سارقی که با خوراندن ماست به همکارانش از آنها سرقت میکرد، بازداشت شد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، اواسط آذرماه امسال دختر جوانی با مراجعه به دادسرای ویژه سرقت از سارق طلاها و کیف پولش شکایت کرد و درباره جزئیات سرقت به بازپارس ویژه سرقت گفت: مدت زمانی است که در یک مرکز نگهداری از سالمندان در شمال تهران کار میکنم، دیروز بعد از اینکه ناهار خوردم به شدت احساس سرگیجه کردم و ناگهان بیهوش شدم. بعد از اینکه بهوش آمدم متوجه شدم توسط همکارانم به یک مرکز درمانی منتقل شدهام.
دختر 28 ساله در ادامه اظهاراتش به بازپرس ویژه سرقت گفت: بعد از اینکه بهوش آمدم و کمی حالم بهتر شد متوجه شدم دو انگشتر، گردنبند و دستبند طلایم به ارزش سه میلیون تومان و همچنین مقداری پول نقد از داخل کیفم سرقت شده است.
با اظهارات شاکی، تحقیقات برای دستگیری متهم این پرونده آغاز شد تا اینکه 25 آذر ماه امسال زن جوان دیگری از همان مرکز نگهداری از سالمندان به دادسرای ویژه سرقت مراجعه کرد و مدعی شد که اموال وی نیز مانند شاکی قبلی به سرقت رفته است و درباره جزئیات این سرقت به بازپرس ویژه سرقت گفت: بعد از اینکه ناهار خوردم سرگیجه پیدا کردم و بیهوش شدم، وقتی حالم بهتر شد متوجه شدم طلاها و تلفن همراهم به ارزش 6 میلیون تومان به سرقت رفته است.
همچنین این زن جوان مدعی شد قبل از اینکه به طور کامل بیهوش شود، پسر جوانی که همکارش بوده است را در اتاق دیده است و احتمال میدهد این سرقتها کار این پسر جوان باشد.
با به دست آمدن این سرنخ، تحقیقات برای شناسایی متهم اصلی این پرونده که مهران نام داشت، آغاز شد و روز گذشته این پسر جوان پس از دستگیری با حضور در دادسرای جنایی تهران لب به اعتراف گشود و درباره جزئیات این سرقتها به بازپرس شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت گفت: چند وقتی بود که نقشه سرقت از همکارانم به ذهنم رسیده بود و به دلیل مشکلات مالی که داشتم، تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم، به همین خاطر نقشه¬ای طراحی کردم و با خریدن قرصهای آرامبخش تصمیم به عملی کردن سرقت کردم.
این پسر 24 ساله که اعتیاد به مواد مخدر از نوع شیشه دارد، درباره نحوه سرقت از این دو نفر، به بازپرس سرقت گفت: قبل از اینکه همکارانم مشغول به خوردن غذا شوند، قرصهای خواب آور را درون ظرفی میریختم و با هم زدن آنها با ماست اثرشان را از بین میبردم، سر میز نهار به همکارانم ماست تعارف میکردم که آنها بعد از خوردن ماست مسموم و بیهوش میشدند، با بیهوش شدن آنها طلاها و محتویات درون کیفشان را میدزدیدم، مقداری از طلاها را به مالخری در جنوب تهران فروختم و قبل از اینکه موفق شوم تمام آنها را بفروشم، دستگیر شدم.
با اعترافات متهم این پرونده به سرقت از همکارانش وی با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
دختر 28 ساله در ادامه اظهاراتش به بازپرس ویژه سرقت گفت: بعد از اینکه بهوش آمدم و کمی حالم بهتر شد متوجه شدم دو انگشتر، گردنبند و دستبند طلایم به ارزش سه میلیون تومان و همچنین مقداری پول نقد از داخل کیفم سرقت شده است.
با اظهارات شاکی، تحقیقات برای دستگیری متهم این پرونده آغاز شد تا اینکه 25 آذر ماه امسال زن جوان دیگری از همان مرکز نگهداری از سالمندان به دادسرای ویژه سرقت مراجعه کرد و مدعی شد که اموال وی نیز مانند شاکی قبلی به سرقت رفته است و درباره جزئیات این سرقت به بازپرس ویژه سرقت گفت: بعد از اینکه ناهار خوردم سرگیجه پیدا کردم و بیهوش شدم، وقتی حالم بهتر شد متوجه شدم طلاها و تلفن همراهم به ارزش 6 میلیون تومان به سرقت رفته است.
همچنین این زن جوان مدعی شد قبل از اینکه به طور کامل بیهوش شود، پسر جوانی که همکارش بوده است را در اتاق دیده است و احتمال میدهد این سرقتها کار این پسر جوان باشد.
با به دست آمدن این سرنخ، تحقیقات برای شناسایی متهم اصلی این پرونده که مهران نام داشت، آغاز شد و روز گذشته این پسر جوان پس از دستگیری با حضور در دادسرای جنایی تهران لب به اعتراف گشود و درباره جزئیات این سرقتها به بازپرس شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت گفت: چند وقتی بود که نقشه سرقت از همکارانم به ذهنم رسیده بود و به دلیل مشکلات مالی که داشتم، تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم، به همین خاطر نقشه¬ای طراحی کردم و با خریدن قرصهای آرامبخش تصمیم به عملی کردن سرقت کردم.
این پسر 24 ساله که اعتیاد به مواد مخدر از نوع شیشه دارد، درباره نحوه سرقت از این دو نفر، به بازپرس سرقت گفت: قبل از اینکه همکارانم مشغول به خوردن غذا شوند، قرصهای خواب آور را درون ظرفی میریختم و با هم زدن آنها با ماست اثرشان را از بین میبردم، سر میز نهار به همکارانم ماست تعارف میکردم که آنها بعد از خوردن ماست مسموم و بیهوش میشدند، با بیهوش شدن آنها طلاها و محتویات درون کیفشان را میدزدیدم، مقداری از طلاها را به مالخری در جنوب تهران فروختم و قبل از اینکه موفق شوم تمام آنها را بفروشم، دستگیر شدم.
با اعترافات متهم این پرونده به سرقت از همکارانش وی با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.