شهدای ایران shohadayeiran.com

شهدای ایران:در سپهر سیاسی کشور که کنشگران در شرایط غبارآلود در میان نام‌ها و نشان‌ها از اصولگرا و اصلاح‌طلب تا سایر عناوین واقعی یا پوششی صف‌آرایی کرده‌اند، آنچه مهم‌ترین دغدغه دلسوزان انقلاب اسلامی را شکل داده است، جلوگیری از به حاشیه رفتن یا مغفول ماندن «جبهه انقلابِ» مبتنی بر اصول مکتب امام خمینی(ره) در صحنه هماوردی با «جبهه ضد انقلاب» و اذناب این جریان است که لازم می‌نماید در روزهای پیش رو، بیشتر به آن پرداخته و همه دلدادگان به مکتب نورانی امام(ره) تلاش کنند تا مسیر افتخارآمیز انقلاب اسلامی که نزدیک چهار دهه با قدرت و عزت توانسته معادلات جهانی را دچار تغییرات بنیادین کرده و جایگاه ایران عزیز را در شرایط ژله‌گونه نوین جهانی روز به روز مستحکم کند تا تثبیت کامل اوضاع به نفع جریان انقلاب با قدرت دنبال شود.

 

پیروزی نهایی در پس رویارویی این دو جریان رقم خواهد خورد- در فضای انتخاباتی که کشور در ماه‌های آینده در معرض آن قرار خواهد گرفت، اهمیت بیشتری می‌یابد. تجربه انتخابات گذشته نشان می‌دهد که شکل‌گیری و صورت‌بندی رقابت‌های سیاسی ذیل جناح‌های چپ و راست، از منظر مکتب امام(ره)، یک صورت‌بندی اصیل و واقعی نیست و اعتبار و پایایی این صورت‌بندی در مقاطعی نظیر فتنه ۸۸ عمیقاً مخدوش شده است، البته پنهان نیست آن جریان سیاسی که از تقوای جمعی کمتری برخوردار بوده، زمینه‌ای برای نفوذ جریان ضد انقلاب شده است، اما در میان همان جریان نیز افراد و کنشگرانی بوده‌اند که با اعتقاد به اصول مکتب امام(ره)، راه خود را جدا کرده‌اند.

 

بنابراین صحنه اصلی و اصیل رویارویی را نباید در میان اسم‌ها و عناوین رنگارنگ احزاب جستجو کرد، بلکه باید با نگاهی عمیق‌تر و دانستن طرح کلان دشمن، به یک خط مرزی واقعی یعنی تقابل «جبهه انقلاب» و «جبهه ضد انقلاب» رسید. در این آرایش هر جریان سیاسی به نسبت التزام و عمل به اصول مکتب امام(ره) (به عنوان شاخص اصلی جناح مؤمن و انقلابی) در خط انقلاب بوده و به این خط قدرت و پژواک می‌دهد و در مقابل هر چه از این اصول فاصله گرفته و ادبیات و گفتمان معارض مکتب امام(ره) را تقویت کند، آگاهانه یا ناآگاهانه در اجرا یا تکمیل طرح نفوذ دشمن (انحراف باورها و اهداف و آرمان‌ها، تغییر سبک زندگی و نفوذ دادن عناصر با فکر آمریکایی به مراکز تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر) گام برداشته است.

 

در دوگانه «انقلاب- ضد انقلاب»؛ طرح کلان جناح مؤمن و انقلابی برای بقا و پیشرفت کشور بر مبنای اصول مکتب امام خمینی، بر سه پایه اصلی عدالت، عقلانیت و معنویت با راهبرد حفظ سیرت انقلاب اسلامی عبارت است از: اعتماد و توکل به خداوند و بی‌اعتمادی و بدبینی به دشمن و وعده‌های او، اعتقاد به اصل ولایت فقیه به عنوان پایه اصلی مشروعیت انقلاب اسلامی و ضامن حفظ سیرت آن، اعتقاد و اعتماد به ظرفیت‌های درونی و معجزه‌ اراده،‌ حضور و به میدان آمدن مردم، استمرار مبارزه با استکبار و مصداق اتم آن یعنی آمریکا، تلاش برای پیشرفت همه‌جانبه کشور اعم از پیشرفت سخت‌افزاری و پیشرفت در علوم طبیعی و صنایع ملی و همچنین پیشرفت واقعی و نرم افزاری و تحقق سبک زندگی اسلامی، حمایت بدون تسامح از مظلومان عالم و مقابله بی‌مجامله با جبهه ظلم و زورگویی (به ویژه در مسأله فلسطین به عنوان مسأله اصلی جهان اسلام)، تلاش برای تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی و حمایت جدی از محرومان و مستضعفان، تأکید بر استقلال همه‌جانبه و نفی سلطه‌پذیری و در آخر تکیه بر وحدت ملی و مقابله با توطئه‌های تفرقه افکنانه قومی و مذهبی.

 

در مقابلِ جبهه انقلاب، جبهه ضد انقلاب (که ریشه در مراکز قدرت جهانی دارد که به‌واسطه انقلاب اسلامی و قطع مهم‌ترین شریان نفوذ و اثر خود در منطقه غرب آسیا از ملت ایران و انقلاب کینه به دل دارند و از اجرای هر توطئه‌ای فروگذار نمی‌کنند)، راهبردهایی را تعقیب می‌کند که به نظر می‌رسد راهبرد کلان این جریان در مقطع کنونی، راهبرد نفوذ در بستر نرم کردن خاکریزهای مستحکم انقلاب اسلامی است. جبهه ضد انقلاب که می‌داند نقطه کانونی انقلاب اسلامی، مکتب امام خمینی است، تمام توان خود را به ایجاد تحریف یا ایجاد غفلت نسبت به این مکتب (به عنوان خاکریز اصلی) متمرکز کرده است تا بتواند با نفوذ فرهنگی و سیاسی، ملت را از صراط مستقیم مکتب امام منحرف کند. راهبردهای جبهه ضد انقلاب با هدف کلان نفوذ و تغییر باورها و درنتیجه تغییر سیرت جمهوری اسلامی (تغییر رفتار) و ماندن پوسته و ظاهری از انقلاب با درونی پوسیده، تماماً در نقطه مقابل اصول اساسی مکتب امام(ره) است: بزک کردن چهره واقعی دشمن و دامن زدن به بی‌خیالی و سهل‌اندیشی به منظور ایجاد فرصت برای پیچیده‌تر شدن دشمنی دشمنان، ایجاد غفلت از دشمنی دشمن یا تحریف دشمنی دشمن و همچنین به حاشیه بردن اصل مرزبندی با دشمن، ایدئولوژی‌زدایی از سیاست خارجی، القای پایان مبارزه با استکبار (و مصداق آن آمریکا) و ورود به دوره جدید رقابت به جای مبارزه، بی‌اعتقادی به وعده‌های نصرت الهی و اعتماد و خوشبینی به دشمن و وعده‌هایش، ایجاد رخنه‌های فرهنگی به عنوان زمینه اصلی اجرای پروژه نفوذ، ایجاد تردید در مردم نسبت به کارآمدی عناصر انقلابی و مدل و تفکر انقلابی، تخطئه و متهم کردن جریان‌ها و عناصر انقلابی و ارزشی و آنهایی که بر اساس باورهای دینی واعتقادی در مواقع خطر سینه سپر می‌کنند به تندروی و افراط‌گرایی و فرسودن خاکریزهای مستحکم انقلاب، نفی استقلال و ترویج وابسته‌گرایی و القای ممکن نبودن پیشرفت بدون اتکا به قدرت‌های خارجی و راضی کردن آنها، ترویج اسلام آمریکایی و اسلام سکولار که با ظلم می‌سازد، از مظلوم حمایت نمی‌کند و نسبت به چارچوب‌ها و ضوابط شرعی بی‌قید و بی‌تفاوت است، ترویج اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی و بی‌توجهی به محرومان، ایجاد احساس تحقیر و خود کم بینی، سرکوب غیرت و عزت ملی و سلب هویت ملی که سلب هویت و سرکوب عزت یک ملت،‌ از جمله مقدمات لازم نفوذ فرهنگی است و سرانجام کند یا متوقف کردن عناصر اساسی اقتدار ملی از قبیل رشد علمی. اکنون در شرایطی که دشمن با آزمودن و ناامید شدن از مدل‌های براندازی سخت و نیمه‌سخت، روی به طرح نفوذ آورده است، به نظر می‌رسد همه دلسوزان انقلاب اسلامی با هر سلیقه و ذائقه سیاسی باید در یک سیاست‌ورزی مؤمنانه و انقلابی با ایجاد اجماعی قوی حول اصول مکتب امام(ره) و صرف نظر ازصورت بندی‌های غیر اصیل، خاکریز و سد، جبهه انقلاب را در مقابل جبهه ضد انقلاب و نفوذ آن، مستحکم‌تر کنند. مردم نجیب، هوشمند و دلداده به انقلاب سال‌هاست که در قالب همین جبهه بندی اصیل به میدان آمده‌اند؛ یوم الله ۹ دی ۸۸ که این روزها در آستانه آن هستیم، نمونه‌ای از همین بصیرت عمومی است. مردم مؤمن و انقلابی زمانی که دیدند نتیجه انتخابات بهانه است و دشمن و دنباله‌های آن، اصل انقلاب و اصول مکتب امام نظیر ولایت فقیه و اراده مردم را نشانه رفته و با گناهی نابخشودنی، کشور را به سمت پرتگاه برده‌اند، آنچنان خروشیدند که در تاریخ ایران ماندگار شد؛ پس شایسته است که جریان‌های سیاسی نیز نسبت به فهم عمومی تأخیر فاز نداشته باشند و با لحظه‌شناسی و ورود بهنگام در ائتلافی اصیل، گفتمانی و عملیاتی، جبهه ضد نفوذ و مقابله با ضد انقلاب را شکل دهند.

سپهر خلجی
 

* جام جم

انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
علی قدرتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۶
0
0
این همه درآمد دولت به کجا می‌رود؟
از لحاظ میزان ذخایر نفتی سومین کشور دنیا هستیم. در گاز هم دومین کشور دنیا هستیم. ده درصد معادن دنیا (فلزات، سنگ های قیمتی و ...) هم در ایران است. دولت این همه درآمد دارد و با این حال همیشه ناله می کند و از مردم می‌خواهد که از دریافت یارانه انصراف بدهند.
مبلغی را کارت به کارت می‌کنید و 500 الی 900 تومان از حسابتان کم می‌شود. می‌خواهید ببینید در کارت بانکی چقدر پول دارید 125 تومان از حسابتان کم می‌شود. حساب کنید در کل کشور چه درآمد بزرگی برای دولت ایجاد می‌کند.
جمع هزینه های دریافت گذرنامه 150 هزار تومان است. یک خانواده 4 نفری باید 600 هزار تومان بپردازد تا گذرنامه بگیرد و اگر بخواهد توسط پرواز هوایی از کشور خارج شود باید عوارض خروج هوایی که آن هم نفری 150 هزار تومان است را بپردازد. یعنی برای چهار نفر مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان پرداخت می‌شود برای هیچ چیز.
هزینه بیمه کردن اتومبیل سواری حدود یک میلیون تومان است. هزینه دریافت گواهینامه پایه یک هم یک میلیون تومان است. کاپوتاژ کردن سواری 500 هزار تومان.
درآمد جرایم رانندگی چقدر است؟ از یکی از سربازهایی که در چهارراه‌ها جریمه می‌کنند بپرسید که امروز چقدر جریمه نوشته. با کمال تعجب رقمی مثل 12 میلیون تومان را خواهید شنید. ببینید در کل کشور چقدر می‌شود!
با این حال، دولت پول ندارد و همیشه از مردم می‌خواهد که از دریافت یارانه انصراف بدهند و مرتباً بهای برق، گاز و آب را افزایش می‌دهد.
قیمت بنزین و گازوئیل یکدفعه افزایش داده شد. قیمت بنزین در مدتی کوتاه از صد تومان به هزار تومان رسید. چقدر درآمد دولت افزایش یافت!
به قبض آّب، برق، گاز یا تلفن دقت کنید. ببینید روی یک قبض چند نوع مالیات و عوارض نوشته شده! در مغازه‌ای که سه عدد یخچال دارد مبلغ قبض برق به یک میلیون تومان می‌رسد. اینها همان آب و برقی هستند که خمینی گفته بود مجانی خواهند شد.
افراد خیر چقدر به دولت کمک می‌کنند و کارهای دولت را انجام می‌دهند؟ کمیته امداد چقدر درآمد دارد؟
و همچنان دولت پول ندارد و مردم از منت کشیدن برای ماهی 45 هزار تومان خلاصی ندارند.
کسی که می‌خواهد خانه‌ای بسازد باید مبلغ گزافی مثلا 100 میلیون تومان به شهرداری بپردازد. کسی که مغازه می‌سازد مبلغ بزرگ تری مثلا 300 میلیون تومان باید بپردازد. خلافی هایی که از ساخت و سازهای بدون مجوز دریافت می‌شود، هزینه‌های انشعابات آب، برق و گاز، عوارض سالیانه مسکن، عوارض سالیانه خودرو، عوارض نصب تابلوهای تبلیغاتی .... مواظب باشید دود از کله تان بلند نشود.
عوارضی که در اتوبان‌ها از سواری‌ها و کامیون‌ها دریافت می‌شود مانند چاپخانه‌ای است که شب و روز پول چاپ می‌کند. کامیونی که از تبریز به راه می‌افتد تا به تهران برسد 60 هزار تومان عوارض می‌دهد. همین طور در مسیر اصفهان، بعد در مسیر شیراز، بعد بندر عباس، در مسیر برگشت هم همان مبالغ را دوباره پرداخت می‌کند و این همه بر قیمت جنسی که در کامیون حمل می‌شود افزوده می‌گردد. حتی در تنگه هرمز نیز از کشتی‌ها عوارض گرفته می‌شود.
خودروسازان، ماشین‌های سواری را که به قیمت کم تر از 10 میلیون تومان تمام می‌شود، به قیمت بالای 30 میلیون تومان به مردم می‌فروشند. کامیون‌ها و تریلی‌ها را هم که خدا می‌داند.
در اکثر خیابان‌ها پارکبان وجود دارد و هر پارکبان روزانه مبلغی حدود 100 هزار تومان به دولت می‌پردازد. ببینید در کل کشور چقدر می‌شود.
به هر پارک یا ترمینالی که با ماشین بروید باید ورودیه پرداخت کنید. همین طور است شهرک‌های نمایشگاهی.
ارث نیز شامل مالیات می‌شود و در حدود 30 درصد مبلغ ریالی ارث به دولت پرداخت می‌شود.
با این وجود، دولت بی پول است و از مردم می‌خواهد که از دریافت یارانه انصراف بدهند و نان را گران می کند.
کسی که برای موردی مثل چک برگشتی شکایت می‌کند باید به مبلغی مثلا پانصد هزار تومان تمبر باطل کند. هر چه مبلغ مورد شکایت بیشتر باشد مبلغ تمبرهای باطل شده نیز بیشتر می‌شود و مثلا باید به قدر پنج میلیون یا ده میلیون تومان تمبر باطل کند. بعد دادگاه تشکیل می‌شود و فرد محکوم را دولت جریمه می‌کند. یعنی هر دو طرف را دولت سرکیسه می‌کند اما خدا می‌داند که حقدار چه موقع به حقش خواهد رسید.
درآمد سپاه پاسداران در «عرصه‌های قانونی اقتصاد» تا ۱۲ میلیارد دلار در سال می‌رسد. بخشی از دارایی های سپاه عبارتند از: شرکت مخابرات ایران، شر کت سرمایه گذاری غدیر (که شامل داروسازی سینا، شرکت فناوران، سیمان سپاهان، سیمان کردستان، بانک پاسارگاد، سیمان شرق، کارخانجات ایران استیل، پتروشیمی زاگرس و صدها شرکت کوچک تر است)، پالایشگاه اصفهان، بانک پارسیان، نزدیک به ۶۰ درصد سهام شرکت صنایع پتروشیمی ایران، ۴۰ درصد سهام شرکت پتروشیمی پارس، 19 درصد مالکیت شرکت پتروشیمی مارون، صنایع آلومینیوم ایران، معادن فلزات واقع در انگوران (بزرگ ترین معدن سرب و روی خاورمیانه)، حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد سهام بانک های صادرات، ملت و تجارت، شرکت صنایع دریایی صدرا، شرکت تاید واتر خاورمیانه در اسکله شهید رجایی بندرعباس که ۶۰ درصد کل واردات/صادرات ایران را انجام می دهد، شرکت سرمایه گذاری صنعتی ایران، صنایع استیل مبارکه، بانک سینا، شرکت توسعه شهری توس گستر، شرکت تراکتور سازی تبریز، شرکت صنایع سدید (سرمایه گذاری به مبلغ 10 میلیون دلار)، صنایع ایران مینرال (سرمایه گذاری به مبلغ 8 میلیون دلار)، شرکت حفاری و معادن بافق(سرمایه گذاری به مبلغ 15 میلیون دلار)، داروسازی جابر بن حیان(سرمایه گذاری به مبلغ 10 میلیون دلار)، شرکت سرمایه گذاری مهر ایرانیان، گروه خودرو سازی بهمن (تولید کننده خودروی مزدا)، ۱۷ درصد از سهام خودروسازی سایپا متعلق به سپاه بوده است و حدود یک میلیارد دلار از مایملک و ۲ میلیارد دلار از سرمایه شرکت سایپا متعلق به سپاه است، 16 درصد از سهام شرکت سرمایه گذاری صنعتی بهشهر و ۲۱۶ میلیون دلار از اموال و مایملک شرکت و ۲۵۰ میلیون دلار از سرمایه شرکت متعلق به سپاه است، ۲۴۰ میلیون دلار از اموال شرکت سرمایه گذاری بهمن متعلق به سپاه است، ۲۳ میلیون دلار از اموال شرکت و همچنین ۳۰ میلیون از سرمایۀ شرکت صنایع جوشکاری ایران، شرکت صنایع کرمان (۲۵ درصد از سهام) ، بانک قوامین، بانک مهر (متعلق به نیروی مقاومت بسیج می باشد که در مدت کوتاهی سرمایۀ آن از ۳۵۰ میلیون دلار به ۷٫۵ میلیارد دلار رسیده است)، مؤسسه اعتباری نیروهای مسلح (بتاجا)، مؤسسه مالی و اعتباری انصارالمجاهدین، مؤسسه مالی و اعتباری ثامن الائمه، مؤسسه مالی و اعتباری مولی الموحدین، مؤسسه مالی و اعتباری عسگریه، صنایع غذایی شاداب خراسان، هواپیمایی پارس، شرکت غذایی مائده ، شرکت خودرو سازی بهمن دیزل (مونتاژ کامیون های ژاپنی ایسوزو)، شرکت عصر بهمن، صنایع شاسی سازی ایران، شرکت صنایع ارزش آفرینان و ...
در سال 1384، خامنه ای به احمدی نژاد فرمان داد طی پنج سال، سالانه %20 از سهم دولت در اقتصاد کاسته شود. وی در این فرمان خواهان خصوصی سازی بخش عمده ای از اقتصاد شد. سپس صنایع، معادن و شرکت‌های دولتی به قیمتی کمتر از یک دهم ارزش واقعی‌شان به سپاه پاسداران فروخته شدند و این روند همچنان ادامه دارد. پر واضح است که اگر سپاه تنها در «عرصه‌های قانونی اقتصاد» فعالیت داشت، نمی‌توانست چنین سرمایه‌ای جمع کند و این شرکت‌ها را بخرد. در کشوری که سربازان گمنام امام زمان همه چیزش را زیر نظر دارند، شما می‌بینید که مثلا انواع مواد مخدر بطور گسترده‌ای توزیع می‌شود. این یعنی اینکه سربازان گمنام امام زمان نیز جزئی از شبکه ورود و توزیع مواد مخدر هستند.
سپاه پاسداران با وجود این همه درآمد، بخش بزرگی از بودجه نظامی کشور را نیز از دولت می‌گیرد و به جای کمک کردن به بودجه کشور، هر سال به عناوین مختلفی مبالغ هنگفتی از دولت دریافت می‌کند.
بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی خارج از سیستم دولتی و تحت کنترل رهبر اداره می‌شوند و بخش بزرگی از اقتصاد ایران را در اختیار دارند.
بنیاد مستضعفان مالک تعداد زیادی از مجتمع های دامپروری و کشاورزی (دامپروری شیر و گوشت پارس، کشاورزی و باغداری فردوس تهران، کشت و صنعت پیوند خاوران، کشاورزی فجر اصفهان و ...) ، چندین شرکت‌ تولید کننده آهن، فولاد، سیمان و قطعات پیش ساخته (معدنی دماوند، آلومینیوم کاوه خوزستان، فولاد شرق کاوه، فولاد کاوه جنوب کیش، سیمان لوشان و ...) ، صنایع چوبی (تولیدی و صنعتی ایران چوب، صنعت چوب شمال، تخته فشاری و فورمیکاسازی بنیاد، نئوپان خلخال و ...) ، ریسندگی و بافندگی (ریسندگی و بافندگی سلکباف، نساجی حجاب شهرکرد، ریسندگی و بافندگی میهن باف و ...) ، پیمانکاری پروژه های ساختمانی، راه، پل، شهر سازی، سد سازی (عمران شهرسازی شمیران نو، شرکت عمران دشت نو، توسعه لویزان، رامان، ملی ساختمان، توليد مسكن خاور، عمران و مسکن شمال، عمران و مسكن شرق ايران و ...) ، صنایع برق و انرژی (شركت نيروگاهي ايران- سنا، برق و انرژي پيوند گستر پارس، توليدي و گسترش برق و انرژي صبا و ...) ، چرم باختر، شیشه مینا، صنایع كاشی و سرامیک سینا، تولیدی و صنعتی ایران ابزار، توليدي پمپ پارس، كارخانه چینی ایران، ایران تایر، نفت بهران، پترو خزر، حفاري واكتشاف انرژي گسترپارس، بانک سینا، بیمه سینا، لیزینگ جامع سینا، كارگزاري بورس بهگزين، چندین هتل و مجتمع ورزشی تفریحی، گروه پزشکی برزویه، گروه پزشکی اراک، گسترش الکترونیک ایران، تولید نوشابه زمزم که در 12 شهر شعبه دارد، بهنوش ایران، دوغ آبعلی، لبنیات پاستوریزه پاک ، گوشتیران، صنایع غذایی مهرشهر، پاکدیس، گلوکوزان و ... می‌باشد. همچنین اختیار فروش نفت بدون هر گونه محدودیت به بنیاد داده شده.
آستان قدس رضوی مالک بیش از 75 درصد از زمینهای شهر مشهد و زمین‌های قابل کشت در اطراف مشهد و سایر شهرهای ایران نظیر تهران، قزوین، اصفهان، دامغان، سمنان، یزد، کرمان و... است. این بنیاد بزرگترین کارفرما در استان خراسان است که مجری حدود 50 شرکت و موسسه اقتصادی نظیر کارخانجات صنایع چوب، داروسازی ثامن، نان قدس رضوی، کارخانه آرد، موسسه دامپروری قدس رضوی با بیش از 13000راس گاو، چندین کشت و صنعت و کارخانه قند، مسکن و عمران قدس رضوی، فراورده‌های غذایی رضوی و موسسه منطقه ویژه اقتصادی سرخس است و فعالیت خود را با خرید سهام شهاب خودرو و کمباین سازی اراک به حوزهٔ خودروسازی نیز گسترش داده است.
رهبر با این همه درآمدش چه کار می‌کند خدا می‌داند اما واضح است از این تشکیلات که با عنوان حمایت از مستضعفین در اختیارش قرار گرفته، هیچ سودی به مستضعفین نمی‌رسد و مرتبا قیمت محصولاتش را هم افزایش می‌دهد. موادی که از معادن استخراج می‌شوند، بنزین، گازوئیل، تولیدات پتروشیمی، میل گرد، تیرآهن و ... توسط سپاه پاسداران و نهادهای تحت نظر رهبری به قیمت جهانی به مردم فروخته می‌شوند اگرچه به قیمت بسیار پائینی تولید می‌شوند.
گمرک چقدر درآمد دارد! یکی برای وارد کردن ماشین 100 میلیون تومان هزینه گمرک پرداخت می کند. برای هر کالایی که وارد می‌شود درصدی باید پرداخت شود. چقدر واردات وجود دارد! چه رقم بزرگی می‌شود! سپس کالاهای فوق را وارد کننده به عمده فروش می فروشد و 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده می‌دهد. عمده فروش به خرده فروش می فروشد و 9 درصد مالیات می‌دهد. خرده فروش به مصرف کننده می فروشد و 9 درصد مالیات می‌دهد. چه اجناس خارجی و چه اجناس تولید داخل هر چند بار که دست به دست شوند برای هر بار 9 درصد مالیات پرداخت می‌شود. تصور کنید که چه درآمد بزرگی برای دولت ایجاد می‌شود و این باعث می‌شود قیمت اجناس تا چند برابر افزایش یابد!
لذا کارخانه‌ها مواد اولیه را به قیمت بسیار گرانی از شرکت‌های متعلق به سپاه پاسداران و رهبر تهیه می‌کنند و نیز مبلغ زیادی برای برق، گاز و آب (که بصورت تصاعدی محاسبه می‌شوند) می‌پردازند و عوارض جاده‌ای حمل و نقل کالا و مالیاتی که کارخانه می‌پردازد و بیمه ای که برای کارگران، خودروها و ... پرداخت می‌شود سبب می‌شود که قیمت محصولی که تولید می‌کنند بسیار زیاد شود و به دنبالش میزان فروش کاهش می یابد و ناچار می‌شوند حقوق کمی به گارگرها بپردازند و تعداد کارگرها را به حداقل برسانند و یا واحدهای تولیدی را تعطیل کنند. بسیاری از مردم حداقل حقوق را دریافت می‌کنند اما نوبت به دولت که می‌رسد می‌گوید موادی که از معادن استخراج می‌شوند، بنزین، گازوئیل، تولیدات پتروشیمی، میل گرد، تیرآهن و ... باید به قیمت جهانی به مردم فروخته شوند اگرچه به قیمت بسیار پائینی تولید می‌شوند.
مردم ایران با بسته شدن راه های درآمد شان به ناچار سرمایه شان را به بانک‌ها منتقل می‌کنند تا از سود سپرده بانکی استفاده کنند که برای از بین بردن این درآمد نیز دولت مرتبا به بانک‌ها دستور می‌دهد که سود سپرده‌ها را کم کنند.
از تمامی این ها که گفتیم بگذریم. در حرم امام رضا چندین محل جمع آوری نذورات وجود دارد. یکی چک می‌دهد، یکی گردن بندش را می‌دهد، یکی پول نقد می‌دهد، دیگری به حساب واریز می‌کند. خلاصه این که با درآمد شهر مشهد می‌توان یک مملکت را اداره کرد. من از یکی از جمع آوری کنندگان نذورات پرسیدم که این پول ها به کجا می‌روند؟ او جواب داد: "به اداره بهزیستی".
ولی می‌دانیم که بهزیستی همیشه با کمبود بودجه مواجه است و اگر افراد خیر کمک نکنند نمی‌تواند اموراتش را اداره کند!
قم چقدر درآمد دارد؟ جمکران چقدر؟ شاه عبدالعظم چقدر؟ چندین هزار امامزاده وجود دارد، درآمدشان چقدر می‌شود؟ فکر می‌کنم از کله تان دود بلند شد.
چقدر ملک در اختیار سازمان اوقاف است؟ از کرایه این املاک چقدر درآمد دارد؟ سازمان اوقاف در سال 1385 بیش از 7400 ملک و بیش از 58 میلیارد تومان درآمد داشت و حالا درآمدش بیشتر از 4 برابر آن سال است.
چقدر خمس و زکات جمع می‌شود؟ مال امام چطور؟ همه مردم ایران فطره می‌دهند، چقدر می‌شود؟ خلاصه اینکه اگر یک از میلیون از درآمدهای اماکن مذهبی به فقرا داده می‌شد، یک نفر فقیر در ایران پیدا نمی‌شد.
این که مال مردم را پاک می‌کنند خیلی جالب است. می‌گوید 10 میلیون تومان بده به من تا دارایی هایت پاک شوند. همه می‌دانند صحیح این است بگوید: "به کسانی که ظلم کرده ای حق شان را بده تا دارایی هایت پاک شوند". این یعنی اینکه تمامی این تشکیلات به منظور دزدی کردن طراحی و ساخته شده‌اند.
حال به اینجا می‌رسیم که این درآمدها به کجا می‌روند. واضح است که این همه سرمایه اگر در داخل کشور می‌ماند حالا ایران از آمریکا هم ثروتمندتر بود. پس به خارج از کشور می‌رود. به جیب کسانی که دنیا را اداره می‌کنند.
چه کسانی دنیا را اداره می‌کنند؟
زمانی بود که کشورهای اروپایی با روش‌های قدیمی دنیا را استعمار می‌کردند. متوجه می‌شوند که نگهداری آن همه سرباز در کشورهای مختلف هزینه بسیار زیادی دارد و بهتر است بجای آن، در حکومت‌ها و مذاهب نفوذ کرده و از این طریق استعمار کنند. بعد انقلاب ساختگی فرانسه را به راه می‌اندازند و سپس شاه‌های اروپایی به ظاهر از قدرت کنار می‌کشند و ادعا می‌کنند که مقامی تشریفاتی هستند و در اداره مملکت نقشی ندارند و این دروغی بیش نیست و دولت‌ها توسط آن ها اداره می‌شوند چون آن‌ها سرمایه غیر قابل تصوری دارند و برای تمامی امور دولت‌های دنیا برنامه ریزی و اعمال نفوذ می‌کنند. هم اکنون دنیا توسط خانواده های سلطنتی اروپایی و تعدادی خانواده یهودی اداره می‌شود که بارزترین آن‌ها خانواده یهودی روچیلد (the House of Rothschild) در انگلستان و خانواده سلطنتی انگلستان است. ملکه انگلستان (الیزابت دوم) سه میلیون هکتار زمین در کشورهای مختلف دارد. شاید این گفته را شنیده باشید: "در زمین‌های متعلق به انگلستان آفتاب غروب نمی‌کند".
این خانواده ها از 100 سال پیش برای همه چیز برنامه ریزی کرده‌اند و تمامی حکومت‌های دنیا برای آن‌ها کار می‌کنند. دولت‌ها ملت‌ها را چپاول می‌کنند و به آن‌ها می‌فرستند. بانک‌های سوئیس را هم ایجاد کرده‌اند که آشکار نمی‌کنند که چه سرمایه‌هایی را در آنجا تلنبار می‌کنند.
چطور این سرمایه‌ها از کشور خارج می‌شوند؟
در پاییز سال ۱۳۸۷ رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه از ورود هجده و نیم میلیارد دلار ارز توسط یک کانتینر به این کشور خبر داد و گفت این پول را در شرایط بحران اقتصادی خداوند برای ملت ترکیه فرستاده‌ است. موارد مشابهی نیز رخ داده که کانتینر حاوی شمش‌های طلا در مرز بازرگان کشف شده اما همان شب شمش‌های طلا را با شمش‌های برنجی تعویض کرده و گفتند که اشتباه شده و طلا نبود. یعنی سرمایه‌های کشور مرتبا به خارج فرستاده می‌شوند و گاها یکی از پارتی‌ها لو می‌رود.
یکی از نمایندگان در جلسه علنی مجلس، در مورد وجود ۶۰ بندر غیرقانونی متعلق به سپاه پاسداران دست به افشاگری زد.
روشی که برای اداره تمامی دنیا استفاده می‌شود این است که دولت‌ها با افزایش مالیات‌ها، عوارض، قبوض و ... ملت ها را چپاول می‌کنند و روز به روز راه‌های درآمد برای مردم بسته می‌شود. این وضع در اروپا حتی شدیدتر از ایران است و اروپایی‌ها 70 درصد درآمدشان را مالیات می‌دهند. برای نگه داشتن ماشین در پارکینگ خانه شان باید مالیات بدهند. اگر اتومبیلی بخرند باید به اندازه قیمت آن مالیات بپردازند و ...
جالب این است که برای کشورهای اروپایی برنامه ریاضت اقتصادی هم تدوین می‌کنند تا دولت‌ها مردم را بیشتر از این هم چپاول کنند. برای ما هم برنامه اقتصاد مقاومتی را می‌نویسند. هر دو برنامه توسط یک نفر طراحی شده.
برای اینکه دولت‌های دنیا بتوانند خفقان ایجاد کنند و مردم دنیا جرات اعتراض به دولت‌ها را نداشته باشند، بطور مداوم جنگ و وحشت در دنیا تولید می‌کنند. زمانی جنگ سرد را بین آمریکا و شوروی سابق تولید کرده بودند. سران حکومت شوروی اعضای فراماسونری بودند. بعد از جنگ سرد هم نوبت آن رسید که از مسلمانان برای ایجاد رعب، وحشت و ترور استفاده کنند. طالبان، القاعده، داعش، حکومت جمهوری اسلامی ایران و ... همگی تولید شده اند تا عامل ایجاد وحشت و ترس باشند و جنگ بین اسرائیل و حماس نیز در همین راستا است.
از روزی که استعمارگران تصمیم گرفتند که از سرباز استفاده نکنند، جاسوس‌هایی را به مجامع مذهبی تمامی دنیا فرستادند و کم کم هدایت طرز فکر و ایدئواوژی مسلمانان را به عهده گرفتند. تعدادی خانواده یهودی در زمان حکومت عثمانی مسلمان شدند تا بتوانند در حکومت و مجامع مذهبی نفوذ کرده و در جهت براندازی امپراطوری عثمانی و ترویج افکار خرافی تلاش کنند. هم اکنون نواده‌های آن‌ها در تمامی کشورهای اسلامی شریان‌های اقتصادی را در دست دارند و دولت‌های اسلامی کاملا تحت کنترل این یهودی‌ها هستند. دولت‌های اسلامی را وادار می‌کنند تا در جهت ترویج افکار خرافی، تحریک مسلمانان بر علیه دنیا و تولید تروریست سرمایه گذاری های کلانی بکنند.
شما ملاحظه می کنید دولت ایران ادعا می کند که دچار کمبود بودجه است. اما عاشورا که می‌رسد پلاکاردهای پلاستیکی بزرگی که با هزینه بسیار زیادی چاپ شده‌اند در سرتاسر خیابان‌های تمامی شهرهای ایران نصب می‌شود.
اگر به سخنان خامنه‌ای دقت کنید متوجه می‌شوید که همیشه از جنگ، دشمن، مکر، حیله و استکبار جهانی سخن می گوید. در حالیکه درست این است بگوید که تا حالا هرچه شده را فراموش کنید و بیائید در صلح زندگی کنیم. اسلام دین رحمت است.
تمامی دنیا با این روش اداره می‌شود که مثلا در ایران مردم عادی در سختی زندگی می‌کنند اما هنگامی که جذب سپاه، بسیج و سایر ارگانهای اسلامی می‌شوند منافع بسیاری نصیب‌شان می‌شود. مردم تمامی کشورهای دنیا به سختی پول در می‌آورند اما وقتی که جذب گروه‌های اسلامی می‌شوند کمک‌های فراوانی دریافت می‌کنند. در حقیقت این خانواده‌های یهودی که دنیا را اداره می‌کنند، تلاش می‌کنند تا کل دنیا را مسلمان کنند.
چرا تمامی دنیا را مسلمان می‌کنند؟
جواب را مرحوم حسین پناهی داده:
«اینکه شما در خانه چه برنامه‌‌اى می‌‌بینید به ما مربوط است، اینکه در خیابان چه می‌‌پوشید به ما مربوط است، آنچه می‌نوشید و آنچه می‌‌گوئید به ما مربوط است!
با چه کسى بیرون می‌روید به‌ ما مربوط است،
چه دینی دارید و چگونه آرایش می‌کنید به ما مربوط است؛
اما ...
امنیت، قدرت خرید، کیفیت تحصیل، آینده فرزندان‌تان، تفریح جوانان‌تان، امنیت راه‌ها، مشکل مسکن و بقیه موارد:
به ما مربوط نیست»
یعنی در هر کشوری که حکومتش اسلامی می‌شود دولت مجوز پیدا می‌کند که در همه چیز مردم دخالت کند اما خودش در مقابل هیچ چیزی پاسخگو نباشد. دیگر اینکه مسلمانان دستورات امام یا مرجع تقلید را دستورات خدا می‌دانند و بدون چون و چرا قبول می‌کنند. کسی که از بمب انتحاری استفاده می‌کند باور کرده که بلافاصله به بهشت خواهد رفت و با حوری‌ها سکس خواهد کرد. این باور توسط امام یا مرجع تقلید تولید شده. هنگامی که دنیا متوجه خیانت‌های یهودی‌ها شود و به مقابله برخیزد، یهودی‌ها از مسلمانان برای سرکوب کردن دشمنان شان استفاده خواهند کرد.
این که صنایع بنیادی و بخش عمده‌ای از اقتصاد کشوری در اختیار سپاه و نهادهای تحت کنترل رهبری قرار دارد و محصولاتشان را به چندین برابر قیمت تولید می‌فروشند و از دولت بودجه هم می‌گیرند و هیچ کس جرات اعتراض ندارد تنها در حکومت اسلامی ممکن است.
در مقوله سکس به چه دامی افتاده‌ایم؟
در قران آیه ازدواج موقت وجود دارد و در زمان پیامبر آزادی جنسی زیادی وجود داشت. اما بیشتر از یک قرن روی فرهنگ ما کرده و این باور را ایجاد کرده‌اند که هر نوع سکس به غیر از ازدواج دائم به شدت محکوم است و هر کس روسپی گری یا ازدواج موقت بکند در نظر ما فردی مستحق اعدام است.
پسرها در حوالی 15 سالگی و دختر ها در 13 سالگی بالغ می‌شوند و می‌دانیم در جوانیکه تازه بالغ شده قویترین نیاز، نیاز روحی ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف و نیاز به سکس است.
جامعه ما می‌گوید که جوانان باید حداقل 10 سال از ارتباط با جنس مخالف و سکس محروم بمانند تا ازدواج دائم بکنند. این یعنی این که جوانان آنقدر فشار روانی تحمل کنند که دیوانه شوند. شما دیده اید که خیلی از جوان‌ها در مقطع راهنمایی یا دبیرستان دچار افت تحصیلی می‌شوند. این یک برنامه ریزی فرهنگی است تا فشار روانی شدیدی به جوانان وارد شود و قادر نباشند به علم و صنعت و پیشرفت فکر کنند و یا خیلی زود ازدواج کنند و بدون آمادگی قبلی تشکیل خانواده بدهند و فشار اقتصادی سبب شود که قادر نباشند به علم و صنعت و پیشرفت فکر کنند.
همیشه افرادی در جامعه وجود دارند که به دلایل مختلفی نمی‌توانند ازدواج دائم بکنند و اگر ازدواج موقت و روسپی خانه نباشد مشکلات متعاقب گریبانگیر کشور می‌شود. متاسفانه تلاش می‌کنند تا این برنامه را در تمامی دنیا اجرا کنند و رفته رفته در کشورهای مختلف دنیا از فعالیت روسپی خانه‌ها ممانعت به عمل می‌آید.
در تمامی کشورهای دنیا مردم در سختی زندگی می‌کنند اما وقتی که جذب گروه‌های اسلامی می‌شوند منافع بسیاری نصیب شان می‌شود و به این نتیجه می‌رسند که در راه درستی قدم گذاشته‌اند. در ادامه این روند، مردم را از گروه‌های اسلامی به تدریج به گروه‌هایی مثل داعش و طالبان جذب می‌کنند. در گروه‌های تروریستی حقوق زیادی مثل 10 هزار دلار در ماه دریافت می‌کنند. ملاحظه می‌کنید که داعش روز به روز پیشرفت می‌کند. یک روز به مصر حمله می‌کند. فردا شهری را در یمن تسخیر می‌کند و ....
در کشورهای اسلامی خرافات ترویج می‌شود و گروه‌های تروریستی هم به کشتن مردم خرافی تحریک می‌شوند تا همیشه مسلمانان درگیر جنگ و بمب گذاری باشند.
در طول تاریخ، تولید خرافات، همیشه پر درآمدترین شغل بوده. این درآمد باعث شده که پیغمبر را معصوم کنند، 12 تا امام تولید کنند، آن‌ها را هم معصوم کنند، مراجع تقلید و رساله تولید کنند، هزاران امام زاده بسازند، ولی فقیه تولید کنند، برای دنیا منجی بسازند و ...
شما در قران حتی یک کلمه در مورد این‌ها نمی‌توانید پیدا کنید. خدا با هیچ کس رودروایسی ندارد و اگر پیامبر یا کس دیگری معصوم بود در قران ذکر می‌شد. همچنین اگر امامی وجود داشت نامش گفته می‌شد. در قران گفته شده که از ولی تان پیروی کنید و با استناد به آن تفسیر می‌کنند که پیامبر، امامان و رهبر مسلمانان معصوم هستند. این گفته مثل این است که به کودک گفته می‌شود که به حرف پدرش گوش کند یا به مردم گفته می‌شود که از مسئولین پیروی کنند. این به معنی معصوم بودن پدر یا مسئول کشور نیست.
پیامبر 21 عدد زن رسمی داشت. موقت‌ها را خدا می‌داند. در 54 سالگی با عایشه 9 ساله ازدواج کرد. در آیه 50 سوره احزاب هم به پیامبر اجازه داده شده که هر زن مومنی را که بخواهد، بدون پرداخت مهریه برایش حلال شود. امام‌ها هم هر کدام شان بطور متوسط 50 تا زن داشتند. نکته اینجاست که آدم معصوم از عهده یک زن به سختی بر می‌آید. پنجاه تا زن و عصمت چطور یکجا جمع می‌شوند؟
در آیه سوم سوره مائده ذکر شده که امروز دین تان را کامل کردم. یعنی تمامی مسائل دینی در قران بیان شده. از این آیه می‌توان فهمید که بغیر از قران و پیامبر، هر چیز دیگری که بنام دین تولید شده فقط برای این بوده که دزدها بتوانند دزدی کنند.
استدلال می‌کنند که باید کسی باشد که راه را نشان دهد. در پاسخ باید گفت که این جهان محل امتحان است. هر کسی باید قران و هر آنچه را که لازم است مطالعه کند و بر اساس تصمیمی که در برابر مشکلات گرفته می‌شود ارزش افراد مشخص می‌شود. اگر کسی باشد که همه چیز را از خدا بپرسد و به مردم بگوید مثل این است که معلم یک نفر را آورده تا در جلسه امتحان به شاگردها تقلب برساند.
امروزه سکان کشتی تولید خرافات به دست یهودی‌ها افتاده و میلیون‌ها صفحه تفسیر نوشته شده تا ثابت کنند که امام‌ها معصوم بودند. برای سنی‌ها هم برعکس این تفاسیر را می‌بافند تا همیشه جنگ و اختلاف بین شیعه و سنی حاکم باشد.
در قران تاکید اصلی بر اعتقاد به خدا و بزرگداشت او می‌باشد و جمله "لا اله الا الله" چندین بار ذکر شده. این یعنی اینکه حق نداریم امام حسین یا امام رضا یا هر کس دیگری را اینقدر بزرگ کنیم. فقط خدا را می توان این طور بزرگ کرد. حتی صلوات فرستادن هم عملی مغایر با این تاکیدهای قران است و صحیح این است که بجای صلوات، جمله "هیچ الهی جز خدا وجود ندارد" گفته شود. اما در این مورد نیز روی فرهنگ ما کار کرده‌اند و جمله "لا اله الا الله" را در موقع عصبانی شدن می‌گوئیم. انگار که جمله نامطلوبی است. اصلا هم از خدا خجالت نمی‌کشیم. علتش این است که مشرک هستیم.
دروغ می‌گوئیم، خیانت می‌کنیم، دزدی می‌کنیم، قوانین را رعایت نمی‌کنیم، تهمت می‌زنیم و هر کاری که دلمان خواست می‌کنیم. توجیه مان هم این است: «اینجا ایران است نه اروپا. اینجا اگر درستکار باشم کلاهم پس معرکه است.»
ولی این توجیه صحیح نیست. این کارها را می‌کنیم چون مشرک هستیم. اگر به خدا ایمان داشتیم به این آسانی حقوق انسان‌ها را ضایع نمی‌کردیم.
این یک برنامه ریزی است که امام حسین یا امام رضا را این طور بزرگ و معصوم کرده‌اند تا راه باز شود برای معصوم کردن مرجع تقلید و ولی فقیه و در آخر نتیجه این می‌شود که هرچه مرجع تقلید یا ولی فقیه می‌گوید سخن خداست و مردم نباید در مورد دستورات مراجع تقلید یا ولی فقیه فکر کنند بلکه باید بدون چون و چرا اطاعت کنند.
همچنین صنایع بنیادی و بخش عمده‌ای از اقتصاد کشور را در اختیار ولی فقیه قرار می‌دهند و هیچ کس متوجه نمی‌شود که از این طریق کشور را چپاول می‌کنند چون همه باور کرده‌اند که ولی فقیه (که کلمه امام را هم به ابتدای نامش افزوده‌اند) فردی ملکوتی و معصوم است.
از آن طرف هم به سنی‌ها می‌گویند که شیعه کافر است و انسان را در حد خدا بزرگ می‌کند. بدین گونه انگیزه بزرگی برای داعش ایجاد می‌شود تا حرم‌های شیعه را منفجر و شیعه‌ها را قتل عام کند و همیشه بین شیعه و سنی اختلاف باشد.
مرتبا تبلیغ می‌کنند که فلان افراد بیمار از امام رضا شفا گرفتند. اما اگر به آمار نگاه کنیم می‌بینیم که تاثیر امام رضا بر کشورمان این است که بیشترین موارد ابتلا به سرطان دنیا در ایران رخ می‌دهد و ایران از لحاظ میزان بروز بسیاری از بیماری‌های جسمی و روانی در صدر دنیا قرار دارد. اگر تنها یک مورد بیماری مثلا قطع نخاع توسط آزمایشات و تصویر برداری پزشکی تائید می‌شد و پس از رفتن به حرم امام رضا توسط آزمایشات و تصویر برداری پزشکی تائید می‌شد که فرد مذکور شفا یافته، در کتب پزشکی جهان توصیه می‌شد که برای درمان آن بیماری از حرم امام رضا استفاده شود.
تصور ما این است که نوحه خواندن، سینه زنی، عزاداری، گذاشتن قران بر روی سر، بوسیدن قران، ذکر خواندن و تقلید از مراجع تقلید سبب قرب به خدا می‌شود. اما این ها همان کارهایی هستند که خدا در موردشان چندین بار گفته : "افلا یعقلون؟" آیا شما تعقل نمی‌کنید؟ این قران را فرستادم که بخوانید و بیاندیشید. نه اینکه خرافات تولید کنید و منحرف شوید.
قرب به خدا از طریق خدمت به خلق خدا حاصل می‌شود. کسی که ده ها سال از عمرش را صرف تحصیل علم کرده و سال‌ها تحقیق می‌کند تا نتیجه‌اش سبب باز شدن گرهی از گره‌های انسان‌ها شود در مسیر تقرب به خدا قرار دارد چون سبب حرکت جهان در مسیری که خدا تعیین کرده می‌شود.
افراد متدین هم همین افراد هستند و زمانی کشور در مسیر اصلاح و شکوفایی حرکت خواهد کرد که مسئولین کشور از میان این افراد انتخاب شوند و مردم بدانند که ارزش در کسب علم و خدمت به انسان‌ها برای رضای خدا نهفته است و اعمالی مانند نوحه خواندن، سینه زنی، عزاداری و ... برای منحرف کردن مردم و جلوگیری از پیشرفت کشور طراحی شده‌اند.
در جاده تصادف می‌کنید، بعد در وسط بیابان، توسط موبایل اطلاع می‌دهید تا به کمکتان بیایند. کسانی که سال‌ها تحقیق کردند، سختی کشیدند و تکنولوژی ساخت موبایل را پیدا کردند اهالی بهشت هستند نه آنهایی که نشسته اند و برای امام حسین اشک می‌ریزند.
چگونه دنیا را اداره می‌کنند؟
این خانواده های یهودی، تمامی کشورهای دنیا را به این شکل اداره می‌کنند که در کشورهای مختلف تشکل‌هایی مثل حسینیه، هیئت عزاداران اباعبدالله الحسین، فراماسونری، کابالیسم، شیطان پرستی و ... را تولید می‌کنند. در این تشکل‌ها تعدادی جاسوس را به عنوان نماینده خدا معرفی می‌کنند که دائما در تماس با خدا یا امام زمان هستند و گفته‌های خدا را به مردم می‌رسانند. تعدادی افراد عوام، ضعیف و فاقد قدرت استدلال پیدا می‌شوند که این گفته‌ها را قبول می‌کنند و کاملا مرید آن جاسوس‌ها می‌شوند. مقامات اجرایی کشورها (وزرا، رئیس جمهور و روسای ادارات) از میان این افراد عوام انتخاب می‌شوند. بعد جاسوس‌ها از زبان خدا به افراد عوام می‌گویند که چطور کشور را اداره کنند.
نمونه بازر این نوع مدیریت، آقای احمدی نژاد است که در کابینه اش یک صندلی خالی و متعلق به امام زمان بود. احمدی نژاد گفته بود: "امام زمان هر روز می‌آید و به کارهای دولت نظارت می‌کند و کشور را در مقابل دشمنان محافظت می‌کند".
امام زمان مرتبا از احمدی نژاد می‌خواست که یارانه پرداختی به نان، آب، برق، گاز و ... قطع شود، قیمت بنزین، گازوئیل، فلزات، محصولات پروشیمی و ... افزایش یابد و به قیمت جهانی برسد. مالیات‌ها، عوارض و هرآنچه که از مردم گرفته می‌شود افزایش یابد تا بودجه دولت افزایش یابد، به نفت وابسته نباشد و مملکت پیشرفت کند. احمدی نژاد مطابق برنامه‌های امام زمان عمل کرد، روحانی هم همان مسیر را ادامه می‌دهد غافل از اینکه این سرمایه‌ها به بانک‌های سوئیس منتقل می‌شوند و در دست دولت نمی‌مانند.
به جرج واشنگتن (نخستین رئیس جمهور آمریکا. او فردی فراماسون بود) گفته بودند که واشنگتن شهر خداست و خدا در این شهر فرود خواهد آمد. جورج واشنگتن را هم پیامبر خدا کرده بودند. همانطور که احمدی نژاد را یکی از 313 نفر اصحاب امام زمان کردند.
مسئولین رده بالای کشور آمریکا در سازمان فراماسونری انتخاب می‌شوند. مجسمه‌ها و نمادهای فراماسونری در کاخ سفید و بسیاری از میادین واشنگتن ساخته شده و حتی روی دلار چاپ شده‌اند تا در ذهن افراد فراماسون جنبه مقدس پیدا کنند. بدین شکل به برنامه هایشان جنبه مقدس و الهی می‌دهند تا افراد عوامی که از فراماسونری به قدرت می‌رسند تصور کنند که افراد برگزیده خدا هستند و بدون چون و چرا برنامه‌های خدا را که توسط سازمان فراماسونری در اختیارشان قرار می‌گیرد اجرا کنند.
در ایران نیز برنامه مشابهی انجام می‌شود و افراد عوامی که به قدرت می‌رسند تصور می‌کنند که افراد برگزیده خدا هستند و بدون چون و چرا برنامه‌هایی که به اسم خدا و امام زمان دیکته می‌شود را اجرا می‌کنند.
شما می‌بینید که مطهری، شریعتی، طالقانی، مفتح و سایر افراد سیاسی که فهم و شعور داشتند را به شکل مرموزی کشتند چون می‌دانستند که نمی‌توانند سهمی به آن‌ها بپردازند و کشور را چپاول کنند.
پر واضح است که کشور ثروتمندی مانند ایران، اگر توسط ملاها و این افراد عوام که هیچ اطلاعی از علوم سیاست، اقتصاد، مدیریت و ... ندارند اداره می‌شد، در عرض یک روز حکومت را از دستشان می‌گرفتند. این ها از اقتصاد همین قدر می‌فهمند که بیشتر از 20 روز تعطیلات مذهبی در سال ایجاد کرده‌اند و متوجه نیستند که اینگونه خط دهی شده‌اند تا موجب عقب ماندگی اقتصادی کشور شود. این ها ظاهر حکومت هستند. در واقع حکومت توسط خانواده‌های یهودی اداره می‌شود.
گروه های جاهل و کج اندیشی مانند داعش یا طالبان اگر حمایت کننده نداشته باشند و راه و روش را به آن‌ها نشان ندهند، خود به خود از بین می روند. اما ملاحظه می کنید که این گروه‌ها به سرعت پیشرفت می‌کنند.
اگر در گوگل کلمات دلار و 11 سپتامبر را به زبان انگلیسی وارد کرده و دکمه جستجو را بزنید تصاویر دلارهای تا شده را نشان می‌دهد که روی اسکناس 5 دلاری نقاشی برج دوقلو، روی 20 دلاری نقاشی آتش گرفتن برج دوقلو و روی 50 دلاری نقاشی فرو ریختن برج دوقلو چاپ شده. یعنی قبل از چاپ شدن دلار، نقشه 11 سپتامبر را کشیده بودند چون می‌دانستند زمانی خواهد رسید که در آمریکا بیلیونرهای جدیدی ظهور خواهند کرد که موی دماغ این خانواده‌های یهودی خواهند شد. برنامه این بود که آن بیلیونرها توسط مسلمان‌ها کشته شوند.
لازم است متذکر شوم که هر نهضت، انقلاب، جنگ و رکودی که در جهان رخ می‌دهد توسط این خانواده‌های یهودی طراحی و تولید شده. مثلا برای شروع انقلاب اسلامی، ابتدا از طریق سازمان ملل متحد به شاه فشار آوردند که شکنجه را در زندان‌هایش متوقف کند. بعد کارتر (رئیس جمهور آمریکا) دست در دست فرح و شاه دست در دست همسر کارتر، رفتند و بر سر میزی نشستند که رویش لیوان مشروب بود. این را از تلویزیون ایران پخش کردند و جرقه انقلاب را زدند. بعد از آن هم هیچ کس خمینی را نمی‌شناخت. مردم در طول روز به تظاهرات می‌رفتند و شب به رادیو بی بی سی انگلستان گوش می‌دادند. شاه هم روی بی بی سی پارازیت پخش می‌کرد. خمینی را بی بی سی به مردم شناساند و مرتبا پیام‌های خمینی را به مردم می‌رساند و می‌گفت که فلان روز، مردم فلان شهر تظاهرات کنند. یعنی انقلاب اسلامی نتیجه عمل بی بی سی بود.
بعد از انقلاب هم فرماندهان ارتش و عده زیادی را اعدام کردند. برنامه این بود که فرماندهان ارتش اعدام شوند تا صدام جرات پیدا کرده و به ایران حمله کند. پیامبر پس از فتح مکه، مشرکین و دشمنانش را بخشید. صحیح این بود که خمینی هم بعد از پیروزی انقلاب، فرمان عفو عمومی می‌داد.
بعد از آن هم عراق به ایران حمله کرد. بعد از 6 ماه صدام متوجه شد که اشتباه بزرگی مرتکب شده و چندین کشور واسطه شدند تا غرامت ایران را بپردازند و جنگ خاتمه پیدا کند اما ایران راضی به صلح نشد یعنی از 8 سال، شش ماه عراق مقصر بود، هفت و نیم سال هم ایران راضی به صلح نمی‌شد. می‌گویند خمینی راضی به صلح نمی‌شد چون خاک کشورمان در دست عراق بود اما این گفته صحیح نیست چون هنگامی که او به صلح راضی شد نیز مقدار زیادی از خاک کشورمان در دست عراق بود. هنگامی که آمریکا به عراق حمله کرد صدام خاک ایران را پس داد.
مسئله اینجاست که هفت و نیم سال از هشت سال را ایران مهاجم بود و حالا مدعی هستیم که کسانی که در جنگ کشته شده‌اند شهید هستند. مردم از بیچارگی نمی‌دانند چه کنند، دولت هم حقوق مردم را به خانواده شاهد و جانبازان می‌دهد. بیست و هفت سال از پایان جنگ گذشته و هنوز هم سهمیه های رزمندگان، جانبازان و اسرا برقرار است و بیشتر هم می‌شود. عراق را هم دوست شماره یک ایران می‌داند. دوست شماره دو هم روسیه است که صدام را تجهیز می‌کرد.
مطلب دیگر این که این خانواده های یهودی حتی به خود یهودی‌ها هم رحم نمی‌کنند. این ها مسبب جنگ‌های اول و دوم جهانی بودند. کشتن یهودی‌ها در جنگ دوم جهانی هم جزئی از دستور کارشان بود که آن را "هولوکاست" نامیدند و بهانه‌ای است تا در کشورهایی مثل آمریکا مالیات پرداخت نکنند و هر قدر که می‌توانند زور بگویند.
این که خامنه ای می‌گوید: "اسرائیل محو خواهد شد" برنامه ای است که توسط این خانواده‌های یهودی طراحی شده. این‌ها اسرائیل را در نقطه حساس مسلمان‌ها ایجاد کرده‌اند تا برای مدت درازی جنگ و خونریزی ایجاد شود و در آخر هم یهودی‌های مقیم اسرائیل به این نتیجه خواهند رسید که نمی‌توانند تا ابد جنگ کنند و اسرائیل را ترک خواهند کرد.
بدین ترتیب هولوکاست دوم که عبارت از نابودی اسرائیل است رخ خواهد داد تا بهانه‌ای باشد در دست این خانواده‌های یهودی برای زورگویی و پرداخت نکردن مالیات.
این که خامنه ای مرتباً می‌گوید: "اسرائیل باید محو شود" بهانه‌ای ایجاد می‌کند تا در اسرائیل ترس و وحشت تولید کنند و درصد زیادی از بودجه اسرائیل را برای مقابله با تهدید ایران به گروه‌های نظامی اختصاص می‌دهند. سپس آن خانواده‌های یهودی بودجه فوق را از گروه‌های نظامی می‌دزدند و اسرائیل را هم چپاول می‌کنند.
این که خمینی گفت: "نظام سوسیالیستی شوروی فرو خواهد ریخت" و اینچنین هم شد بیانگر این است که آن خانواده‌های یهودی برنامه شان را از زبان خمینی می‌گفتند تا او را در نظر مردم جهان به اسطوره و فردی ملکوتی تبدیل کنند. علائم ظهور امام زمان را نیز بر طبق برنامه‌هایشان تدوین کرده‌اند تا در زمانی مناسب، فردی را به عنوان امام زمان معرفی کنند و به بهانه برقراری عدالت در دنیا، مردم را به جنگ بکشانند.
سرکردگان شوروی سابق و روسیه کنونی اعضاء فراماسونری بوده و هستند و سناریویی که با هماهنگی آمریکا بازی کرده‌اند و می‌کنند این است که هر جا جنگی رخ می‌دهد آمریکا به یکی از طرفین و شوروی به طرف مقابل کمک می‌کند تا هر چه ممکن است جنگ به درازا بکشد و کشور درگیر جنگ به مخروبه‌ای تبدیل شود مثل سوریه.
بلشویک‌های روسیه یهودی هستند. مارکز و انگلز که مکتب کمونیسم را ابداع کردند نیز یهودی بودند. چند تا از خانوداه‌های یهودی که دنیا را اداره می‌کنند ساکن روسیه هستند و حکومت شوروی سابق و روسیه کنونی توسط آن‌ها اداره می‌شد و می‌شود.
حال به اینجا می رسیم که چرا این خانواده‌های یهودی عاشق جنگ، خونریزی، رکود و تحریم هستند؟ این موضوع دو علت دارد. یکی اینکه جنگ سبب فقر و فقر سبب ایجاد ملتی جاهل و خرافه پرست می‌شود. چنین ملتی ملاها و مراجع تقلیدش را پرستش می‌کند و این خانواده‌های یهودی برنامه‌هایشان را از طریق ملاها و مراجع تقلید اجرا می‌کنند. دوم اینکه رشد اقتصادی کشورها سبب تولید بیلیونرهای جدیدی می‌شود که آن‌ها هم می‌خواهند با نفوذ در دولت‌ها، سیاست‌های خودشان را پیش ببرند. این خانواده‌های یهودی با ایجاد رکود سبب می‌شوند که بیلیونرها سقوط کنند و به گرد پای آن‌ها هم نرسند.
چرا هیچ جا سخنی از این خانواده‌های یهودی گفته نمی‌شود؟
علتش این است که این‌ها مالک رسانه‌ها، استودیوهای فیلم سازی بزرگ دنیا و اینترنت هستند و اطلاعات از فیلترشان عبور می‌کند و بعد منتشر می‌شود. همچنین مالک بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ دنیا مثل شرکت‌‌های بیمه گر، تولید مواد خام و داروها، بازارهای سهام، سیاستمدارها، دولت‌ها، سرویس‌های اطلاعاتی و جنایات سازمان یافته هستند.
بانک‌های بزرگ بین المللی متعلق به آن‌ها است. قسمتی از سرمایه‌هایی را که از دولت‌ها می‌دزدند به این بانک‌ها منتقل می‌کنند و سپس همان پول را به دولت‌ها وام می‌دهند و دولت‌ها رفته رفته در باتلاق بدهی فرو می‌روند. دولت آمریکا حدود 17 تریلیون دلار بدهی دارد.
در تمامی کشورهای دنیا بسیاری از افراد معروف عضو سازمان فراماسونری هستند و با حمایت این سازمان توانسته‌اند به شهرت برسند. یعنی پیشرفت زیاد و معروف شدن برای افراد عادی فوق العاده دشوار شده. این‌ها دنیا را پر از نمادهای فراماسونری (چشم چپ جهان بین، هرم، ستاره شش گوش داود، ستون ابلیسک، گونیا و پرگار، ستاره 5 گوشه معکوس، دست شاخدار و ...) می‌کنند تا رتبه شان در فراماسونری افزایش یابد. این نمادها در بسیاری از نقاط دنیا و حتی در تابلوهای مترو تهران، کتب درسی مدارس ایران، سریال قهوه تلخ، لوگوهای صدا و سیما، تبلیغات ایرانسل، نمای بیرونی ساختمان مجلس شورای اسلامی که به شکل هرم ساخته شده، تعداد 33 پنجره مجلس (رتبه 33 بالاترین درجه فراماسونری است)، مطابقت گونیا و پرگار در عکس هوایی ساختمان مجلس، علامت ضربدر پشت رئیس مجلس، نقش ستاره داود در فرودگاه مهرآباد، هرم‌های بازار هنر مشهد و ... یافت می‌شوند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار