مانده ایم که چرا در برخی مسائل مالی خانۀ موسیقی دارای شبهات و ابهاماتی است؟ مثلا اینکه ساختمان شمارۀ یک با قیمت نا معلومی فروخته شده تا حدی که مدیر عامل وقت آن در بیانیه ای گفته بود : یادم نیست ساختمان شمارۀ یک را ۷ میلیارد یا ۸ میلیارد فروخته ایم!
به گزارش شهدای ایران؛ در پی سخنان چند روز پیش محمدرضا شجریان، رئیس شورای عالی خانه موسیقی در خصوص استعفای حسین علیزاده از دبیری این شورا، علیرضا جواهری، نوازنده و از شاگردان استاد مشکاتیان طی یادداشتی که در اختیار «نسیم آنلاین»، قرار داد به این اظهارات پاسخ داد.
متن یادداشت جواهری به شرح زیر است:
در ابتدای مطلب لازم است نکاتی را برای مخاطبان و خوانندگان این مطلب گوشزد کنم . روی سخن من با شخصیست که عنوان ریاست شورای عالی خانۀ موسیقی را با خود به یدک می کشد بنابراین فارغ از جایگاه هنری و اجتماعی شخص مورد نظر به بررسی بیانات بی پایه و اساس و متناقض این شخص می پردازم. به همین خاطربحث پیرامون گفته های بی اساس یک سِمَت غیرقانونی ، هیچ ارتباطی به سابقۀ هنری درخشان و آثار برجستۀ هنرمند مورد نظر ندارد.
با مطالعۀ تیتر وار اساسنامۀ خانۀ بی اساس موسیقی و قدری تامل، می توان به این نتیجه رسید که اصولا این اساسنامه و مفاد آن جایگاه اجرایی خاصی در بین مدیران فعلی این نهاد به ظاهر صنفی نداشته و در همین راستا، شورای عالی هم در وضعیت کنونی تشکلیست فرمایشی و نمایشی ، چرا که تمامی تصمیمات اصلی و اساسی در هیئت مدیره گرفته می شود و شورای عالی حتی به عنوان ناظر هم تا به حال حرف خاصی برای گفتن نداشته است. همانطور که در قبال آن سرقت هنری معروف (کتاب ردیف تار نوشتۀ یکی از اعضای هیئت مدیره) اعمال نفوذ شد ، در سایر مسائل نیز شورای عالی به همین نحو عمل کرده است. شاید مهمترین وظیفۀ محوله به شورای عالی خانۀ موسیقی، بررسی وضعیت عضویت اعضا در خانۀ موسیقی یا لغو عضویت آنها و یا درجه بندی هنری آنهاست که در همین امر اولیه و مقدماتی هم این شورا کاملا ناموفق عمل کرده است.
ضمن اینکه طبق بند ۶ از مادۀ ۱۳ اساسنامه ، عدم پایبندی به اساسنامه و ضوابط و آئین نامه های اجرایی آن موجب سلب عضویت فرد خاطی است که این هم شامل حال رئیس شورا و تمامی اعضای شورای عالی و هم تمامی اعضای هیئت مدیره می شود. طبق اساسنامۀ خانۀ موسیقی، اعضای هیئت مدیره و شورای عالی خانۀ موسیقی علاوه بر اینکه در سمتشان به طور غیر قانونی فعالیت می کنند ، به دلیل عدم پایبندی به اصول اولیه و مسلم اساسنامه، می بایست سلب عضویت شوند.
در اینجا پاسخ چند بخش از سخنان بی پایه و اساس ریاست غیر قانونی شورای عالی خانۀ موسیقی را می دهم و دراین میان بحث هایی کلی پیرامون چالش های موجود بر سر راه صنف موسیقی مطرح می شود.
رئیس شورای عالی در ابتدای فرمایشات گهربارشان فرموده اند :" بیش از هر کسی دربارۀ وجهۀ قانونی شورای عالی و هیئت مدیره تحقیق کرده ام و حقوقدانان به این مساله صحه می گذارند که فعالیت هیئت مدیره و شورای عالی خانۀ موسیقی کاملا قانونی است. "
شما از کجا می دانید که بیش از هر کسی تحقیق کرده اید؟ منابع تحقیق شما چه بوده ؟ چه کسانی؟
آیا در حین تحقیقات گسترده و همه جانبه تان نیم نگاهی هم به عملکرد درخشان تعاونی مسکن خانۀ موسیقی داشته اید؟ یا آن را خارج از حیطۀ نظارت و تحقیقات مبسوط و گستردۀ خود می دانید؟
من خیلی صریح و شفاف به شما می گویم، هم شما و هم هیئت مدیرۀ خانۀ موسیقی، مدت هاست که غیر قانونی هستید وحق ندارید تحت این عنوان و سمت با مخاطبان سخن بگویید.
لازم به توضیح است که مجمع مربوط به انتخاب اعضای هیئت مدیرۀ خانۀ موسیقی در تاریخ سوم بهمن ۱۳۸۹ برگزار شده و طبق اساسنامۀ آن زمان مدت قانونی هیئت مدیره ۲ سال بوده است.
بعد ها ادعا شد که در مجمع مربوط به تغییرات اساسنامه مدت زمان مدیریت هیئت مدیره از دو سال به چهار سال تغییر کرده و تصویب شده است. این در حالیست که این موضوع هنوز ثبت قانونی نشده و فقط در حد یک ادعا به گوش اهالی موسیقی می رسد. فرض بر اینکه مدت چهار سال مدیرت اعضای هیئت مدیره صحیح باشد و ثبت قانونی آن هم انجام شده باشد ، باز هم یک سال از دورۀ چهار سالۀ این هیئت مدیرۀ متخلف می گذرد و طی این یک سال، آنها هیچ تلاشی برای برگزاری مجمع جهت انتخاب هیئت مدیرۀ جدید نکرده اند. حال دست به دامان چند حقوقدان شده اید تا از میان ماده و قانون های آئین نامه های مختلف ازجمله قانون تجارت و ... بندی را به نفع خود بیابید تا توجیهی باشد بر تمامی بی قانونی ها و سهل انگاری ها و زیر پا نهادن اصول بدیهی اساسنامه.
در مورد شورای عالی خانۀ موسیقی باید گفت که مجمع مربوط به انتخابات این اعضا در مورخ ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ برگزار شده و طبق اساسنامه مدت فعالیت شورای عالی خانۀ موسیقی ۳ سال است ، بنابر این ۱۸ ماه است که این شورا کاملا غیر قانونی بوده و حرف ها و مصوباتشان هیچگونه رسمیت و سندیتی ندارد.
طبق اساسنامه بعد از انحلال یا پایان یافتن مهلت قانونی شورای عالی ، هیئت مدیره موظف است مجمع فوق العاده جهت انتخابات جدید ظرف یک ماه برگزار کند. حال چگونه رئیس غیر قانونی این شورا تشخیص داده اند که هنوز سمتشان قانونیست؟ اگربگوییم حقوقدان ها از واژۀ اساسنامه و جایگاه حقوقی و قانونی آن چیزی نمی دانند ، قطعا گفته ایست بی اساس . ولی از گفتار این رئیس غیر قانونی می شود چُنین استنباط کرد که ایشان نه از اساسنامه چیزی می دانند و نه از جایگاه قانونی و حقوقی آن ...
ضمن اینکه حرف و ادعای هیچ حقوقدانی نمیتواند فراتر از اساسنامۀ یک موسسه باشد حتی اگر استناد آنها به قواعد و قوانین تجارت و ثبت شرکت ها و موسسات و ... باشد.
ضمن اینکه یک حقوقدان با تجربه به خوبی می داند در یک موسسۀ قانون مدار حرف اول و آخر را اساسنامه می زند ، نه استناد به حرف های به ظاهر حقوقی و ...
به هر روی طبق اساس نامه ۱۹ ماه است که شما و همراهانتان به طور غیر قانونی در سمتتان ماندگار شده اید.
به هر روی قصور ۱۹ ماهۀ هیئت مدیره در عدم برگزاری مجمع جهت انتخاب شورای عالی، با هیچ ماده و قانونی قابل توجیه نیست هرچند که خود این هیئت مدیره هم در طی این ۱۲ ماه کاملا غیر قانونی در سمتشان بوده اند. فقط مانده ام که اسفند ۹۴ را از کجا درآورده اید؟ و از کجا و طبق چه سندی به این نتیجه رسیده اید که اسفند ۹۴ پایان مهلت قانونی شماست؟
ضمن اینکه استعفای آقای علیزاده از شورای عالی دقیقا احترام ایشان به اساسنامه بوده است.
و ایشان با درایت و تدبیرو استناد به بسیاری از حرف های منتقدان ، خود را از این بازی کنار کشیدند. کاش شما هم به مانند آقای علیزاده ذره ای درایت و تدبیراز خود به خرج می دادید تا این هیئت مدیرۀ متخلف اینگونه با نماد و پرچم خانۀ موسیقی پشت شما و سابقۀ هنریتان قایم نمی شدند. ضمن اینکه حمایت بی دلیل از این تشکیلات مافیایی حاصلی ندارد جز از دست رفتن آبرو و حیثیت هنری واعتبار سالیان سال.
این رئیس غیر قانونی در بخش دیگری از سخنانشان گفته اند :" اگر خانۀ موسیقی اشتباهی انجام می داد، من قبل از هر کس دیگری اینجا را ترک می کردم. من در مورد مسائل مختلف خانه ، همواره از مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره سوال می کنم."
گیریم سمت شما قانونی و جنابعالی رئیس شورای عالی هستید ، چرا تا به حال نظرات منتقدین را نشنیده اید؟
چرا فقط به گفته های مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره بسنده کرده اید؟
هر چند منتقدین، از نظر خانۀ بی اساس موسیقی جمعی هنرجوی مبتدی و مقدماتی هستند ولی همین هنرجویان مبتدی آیا حرفی قابل شنیدن برای شما ندارند؟
حتما رئیس غیر قانونی هیئت مدیره در مشاوره های همیشگی به شما گفته اند که این هنرجویان فقط و فقط قصد براندازی دارند و بس.
شما که طبق مادۀ ۲۴-۴ اساسنامۀ خانۀ موسیقی می توانید نظرات تخصصی و راهبردی مشورتی در کلیۀ حوزه های موسیقی کشور داشته باشید ، لااقل ذره ای از حرف منتقدان را می شنیدید آنوقت شاید می شُد از نظرات راهبردیتان، بیشتر بهره مند شد !!!
آیا خواسته های منتقدین چیزی فراتر از اصول اولیه و بدیهی اساسنامه بود؟
آیا نوشتن نامه به بازرس خانۀ موسیقی به معنی شکایت رسمی و براندازی است؟
در جایی دیگردوباره فرموده اید :" بیش از هر کسی دربارۀ وجهۀ قانونی شورای عالی و هیئت مدیره تحقیق کرده ام."
البته در پاسخ به این جملۀ تکراری شما باید گفت ، نیاز به این همه تحقیق نبود. با یک مرور ساده و سرسریِ اساسنامه هم می شد به وجهۀ غیرقانونی خود و همقطارانتان پی ببرید. هر چند که معتقدم هیئت مدیره و شورای عالی کوچکترین اعتقادی به اساسنامه و مفاد آن ندارند و به آن در حد یک کاغذ پارۀ بی حاصل که به اشتباه از سوی هیئت موسس نگاشته شده ، نگاه می کنند.
در جایی دیگر فرموده اید :" در نظرات و سخنان منتقدین برخی غرض ورزی های شخصی وجود دارد که باعث تاسف است."
در پاسخ باید گفت تاسف واقعی برای نظرات سهل انگارانۀ شماست که پس از این همه تحقیق و تفحص به این نتایج رسیده اید، با این آگاهی که بیش از هر کسی تحقیق کرده اید و از همه بیشتر و بهتر می دانید.
در بندی از فرمایشات گهربارتان فرموده اید : " انتقادات از ابتدا پاسخ داده شد اما شنیده نمی شد ، ضمن آنکه شما وقتی می خواهید مساله ای را نقد کنید ، باید آداب نقد را به جا آورید. اگر خود را عضو خانۀ موسیقی می دانید ، چرا نقد هایتان را رسانه ای می کنید؟ "
آقای رئیس غیر قانونی شورای عالی یا شما از مسائل مطلع نیستید و یا مشاوران همیشگی شما مسائل را کامل و جامع تعریف و تفسیر نمی کنند. ما هنرجویان مبتدی موسیقی از همان ابتدا سعی در تعامل و گفتار مستقیم با اعضای هیئت مدیره داشتیم. چه در خود خانۀ موسیقی و چه در تعاونی مسکن. ولی در هر دو جبهه با در بسته و عدم پاسخگویی شفاف مواجه شدیم. وقتی اعضای هیئت مدیره هیچگاه پاسخگوی مخاطبانشان نیستند به ناچار می بایست به رسانه ها متوسل شد. وبسایت خانۀ موسیقی هم که کلا فارغ از هر چهارچوب و قانون مدونی اداره می شود. به نظر ملاک اصلی برای گردانندۀ آن سلیقۀ شخصی گردانندۀ وبسایت و اعضای هیئت مدیره است. این مسوول گرداننده یا از قانون مطبوعات چیزی نمی داند یا اینکه اصولا خود را موظف به انجام تعهدات لازم و الزامات قانون مطبوعات نمی داند. بار ها و بار ها سعی و تلاش شد نامه های منتقین و نظرات آنها در سایت خانه مطرح ، منتشر و پاسخگویی شود ولی در اکثر مواقع کوچکترین ترتیب اثری در قبال نامه های ارسالی داده نشد. از نحوۀ انتشار مطالب در این سایت به راحتی می توان به دید گاه ها و تعهدات گردانندۀ آن پی برد و نیاز نیست مثل شما تحقیقات گسترده و همه جانبه داشته باشیم.
ضمن اینکه مسوول گردانندۀ وبسایت خانۀ موسیقی، مطالب مورد نظر خود و مدیرانش را به صورت کاملا سلیقه ای در سایت می گنجاند و خود را از هر مسوولیتی در قبال درج پاسخ های آن مطلب توسط منتقدین، مبرا می داند.
در عوض تا دلتان بخواهد مصاحبه های نمایشی و فرمایشی به مناسبت شانزدهمین سالگرد تاسیس این نهاد به ظاهر صنفی ترتیب داده اند که اکثریت قریب به اتفاق مصاحبه شوندگان از زحمات شبانه روزی و بی شائبۀ هیئت مدیره و مدیر عامل جان بر کف آن قدر دانی کرده بودند و بقای آنان را موجب سرافرازی جماعت موسیقی ...
جواهری در ادامه یادداشت خود که در اختیار «نسیم آنلاین» قرار داده نوشته است: شما در مدتی که به صورت قانونی تحت عنوان رئیس شورای عالی خانۀ موسیقی بودید (حداکثر تا پایان خرداد ۱۳۹۳) ، چه تلاشی جهت احقاق حق مال باختگان تعاونی مسکن خانۀ موسیقی کردید؟
مگر قرار نبوده در دوران تصدی گری قانونی این سمت ، نظرات تخصصی و راهبردی صادر بفرمایید؟
آیا هنرجویانی که با کلی شوق و ذوق تمامی سرمایه های زندگی خود را جمع آوری کردند تا بلکه از طریق این خانۀ بی اساس دارای مسکن شوند ، جزو صنف موسیقی محسوب نمی شدند؟
هستند کسانی که بگویند خانه و تعاونی دو نهاد حقوقی منفک و جدا از هم هستند و مسائل آنها ربطی به هم ندارند ولی همانطور که می دانیم مدیران هر دو نهاد مشترک هستند و سرچشمۀ فکری آنها از یک منبع است. آیا سرنوشت مبهم مال باختگان تعاونی مسکن خانۀ موسیقی نباید بخشی از دغدغه های هیئت مدیره و شورای عالی باشد؟ حالا چه هیئت مدیرۀ خانۀ موسیقی و چه مدیران تعاونی ...
در جایی دیگر فرموده اید : " برخی می خواهند با مطرح کردن نامشان در رسانه ها خود را بزرگ کنند. "
بله آقای رئیس غیر قانونی ، ما هنرجویان موسیقی شدیدا نیازمند شهرت و مطرح شدنیم و دوست داریم به هر بهانه ای و به هر قیمتی در رسانه ها مطرح شویم به خصوص اگر مرکز پخش این رسانه ها لندن ، واشنگتن یا لس آنجلس باشد.
احتمالاهنرجویانی و منتقدانی همچون دکتر کامبیز روشن روان ، دکتر محمد سعید شریفیان ، محمد علی کیانی نژاد، دکتر ساسان فاطمی ، دکتر پیروز ارجمند ، داریوش طلایی ، رضا مهدوی و ... به زعم شما، در نقد ها و سخنان خود کوچکترین دغدغۀ صنفی نداشته و ندارند و تمامی این بحث ها و دعوا ها فقط و فقط در جهت معروف شدن و مطرح شدن بیشتر است !!!
در بخش دیگری فرموده اید : " هیچ کدام از اعضایی که در این نهاد مشغول فعالیت هستند، به خاطر بودجه نیامده اند. "
در اینکه زحمتکشان خانۀ موسیقی فقط و فقط محض رضای خدا خدمات شبانه روزی ارائه می دهند ، شکی نیست. فقطمانده ایم که چرا در برخی مسائل مالی خانۀ موسیقی دارای شبهات و ابهاماتی است؟ مثلا اینکه ساختمان شمارۀ یک با قیمت نا معلومی فروخته شده تا حدی که مدیر عامل وقت آن در بیانیه ای گفته بود : یادم نیست ساختمان شمارۀ یک را ۷ میلیارد یا ۸ میلیارد فروخته ایم!
خوشا به حال اهالی موسیقی که چنین خریداری ملک مربوط به صنف آنها را خریداری کرده.
این چه خریداریست که با گذشت چندین ماه از پرداخت ۷ یا ۸ میلیارد تومان به دنبال ملک خریداری شدۀ خود نیست؟ شاید هم خریدار، ملک خریداری شده را وقف جلسات فرهنگی آقایان جهت میوه خوری و آجیل خوری کرده است. شاید هم خریدار از اعضای نگون بخت تعاونی مسکن بوده که مانند بسیاری از آنها به دریافت چند کلید آهنی و تکه کاغذ بسنده کرده ، البته ناگفته نماند این روز ها کلید ها بوده اند که حرف اول را در همه چیز زده اند. شاید شما هم کلید هیئت مدیرۀ متخلف شده اید؟
بنا بر گفتۀ بازرس سابق خانۀ موسیقی و رئیس سابق کانون پژوهشگران خانۀ موسیقی هم اکنون دبیر اجرایی و مدیر اجرایی خانۀ موسیقی بالای دو و نیم میلیون حقوق می گیرند. ضمن اینکه در مادۀ ۲۱ اساسنامۀ خانۀ موسیقی آمده : اعضای هیئت مدیره از بین خود یا خارج از آن یک نفر را به عنوان مدیر عامل با اکثریت مطلق اعضا ی حاضر برای مدت دو سال با حقوق و مزایا انتخاب می نمایند.
همچنین در شرح وظایف مدیر عامل (مادۀ ۲۲) بند ۴ آمده است : عزل و نصب کارکنان و تعیین حقوق و دستمزد و پاداش آنان.
پس نمی شود شغلی داشت و بودجه ای برای آن متصور نبود.
در انتها توصیه ای کوچک ؛ آقای رئیس شورای عالی، اعتبار هنری و اجتماعی شما به واسطۀ یک عمر فعالیت مستمر در زمینۀ ارائۀ آثار درخشان موسیقی و تداوم کیفیت و ساختار آن بوده ، همکاری با بسیاری از بزرگان موسیقی که جزئی از شناسنامه های هنری این فرهنگ و کشورند. آیا حمایت بی مطالعه و بدون تحقیق از مدیران یک نهاد سر تا پا تخلف، ارزش از دست دادن این اعتبار هنری را دارد؟
قطعا عملکرد سر تا پا اشکال این هیئت مدیره متخلف ارزش آن را ندارد تا شما به همین سادگی بخواهید از اعتبار ارزشمند خود برای آنها خرج نمایید. انتظار بسیاری از منتقدین این بود که شما هم به مانند آقای علیزاده وارد این بازی نمی شدید و خود را مقابل منتقدین پر شمار خانۀ موسیقی قرار نمی دادید. به هر روی مدیران این نهاد غیر صنفی حاضرند برای بقای خود به هر ترفندی متوسل شوند ازجمله قایم شدن پشت شخصیت های تراز اول فرهنگی و هنری کشور.
علیرضا جواهری – بهمن ۱۳۹۴