موقع شام شد؛ سفره را انداختند و به یُمن ورود میهمان غذای سفارشی درست کرده بودند که با تعارف به هم دیگه، به چشم به هم زدنی تمام شد در این حین یکی از بچه‌ها گفت: «عیبی نداره امشب را غذای اروپایی می‌خوریم...».
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ وبلاگ شقایق‌های وحشی نوشت: در بخشی از شناسایی مرحله دوم بستر شناسی اردوی جهادی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران در بجنورد به بخش یکی از شهرستان‌های استان رفتیم، به نام «کالی مایی» که خیلی درب و داغون بود.
شرایط خیلی بدی داشت؛ بسیجیان دانشگاه دولتی یاسوج در آنجا اردو زده و مشغول چند پروژه عمرانی و فرهنگی بودند گروه برادران مسجد و خانه برای یک محروم می‌ساختند؛ گروه خواهران نیز مشغول کارهای فرهنگی و آموزشی.
شرایط اسکان دانشجویان خیلی افتضاح بود؛ نه زیر پاشون فرش یا موکت درست حسابی بود و نه نور کافی، آب آشامیدنی خیلی بد بود؛ آشپزخانه‌شان هم خرابه‌ای بیش نبود.
موقع شام شد؛ سفره را انداختند و به یُمن ورود میهمان غذای سفارشی درست کرده بودند؛ تخم مرغ و سیب زمینی آب پز، چند تا دونه نون انداختند وسط آن هم با تعارف به هم دیگه، به چشم به هم زدنی تمام شد که یکی از بچه‌های عمرانی گفت: «عیبی نداره امشب را غذای اروپایی می‌خوریم...».
