«در رشتههای پزشکیای که تعامل و کارِ گروهی میان دانشجویان دختر و پسر بیشتر است، ازدواجهای بیشتری صورت میگیرد و بررسیهای مجدد هم نشان داده که این ازدواجها از پایداری بیشتری نسبت به دیگر ازدواجها برخوردار هستند»!
بر اساس گزارش شرق، «دستکم ٣٩ درصد از این تعاملات به ازدواج منجر میشود و تقریبا ٩٠ درصد این ازدواجها پایداری دارند».
مقام اشاره شده در بالا همچنین در ادامه گزارش شرق، مسئله تفکیک جنسیتی را نیز مورد اشاره قرار داده و اظهار کرده است: این نسلی را که در دنیای اطلاعات زندگی میکند، نمیتوانیم در یک چارچوب قرار دهیم و بگوییم در این چارچوب عمل کن. حال سؤال این است که آیا تفکیکهای جنسیتی و جداکردن دختران و پسران از دانشگاه و یا هر محیط دیگری توانسته است به تداوم خانواده کمک کند؟ توانسته است به خود خانوادهها کمک کند تا بتوانند برای فرزندانشان همسر انتخاب کنند؟!
*اینکه جریان سیاسی خاص که لیدر آنها با یک زن هم بصورت علنی مصافحه کرد؛ چه زمانی میتواند به آمال و آرزوهای خود درباره یک جامعه باز! و بدون محدودیت در روابط زنان و مردان برسد مشخص نیست!
همین جریان سیاسی، در ماجرای تفکیک محیطهای کاری بانوان و آقایان در شهرداری تهران نیز اعتراضات گستردهای را به سمت شهرداری تهران و اقدام اسلامی این نهاد، روانه داشت.
این پازل البته چینههای دیگری هم دارد...
زمانی قبل از گزارش شرق، فردی در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای دانشجویی! خواستار ترویج «عاشقانههای دختران و پسران نوجوان» در ادبیات شده بود.
او با هشدار نسبت به حذف واژه «عشق» گفته بود: «عشق احساسی است که در انسان باعث کشش و کوشش میشود. رنگ این احساس در تمام مراحل زندگی فرق میکند. در کودکی این گرایش به پدر و مادر و خانواده است، در نوجوانی به جنس مخالف است که بیشتر با ارتباطی حسی و غلبه بر ترس و تنهایی است...به هرحال نمیتوان این حس را نادیده گرفت و با پاککن اخلاق آن را محو کرد. بچهها همانگونه که به شادی و تحرک و بازی نیاز دارند، به حس پاک عاشقانه نیز نیاز دارند و بازتاب این حس در ادبیاتشان به آنها حس بودن و دیده شدن میدهد»!
روزنامه شرق نیز غیر از انتشار گزارش اخیر، زمان دیگری مصاحبه خبرنگار خود با مرتضی طلایی، عضو شورای شهر تهران را در حالی منتشر کرد که خبرنگار این روزنامه در انتقاد به طرح تفکیک محیطهای کاری بانوان و آقایان در شهرداری، به سردار طلایی اینطور گفته بود که برای اینکه حق انتخاب داشته باشم، حاضرم تنهام به تنه ۱۰۰ مرد بخورد!
در اشاره به چیزهایی که تحت عنوان پژوهشهای معاونت زنان رئیسجمهور منتشر شده است بایستی اشاره کرد که بر اساس ظاهر و باطن احادیث و نصوص دین مبین اسلام، ارتباط نامحرمان با یکدیگر به شدت مذموم و نکوهیده است.
در کتاب شریف اصول کافی پیرامون عدم ارتباط و اختلاط نامحرمان با یکدیگر احادیثی نقل شده است که کاملاً با پژوهشهای تیم خانم مولاوردی در تعارض است!
همچنین از امیرمؤمنان علی(ع) منقول است که فرمود: «اختلاط و گفتگوی مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دلها را منحرف میسازد» بحارالانوار، جلد ۷۴، ص ۲۹۱
از حضرت امام راحل نیز توسط صبیه مکرّم ایشان منقول است که حضرت امام(ره) حتی سلام کردن نامحرمان به یکدیگر را نیز جایز نمیدانسته و تمام میهمانیهای منزل ایشان برای نوههای اناث و ذکورشان بصورت جدا برگزار میشده است.
در عین حال و در اشاره به مسئله «ضرورت آشنایی برای ازدواج» نیز نظر اسلام بر خلاف تحقیق منتشره از سوی تیم خانم مولاوردی! نه آشنایی در محیط کار و دانشگاه و خیابان و غیره که یک آشنایی با مدخل روابط رسمی خانوادهها، صرفاً به منظور ازدواج، از طریق خواستگاری و تحت اشراف والدین دختر و پسر است.
مسئله پایداری ازدواج نیز بیش از آنکه به بهانه قدیمی «شناخت»! وابسته باشد به مقولات پساازدواج، میزان تعهد و التزام زن و شوهر به حقوق اسلامی خود و دیگری و اطمینان زن و شوهر از پاک بودن محیط کاری یکدیگر در خارج خانه بستگی دارد.
اینکه قصه پرغصه نگرشهای انحرافی جریان خاص نسبت به روابط زن و مرد چه زمانی تمام خواهد شد مشخص نیست...
بدیهیست که همین فرمولها و روشهای تساهلی و تسامحی برجای مانده از دوران دولت اصلاحات بود که هماکنون میزان طلاق در ایران به صورت چشمگیری افزایش یافته و آسیبهای مترتّب دیگری مثل مجرد ماندن هزاران نفر، افزایش سن ازدواج، قبحشکنی از روابط حرام در محیطهای مجازی و غیر مجازی و... نیز دامنگیر جامعه شده است.