امام ضمن نصایحشان فرمودند: «نگاه بکنید آنجا را، این عکس بالا، عکس آقای بروجردی است که در حال مطالعه است در عکس پایین هم جنازه اش روی دست مردم است. یک خورده پایین تر (اشاره به قبر می کردند) اقای بروجردی زیرخاک است. آن چیزی که به درد آقای بروجردی می خورد سلامت نفسی بود که آقای بروجردی داشت و الا این ریاستها و این سر و صداها وقتی که انسان زیر خاک رفت دیگر به درد انسان نمی خورد».
شهدای ایران:بعد از فوت مرحوم آیت الله
بروجردی امام (ره)برای درس به مسجد اعظم تشریف آوردند؛ چون در مسجد سلماسی که
نزدیک منزل ایشان بود جا نبود. روز اولی که ایشان آمدند به جای درس شروع به
نصیحت کردن طلبه ها کردند. یادم می آید عکسی بالای قبر آیت الله بروجردی
بود که منظره تشییع جنازه ایشان را نشان می داد. در حالی که جنازه روی دست
مردم بود و روپوش جنازه را مردم به عنوان تبرک برده بودند و جنازه خالی روی
دست مردم بود عکس خود آقای بروجردی هم که در حال مطالعه بودند و حالت
عجیبی داشت، بالای این عکس بود. امام ضمن نصایحشان فرمودند: «نگاه بکنید
آنجا را، این عکس بالا، عکس آقای بروجردی است که در حال مطالعه است در عکس
پایین هم جنازه اش روی دست مردم است. یک خورده پایین تر (اشاره به قبر می
کردند) اقای بروجردی زیرخاک است. آن چیزی که به درد آقای بروجردی می خورد
سلامت نفسی بود که آقای بروجردی داشت و الا این ریاستها و این سر و صداها
وقتی که انسان زیر خاک رفت دیگر به درد انسان نمی خورد».
برداشتهایی از سیره امام خمینی؛ ج۵، ص ۱۸۱
****
مرحوم آیتالله بروجردی
پانزده روز از وفات مرحوم آیت الله بروجردی گذشته بود و کمترین نتیجه ای برای معرفی امام به مردم گرفته نشد. و ردیف فاتحه شخصیتها تمام شده بود، و این خود مایه نگرانی عده ای شده بود که امام فاتحه هم نگرفت، روز ۲۵ شوال که شهادت امام صادق (علیه السلام) و مخصوصو فاتحه طلاب مشهد بود، شهید آیت الله سعیدی با عده ای دیگر از فضلای مشهد پیش امام آمدند و به ایشان یادآوری کردند که اگر برای فوت آیت الله بروجردی فاتحه نگیرید، انعکاس مناسبی ندارد، با عنوان این مطلب و تفویض وقت طلاب مشهد به امام، روز ۲۵ شوال به نام امام فاتحه بر قرار شد. وقتی امام که صاحب عزا بودند وارد مجلس شدند، مسئول اعلان فواتح ورود حضرت امام را اعلام کرد و گفت: این فاتحه از طرف حضرت آیت الله العظمی خمینی برقرار است، موقعی که فریاد آن شخص به گوش حضرت امام رسید او را احضار کرد و با اعتراض شدید به وی فرمودند: تا عصر که این مجلس برقرار است حق نداری نام مرا بر زبان جاری سازی. استادی که بارها مبارزه با هوای نفس را سفارش کرده بد، حالا عملا مبارزه با نفس را به شاگردان می آموزد.
پا به پای آفتاب؛ ج۴، ص ۱۷۴
****
مرحوم آیتالله بروجردی
پانزده روز از وفات مرحوم آیت الله بروجردی گذشته بود و کمترین نتیجه ای برای معرفی امام به مردم گرفته نشد. و ردیف فاتحه شخصیتها تمام شده بود، و این خود مایه نگرانی عده ای شده بود که امام فاتحه هم نگرفت، روز ۲۵ شوال که شهادت امام صادق (علیه السلام) و مخصوصو فاتحه طلاب مشهد بود، شهید آیت الله سعیدی با عده ای دیگر از فضلای مشهد پیش امام آمدند و به ایشان یادآوری کردند که اگر برای فوت آیت الله بروجردی فاتحه نگیرید، انعکاس مناسبی ندارد، با عنوان این مطلب و تفویض وقت طلاب مشهد به امام، روز ۲۵ شوال به نام امام فاتحه بر قرار شد. وقتی امام که صاحب عزا بودند وارد مجلس شدند، مسئول اعلان فواتح ورود حضرت امام را اعلام کرد و گفت: این فاتحه از طرف حضرت آیت الله العظمی خمینی برقرار است، موقعی که فریاد آن شخص به گوش حضرت امام رسید او را احضار کرد و با اعتراض شدید به وی فرمودند: تا عصر که این مجلس برقرار است حق نداری نام مرا بر زبان جاری سازی. استادی که بارها مبارزه با هوای نفس را سفارش کرده بد، حالا عملا مبارزه با نفس را به شاگردان می آموزد.
پا به پای آفتاب؛ ج۴، ص ۱۷۴