اگر اکنون صدایی از حزب «صدای ملت» میشنویم به یُمن شخصیت جنجالی علی مطهری و دستگاه رسانهای حامی اوست؛ اگر اینها را از این تشکل سیاسی بگیرند بلافاصله در مجلس آتی هضم خواهد شد.
به گزارش شهدای ایران، پس از مدتها سر و صدا بالآخره لیست «صدای ملت» منتشر شد. لیستی مغشوش و نامعلوم که هیچگاه نمیتوان جمع شدن اعضای آن تحت لوای یک جبهه را باور کرد. به نظر میرسد لیست موسوم به «صدای ملت» از میان احزاب و جبهههای متفاوت در جامعه، نمایندهای را انتخاب کرده و بعد، از میان آنها لیستی مشترک ارائه کرده است. این در حالی است که «صدای ملت» تاکنون ادعا میکرد در حال پیادهسازی یک راه سوم میان اصلاحطلبی و اصولگرایی است اما با این لیست، سخن گفتن درباره راه سوم میان اصولگرایی و اصلاحطلبی بیشتر شبیه به یک طنز فاقد جنبههای کمیک میماند تا سخنان جدی سیاسی.
لیست انتخاباتی صدا از قرار معلوم بدین شرح است «علی مطهری، حسن سبحانی، کاظم جلالی، حسن غفوری فرد، علیرضا محجوب، محمد خوشچهره، سهیلا جلودارزاده، مصطفی کواکبیان، محمدرضا مفتح، علی نوبخت، بهروز نعمتی، حجتالاسلام محمد صالحیمنش، محمود مقدم، محمدعلی وکیلی، الیاس حضرتی، محمدرضا دشتی اردکانی، حسن بیادی، محمد سقایی، پروانه مافی، محمود صادقی، محمدرضا علایی، محسن عابدینیپور، سید محمد حسینی، حسین شیخالاسلام، مژگان آژیده، محمد موسیخانی، طه عبدخدایی، وحید شریعتمداری، سید محمد طباطبایینژاد، حسن زمانی»
برای فهمیدن تناقض موجود در فهرست صدا میتوان گفت «الیاس حضرتی» عضو حزب غیرقانونی اعتماد ملی، «سهیلا جلودارزاده» عضو حزب کار و «علیرضا محجوب» دبیر کل خانه کارگر با افرادی مانند «کاظم جلالی» عضو جبهه رهروان ولایت و «حسن غفوری فرد» که در حزب موتلفهی اسلامی فعالیت دارد با هم در یک لیست انتخاباتی قرار گرفتهاند. همچنین دیگر نامزدهای انتخابی از سوی جبهه صدای ملت هم گرایشها و عقاید متفاوتی دارند علیالخصوص که برخی اصلاحطلب و برخی دیگر اصولگرا هستند. البته باید اذعان کرد افراد حاضر در این لیست اشتراکاتی هم با یکدیگر دارند که موضع مشترک میان آنان مخالفت با محمود احمدینژاد و لیست انتخاباتی اصولگرایان فعلی است.
صدای ملت از بدو تأسیس خود تنها به انتقاد از دولت گذشته و دیگر اصولگرایان پرداخته است. رویش صدای ملت زمانی بود که برخی افراد اصولگرا همچون علی مطهری، حمیدرضا کاتوزیان و علی عباس پور به دلیل قرار نگرفتن در لیست اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم و ارائه لیست جداگانه از سوی جبهه پایداری اقدام به ایجاد جبهه صدای ملت کردند. آنها پساز انتخابات تبدیل به اقلیتی در مجلس شدند که در لباس اصولگرایی به اصلاحطلبی میپرداختند. مطهری و دوستانش در برخی موارد همچون مسئله فتنه حتی جا پای اصلاحطلبان تندرو گذاشته و بر مسئلهی رفع حصر تأکید کردند.
اما برخلاف مواضع و ادعاهای علی مطهری نه تنها جبهه صدا نمیتواند معرف یک راه سوم در میان اصولگرایی و اصلاحطلبی طی کند بلکه تشکل صدا را حتی نمیتوان یک جبهه متحد نامید، چراکه افراد حاضر در یک جبهه سیاسی باید حداقل از یک موضع مشترک حمایت کنند و قرابت فکری با یکدیگر داشته باشند. طبیعتاً جامعه نمیپذیرد برخی افراد از گرایشهای مختلف سیاسی را به دلیل ضدیت با اصولگرایان و رئیسجمهور قبل کنار یکدیگر جمع کنیم و نام جبهه مردمی را بر آن بگذاریم و خود را معرف یک جنبش و جریان جدید بدانیم.
جبههی صدا اکنون با سهم دهی حداکثری از اصلاحطلبان به دنبال یک فضای تنفس در مجلس آتی برای خود میگردد. این گروه با ورود اصولگرایان سنتی و حامی دولت همچون حسن غفوری فرد و یا محمد خوشچهره علاقهمند است تا روبنای خود را نسبت به اصولگرایی حفظ کرده و بهنوعی خود را مستقل از اصلاحطلبان نشان دهد. در همین حال میداند اگر حمایت دستگاه رسانهای اصلاحطلبان و حامیان دولت نباشد، صدای ملت بهطور کامل از صحنه خارج خواهد شد، چراکه نه منش عقلانی و ثابتی دارد و نه مردم شناسنامه سیاسی از آنها در ذهن دارند. جبههی صدا را اکنون میتوان به آرایشی از کاندیداهای متفق در مخالفت با اصولگرایان تعریف کرد که در صورت ادامه این وضعیت در آیندهای نهچندان دور از گردونه سیاست حذف خواهند شد.
در مورد رهبر صدای ملت باید گفت علی مطهری خود را یک تئوریسین سیاسی فرهنگی میداند که راهی متفاوت با جریانهای معروف سیاسی طی میکند. وی همواره در سخنان و اظهارنظرهای خود ادعا میکند در میان اصولگرایی و اصلاحطلبی و راه سومی را برگزیده و به آن عمل میکند. اگرچه سیاستهای علی مطهری نه در جرگه اصولگرایان میگنجد و نه بهصورت کامل با اصلاحطلبان همسو است اما نه اعضای صدای ملت و نه عقاید علی مطهری هیچکدام دارای شاخصهای یک گفتمان نیستند. مطهری که درگذشته مخالف و منتقد سرسخت ریاستجمهوری هاشمی و خاتمی بود، در انتخابات ریاستجمهوری 84 و 88 از محمود احمدینژاد حمایت کرد و حتی با لیست حامیان او وارد مجلس شد اما در تغییر موضعی 180درجهای چند سالی است مواضع سیاسی خود را به اصلاحطلبان نزدیک کرده است. علی مطهری این روزها، هاشمی را اسوهی صبر و استقامت میداند و در مجلس از حقوق اصلاحطلبان دفاع میکند، به تکثرگرایی در فضای سیاسی اعتقاد پیداکرده و حتی میگوید میتوان مجلسی را مخالف نظام شکل داد و در همین حال با حکومت هم تعامل کرد.
از نظر سیاسی میتوان علی مطهری را فردی لیبرال دانست که خیلی مدرن و انتزاعی فکر میکند و به همین دلیل اظهارنظرهای او هیچگاه رنگ و بویی از واقعیت نبرده و حتی گاهی میشود بهعنوان مطلب طنز بدون هیچ دخل و تصرفی آن را در رسانهها منتشر کرد.
علی مطهری برخلاف افکار روشنفکرانهای که در امور سیاسی دارد در مباحث فرهنگی بهشدت جزماندیش بوده و به اتوریته حکومت در امور فرهنگی معتقد است. نطقهای جنجالی او در خصوص حجاب و عفاف، پیشنهاد او دربارهی دایر کردن یکنهاد بروکراسی موازی با گشت ارشاد، نشان از این جزماندیشی در مطهری کوچک دارد.
او این طرز تفکر را تناقض نمیداند و میخواهد با اتخاذ سیاستهای فرهنگی شبه اصولگرایانه و تفکرات سیاسی اصلاحطلبانه، طرحی نو دراندازد و خود را پیشتاز این راه سوم معرفی کند. در حالی که مسائل او آنقدر پیشپا افتاده و مصداقی است که هیچ ظرفیتی برای احداث این راه در آن مشاهده نمیشود.
علاوه بر این تاکنون مواضع سیاسی خاصی از سوی علی مطهری و حزب مطبوعش در خصوص تفکرات اقتصادی منظور نشده است درحالیکه تمامی احزاب فعال فعلی در عرصهی سیاسی بیش از آنکه به طرح مباحث سیاسی و فرهنگی بپردازند در ابتدا حساب خود را با اقتصاد معلوم کرده و نشان میدهند که طرفدار چه مدل اقتصادی در حکومت هستند. بخصوص در کشورهایی که هنوز مرحلهی گذار را به سمت توسعه پیدا نکردهاند، یک حزب و تشکل سیاسی نمیتواند از اقتصاد صحبت نکند و ادعای دخالت در مدیریت کشور را نیز داشته باشد.
در کلام آخر تشکل صدای ملت بههیچوجه تشکل مستقل و تئوریزه شده با چارچوبهای معینی نیست. ادعای راه سوم و گفتمان سازی هم بیاساس است. اگر اکنون صدایی از آن میشنویم به یمن شخصیت جنجالی علی مطهری و دستگاه رسانهای حامی اوست که اگر اینها را از تشکل سیاسی مذکور بگیرند بلافاصله در مجلس آتی هضم خواهد شد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
لیست انتخاباتی صدا از قرار معلوم بدین شرح است «علی مطهری، حسن سبحانی، کاظم جلالی، حسن غفوری فرد، علیرضا محجوب، محمد خوشچهره، سهیلا جلودارزاده، مصطفی کواکبیان، محمدرضا مفتح، علی نوبخت، بهروز نعمتی، حجتالاسلام محمد صالحیمنش، محمود مقدم، محمدعلی وکیلی، الیاس حضرتی، محمدرضا دشتی اردکانی، حسن بیادی، محمد سقایی، پروانه مافی، محمود صادقی، محمدرضا علایی، محسن عابدینیپور، سید محمد حسینی، حسین شیخالاسلام، مژگان آژیده، محمد موسیخانی، طه عبدخدایی، وحید شریعتمداری، سید محمد طباطبایینژاد، حسن زمانی»
برای فهمیدن تناقض موجود در فهرست صدا میتوان گفت «الیاس حضرتی» عضو حزب غیرقانونی اعتماد ملی، «سهیلا جلودارزاده» عضو حزب کار و «علیرضا محجوب» دبیر کل خانه کارگر با افرادی مانند «کاظم جلالی» عضو جبهه رهروان ولایت و «حسن غفوری فرد» که در حزب موتلفهی اسلامی فعالیت دارد با هم در یک لیست انتخاباتی قرار گرفتهاند. همچنین دیگر نامزدهای انتخابی از سوی جبهه صدای ملت هم گرایشها و عقاید متفاوتی دارند علیالخصوص که برخی اصلاحطلب و برخی دیگر اصولگرا هستند. البته باید اذعان کرد افراد حاضر در این لیست اشتراکاتی هم با یکدیگر دارند که موضع مشترک میان آنان مخالفت با محمود احمدینژاد و لیست انتخاباتی اصولگرایان فعلی است.
صدای ملت از بدو تأسیس خود تنها به انتقاد از دولت گذشته و دیگر اصولگرایان پرداخته است. رویش صدای ملت زمانی بود که برخی افراد اصولگرا همچون علی مطهری، حمیدرضا کاتوزیان و علی عباس پور به دلیل قرار نگرفتن در لیست اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم و ارائه لیست جداگانه از سوی جبهه پایداری اقدام به ایجاد جبهه صدای ملت کردند. آنها پساز انتخابات تبدیل به اقلیتی در مجلس شدند که در لباس اصولگرایی به اصلاحطلبی میپرداختند. مطهری و دوستانش در برخی موارد همچون مسئله فتنه حتی جا پای اصلاحطلبان تندرو گذاشته و بر مسئلهی رفع حصر تأکید کردند.
اما برخلاف مواضع و ادعاهای علی مطهری نه تنها جبهه صدا نمیتواند معرف یک راه سوم در میان اصولگرایی و اصلاحطلبی طی کند بلکه تشکل صدا را حتی نمیتوان یک جبهه متحد نامید، چراکه افراد حاضر در یک جبهه سیاسی باید حداقل از یک موضع مشترک حمایت کنند و قرابت فکری با یکدیگر داشته باشند. طبیعتاً جامعه نمیپذیرد برخی افراد از گرایشهای مختلف سیاسی را به دلیل ضدیت با اصولگرایان و رئیسجمهور قبل کنار یکدیگر جمع کنیم و نام جبهه مردمی را بر آن بگذاریم و خود را معرف یک جنبش و جریان جدید بدانیم.
جبههی صدا اکنون با سهم دهی حداکثری از اصلاحطلبان به دنبال یک فضای تنفس در مجلس آتی برای خود میگردد. این گروه با ورود اصولگرایان سنتی و حامی دولت همچون حسن غفوری فرد و یا محمد خوشچهره علاقهمند است تا روبنای خود را نسبت به اصولگرایی حفظ کرده و بهنوعی خود را مستقل از اصلاحطلبان نشان دهد. در همین حال میداند اگر حمایت دستگاه رسانهای اصلاحطلبان و حامیان دولت نباشد، صدای ملت بهطور کامل از صحنه خارج خواهد شد، چراکه نه منش عقلانی و ثابتی دارد و نه مردم شناسنامه سیاسی از آنها در ذهن دارند. جبههی صدا را اکنون میتوان به آرایشی از کاندیداهای متفق در مخالفت با اصولگرایان تعریف کرد که در صورت ادامه این وضعیت در آیندهای نهچندان دور از گردونه سیاست حذف خواهند شد.
در مورد رهبر صدای ملت باید گفت علی مطهری خود را یک تئوریسین سیاسی فرهنگی میداند که راهی متفاوت با جریانهای معروف سیاسی طی میکند. وی همواره در سخنان و اظهارنظرهای خود ادعا میکند در میان اصولگرایی و اصلاحطلبی و راه سومی را برگزیده و به آن عمل میکند. اگرچه سیاستهای علی مطهری نه در جرگه اصولگرایان میگنجد و نه بهصورت کامل با اصلاحطلبان همسو است اما نه اعضای صدای ملت و نه عقاید علی مطهری هیچکدام دارای شاخصهای یک گفتمان نیستند. مطهری که درگذشته مخالف و منتقد سرسخت ریاستجمهوری هاشمی و خاتمی بود، در انتخابات ریاستجمهوری 84 و 88 از محمود احمدینژاد حمایت کرد و حتی با لیست حامیان او وارد مجلس شد اما در تغییر موضعی 180درجهای چند سالی است مواضع سیاسی خود را به اصلاحطلبان نزدیک کرده است. علی مطهری این روزها، هاشمی را اسوهی صبر و استقامت میداند و در مجلس از حقوق اصلاحطلبان دفاع میکند، به تکثرگرایی در فضای سیاسی اعتقاد پیداکرده و حتی میگوید میتوان مجلسی را مخالف نظام شکل داد و در همین حال با حکومت هم تعامل کرد.
از نظر سیاسی میتوان علی مطهری را فردی لیبرال دانست که خیلی مدرن و انتزاعی فکر میکند و به همین دلیل اظهارنظرهای او هیچگاه رنگ و بویی از واقعیت نبرده و حتی گاهی میشود بهعنوان مطلب طنز بدون هیچ دخل و تصرفی آن را در رسانهها منتشر کرد.
علی مطهری برخلاف افکار روشنفکرانهای که در امور سیاسی دارد در مباحث فرهنگی بهشدت جزماندیش بوده و به اتوریته حکومت در امور فرهنگی معتقد است. نطقهای جنجالی او در خصوص حجاب و عفاف، پیشنهاد او دربارهی دایر کردن یکنهاد بروکراسی موازی با گشت ارشاد، نشان از این جزماندیشی در مطهری کوچک دارد.
او این طرز تفکر را تناقض نمیداند و میخواهد با اتخاذ سیاستهای فرهنگی شبه اصولگرایانه و تفکرات سیاسی اصلاحطلبانه، طرحی نو دراندازد و خود را پیشتاز این راه سوم معرفی کند. در حالی که مسائل او آنقدر پیشپا افتاده و مصداقی است که هیچ ظرفیتی برای احداث این راه در آن مشاهده نمیشود.
علاوه بر این تاکنون مواضع سیاسی خاصی از سوی علی مطهری و حزب مطبوعش در خصوص تفکرات اقتصادی منظور نشده است درحالیکه تمامی احزاب فعال فعلی در عرصهی سیاسی بیش از آنکه به طرح مباحث سیاسی و فرهنگی بپردازند در ابتدا حساب خود را با اقتصاد معلوم کرده و نشان میدهند که طرفدار چه مدل اقتصادی در حکومت هستند. بخصوص در کشورهایی که هنوز مرحلهی گذار را به سمت توسعه پیدا نکردهاند، یک حزب و تشکل سیاسی نمیتواند از اقتصاد صحبت نکند و ادعای دخالت در مدیریت کشور را نیز داشته باشد.
در کلام آخر تشکل صدای ملت بههیچوجه تشکل مستقل و تئوریزه شده با چارچوبهای معینی نیست. ادعای راه سوم و گفتمان سازی هم بیاساس است. اگر اکنون صدایی از آن میشنویم به یمن شخصیت جنجالی علی مطهری و دستگاه رسانهای حامی اوست که اگر اینها را از تشکل سیاسی مذکور بگیرند بلافاصله در مجلس آتی هضم خواهد شد.
منبع: خبرگزاری دانشجو