بازتعریف تهدیدات نوین در پرتو تحرکات شبکه نفوذ و پیامدهای راهبردی جنگ ۱۲روزه اخیر

به گزارش   شهدای ایران،سعید شهرابی فراهانی/ تحلیل گر مسایل سیاسی.امنیتی.بین الملل نوشت:


مقدمه: بازگشت فتنه به شیوه‌ای دیگر
در روزها و هفته‌های اخیر، شاهد فعال‌سازی یک ساختار پیچیده‌ی نفوذی در ساحت رسانه، افکار عمومی و حتی عرصه تصمیم‌سازی بوده‌ایم؛ ساختاری که با بازنمایی جعلی از دوگانه‌سازی سیاست خارجی، درصدد است مذاکره و توافق را تنها راه نجات کشور و اجتناب از جنگ معرفی نماید. این در حالی است که پشت‌پرده این عملیات روانی، پروژه‌ای برای انشقاق داخلی، تضعیف وحدت ملی و انهدام ساختار تصمیم‌گیری مستقل کشور طراحی شده است.
مبنای تحلیلی بر آن است که تهدید فعلی علیهغ ایران نه صرفاً نظامی یا خارجی، بلکه درونی، خزنده و زیرساخت‌شکن است:
شبکه‌ای سازمان‌یافته با مؤلفه‌های نفوذ، تحریف ادراک عمومی و تزریق یأس در بدنه نخبگانی و اجتماعی کشور.

🔹 تحلیل واقعه: از شب ترور تا روایت آلترناتیوهای ساختگی
آنچه اکنون روشن‌تر از هر زمان دیگر است، اینکه شب نخستِ بحران، سناریوی حذف فیزیکی رهبری انقلاب اسلامی در رأس پروژه قرار داشت؛ سناریویی که هرچند به فضل الهی و هوشمندی حفاظتی، ناکام ماند، اما از اهداف این شبکه رمزگشایی دقیقی به‌جا گذاشت.
حمله به محل نشست سران قوا در ۲۶ خردادماه ۱۴۰۴ را نیز می‌توان در همین راستا تفسیر کرد؛ تلاشی برای وارد کردن ضربه به مرکز فرماندهی سیاسی کشور در آستانه یک شوک امنیتی عظیم. بلافاصله پس از آن، شاهد ظهور رسانه‌ای عناصر مشکوک با ادبیات عربی بودیم که با استفاده از واژگان تحقیرآمیز همچون «بیچگاری ما»، افکار عمومی را به سوی تسلیم در برابر غرب و اعتماد دوباره به چهره‌های خودخوانده و شناخته‌شده جریان برجام سوق دادند.

🔸اخلال در حافظه راهبردی ملت
این عملیات رسانه‌ای هدفی فراتر از اقناع افکار عمومی دارد؛ آنان می‌کوشند ملت را از یادآوری خیانت‌ها بازدارند. همان شبکه‌ای که در «موج توئیتری روحانی‌نگر»، طرف غربی را از وجود آلترناتیوی «همراه و سازش‌پذیر» مطمئن ساخت، امروز با همان شیوه و صورتک، به‌دنبال بازگشت از پنجره‌ای دیگر است. این بار اما در سایه ترسِ طراحی‌شده از جنگ و تحریم هوشمند.

🔹تهدید وجودی امروز ایران: شبکه نفوذ
بزرگ‌ترین خطر موجود علیه ثبات جمهوری اسلامی ایران، نه پهپادهای متخاصم است و نه بمب‌افکن‌های راهبردی؛ بلکه شبکه نفوذی‌ست که با جنگ شناختی، القای یأس و تحلیل‌سازی دروغین، مأموریت دارد وفاق ملی را به انشقاق بدل کند.
مطابق الگوهای پیشین، همچون حوادث خرداد ۱۳۸۸ (ندا آقاسلطان) و شهریور ۱۴۰۱ (مرگ مهسا امینی)، این شبکه بار دیگر می‌کوشد جامعه زنان، جوانان، و حساسیت‌های ارزشی و قومی را به‌عنوان نقاط فشار اجتماعی فعال کند. تجربه نشان داده که در صورت عدم هوشیاری، یک شوک احساسی-رسانه‌ای می‌تواند بنیان انسجام ملی را تهدید کند.

*دو خطای استراتژیک در ۲۳ خردادماه ۱۴۰۴
بررسی تحلیلی وقایع منجر به حمله سنگین دشمن در ۲۳ خردادماه نشان می‌دهد که دو خطای اطلاعاتی ـ برآمده از تلقین عناصر نفوذی ـ عامل اصلی غافل‌گیری و خسارات گسترده به تأسیسات هسته‌ای، دفاعی و منابع انسانی کشور بوده است:
۱. باور غلط به وجود شکاف میان ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در موضوع ایران
۲. اطمینان ساده‌انگارانه به عدم وقوع حمله در جریان مذاکرات، مبتنی بر تعهدات ادعایی ترامپ
این دو فرضیه، که توسط برخی لابی‌های نفوذی داخلی نیز تقویت شد، موجب شد تا سیستم دفاعی کشور در یک بازه زمانی بحرانی، با خطای محاسباتی مواجه شود.

🔹راهکار راهبردی: بازدارندگی انسانی، نه فقط فناورانه
بر اساس ارزیابی‌های میدانی و گزارش منابع مستقل، ایالات متحده علی‌رغم مشارکت در جنگ ۱۲روزه اخیر و حمایت تام از اسرائیل، هیچ هزینه‌ی واقعی یا تلفات انسانی معناداری پرداخت نکرد. این وضعیت، احتمالاً محاسبات ذهنی فرماندهان پنتاگون را در مسیر تهاجم جدید تقویت خواهد کرد.
لذا، مبنای بازدارندگی آینده، باید تغییر یابد:
نه صرفاً تهدید زیرساختی، بلکه هشدار صریح به ایالات متحده مبنی بر هدف‌گیری مراکز نظامی دارای تراکم جمعیتی در منطقه، با هدف تحمیل تلفات انسانی به ارتش آمریکا

جمع‌بندی
تهدید موجود علیه ایران، درون‌زا، شناختی و ساختاری‌ست؛ نه صرفاً خارجی یا نظامی.
شبکه نفوذ با رویکردی ترکیبی از رسانه، تحریف، نفوذ نخبگانی و عملیات روانی، مأمور به شکستن اراده مقاومت ملی است.
دو خطای اطلاعاتی در سطح راهبردی، نشان‌دهنده ضرورت بازمهندسی مدل تحلیل و مواجهه با تهدیدات شناختی است.
سیاست دفاعی کشور باید از بازدارندگی فناورمحور به بازدارندگی انسانی و تلفات‌محور در قبال آمریکا تغییر یابد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار