شهدای ایران shohadayeiran.com

فضای خیلی متوهمانه‌ای که در جامعه برای موقعیت جدید اقتصادی پسابرجام در ذهن مردم کاشته شده است باید هر چه سریع‌تر توسط خود دولت اصلاح شده و این نکته با صراحت به مردم گفته شود که قرار نیست بعد از برجام همه مشکلات حل شده و گشایش اقتصادی اتفاق بیفتد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از نماینده، سال‌ها در بدنه سازمان توسعه تجارت کار کرده و مدت‌ها رئیس این سازمان بوده است. رقبای صادراتی و واردکنندگان انواع کالا و خدمات به ایران را کاملاً می‌شناسد. «بابک افقهی»، معاون وزیر بازرگانی سابق در گفت‌وگوی تفصیلی با هفته‌نامه «نماینده» با انتقاد از کاهش ۱۱ درصدی صادرات غیرنفتی ایران به دیگر کشورها می‌گوید: «دلیل این اتفاق بد رها شدن و عدم وجود مدیریت در موضوع تجارت خارجی کشور است.» وی با توصیه به دولتی‌ها می‌گوید: «به مردم واقعیت را بگویید که بعد از برجام اتفاق مثبتی در اقتصاد نمی‌افتد.»

* همان‌طور که مستحضر هستید طبق آخرین آماری که به طور رسمی از سوی نهادهای دولتی منتشر شده، حجم تجارت خارجی کشور با کاهش ۱۱ درصدی مواجه شده است. همین مسئله موجبات نگرانی فعالان اقتصادی و اقتصاددانان کشور را فراهم آورده است. حضرت‌عالی به عنوان کسی که سال‌ها در حوزه تجارت خارجی فعالیت داشته‌اید چه تحلیلی دراین باره دارید؟

دلایل متعددی در این زمینه وجود دارند که بخش مشهود آن رها شدن و عدم وجود مدیریت در موضوع تجارت خارجی کشور است. در کنار این رها شدگی، ما نتوانستیم از فرصت‌های خوبی که در بخش تجارت خارجی‌مان، مانند مناقشه بین روسیه و ترکیه رخ داد، استفاده کنیم. به هر حال این موضوع می‌توانست فرصت ایده‌آلی را برای ما فراهم کند تا بازار روسیه را در اختیار گرفته و بتوانیم با توجه به چراغ سبزهایی مانند تعدیل و کاهش تعرفه‌های گمرکی و ترجیحاتی که روس‌ها برای کالاهای ایرانی وضع کردند در افزایش صادرات خود به روسیه گام‌های بلندی برداریم. البته من در جریان هستم که مذاکراتی در این زمینه آغاز شده اما هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است. دولت در وضعیت رکود فعلی که بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی ما برای فروش کالاهایشان در داخل کشور با مشکل مواجه هستند باید به بخش خصوصی کمک کرده تا از طریق تشویق صادرات و کمک به صادرات غیرنفتی، وضعیت نه تنها به گذشته، بلکه به شرایط بهتری از گذشته نیز بازگردد. این موضوع نیازمند کمک‌های دولت در بخش حمل‌ونقل، بسته‌بندی و برقراری معادلات سیاسی برای حذف موانع تعرفه‌ای است. متأسفانه بعد از اتفاق بدی که برای وزارت بازرگانی رخ داد، این ادغام کاملاً غیرمنتظره نیز بر عدم مدیریت بخش تجارت خارجی توسط دولت دامن زده و باعث تشدید وضعیت موجود شد. با توجه به شرایط موجود به نظر می‌رسد دولت اراده‌ای برای توجه به این موضوع نداشته و عمده دست‌اندرکاران و مدیرانی که در حال حاضر در این بخش مسئولیت دارند، از بخش صنعتی کشور هستند که به بخش تجارت و بازرگانی اشرافی نداشته و نمی‌دانند در این شرایط باید چه کار کنند. این عدم توانایی در اداره امور بسیار آسیب زننده است. از طرفی با اتفاق‌هاي رخ داده، بنگاه‌های اقتصادی ما با تولید رقابت‌پذیر فاصله گرفته و کار برای حل معضلات و موانع موجود بر سر راه تولید سخت‌تر شده است. یعنی در کنار همه موانعی که ما در گذشته به خاطر تحریم‌ها و مشکلات ایجاد شده در نقل‌وانتقال پول داشتیم، مشکلاتی از این دست نیز به مشکلات سابق ما اضافه شده که دولت برای رفع آنها باید همت مضاعفی داشته باشد.

* آیا کاهش قیمت نفت نیز می‌تواند در افت صادرات غیرنفتی ما مؤثر باشد؟

به هرحال بخشی از صادرات غیرنفتی ما مصنوعات نفتی و صادرات پتروشیمی هستند که طبیعتاً در این شرایط با کاهش قیمت مواجه می‌شوند. از سوی دیگر چون عمده صادرات غیرنفتی ما به عنوان تولیدکننده و فروشنده نفت، عموماً کالاهای لوکسی مانند پسته، فرش و زعفران هستند. طبعاً با کاهش قیمت نفت درآمدهای جهانی نیز کاهش یافته و رغبت خریداران برای خرید کالاهای لوکس ایرانی نیز کاهش می‌یابد. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که باید ترکیب صادرات غیرنفتی ما از این حالتی که سال‌ها در آن بودیم خارج شده و بیشتر به بخش صادرات خدمات و کالاهای دارای ارزش افزوده که نیاز فوری و آنی افراد جامعه هستند، بپردازیم. یعنی بیشتر توان خود را بر صادرات محصولات کشاورزی و مواد غذایی متمرکز کنیم چرا که اکثر بنگاه‌های ما در این زمینه یا به صورت نیمه فعال بوده و یا به دلیل ظرفیت مازاد تولید، متأسفانه با مشکل تولید مواجه هستند. این مسائل باید از سوی دولت مدیریت شود. البته مقصود من این نیست که خود دولت نقش صادرکننده داشته و خودش بخش صادرات را تصدی‌گری کند بلکه باید به بنگاه‌های اقتصادی کمک کرده تا آنها بتوانند با فراغ بال و وجود موانع کمتری به امر صادرات بپردازند. البته به نظر می‌رسد دولت تا حدود زیادی منتظر اجرای برجام و ایجاد شرایط جدید در اقتصاد ایران است که این انتظار نیز گاهی اوقات تأثیر منفی روی بازار می‌گذارد.

وقتی یک موضوع سیاسی بیش از اندازه واقعی خودش بزرگنمایی شده و یک خوش خیالی غیرقابل قبول را در جامعه برای دستاوردهای پسابرجام ترویج می‌دهیم، آثار و تبعات خودش را در بازار و معلق نگه داشتن تقاضاهای داخلی بر روی بنگاه‌های اقتصادی خواهد گذاشت. وقتی در کوچه و بازار با مردم صحبت می‌کنیم می‌بینیم بسیاری از مردم حتی برای خریدهای خیلی ساده و فوری خودشان اذعان دارند که باید منتظر اجرای برجام بود چرا که بعد از برجام با لغو تحریم‌ها اجناس با کیفیت‌تر و ارزان‌تر خواهند شد و ما می‌توانیم به راحتی وسایل و احتیاجات مورد نیاز خود را خریداری کنیم. به نظرم این نگاه یک خیال غیرواقعی و خطرناک برای اقتصاد کشور است. دولت باید هر چه سریع‌تر دست به کار شده و بازار، مردم و تقاضاهای تلنبار شده مردم را متوجه این موضوع کند که بعد از برجام اتفاق خاصی در کشور نخواهد افتاد. کمااینکه شاید با ادامه روند موجود، چه بسا تا زمان اجرای برجام دیگر هیچ بنگاه تولیدی در داخل کشور وجود خارجی نداشته باشد. طبیعتاً وقتی این فشار از حوزه تقاضای داخلی بر بنگاه‌های اقتصادی وارد شود، رمق تولید برای صادرات نیز از آن بنگاه گرفته می‌شود. ازاين‌رو به نظر می‌آید فضای خیلی متوهمانه‌ای که در جامعه برای موقعیت جدید اقتصادی پسابرجام در ذهن مردم کاشته شده است باید هر چه سریع‌تر توسط خود دولت اصلاح شده و این نکته با صراحت به مردم گفته شود که قرار نیست بعد از برجام همه مشکلات حل شده و گشایش اقتصادی اتفاق بیفتد. ضمن اینکه با توجه به مشکلاتی که ما در ساختارهای اقتصادی کشور داریم حتی اجرای برجام و اتفاق‌هايي که محتمل است بعد از آن رخ دهد، تأثیر خاصی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.

* موضوعی که در چند وقت اخیر مجدداً مطرح شد، تغییر واحد پولی مبادلات تجاری ایران از دلار به سایر ارزهاست. به نظرتان این موضوع تا چه حدی می‌تواند در میزان صادرات غیرنفتی ما مؤثر باشد؟

به طور کلی در اینکه حذف دلار از مبادلات تجاری ما با سایر کشورها، یک گام بلند برای تسهیل مراودات تجاری ما با دیگران است، هیچ شکی وجود ندارد. یعنی ما اگر بتوانیم یک سازوکار مناسب توسط بانک‌های مرکزی دو کشوری که قرار است با هم توافق کنیم ایجاد شده و تبادل ارزهای ملی دو کشور صورت بگیرد. بزرگترین اقدام را در راستای اجرای اقتصاد مقاومتی و دور زدن تحریم‌ها انجام داده‌ایم. ما نباید احساس کنیم که با اجرای برجام و باز شدن سوئیفت به روی بانک‌های ما مسائل و مشکلات مالی ما با دنیای بین‌الملل حل خواهد شد. کما اینکه متأسفانه در بند بند برجام شما شاهد خواهید بود که به بهانه‌های مختلف احتمال بازگشت تحریم‌ها حتی به صورت شدیدتر وجود داشته و این زنگ خطر بسیار بزرگی برای ماست که دل خودمان را بیهوده به این رفع تحریم‌های موقت خوش نکنیم. ما همچنان باید شرایط را یک شرایط اضطراری دانسته و تنها راه نجات اقتصاد کشور را متوسل شدن به اجرای برنامه‌های ملی و توجه به اقتصاد درون‌زای برون‌نگر تحت عنوان اقتصاد مقاومتی دانسته و باید آنقدر به ریشه‌های اقتصادی خودمان استحکام داده و سازوکارهای مناسب تاب‌آور اقتصادی را طراحی کنیم که فردا اگر سوئیفت مجدداً خواست سیستم ما را مسدود کند یا آمریکا خواست جلوی فعالیت‌های تجاری ما را بگیرد، تقریباً بیمه شده باشیم و دشمن نتواند هیچ کاری را از پیش ببرد.

* همان‌طور که مستحضرید، عمده شرکای تجاری ما چند کشور محدود هستند. به نظرتان برای ایجاد تنوع در شرکای تجاری صرفاً مسائل سیاسی مؤثر است یا افزایش کشورهای طرف مبادله از طریق سیاستگذاری‌های اقتصادی نیز مقدور می‌باشد؟

بخش عمده‌ای از مبادلات تجاری ما با کشوری مانند امارات متحده صرفاً صادرات یا واردات از طریق کشور امارات است. یعنی این طور نیست که مقصد این صادرات امارات بوده یا واردات ما از امارات کالاهای تولید این کشور باشد. ما حتماً باید در وهله اول سازوکارهایی را برای توسعه روابط اقتصادی با کشورهای همسایه ایجاد کنیم. ما فقط بیش از ۱۱۰۰ کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق داریم. عراق بازار بسیار بزرگی است که از نظر اشتراک‌هاي فرهنگی - مذهبی و اخیراً سیاسی، کشوری است که خیلی خوب می‌تواند وضعیت ما را در بخش تجارت بیمه کند. کشورهای حوزه خلیج‌فارس، کشور پاکستان، افغانستان و حتی روسیه و ارمنستان بازارهای اطراف ما هستند که بازارهای بسیار بزرگی می‌باشند. به نظر می‌رسد باید عزم جدّی ایجاد شود و دیپلماسی اقتصادی ما به کمک تجار و بازرگانان بیاید. ما اصلاً در دولت، فصلی به عنوان دیپلماسی تجاری یا اقتصادی نداریم یعنی تمام تحرکات دیپلماتیک دولت در بعد دیپلماسی، سیاسی است. در حالی‌که در کنار این نوع دیپلماسی باید به این فکر باشیم که در بخش فروش محصولات، سرمایه‌گذاری مشترک و پذیرش سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی با دنیا مذاکره کنیم چرا که در حال حاضر ایران امن‌ترین کشور منطقه محسوب شده و تمام هیئت‌های تجاری و بازرگانان اروپایی وارد ایران شدند. اما سؤال این است که به هرحال این سفرها چه زمانی به نتیجه خواهند رسید؟ ما باید یک پروتکل ملحق به مذاکرات سیاسی خودمان در بخش اقتصادی تحت عنوان دیپلماسی تجاری طراحی کنیم که این دیپلماسی تجاری تمام حرفش انعقاد موافقت‌نامه‌های مؤثر بخش تجاری باشد. یعنی با انعقاد موافقت‌نامه‌های تجارت آزاد و تلویحی بیاییم با کشورهایی که در آنها مزیت‌های اقتصادی و فروش کالایی داریم، مذاکرات جدّی کرده و با یک کار برنامه‌ریزی شده موانع تعرفه‌ای و موافقت‌نامه‌هایی که راه را برای صادرات ما به آن کشورها یا اساساً توسعه ارتباطات تجاری ما با آنها را هموار می‌کند، سر راه خودمان قرار دهیم.

* دلیل اینکه تا به امروز در این امر موفق نبوده‌ایم، چیست؟ الان ما می‌بینیم به دلیل مازاد عرضه، گاهاً شاهد افت قیمت برخی از کالاها مانند مرغ هستیم که باعث زیان تولیدکنندگان می‌شود. موضوع دفن سیب‌زمینی‌ها، ماجراهای مربوط به خرما و مواردی از این دست که همه اینها از مازاد عرضه و عدم توانایی لازم برای صادرات نشأت می‌گیرد.

به نظر می‌رسد نگاه ما به صادرات غیرنفتی همچنان نگاه مؤثری نیست. شاید اتحادیه‌ها، صادرکنندگان و تشکل‌های اقتصادی توقع داشتند که افرادی که الان از نزدیکان درجه یک رئیس‌جمهور محترم به حساب آمده و از نهاد بخش خصوصی برخاسته و به کمک رئیس‌جمهور آمده‌اند، مؤثرتر و دلسوزانه‌تر از آنچه امروز شاهد آن هستیم برای بخش تجارت و به طور خاص صادرات غیر نفتی عمل می‌کردند. ما در سال‌های گذشته شاهد بودیم رؤسای‌جمهور در کنار صادرکنندگان جلساتی را برای رفع مشکلات آنها برگزار کرده و وزرای مختلف را برای حل مسائل و مشکلات بسیج می‌کردند تا با واکاوی مسائل و شنیدن مشکلات و پیشنهادهاي بخش خصوصی تصمیم‌هاي لازم اخذ شود. باعث تأسف است که در این دولت هنوز این اتفاق نیفتاده است و نگاه به تجارت و بازرگانی و صادرات غیرنفتی همچنان در اولویت‌های دولت نیست. به هر حال ما یا به اقدام عملی در حوزه بازرگانی، اجرای اقتصاد مقاومتی و دورشدن از خام فروشی نفت اعتقاد داریم یا نداریم. ما نمی‌توانیم با برخوردهای شعارگونه مسائل و مشکلات صادرکنندگان را حل کنیم.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار