امضا کنندگان متن بیانیه با این رویه موافقند که هنرمندان آزادند در رسانهها هنرمندان دیگر را دزد و خطاکار معرفی کنند و نباید پاسخگوی سخنان و ادعاهای خویش باشند؟ قطعا چنین نیست.
در بیانیه خانه موسیقی همچنین آمده است: در این ماجرا چه کسی قصد اعمال فشار دارد؟ آقای فاطمی و چند نفر دیگر از همراهان ایشان مطالبی را به اعضای هیئت مدیره خانه موسیقی نسبت دادهاند که جای بحث و بررسی دارد. خانه این اتهامات را رد میکند و از سوی دیگر حضرات بر گفته خود اصرار داشته و مدعی داشتن اسناد هستند خب در این صورت چه راهی برای اثبات یا رد اتهام و روشن شدن حقیقت هست؟
آیا غیر از بررسی حقوقی در مراجع رسمی؟ خب این چه اشکالی دارد که حقایق برای همگان روشن شود؟ چه افرادی از روشن شدن حقیقت واهمه دارند؟ مگر جمعآوری امضا به معنای اعمال فشار برای عدم رسیدگی نیست؟ مگر تماس و اصرار واسطههای مختلف با اعضای هیئت مدیره و شورای عالی برای پس گرفتن شکایت فشار نیست؟ خب در این صورت اعمال فشار از طرف کیست؟ چرا نمیگذارید حرفهای فرد مورد حمایتتان به کرسی بنشیند؟
*کیهان