شهدای ایران shohadayeiran.com

روزنامه شرق که پیش از این تیتر مشهور «امضای کِری تضمین است؛اطمینان تهران از اجرای برجام» را در کارنامه خود ثبت کرده بود، درباره خطرات تکیه استراتژیک به چین و روسیه هشدار داده است.
شهدای ایران: روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**اگر «مسعود رجوی» شهردار می شد،تهران را آباد می کرد

«غلامعلی رجایی» فعال سیاسی اصلاح طلب که پیش از این مشاور رسانه ای «محمدعلی نجفی» شهردار سابق تهران و مشاور مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده است، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «ناشنیده های بهشتی» نوشت:«شهید بهشتی به راستی "عقل مجسم" بود. از ایشان نقل شده که ما در طرد برخی از عناصر اشتباه کردیم. درصورتی که باید به‌جای طرد و رد کردن از  برخی از آنها استفاده می‌کردیم. شهید بهشتی مشخصا به مسعود رجوی اشاره می‌کرد و می‌گفت این فرد داعیه ریاست‌جمهوری داشت و مجاهدین خلق را در کشور اداره می‌کرد؛ بنابراین ما باید به‌جای اینکه او را کنار بگذاریم، کاری به او می‌سپردیم تابه سمت جنگ مسلحانه نرود. از شهید بهشتی پرسیده بودند که چه‌کاری را می‌شد به رجوی سپرد که گفته ‌بود باید او را شهردار تهران قرار می‌دادند تا به‌جای درگیری مسلحانه به‌دنبال آبادی تهران می‌رفت».

رجایی در ادامه نوشت:«شهید بهشتی همواره از برخوردهای صفر و صدی دوری می‌جست. خصوصیت بارز دیگر ایشان واقع‌بینی بود. در دستگاه تحت امر شهید بهشتی کسی حضور داشت که از نیروهای قدیمی دربار بود و با اسدالله علم کار می‌کرد...شهید بهشتی معتقد بود ما باید آنها را جذب کنیم؛ چراکه هیچ‌کس افراد دزد و دله و ناپاک را به وزارت دربار راه نمی‌دهد و این افراد اسرار را نگه می‌داشتند و حالا هم همین رویه را ادامه می‌دهند».

فعالین طیف اصلاح طلب بارها با خاطره سازی به تحریف تاریخ و همچنین تحریف شخصیت و منش بنیانگذار جمهوری اسلامی و همچنین شهدای شاخص انقلاب پرداخته اند. اظهارات عجیبی از جمله «امام مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود»! و «امام مخالف حجاب اجباری بود»! و...موارد مشابه دیگر، مصادیقی از این رفتار غیرشرعی و غیراخلاقی است.

حالا مشاور رسانه ای محمد علی نجفی- شهردار سابق اصلاح طلب تهران که یکی از شعارهایش تبدیل کردن تهران به شهری امن و آرام برای زنان بود، ولی در نهایت همسر دوم خود را که 30 سال از خودش جوانتر بود را با سلاح غیرمجاز به قتل رساند- مدعی شده است که شهید بهشتی معتقد بود که اگر مسعود رجوی-سرکرده گروهک جنایتکار منافقین- شهردار تهران بود، می توانست تهران را آباد کند!

این خاطره سازی مجعول و ادعای مضحک در حالی است که بعد از تغییر موضع ایدئولوژریک سازمان مجاهدین خلق، مسعود رجوی رئیس سازمان جهت بیعت با شهبد بهشتی نزد ایشان آمد...شهید بهشتی به رجوی گفت که اختلافات ما با شما اختلاف عمیقی است که از اعتقادات ما سرچشمه می‌گیرد.

شهید بهشتی در ادامه خطاب به رجوی گفت:«شما هنوز اصول را نمی‌دانید و یک مبناهایی را به عتوات اسلام شناسی، اقتصاد اسلامی و به عنوان اقتصاد مارکسیستی با هم مخلوط کردید و این را مبنای ایدئولوژیک خود قرار دادید که ما این‌ها را قبول نداریم».

یکی از دلایل اساسی بر تصمیم جدی بر حذف فیزیکی شهید بهشتی و اجرای فاجعه هفتم تیر توسط سازمان منافقین، تسلط و چیرگی ایشان بر علوم اقتصادی، سیاسی، فلسفی و اسلام‌شناسی دقیق بود. ایدئولوگ‌های سازمان وقتی که از همراه ساختن شهید بهشتی با خویش ناکام ماندند، وی را خطری بالقوه تشخیص دادند و مبادرت به اجرای فاجعه هفتم تیر و به شهادت رساندن ایشان کردند.(برگرفته از کتاب تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات شهید بهشتی)

خطاب به آقای رجایی باید گفت؛همانقدر که نجفی تهران را به شهری امن و آرام برای زنان تبدیل کرد، رجوی هم می توانست تهران را به شهری آباد برای مردم تبدیل کند.

متاسفانه اصلاح طلبان به راحتی به بزک گروهک تروریستی منافقین می پردازند. گروهکی جنایتکار که 17 هزار ایرانی اعم از زن و کودک و پیر و جوان را مظلومانه به شهادت رسانده است.

براساس اسناد موجود، سازمان منافقین پروژه ای 6 ساله برای ترور آیت الله بهشتی داشت. در یکی از این اسناد آمده است:«تقی شهرام]یکی از چهره های شاخص سازمان منافقین که در سال 59 اعدام شد[ و دار و دسته اش قصد داشتند در سال 54 دکتر بهشتی را ترور کنند. (حتما برای این احتمال که مخالفت و عدم حمایت روحانیون را ناشی از ایشان می دانستند) این اعتراف را در سال 59 من در پرونده تقی شهرام دیدم و متاسفانه روی آن کار نشده بالاخره تروری که توسط مرکزیت سال 54 سازمان طراحی شده بود در 7 تیر 60 توسط مرکزیت سال 60 سازمان به اجرا درآمد».

**توصیه روزنامه بزک کننده برجام: به چین و روسیه تکیه نکنید

«دیاکو حسینی» از همکاران «حسام الدین آشنا» در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری در یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان «معضل تکیه استراتژیک به چین و روسیه» نوشت:«مهم است که ایران با مشاهده ظواهری از همسویی میان ایران با روسیه و چین، به نتایج اشتباه و مبالغه‌شده‌ای درباره شکل‌گیری مثلث استراتژیک ایران، روسیه و چین در برابر غرب نرسد و سایر انتخاب‌هایی را که می‌تواند برای ایجاد تعادل در روابط خارجی مهندسی کند، کنار نگذارد».

حسینی در ادامه نوشت:«تا هنگامی که سیاست خارجی ایران توازن ازدست‌رفته میان غرب از یک طرف و روسیه و چین را از طرف دیگر احیا نکند، احتمال بروز وضعیتی که در عمل به اهرم مذاکراتی روسیه و چین با قدرت‌های غربی تبدیل شده، افزایش می‌یابد. درست است که در کوتاه‌مدت انتخاب‌های کمی پیش‌روی جمهوری اسلامی است اما اگر در آینده، ایران خود را به وابستگی انحصاری به سرمایه‌های چینی، تکنولوژی روسیه و خیره‌شدن به اراده آنها برای استفاده از قدرت مخالفت در سازمان‌های بین‌المللی عادت دهد، به‌تدریج آزادی عمل، استقلال استراتژیک و جایگاهش را به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای در حال ظهور، از دست خواهد داد».

جالب اینجاست که هشدار درباره خطرات تکیه استراتژیک به چین و روسیه در روزنامه ای منتشر شده است که تیتر مشهور «امضای کِری تضمین است؛اطمینان تهران از اجرای برجام» را در کارنامه خود دارد.

دولتِ اصلاح طلبان در هفت سال اخیر در سیاست خارجی تمام توجه خود را معطوف به آمریکا و اروپا کرد و در نهایت تحریم های آیسا و کاتسا 2017(مادر تحریم ها)- در دولت های اوباما و ترامپ- و قطعنامه شورای حکام آژانس و پرواز قیمت دلار و اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی و توهین به عزت پاسپورت ایرانی و در نهایت کوچک شدن سفره مردم را به ارمغان آورد.

در دنیای سیاست هیچ کشوری صددرصد قابل اعتماد نیست، اما برخی کشورها صددرصد غیرقابل اعتمادند.

رویکرد صحیح در سیاست خارجه مبنی بر سه اصل «عزت،حکمت و مصلحت» است. در این رویکرد، رابطه «ارباب-رعیتی» هیچ جایگاهی ندارد. یک سوال؛ آیا رابطه دولت روحانی با آمریکا و تروئیکای اروپایی در هفت سال اخیر بر پایه اقتدار و عزت بود یا بر پایه رویکرد ارباب-رعیتی؟!

اکنون رابطه ایران با چین و روسیه براساس احترام متقابل و اقتدار است. خوب است که همکاران آقای آشنا در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری عملکرد اروپا را با چین و روسیه در ماجرای قطعنامه اخیر ضدایرانی در شورای حکام آژانس مقایسه کنند.

**ربیعی:وضع فعلی اقتصادی،میراث گذشته است

«علی ربیعی» وزیر سابق کار که با کارنامه بسیار ضعیف کنار رفت و سپس به عنوان سخنگوی دولت انتخاب شد، در یادداشتی در روزنامه ایران خطاب به نمایندگان مجلس یازدهم نوشت:« روز جمعه نامه‌ای از سوی دوازده نفر از رؤسای محترم کمیسیون‌های تخصصی مجلس خطاب به رئیس جمهوری منتشر شد. من فارغ از لحن غیرسازنده نامه در حالی که دولت بارها آمادگی خود را برای همکاری جهت انجام وظایف هر قوه اعلام کرده و بنا را بر این امر نهاده است، به‌کار بردن چنین ادبیات چالش برانگیزی را برای جامعه امیدبخش نمی‌دانم اما به هرحال معتقدم این نامه فصل جدیدی را برای جامعه امروز ایران خواهد گشود. مردم می‌توانند به‌طور واضح و روشن دیدگاه آنانی که بر کرسی‌های مختلف می‌نشینند از جمله قانونگذاری را پیرامون مهم‌ترین مسائل کشور ببینند...تا زمانی که قرار بر این باشد که مسئولیت وضع موجود را همگان نپذیرند و اثر مسیر و میراث تاریخی شیوه اداره کشور بر شانه‌های اقتصاد و جامعه ایران تحلیل نشود، گشایشی حاصل نمی‌شود».

ربیعی در ادامه نوشت:« آنچه که شما امروز نمی‌پسندید محصول کردار همه قوا، نهادها و شوراهایی است که سهمی در حکومت داشته و دارند، هیچ کس از نپذیرفتن بار این مسئولیت طرفی نمی‌بندد و گرهی نمی‌گشاید ...اکثریتی از اقتصاددانان معتقدند تورم فعلی نتیجه طبیعی سه روند تاریخی یعنی بیش از پنجاه سال تورم دورقمی، افزایش میانگین ۲۵ درصدی نقدینگی سالانه در چهل سال گذشته و پولی شدن کسری بودجه دولت‌ها است – اتفاقاً در این زمینه در هفت سال مورد نقد شما روندهای قابل قبولی بخصوص پیش از تحریم‌های ظالمانه ترامپ شکل گرفته است».

یکی از نقاط ضعف جدی دولت روحانی این است که به هیچ عنوان «نقدپذیر» نیست. دولتمردان پیش از این بارها منتقدان را با تعابیری همچون «بی سواد»، «بزدل»، «عقب مانده»، «مستضعف فکری»، «متوهم» و...مورد حمله قرار داده اند.

عملکرد غیرقابل دفاع دولت روحانی در حوزه مسکن، خودرو، اشتغال، تولید، مبارزه با قاچاق، دیپلماسی منطقه ای، مدیریت نقدینگی و...خسارات متعددی به کشور وارد کرد.

تصمیم غیرکارشناسی و غلط دولت در ماجرای دلار 4200 تومانی، حدود 18 میلیارد دلار خسارت در پی داشت. حذف کارت سوخت نیز حدود 150 هزارمیلیارد تومان به کشور خسارت زد. در ماجرای برجام، حدود 10 هزار کیلو اورانیوم غنی شده توسط دولت از کشور خارج شد. کارشناسان ارزش این میزان اورانیوم غنی‌شده در بازار جهانی را بیش از 18 میلیارد دلار برآورد کرده اند.

دولت روحانی ساخت مسکن برای اقشار ضعیف و متوسط جامعه را متوقف کرد. در دولت آقای روحانی قیمت دلار حدود 6 برابر افزایش یافت و به همین میزان ارزش پول ملی کشورمان کاهش یافت.

حالا در شرایطی که هفت سال از عمر دولت روحانی سپری شده، دولتمردان بجای عذرخواهی و تلاش برای جبران خسارت، ژست شاکی به خود گرفته و تقصیرها را به گردن دیگران می اندازند.

روحانی در سال 92 گفته بود:« والله‌العلی العظیم (قسم جلاله) اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است، راه‌حل نداشت کاندیدا نمی‌شدم. بدانید برادران و خواهران عزیز، همه آنهایی که کلید را تکان دادید، واقعاً برای این قفل‌ها کلید وجود دارد».

برخی حامیان عملکرد دولت مدعی هستند که روحانی در سال 92 نمی دانست که چه چیزی تحویل گرفته است. اگر بر فرض محال این ادعا درست باشد، سوال اینجاست که چرا روحانی مجددا در سال 96 برای ریاست جمهوری کاندیدا شد و دوباره همان وعده های سال 92 و از جمله وعده گشایش 100 روزه را مطرح کرد؟!
خبرهای مرتبط
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار