ترویج سبک زندگی سکولار نه تنها در کتابهای بازاری و کممایه، بلکه در کتابهایی دیده میشود که نویسندگان سعی کردهاند با استفاده از روشهای علمی و با سبکی عالمانه به ارائه آثاری روانشناسانه بپردازند.
به گزارش شهدای ایران، امروز بازار کتاب ما پر از کتابهای روانشاسی ترجمه شدهای است که عملا عرصهای برای ترویج معنویت بدون دین و به تعبیری دیگر معنویت سکولار به همراه ترویج سبک زندگی غربی شدهاند. این عرصه یکی از راههای پنهان و خزنده نفوذ فرهنگی در عمق افکار، کنج خانهها و کتابخانهها در قالب عنوان روانشناسی و زیرشاخههای آن است.
متاسفانه وجود چنین نفوذی نه تنها در کتابهای بازاری و کممایه، بلکه در کتابهایی دیده میشود که نویسندگان سعی کردهاند با استفاده از روشی علمی و با سبکی عالمانه به ارائه آثاری روانشناسانه بپردازند. برای درک بهتر این مشکل مناسب است تا به یکی از این کتابها به عنوان نمونهای از صدها کتاب دیگر اشاره شود.
«زندگی با تمام وجود»، تالیف دکتر برنه براون، کتابی است که از این زاویه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این کتاب توسط مریم تقدیسی ترجمه و انتشارات آسمان نیلگون در 184 صفحه، در سال 1394 آن را به بازار کتاب فرستاده است.
دکتر برنه براون از شخصیتهای نسبتا شناخته شده و رسانهای آمریکا، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه و همچنین عضو هیئت علمی دانشگاه در زمینه مشاوره و مددکاری اجتماعی است. او یکی از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز و آمازون و از سخنرانان تد (TED Talks) نیز هست.
او در کتاب «زندگی با تمام وجود» به روایت طرز تفکر و زندگی زنی میپردازد که به سن میانسالی رسیده و با بحران میانسالی جنگیده است. او پس از عبور از مشکلات زندگی و با کمک زمین و زمانه، احساس میکند آرامش و ثبات بیشتری دارد و اضطراب بسیار کمتری را حس میکند. زندگی خلاقانهاش احیاء شده و با اعضای خانواده و دوستانش از راهی جدید ارتباط برقرار کرده است. دستاورد مهم دیگر او این است که یاد گرفته چطور بیشتر از اینکه نگران طرز فکر مردم درباره خودش باشد، به احساس خودش اهمیت دهد.
این کتاب به سبب داشتن مطالب علمی و پژوهشی، جذابیتهای فراوانی برای مخاطبان کتابهای روانشناسی دارد و از سوی دیگر متن صمیمانه و جذاب کتاب به جذب بیشتر مخاطبان کمک میکند. اما این کتاب نقاط ضعف بسیار بزرگی دارد که میتوان به جدا کردن دین از معنویت، ترویج معنویت بودایی، دعوت به مصرف مشروبات الکلی و توصیه اکید بر مولفههای سبک زندگی غربی، اشاره کرد. در ادامه بر تعدادی از مشکلات این کتاب مروری داریم:
**ترویج معنویت سکولار
یکی از ایرادهای بسیار خطرناک این کتاب که بسیار مورد تاکید نویسنده است، اشاره به معنویت جدا از دین و نقش آن در داشتن زندگی سالم است. نویسنده در صفحه 101 کتاب مینویسد: «منظورم از معنویت دین و مذهب نیست». جدا کردن معنویت از دین و مذهب دقیقا ترویج معنویت سکولار است که عواقب ویرانگری در سبک زندگی دارد.
عبارت صفحه 129 نیز رابطه تیره نویسنده با مذهب را نشان میدهد: «همچنین دریافتم که همیشه این تنها دانشمندان نیستند که با مفاهیمی همچون ایمان و مذهب که نمادی از عدم اطمینان محسوب میشوند، دست و پنجه نرم میکنند.» چنین عبارتی این معنا را به خواننده القا میکند که علم و دانش با ایمان و مذهب مشکل دارد و این دقیقا مبتنی بر اندیشه سکولار و مسیحیت تحریف شده است که همواره دین و کلیسا مقابل پیشرفت علم و دانش بودهاند. البته پر واضح است که این گزاره هیچ ربطی به دین مبین اسلام ندارد که همواره مشوق ترویج علم و دانش آموزی بوده است. اما نویسنده این کتاب عملا دین را با این عبارت و تفکر در ذهن مخاطبش لجن مال میکند.
**ترویج معنویت بودایی
یکی دیگر از پرتگاهها در کتاب «زندگی با تمام وجود» که در ارتباط با مساله معنویت نیز هست، نام بردن و نقل قول نویسنده از برخی عرفای بودایی و هندو است. وی در مواردی از جمله صفحه 38 از یک راهب بودا به نام «پما چودرون» مطالبی نقل میکند. همچنین در بخشهایی به مخاطبش توصیه میکند که کتاب این راهب را بخواند! در صفحه 171 نیز مطالبی از «هندوهای هاپی» به میان میآید. با توجه به این موارد میتوان از کتاب «زندگی با تمام وجود» به عنوان یکی از کتابهای ترویجکننده اندیشههای معنویت نوین نام برد. در بخشهای پایانی هر فصل نیز افرادی معرفی شدهاند که نویسنده مخاطبان خود را نسبت به مطالعه آثار آنها تشویق میکند. هویت مبهم این کتابها و نویسندگانشان و نیز تمایلات خانم براون به تفکرات جدید و کاذب عرفانی باعث شده تا این کتاب به بمبی خطرناک برای پراکندن فرهنگ خواندن کتابهای معنوی خالی از مذهب و نیز کتابهای مروج آیینهای کاذب شرقی تبدیل شود.
**دعوت به مصرف مشروبات الکلی!
در این کتاب نویسنده با آوردن مثالهایی عملا سبک زندگی بیبند و بار غربی را ترویج کرده است. در صفحه 111 این جملات را میخوانیم: «سلام. من برنه هستم و امروز میخواهم با خوردن یک کیک سیب، یک آبجو و کشیدن یک سیگار به جنگ آسیبپذیری و تردیدهایم بروم و هفت ساعت را هم در فیسبوک صرف کنم.» استفاده از این جملات توسط نویسندهای محبوب، فرهنگ بیپروایی را به دنبال خواهد داشت. در نمونهای دیگر، نویسنده در صفحه 137 توصیه به «رقص، بازیگری و خوانندگی» در کنار آشپزی، نوشتن، نقاشی، رنگ کردن و کاردستی میکند. از نظر او نوع هنر مسئله نیست، بلکه آفریدن یعنی خلق معنا. از این روی برای او تفاوتی ندارد که این آفرینش در چه قالبی باشد. این نیز قطعه تکمیلکننده دیگری از پازل سبک زندگی سکولار است.
**با رقص به زندگیتان معنا دهید!
همچنین از نظر نویسنده شادی یعنی رقص و پایکوبی! نویسنده تاکید بسیار زیادی بر استفاده از موسیقی و پایکوبی به عنوان عنصری برای معنادادن به زندگی دارد. او در صفحه 165 میگوید: «زندگی من همیشه توام با موسیقی بوده است. از نوارهایی که مادر و پدرم در ماشین گوش میکردند ... تا ترانههایی که در کامپیوترم به آنها گوش میکنم.» تاکید بیش از حد بر این رفتار خاص حاکی از نوعی اشاعه فرهنگی است. بدتر از همه اینکه دکتر براون در صفحه 166 بیان میکند: «مقیاس من برای ارزیابی سلامت معنوی خانواده [مان]، زمانی است که در آشپزخانه شادی و پایکوبی میکنیم.» قرار دادن پایکوبی به عنوان مقیاسی برای سلامت معنوی حاکی از نگاهی دم دستی و کاملا غربی به معنویت است. و این دقیقا همان معنویتی است که قرار است با تدبیر کشورهای غربی در عصر معروف به معنویت به کام بشر تشنه معنویت ریخته شود.
از این دست مثالها در این کتاب و دیگر کتابهای روانشناسی بسیار زیاد است و تا زمانی که اهمال و ندانم کاری مسئولان فرهنگی ما در زمینه چاپ و مجوز دادن به این کتابها ادامه داشته باشد، نمیتوانیم امید به ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی داشته باشیم. چون هرچه قدر که در و دیوار شهرهایمان را با عکس شهدا و اسمشان مزین کنیم اما وقتی چنین کتابهایی بازار کتاب ما را تسخیر کرده باشند و به اسم روان شناسی، رسما و علنا در جمهوری اسلامی ایران فرهنگ غربی سکولار ترویج شود، نباید توقع داشت نتیجه جنگ نابرابر کارهای سطحی ما و فرهنگ سازی عمیق دشمن از راه کتابهای خوشخوان و جذاب، در نهایت به نفع ما تمام شود!
*فارس
متاسفانه وجود چنین نفوذی نه تنها در کتابهای بازاری و کممایه، بلکه در کتابهایی دیده میشود که نویسندگان سعی کردهاند با استفاده از روشی علمی و با سبکی عالمانه به ارائه آثاری روانشناسانه بپردازند. برای درک بهتر این مشکل مناسب است تا به یکی از این کتابها به عنوان نمونهای از صدها کتاب دیگر اشاره شود.
«زندگی با تمام وجود»، تالیف دکتر برنه براون، کتابی است که از این زاویه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این کتاب توسط مریم تقدیسی ترجمه و انتشارات آسمان نیلگون در 184 صفحه، در سال 1394 آن را به بازار کتاب فرستاده است.
دکتر برنه براون از شخصیتهای نسبتا شناخته شده و رسانهای آمریکا، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه و همچنین عضو هیئت علمی دانشگاه در زمینه مشاوره و مددکاری اجتماعی است. او یکی از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز و آمازون و از سخنرانان تد (TED Talks) نیز هست.
او در کتاب «زندگی با تمام وجود» به روایت طرز تفکر و زندگی زنی میپردازد که به سن میانسالی رسیده و با بحران میانسالی جنگیده است. او پس از عبور از مشکلات زندگی و با کمک زمین و زمانه، احساس میکند آرامش و ثبات بیشتری دارد و اضطراب بسیار کمتری را حس میکند. زندگی خلاقانهاش احیاء شده و با اعضای خانواده و دوستانش از راهی جدید ارتباط برقرار کرده است. دستاورد مهم دیگر او این است که یاد گرفته چطور بیشتر از اینکه نگران طرز فکر مردم درباره خودش باشد، به احساس خودش اهمیت دهد.
این کتاب به سبب داشتن مطالب علمی و پژوهشی، جذابیتهای فراوانی برای مخاطبان کتابهای روانشناسی دارد و از سوی دیگر متن صمیمانه و جذاب کتاب به جذب بیشتر مخاطبان کمک میکند. اما این کتاب نقاط ضعف بسیار بزرگی دارد که میتوان به جدا کردن دین از معنویت، ترویج معنویت بودایی، دعوت به مصرف مشروبات الکلی و توصیه اکید بر مولفههای سبک زندگی غربی، اشاره کرد. در ادامه بر تعدادی از مشکلات این کتاب مروری داریم:
**ترویج معنویت سکولار
یکی از ایرادهای بسیار خطرناک این کتاب که بسیار مورد تاکید نویسنده است، اشاره به معنویت جدا از دین و نقش آن در داشتن زندگی سالم است. نویسنده در صفحه 101 کتاب مینویسد: «منظورم از معنویت دین و مذهب نیست». جدا کردن معنویت از دین و مذهب دقیقا ترویج معنویت سکولار است که عواقب ویرانگری در سبک زندگی دارد.
عبارت صفحه 129 نیز رابطه تیره نویسنده با مذهب را نشان میدهد: «همچنین دریافتم که همیشه این تنها دانشمندان نیستند که با مفاهیمی همچون ایمان و مذهب که نمادی از عدم اطمینان محسوب میشوند، دست و پنجه نرم میکنند.» چنین عبارتی این معنا را به خواننده القا میکند که علم و دانش با ایمان و مذهب مشکل دارد و این دقیقا مبتنی بر اندیشه سکولار و مسیحیت تحریف شده است که همواره دین و کلیسا مقابل پیشرفت علم و دانش بودهاند. البته پر واضح است که این گزاره هیچ ربطی به دین مبین اسلام ندارد که همواره مشوق ترویج علم و دانش آموزی بوده است. اما نویسنده این کتاب عملا دین را با این عبارت و تفکر در ذهن مخاطبش لجن مال میکند.
**ترویج معنویت بودایی
یکی دیگر از پرتگاهها در کتاب «زندگی با تمام وجود» که در ارتباط با مساله معنویت نیز هست، نام بردن و نقل قول نویسنده از برخی عرفای بودایی و هندو است. وی در مواردی از جمله صفحه 38 از یک راهب بودا به نام «پما چودرون» مطالبی نقل میکند. همچنین در بخشهایی به مخاطبش توصیه میکند که کتاب این راهب را بخواند! در صفحه 171 نیز مطالبی از «هندوهای هاپی» به میان میآید. با توجه به این موارد میتوان از کتاب «زندگی با تمام وجود» به عنوان یکی از کتابهای ترویجکننده اندیشههای معنویت نوین نام برد. در بخشهای پایانی هر فصل نیز افرادی معرفی شدهاند که نویسنده مخاطبان خود را نسبت به مطالعه آثار آنها تشویق میکند. هویت مبهم این کتابها و نویسندگانشان و نیز تمایلات خانم براون به تفکرات جدید و کاذب عرفانی باعث شده تا این کتاب به بمبی خطرناک برای پراکندن فرهنگ خواندن کتابهای معنوی خالی از مذهب و نیز کتابهای مروج آیینهای کاذب شرقی تبدیل شود.
**دعوت به مصرف مشروبات الکلی!
در این کتاب نویسنده با آوردن مثالهایی عملا سبک زندگی بیبند و بار غربی را ترویج کرده است. در صفحه 111 این جملات را میخوانیم: «سلام. من برنه هستم و امروز میخواهم با خوردن یک کیک سیب، یک آبجو و کشیدن یک سیگار به جنگ آسیبپذیری و تردیدهایم بروم و هفت ساعت را هم در فیسبوک صرف کنم.» استفاده از این جملات توسط نویسندهای محبوب، فرهنگ بیپروایی را به دنبال خواهد داشت. در نمونهای دیگر، نویسنده در صفحه 137 توصیه به «رقص، بازیگری و خوانندگی» در کنار آشپزی، نوشتن، نقاشی، رنگ کردن و کاردستی میکند. از نظر او نوع هنر مسئله نیست، بلکه آفریدن یعنی خلق معنا. از این روی برای او تفاوتی ندارد که این آفرینش در چه قالبی باشد. این نیز قطعه تکمیلکننده دیگری از پازل سبک زندگی سکولار است.
**با رقص به زندگیتان معنا دهید!
همچنین از نظر نویسنده شادی یعنی رقص و پایکوبی! نویسنده تاکید بسیار زیادی بر استفاده از موسیقی و پایکوبی به عنوان عنصری برای معنادادن به زندگی دارد. او در صفحه 165 میگوید: «زندگی من همیشه توام با موسیقی بوده است. از نوارهایی که مادر و پدرم در ماشین گوش میکردند ... تا ترانههایی که در کامپیوترم به آنها گوش میکنم.» تاکید بیش از حد بر این رفتار خاص حاکی از نوعی اشاعه فرهنگی است. بدتر از همه اینکه دکتر براون در صفحه 166 بیان میکند: «مقیاس من برای ارزیابی سلامت معنوی خانواده [مان]، زمانی است که در آشپزخانه شادی و پایکوبی میکنیم.» قرار دادن پایکوبی به عنوان مقیاسی برای سلامت معنوی حاکی از نگاهی دم دستی و کاملا غربی به معنویت است. و این دقیقا همان معنویتی است که قرار است با تدبیر کشورهای غربی در عصر معروف به معنویت به کام بشر تشنه معنویت ریخته شود.
از این دست مثالها در این کتاب و دیگر کتابهای روانشناسی بسیار زیاد است و تا زمانی که اهمال و ندانم کاری مسئولان فرهنگی ما در زمینه چاپ و مجوز دادن به این کتابها ادامه داشته باشد، نمیتوانیم امید به ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی داشته باشیم. چون هرچه قدر که در و دیوار شهرهایمان را با عکس شهدا و اسمشان مزین کنیم اما وقتی چنین کتابهایی بازار کتاب ما را تسخیر کرده باشند و به اسم روان شناسی، رسما و علنا در جمهوری اسلامی ایران فرهنگ غربی سکولار ترویج شود، نباید توقع داشت نتیجه جنگ نابرابر کارهای سطحی ما و فرهنگ سازی عمیق دشمن از راه کتابهای خوشخوان و جذاب، در نهایت به نفع ما تمام شود!
*فارس