شهدای ایران shohadayeiran.com

یک تکه پیراهن تنها اثر به جای مانده از پیکر شهیدان «هادی و مهدی مخلصی» در بمباران هوایی خرم آباد توسط هواپیماهای دشمن بعثی بود.
به گزارش شهدای ایران، شهر خرم‌آباد همچون قم و دیگر شهرها و مناطق مسکونی کشور در طول هشت سال دفاع مقدس، بارها هدف بمباران کور هواپیماهای دشمن قرار گرفت و ده‌ها نفر از هموطنان بی‌گناه و بی‌دفاع به خاک و خون کشیده شدند.

روایت یک پدر از مظلومیت دو کودک شهیدش+عکس
 

"یوسف مخلصی" متولد سال ۱۳۳۸ در خرم‌آباد و ساکن قم و از جانبازان دوران دفاع مقدس است که دو فرزند خردسالش هادی و مهدی در روز اعزام وی به جبهه- سی‌ام دی‌ماه سال ۶۵- براثر بمباران هوایی به شهادت رسیدند.

 

در این زمینه گفتگویی با این پدر قهرمان و صبور انجام داده‌ایم:

 

از سابقه شغلی خود بفرمایید. چند سال هست که در قم هستید؟

در ابتدا به شغل جوشکاری اشتغال داشتم ولی بعداً به استخدام سپاه در آمدم. در عملیات بیت‌المقدس، جانباز شدم و اکنون بازنشسته سپاه امام علی بن ابی طالب (ع) و به‌عنوان یک نیروی بسیجی در خدمت نظام و انقلاب هستم.

 

بیست و نه سال از بمباران هوایی خرم آباد می‌گذرد، چه خاطره‌ای از آن روز دارید؟

اواخر دی و اوایل بهمن سال 65 مصادف بود با عملیات کربلای پنج و بنده به عنوان نیروی بسیجی همراه سپاه خرم آباد عازم جبهه بودم که در همین هنگام نقاطی از شهر توسط هواپیماهای دشمن بمباران شد. متوجه شدم دود و آتش از منطقه‌ای است که منزل مسکونی بنده در آنجا قرار دارد.

 

چه احساسی به شما دست داد؟ رفتید یا ماندید؟

با شرایط پیش‌آمده، طبیعی بود که برای بررسی اوضاع، سری به محدوده منزل بزنم لذا از محل اعزام به‌سرعت خودم را به منزل رساندم.

 

آیا حدس شما درست و نگرانی‌تان بجا بود؟

بله. بمب درست در مقابل منزل ما اصابت کرده و همه‌جا را دود و غبارگرفته بود. در آن حادثه همسر و دخترم مجروح شدند اما هادی شش ساله و مهدی چهار ساله، به شهادت رسیدند.

 

چه اقدامی انجام دادید؟

در میان تلی از خاک و آوار، می‌گشتم و می‌گشتم (چون می‌دانستم بچه‌ها در آن هنگام مشغول بازی داخل کوچه بودند) تا اینکه ابتدا قسمت کوچکی از پیکر مهدی‌ام را پیدا کردم که از لباس کوچکش قابل‌شناسایی بود و آن را به سردخانه انتقال دادیم. اما پیکر هادی فرزند دیگرم با اصابت مستقیم بمب جاویدالاثر شد. روز بعد که رفتیم پیکر مهدی را از سردخانه تحویل بگیریم و دفن کنیم متوجه شدیم اشتباهاً به خانواده دیگری تحویل داده شده است.

 

همسر شما با این موضوع چگونه برخورد کرد؟

همسرم ابتدا از وضعیت هادی و مهدی اطلاع دقیقی نداشت. بعد از سه روز که به همراه دخترم از بیمارستان مرخص شد، متوجه شهادت فرزندان شده بود اما فکر می‌کرد هنوز می‌شود جنازه‌ها را از لابه‌لای آوار درآورد. علیرغم کسالت و جراحتی که به سبب بمباران پیدا کرده بود، تا چند روز آجرها و آوارها را با هر وسیله‌ای بود  جابجا می‌کرد و بچه‌ها را صدا می‌زد: هادی! مهدی! واقعاً صحنه‌های دردناکی بود چون نمی‌خواستیم و نمی‌توانستیم اصل قضیه را به او بگوییم.

 

در آن لحظات چه احساسی داشتید؟

ناخواسته صحنه عصر عاشورا و حضور حضرت زینب (س) در قتلگاه برایمان تداعی می‌شد. آن زمان که نیزه شکسته‌ها را کنار می‌زد تا به پیکر مطهر و قطعه‌قطعه شده سیدالشهدا (ع) برسد.

 

در حال حاضر برای این دو شهید عزیز، یادبودی هم دارید؟

در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم سنگ یادبودی به یاد این دو شهید گذاشته‌شده است. ضمناً نام مهدی را هم بر فرزند بعدی خود گذاشتم تا او نیز راه شهدا را برگزیند و پاسدار خوبی برای ارزش‌های انقلاب اسلامی باشد؛ بعدازآن جریان هم هرسال در یادواره‌هایی که به مناسبت شهدای جاویدالاثر در قم و خرم‌آباد گرفته می‌شود، یاد دو فرزند شهیدم و تمامی شهدای بزرگوار را گرامی می‌داریم و با آنان در پیمودن راهشان تجدید میثاق می‌کنیم.

 

چه پیامی برای مردم و جوانان دارید؟

شهدای بی‌دفاع بمباران‌های هوایی واقعاً مظلوم‌اند، بااینکه به خاطر شهادت فرزندانم غبار غم همه وجودم را فراگرفته بود اما من یک بسیجی بودم و مطیع فرمان حضرت امام (ره). روحیه بسیجی، صبر انقلابی و عشق و علاقه‌ام به اسلام و امام مطلقاً اجازه نمی‌داد در مقابل دشمن تسلیم شوم و اظهار عجز کنم و به همه سفارش می‌کنم، در عمل به فرمایش رهبر عزیز انقلاب، یاد و خاطره شهدا را زنده نگهدارند و در صراط مستقیم اسلام و انقلاب ثابت‌قدم باشند و اجازه ندهند بیگانگان و نامحرمان در صفوف مستحکم انقلاب نفوذ کنند.

*دفاع پرس
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
فردی ساکن خرم آبادی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۴
0
0
امام حسین ع نگهدارتان ما را هم از دعای خیرتان فراموش نکنید
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار