شهدای ایران shohadayeiran.com

عاشورا، معلّم اخلاق است و درس‌های اخلاقی آموزنده‌ای نظیر صبر، ایثار، فداکاری و شهادت‌طلبی را به ما می‌آموزد.
به گزارش شهدای ایران، در آستانۀ ایام تاسوعا و عاشورای حسینی(ع)، پرسش‌هایی با موضوع گریه بر مصائب اهل بیت(ع)، فضیلت عزاداری و آسیب شناسی عزاداری، همراه با پاسخ آیت‌الله مظاهری به آن پرسش‌ها،  منتشر می‌گردد.

این پرسش‌ها و پاسخ‌ها، گزیده‌ای از دفتر سوّم کتاب «اندیشه‌های ناب» است که با موضوع «فضائل و قیام امام حسین «سلام‌الله‌علیه»، چاپ شده است.    

کتاب مزبور که در قالب پرسش و پاسخ تنظیم شده است، از شانزده فصل اصلی تشکیل شده و حاوی پاسخ‌های حضرت آیت‌الله العظمی مظاهری به دویست پرسش متفاوت پیرامون جنبه‌های مختلف شخصیت و فضائل امام حسین(ع) و نیز قیام سرنوشت‌ساز ایشان، وقایع عاشورا و مسائل پیرامون آن از جمله عزاداری، می‌باشد.

برخورداری از بیانی روان و نیز رعایت اختصار در پاسخ‌ها، همچنین ارائۀ مستندات روایی و تاریخی مفصّل پاسخ‌ها در پاورقی و تنوّع در سؤالات و موضوعات مرتبط، از ویژگی‌های اثر حاضر است.

گریه بر امام حسین(ع)

چرا امام زمان(عج) هر صبح و عصر، بنا بر زیارت ناحیه مقدّسه، بر امام حسین(ع) گریه می‌كنند؟ اینكه در آن زیارت می‌فرمایند: «بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما» یعنی چه؟

زیرا این مصیبت و پیام‌های این حادثۀ‌ مصیبت‌بار، هیچ‌گاه نباید فراموش گردد و خون گریستن[۱]  هم كنایه از شدّت حزن و عزا است.

‌ هدف از گریه كردن بر اهل‌بیت(ع) و تباكی (خود را به گریه واداشتن) و معنی گریۀ ما بر امام حسین(ع) چیست؟

گریه و تباكی از بارزترین مصادیق عزاداری است و هدف از گریه‌كردن بر مصائب حضرات اهل‌بیت عصمت‌ و طهارت(ع) به‌خصوص امام حسین(ع)، همان هدف از عزاداری است و آن زنده نگاه‌داشتن تشیع و احیاء روحیۀ ایثار، گذشت، فداكاری و شهادت‌طلبی برای دین خداست؛ از این جهت هم، افضل اعمال و قُربات است. علاوه بر این، معنا ندارد که انسان عاطفی، مصائب حسینی را بشنود و ناراحت نشود و دل او نسوزد و گریه نکند و لااقل تباکی نداشته باشد.

 اینکه در روایات گفته شده شرکت در جلسۀ عزای امام حسین(ع) و گریه و عزاداری، گناهان انسان را محو می‌کند یا اینکه می‌فرمایند: اگر کسی حتّی به اندازۀ بال مگسی بر مصائب اهل‌بیت(ع) گریه کند، بهشت بر او واجب می‌شود، [۲]  چگونه توجیه و تحلیل می‌شود؟ به‌عبارت روشن‌تر، چگونه فردی می‌تواند عمری گناه کند و با شرکت در یک جلسۀ عزاداری یا با قطره‌ای اشک، بهشتی شود؟  

این‌گونه روایات به‌اندازۀ تواتر است و مورد تشکیک نیست و معنای همۀ آنها این است که هر کس در این مجالس، رابطۀ عاطفی و رابطۀ عملی با ولایت پیدا کرد و نظیر حضرت حرّ بن یزید ریاحی، حسینی شد و پشیمان از گناهان خودگردید، بهشت بر او واجب می‌شود؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید جهنّم او مبدّل به بهشت می‌شود: «یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ»؛ [۳]

پروندۀ تاریک او نابود می‌شود و پروندۀ درخشانی که صفحۀ اوّل آن توبه و ثواب آن است و از هر ثوابی بالاتر است، باز می‌شود.

بلی، اگر در این‌گونه مجالس، فقط رابطۀ عاطفی باشد، ثواب آن از هر حج و عمره‌ای بالاتر است و این‌گونه ثواب‌ها، تفضّلی است نه استحقاقی و برای ترغیب مردم برای رابطۀ عاطفی با امام حسین(ع) است، که علّت مبقیّه برای تشیّع است و به‌قول استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی(ره) دانه می‌ریزند تا کبوتر بگیرند.

چه كنیم در جلسات عزاداری اشكمان جاری شود و دلمان بسوزد؟

در روایات وارد شده است كه خشكی چشم در اثر قساوت دل است و قساوت دل در اثر گناه و معصیت است؛ [۴]  بنابراین هر چه گناهمان كمتر شود، دل‌هایمان صاف‌تر خواهد شد و هرچه دل‌هایمان صاف‌تر شود، اشك‌هایمان جاری‌تر خواهد بود.

رابطۀ گریه بر امام حسین(ع) و سیر و سلوك الی الله چیست؟

گریه، عزاداری، توسّل و زیارت، آثار فراوانی دارد كه از اهم آن امداد به انسان برای رسیدن به‌مقام لقاء و فناء است و در حقیقت، بهترین امداد برای شخص سالك در طی نمودن منازل هفت‌گانۀ سیر و سلوك، همین است.

عزاداری و سیاه‌پوشی

حكمت عزاداری برای ائمّۀ هدی(ع)، خصوصاً امام حسین(ع) چیست؟

اقامۀ عزا برای ائمّۀ هدی(ع) و مخصوصاً حضرت سیدالشّهداء(ع)، استمرار حركت بزرگی است كه شهادت آن بزرگواران و نیز جریان غم‌انگیز اسارت آل‌الله(ع) هم، در همان روند بوده و آن حركت عبارت است از عدالت‌خواهی و قیام برای اقامۀ قسط و اجرای دستورات الهی و فریاد علیه ظلم و تعدّی به حدود الهی؛ بدین جهت عزاداری که ادامۀ شهادت و اسارت است، شعار تشیع و یكی از نمادهای بزرگ شیعه‌گری است كه همراه با شعور و عبرت و درس‌آموزی است.

هدف از تشكیل هیئت، دسته‌های عزاداری، سیاه‌پوش كردن شهر و برقراری جلسات نوحه‌سرائی و مدّاحی چیست؟

كلّیۀ این موارد، مصادیق ضروری عزاداری است و از این جهت از افضل اعمال و حتّی واجب كفایی است و چنان‌كه گفته شد، شعار تشیع و رمز حیات و استمرار شیعه است. حضرت امام حسین(ع) موجی را در كربلا ایجاد كردند و عیال امام حسین(ع) آن موج را سرتاسری كردند و تأكید بر عزاداری، برای ابقای آن موج است؛ بنابراین برای بقای تشیع، عزاداری، نوحه‌سرائی و مدّاحی، بهترین چیزها است.

آیا اصل عزاداری و سوگواری برای ائمّۀ هدی(ع) و امام حسین(ع) مورد تأیید شرع مقدّس می‌باشد یا خیر؟ آیا اهل‌بیت(ع) خود به عزاداری اهتمام داشته‌اند یا عزاداری در قرون بعد، وارد تشیّع شده است؟

عزاداری برای حضرت سیدالشّهداء(ع) از افضل اعمال و قُربات الهی است، بلكه واجب كفایی است و مورد تأكید نبی‌‌اكرم(ص) و حضرات ائمّۀ هدی(ع) بوده است و اساساً اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع)، عزاداری را به شیعیان آموخته‌اند. خود آن بزرگواران بر برپایی جلسات عزا برای شهدای کربلا و گریه و ندبه برای آنان، اهتمام و تأکید داشته‌اند. [۵]

چه فوائد و اثراتی بر عزاداری امام حسین(ع) و زیارت ایشان مترتّب است؟

عزاداری‌ها، رمز بقاء تشیع است. اگر در طول تاریخ عزاداری‌ها نبود، الان تشیّع نبود. علاوه بر اثر مهمّ احیای تشیع، فواید دیگری نیز در روایات برای گریه و عزاداری بیان شده است از جمله: آمرزش گناهان، ثواب فراوان، عاقبت به‌خیری، استجابت دعا، ایمنی از عذاب و سختی‌های قیامت و... [۶]

عزاداری و سوگواری در فرهنگ اسلامی تا چه اندازه و به چه كیفیتی مجاز شمرده شده است؟

باید عرفاً مصداق عزاداری باشد و علاوه بر شرع‌پسند‌بودن، عرف‌پسند هم باشد و لذاست كه می‌گوییم: «عزاداری به شكل متعارف»، چنان‌كه حضرت امام خمینی(ره) هم تأكید می‌فرمودند: «عزاداری به شیوۀ سنتی».[۷]

با توجّه به اینکه پوشیدن لباس مشکی مکروه است، سیاه‌پوشی برای عزای اهل‌بیت(ع) به‌خصوص امام حسین(ع) چه حکمی دارد و از چه زمانی مرسوم شده است؟

سیاه‌پوشی در عزای اهل‌بیت(ع) مكروه نیست، بلكه مصداق بارز عزاداری است و از افضل اعمال می‌باشد و از صدر اسلام تا کنون مرسوم بوده است. ائمّۀ طاهرین(ع) نیز با قول و فعل خود، سیا‌ه‌پوشی در عزاداری را تأیید فرموده و خود به آن عمل می‌کرده‌اند. [۸]

آیا شهادت امام حسین(ع) و یاران ایشان كه ملاقات خداوند و عروج به سعادت ابدی است، باعث حزن و اندوه ماست یا عامل شادی ما می‌باشد؟

از دیدگاه عقلی، عروج به سعادت ابدی برای آن حضرات و لقاء حق‌تعالی كه منتهای مسئلت آنان بوده، موجب شادی و سرور عقل است و لیكن از حیث عواطف و احساسات بشری، موجب حزن و گریه و عزاست و توجّه به هر دو جهتِ عقل و عاطفه، برای همگان به‌خصوص نسل جوان، ضروری است؛ زیرا در پرتو همین عواطف و شعارهاست كه عقل و شعور انسان به تكامل می‌رسد و عبرت‌ها و درس‌های عاشورا در درون آدمی، رسوخ می‌كند.

در مراسم‌ها، آیا نماز جماعت اوّل‌وقت مهم‌تر است یا ادامۀ عزاداری امام حسین(ع)؟

اقامۀ نماز اوّل وقت، به‌خصوص نماز جماعت، از هر عملی، حتّی عزاداری، مهم‌تر و افضل است و نباید از آن تخلّف شود؛ چنان‌که خود امام حسین(ع) نیز در روز عاشورا و در بحبوحۀ جنگ، نماز را به جماعت اقامه کردند[۹]  و در زیارت ایشان نیز می‌خوانیم: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاة».[۱۰]

چند سالی است بسیاری از هیئت‌های مذهبی ظهر تاسوعا و عاشورا، به اقامۀ نمازظهر می‌پردازند و به سیرۀ حضرت سیدالشّهداء(ع) اقتدا می‌كنند. از آنجایی كه هنوز برخی هیئت‌ها به این مهم بی‌توجّه هستند، توصیۀ حضرتعالی در این رابطه چیست؟

باید به این امر مهم حیاتی كه بحمدالله در میان عزاداران حضرت سیدالشّهداء(ع) رونق خوبی گرفته، اهمیت بدهند و این مهم را حتماً رعایت نمایند.

آیا مصادیق گوناگون عزاداری، مانند زنجیرزنی و سینه‌زنی در شهرها و كشورهای مختلف، مورد تأیید شرع مقدّس می‌باشد؟

هرچه مصداق عزاداری به شكل متعارف باشد، مورد تأیید شرع مقدّس است و از افضل اعمال است.

با توجّه به اینکه امروزه برخی از مجالس عزاداری، تنها به مدّاحی و سینه‌زنی اختصاص پیدا کرده و کمتر معارف ناب شیعه و درس‌های عاشورا در آن جلسات بیان می‌گردد، نظر حضرتعالی دربارۀ محتوای لازم برای جلسات عزاداری، چیست؟

زنده ‌نگه‌داشتن جلسات عزاداری و شرکت با سوز و گداز در آن جلسات، موجب استمرار نهضت امام حسین(ع) است و تشیّع را زنده نگه می‌دارد؛ امّا باید دانست که نهضت امام حسین(ع) درس‌های اخلاقی فراوانی نیز دارد و در حالی‌که باید عزاداری کنیم و آثار و برکات این رویداد عظیم را زنده نگه‌داریم، به آن درس‌ها هم باید توجّه و عمل نماییم.

عاشورا، معلّم اخلاق است و درس‌های اخلاقی آموزنده‌ای نظیر صبر، ایثار، فداکاری و شهادت‌طلبی را به ما می‌آموزد؛ لذا شرکت‌کنندگان در جلسات عزاداری باید از مصائبی که راجع به شهدای گرانقدر کربلا و اسارت آل الله بیان می‌شود، سرمشق‌های اخلاقی بگیرند و در زندگی به آنها عمل کنند تا رستگار شوند.

بانیان و مجریان این جلسات نیز باید در نظر داشته باشند که عزاداری همراه با معرفت و شناخت، باعث ارتقای معنویّت و اخلاق و تکامل مخاطبان، به‌خصوص نسل جوانان می‌شود و استفاده از سخنرانی خوب برای بیان معارف اسلامی در زمینۀ اعتقادات، احکام و اخلاق لازم است.

چرا برای زنده نگه‌داشتن عاشورا و راه امام حسین(ع) به جلسات سخنرانی، همایش و گفتگو، اكتفاء نمی‌شود و روضه، گریه، سیاه پوشی و عزاداری برگزار می‌شود؟

عزاداری به شورِ ویژه و مخصوصِ خود نیاز دارد؛ البته شور همراه با شعور و در چهارچوب شرع. شور و شعور و شرع در عزای حسینی به هم آمیخته است و به همین دلیل هم از افضل اعمال و قُربات الهی است. وقتی شاعری در حضور امام صادق(ع) مرثیه‌خوانی كرد، حضرتش به وی فرمود: «همان‌طوری كه در مجالس خود با حالت شور و عزا می‌خوانید، بخوان.»[۱۱]

در عزاداری‌ها، باید آخر سخنرانی، ذکر مصیبت باشد و آن نظیر نمک در غذاست و مراعات این امر شعار شیعه است و نباید به فراموشی سپرده شود و نباید تضعیف گردد.

مجالس عزاداری امام حسین(ع) چگونه می‌تواند باعث تهذیب نفس و ارتقای کمالات اخلاقی در انسان شود؟ به‌عبارت دیگر چگونه می‌توانیم ضمن شرکت در عزاداری و گریه کردن و سینه‌زدن، از نظر اخلاقی هم پیشرفت کنیم؟

راهکار آن، تفکّر و تأمل در روش زندگانی اهل‌بیت(ع) و سرمشق قراردادن سیرۀ آن بزرگواران در زندگی است. مثلاً عزاداران، ضمن شرکت در مجالس عزاداری، باید توجّه کنند که امام حسین(ع) در روز عاشورا، در آن بحبوحۀ جنگ، نماز جماعت خواندند، پس شیعۀ ایشان هم باید به نماز اهمیّت بدهد. در عزاداری‌ها می‌فهمیم که امام حسین(ع) به‌خاطر دین، همۀ هستی خود، حتّی بچۀ شیرخوار را در راه خدا فدا کردند، پس ما نیز باید دربارۀ دین، از هیچ کوششی دریغ نکنیم و لااقل در حفظ دین خود و اطرافیان کوشا باشیم. ایثار شهدای کربلا را ببینیم و در رابطه با دیگران، ایثار و گذشت و فداکاری داشته باشیم.

بنابراین، حتّی در یک شبانه‌روز یا یک جلسۀ عزا، انسان می‌تواند جدّاً خود را اصلاح کند و با برقراری رابطۀ عاطفی با امام حسین(ع)، از نظر اخلاق و سیروسلوک پیشرفت نماید و خود را مهذّب سازد.

آسیب‌شناسی عزاداری

خرافات موجود در عزاداری‌های مذهبی، در حال حاضر کدام است؟

تشریفات، گریه‌های افراطی، مداحی‌های دروغ، نی‌زدن، به كاربردن آلات موسیقی و مانند این‌ها، خرافت است.

برخی از ذاكرین در مدایح اهل‌بیت(ع) تعبیراتی مانند «مست مستم من، هرچه بادا باد، علی پَرَستم من، همچو زهرا مادرت از همه خوشگل‌تری، حسین اللّهی‌ام، سگ حسینم و...» را به‌كار می‌برند كه به‌نظر می‌رسد با شأن اهل‌بیت(ع) ‌و حتّی عقاید شیعه، منافات دارد. به‌كاربردن این الفاظ چه صورت دارد و حکم شرکت در این مجالس چیست؟

این‌گونه كلمات نه‌تنها جایز نیست، بلكه اشبه به كلمات شیطانی است، در حالی‌كه در مراسم توسّل و عزاداری كه از افضل قربات است، باید با كلمات رحمانی سخن گفت. از برخی از این تعابیر، برداشت شرك‌آلود می‌شود و گفتن كلمات نامناسب كه مربوط به افراد خاص است، در حقّ ائمّۀ طاهرین(ع)، حرام است و مورد غضب حضرت ولی‌عصر(عج) است.

عزاداری، باید متعارف و به شکل سنّتی باشد و سوژه و بهانه دست بدخواهان تشیّع ندهد. شرکت در این‌گونه جلسات نیز خوب نیست و اگر تأیید کار آنها شمرده شود، جایز نیست.

خواندن شعر و موسیقی با سبک غربی یا با ترانه،  با مضمون‌های اخلاقی یا با مضمون‌ شهادت و عاشورا و انقلاب و نظایر آن، چه حکمی دارد؟ آیا می‌توان به آنها گوش داد؟

خواندن و گوش‌دادن حرام است.

در برخی مجالس عزاداری، مداحان با الفاظ نامناسب به ائمّه(ع) ‌خطاب می‌كنند‌ یا عزاداران، به‌عنوان عزاداری، به صورت خود چنگ انداخته یا زنجیر خاردار می‌زنند و بر بدن و لباس آنان خون جاری شده و لباس و بدن و منزل دیگران را نجس می‌كنند، از آنجایی كه این‌گونه روش‌ها در حال ترویج بوده و مجالس را از وزانت و معنویت تهی ساخته، چه بسا موجب وهن مقدّسات می‌شود، تكلیف ما را در این رابطه روشن فرمایید؟

این‌گونه حرف‌ها و روش‌ها نباید باشد و به‌طور كلّی باید متروك شود و شأن عزاداری‌ها كه از بهترین عبادات است، محفوظ بماند.

قمه زنى براى ابا عبدالله الحسین(ع) یا سایر ائمّه(ع) چه حكمى دارد؟

حرام است؛ علاوه بر این، در این زمان وهن برای تشّیع است و همچنین هرچه نظیر قمه‌زنی است، مانند زنجیر تیغ‌دار. ضمن آنکه مراعات قوانین هر مملکتی، مخصوصاً قوانین جمهوری اسلامی، واجب است.

آیا قمه زدن به‌طور مخفی حلال است یا اینكه فتوای شریف حضرتعالی عمومیت دارد؟

جایز نیست.

برهنه شدن مردان در هنگام عزاداری چه حكمی دارد؟ اگر زنان نامحرم حضور داشته باشند، چه حكمی دارد؟

اگر در حضور نامحرم باشد و یا به‌طور كلّی احتمال مفسده وجود داشته باشد، جایز نیست و چنان‌كه گفته شد عزاداری‌ها باید به صورت متعارف برگزار شود.

آیا آنچه متداول شده كه به‌عنوان عزاداری برای امام حسین(ع) گوشت بدن خود را سوراخ كرده، قفل و سنگ به آن آویزان می‌كنند، جایز است؟

جایز نیست و این‌گونه امور باید متروك شود.

بالا و پایین پریدن در هنگام عزاداری و سینه زنی كه به هروله معروف شده است، چه حكمی دارد؟

عزاداری‌ها باید به شكل متعارف باشد و انجام اعمال و حركات غیرمتعارف، موجب وهن و نیز سبب بدآموزی است.

بسیار دیده شده، مردم برای گرفتن یك ظرف غذا، در محلّ عزاداری امام حسین(ع) صف‌های طولانی می‌بندند، آیا غذا، چایی و سایر خوردنی‌ها كه در جلسات عزاداری توزیع می‌شود، خاصیت ویژه‌ای دارد و آیا این كار صحیح است؟

بنابر آنچه ذكر شده، به دلیل آنكه مربوط به حضرت سیدالشّهداء(ع) است، خاصیت ویژه دارد، لكن این كار خوب نیست، زیرا موجب بدآموزی است و نباید عزاداران و شیعیان کاری کنند که انگشت‌نما شوند و بهانه به‌دست بدخواهان بدهند و اگر موجب ضربه خوردن به شخصیّت آنها باشد، جایز نیست.

از ساختمان حسینیه صدای قرائت قرآن و مجالس عزاداری پخش می‌شود، به‌طوری كه صدای بلند آن بیرون از حسینیه هم شنیده می‌شود و این امر موجب سلب آسایش همسایگان شده است و مسئولین و سخنرانان حسینیه اصرار به ادامۀ آن دارند، این عمل چه حكمی دارد؟ باید صدای عزاداری و قرائت قرآن موجب مزاحمت نباشد؛ مخصوصاً در ساعات دیر وقت.

 

 

 

 

 

پانوشت؛
[۱] . المزار الکبیر، ص ۵۰۱: «فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِینَّ عَلَیكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ـ صبح شام بر تو ندبه و گریه می‌کنم (و اگر اشک چشمم تمام شود) به‌جای اشک، بر تو خون خواهم گریست.»

[۲] .  كامل الزّیارات، ص ۱۰۰ تا ۱۰۴.

[۳] . فرقان،  ۷۰: «خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‌كند.»

[۴] . علل الشّرائع، ج ۱، ص ۸۱: امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِكَثْرَةِ الذُّنُوب‌ ـ اشك چشم‌ها خشك نمی‌گردد، مگر به‌واسطۀ قساوت قلب و كسى قسىّ القلب نمی‌شود مگر از زیادى گناهان.»

[۵] . در روایات بسیاری، حضرات معصومین(ع) بر عزاداری و گریه برای امام حسین(ع) تأکید فرموده و خود به آن اقدام می‌کردند. از آن جمله:

حضرت زهرا(س) : امام صادق(ع) به ابابصیر فرمودند: «یا أَبَا بَصِیرٍ إِنَّ فَاطِمَةَ(س) لَتَبْكِیهِ وَ تَشْهَقُ فَتَزْفِرُ جَهَنَّمُ زَفْرَةً ... فَلَا تَسْكُنُ حَتَّى یسْكُنَ صَوْتُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء ـ اى ابو بصیر! فاطمه(س) بر آن حضرت گریست و زجّه زده و به دنبال آن جهنّم فریادى كشید و... در عین حال دوزخ ساكت و آرام نمى‌شود مگر صداى فاطمه(س) آرام گردد.» [کامل الزّیارات، ص ۸۲]

امام سجّاد(ع) : امام صادق(ع) در وصف حضرت امام سجّاد(ع) به زراره فرمودند: «وَ كَانَ جَدِّی إِذَا ذَكَرَهُ بَكَى حَتَّی تَمْلَأَ عَینَاهُ لِحْیتَهُ وَ حَتَّى یبْكِی لِبُكَائِهِ رَحْمَةً لَهُ مَنْ رَآهُ ـ جدّم هرگاه امام حسین(ع) را به‌یاد می‌آورد، آن‌قدر اشک می‌ریخت که محاسن شریفش پر از اشک می‌شد و حاضران از گریۀ او به گریه می‌افتادند.» [کامل الزّیارات، ص ۸۱]   همچنین ر. ک: مثیر الاحزان، ص ۱۱۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۱، ص ۳۸۶.

 امام باقر(ع) : در یکی از مجالس عزا، وقتی کمیت شاعر، شعر خود را برای امام باقر(ع) خواند، حضرت گریستند و فرمودند: «یا كُمَیت، لَو كانَ عِندَنا مالٌ لأعطَیناكَ، وَ لكِن لَكَ مَا قَالَ رَسولُ اللَّهِ(ص) لِحَسّانِ بنِ ثابِت: لا زِلتَ مُؤَیداً بِروحِ القُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنّا أهلَ البَیتِ ـ ای کمیت! اگر سرمایه‌ای داشتیم در پاداش این شعرت به تو می‌بخشیدیم؛ امّا پاداش تو همان دعایی است که پیامبر(ص) دربارۀ حسّان بن ثابت فرمودند که همواره به روح‌القدس تأیید شده‌ای تا وقتی که از ما اهل‌بیت دفاع می‌کنی.» [مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۲۹] همچنین آن حضرت برای عزاداری روز عاشورا خطاب به علقمه فرمودند: «یا عَلْقَمَةُ وَ انْدُبُوا الْحُسَینَ(ع) وَ ابْكُوهُ‌ وَ لْیأْمُرْ أَحَدُكُمْ مَنْ فِی دَارِهِ بِالْبُكَاءِ عَلَیهِ وَ لْیقِمْ عَلَیهِ فِی دَارِهِ الْمُصِیبَةَ بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ وَ تَلَاقَوْا یوْمَئِذٍ بِالْبُكَاءِ بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ فِی الْبُیوتِ وَ حَیثُ تَلَاقَیتُمْ وَ لْیعَزِّ بَعْضُكُمْ بَعْضاً بِمُصَابِ الْحُسَینِ(ع) ـ‌ ای علقمه! براى امام حسین(ع)   ندبه و گریه کنید و هر کدام از شما، به كسانى‌كه در خانۀ او هستند، امر نماید كه براى آن حضرت بگریند و با اظهار جزع و فزع بر آن جناب در خانه‌اش اقامۀ مصیبت نماید و مواظب باشند هرگاه اهل خانه یك‌دیگر را ملاقات كردند، با گریه باشند و لازم است برخى از آنها بعضى دیگر را نسبت به مصیبت حضرت ابا عبد اللَّه الحسین(ع) تسلیت دهند.» [مستدرك الوسائل، ج ‌۱۰، ص ۳۱۶]

امام صادق(ع) : امام صادق(ع) در جلسۀ عزاداری که برای امام حسین(ع) برپا کرده بودند، به یکی از اصحاب خود به نام اباهارون فرمودند: دربارۀ امام حسین(ع) برایم شعری بخوان. اباهارون براى آن حضرت شعری خواند. حضرت فرمودند: نه، آن طور كه در جمع خودتان مى‌خوانى و به همان نحو كه در كنار قبر آن حضرت (حضرت امام حسین(ع)) مرثیه مى‌خوانى، بخوان. ابو هارون مى‌گوید: پس شعر ذیل را [که از سید حمیری است] براى آن حضرت خواندم:

«امْرُرْ عَلَی جَدَثِ الْحُسَینِ                          فَقُلْ لِأَعْظُمِهِ الزَّكِیةِ»

(بر سر قبر امام حسین(ع) مرور كن و به استخوان‌هاى پاك و پاكیزه‌اش بگو)          

  «فَلَمَّا بَكَى، أَمْسَكْتُ أَنَا، فَقَالَ: مُرَّ فَمَرَرْتُ، قَالَ ثُمَّ قَالَ: زِدْنِی، زِدْنِی. قَالَ فَأَنْشَدْتُهُ:

یا مَرْیمُ قُومِی فَانْدُبِی مَوْلَاكِ                       وَ عَلَى الْحُسَینِ فَأَسْعِدِی بِبُكَاكِ

قَالَ فَبَكَى وَ تَهَایجَ النِّسَاءُ قَالَ فَلَمَّا أَنْ سَكَتْنَ قَالَ لِی یا بَا هَارُونَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَینِ(ع) فَأَبْكَى عَشَرَةً فَلَهُ الْجَنَّةُ ثُمَّ جَعَلَ ینْقُصُ وَاحِداً وَاحِداً حَتَّى بَلَغَ الْوَاحِدَ- فَقَالَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَینِ فَأَبْكَى وَاحِداً فَلَهُ الْجَنَّةُ ثُمَّ قَالَ مَنْ ذَكَرَهُ فَبَكَى فَلَهُ الْجَنَّةُ ـ ابوهارون مى‌گوید: وقتى حضرت گریستند، من خوددارى كرده و خواندن را متوقّف نمودم؛ پس حضرت فرمودند: مابقى اشعار را بگو. وقتى مابقى اشعار را گفتم، فرمودند: بیشتر برایم بخوان، بیشتر برایم بخوان. ابو هارون مى‌گوید: پس این بیت را خواندم:

(اى مریم بایست و بر سروَر خود ندبه و زارى نما، زارى كن بر حضرت حسین(ع) و با این زارى و گریۀ خود، او را نصرت و یارى نما)

ابو هارون مى‌گوید: پس از خواندن این بیت، حضرت گریستند و زنان پشت پرده نیز شیون و زارى كردند. وى مى‌گوید: وقتى بانوان آرام گرفتند، حضرت به من فرمودند: اى ابا هارون! كسى كه در مرثیه حضرت امام حسین(ع) شعر بخواند و ده نفر را بگریاند بهشت براى او است سپس حضرت نفرات گریه‌كنندگان را یكى‌یكى كاهش داده تا به «یک نفر» رسیدند و فرمودند: كسى كه در رثاء حضرت حسین(ع) شعر خوانده و یك نفر را بگریاند، بهشت براى اوست. سپس فرمودند: كسى‌كه یاد امام حسین(ع) نموده و براى آن حضرت بگرید، بهشت براى او است.» [کامل الزّیارات، ص ۱۰۵ و ۱۰۶]

همچنین آن حضرت می‌فرمودند: «كُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعِ‌ وَ الْبُكَاءِ عَلَى‌ الْحُسَینِ‌(عَلَیهِ السَّلَامُ) ـ هرگریه و ناله‌ای ناپسند است به‌جز گریه و شیون برای امام حسین(ع).» [امالی الطوسی، ص ۱۶۲] خودشان نیز در روز عاشورا، به‌شدّت گریه و عزداری می‌کردند: «دَخَلْتُ عَلَى مَوْلَای أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع) یوْمَ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ مُتَغَیرُ اللَّوْنِ وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ عَلَى خَدَّیهِ كَاللُّؤْلُؤِ» [بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۳۰۹]

امام رضا(ع) : دعبل خزاعی نقل می‌کند: «دَخَلْتُ عَلَى سَیدِی وَ مَوْلَای عَلِی بْنِ مُوسَى الرِّضَا(ع) فِی مِثْلِ هَذِهِ الْأَیامِ فَرَأَیتُهُ جَالِساً جِلْسَةَ الْحَزِینِ‌ الْكَئِیبِ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ حَوْلِهِ ... ثُمَّ إِنَّهُ(ع) نَهَضَ وَ ضَرَبَ سِتْراً بَینَنَا وَ بَینَ حُرَمِهِ وَ أَجْلَسَ أَهْلَ بَیتِهِ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ لِیبْكُوا عَلَى مُصَابِ جَدِّهِمُ الْحُسَینِ(ع) ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَی وَ قَالَ لِی یا دِعْبِلُ ارْثِ الْحُسَینَ فَأَنْتَ نَاصِرُنَا وَ مَادِحُنَا مَا دُمْتَ حَیاً فَلَا تُقَصِّرْ عَنْ نَصْرِنَا مَا اسْتَطَعْتَ قَالَ دِعْبِلٌ فَاسْتَعْبَرْتُ وَ سَالَتْ عَبْرَتِی وَ أَنْشَأْتُ أَقُولُ:‌

أَ فَاطِمُ لَوْ خِلْتِ الْحُسَینَ مُجَدَّلًا                   وَ قَدْ مَاتَ عَطْشَاناً بِشَطِّ فُرَات...»

در چنین ایامى خدمت سید و مولاى خود على بن موسى الرضا(ع) رسیدم، دیدم اندوهناك و غمگین نشسته و اصحابش گرد اویند، ...سپس برخاست، پرده میان ما و زنان حرم كشید و خانواده خود را پس پرده نشانید تا در مصیبت جدّشان حسین(ع) گریه كنند. سپس به من رو كرد و فرمود: اى دعبل، براى حسین(ع) نوحه‌سرائى كن، تو تا زنده هستى یار و مدّاح ما باش و تا توانى از یارى ما كوتاهى مكن، دعبل گوید: اشكم روان شد و سرودم:

«أَ فَاطِمُ لَوْ خِلْتِ الْحُسَینَ مُجَدَّلًا                                 وَ قَدْ مَاتَ عَطْشَاناً بِشَطِّ فُرَات»

(اى فاطمه آیا دیدى آغشته به خون فرزند، بر شط فرات عطشان، او را به ستم كشتند؟) [بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۲۰۷]

امام رضا(ع) خطاب به ابن شبیب فرمودند: «یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِیاً لِشَی‌ءٍ فَابْكِ‌ لِلْحُسَینِ‌ بْنِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(» اى پسرشبیب! اگر می‌خواهى بر چیزی گریه کنی، بر حسین بن علىّ ابن ابی طالب( گریه كن‌ [عیون اخبار الرّضا(ع)، ج ۱، ص ۲۹۹] همچنین آن حضرت فرمودند: «مَنْ‌ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا وَ بَكَى لِمَا ارْتُكِبَ مِنَّا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا یوْمَ الْقِیامَةِ وَ مَنْ ذُكِّرَ بِمُصَابِنَا فَبَكَى وَ أَبْكَى لَمْ تَبْكِ عَینُهُ یوْمَ تَبْكِی الْعُیونُ وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یحْیا فِیهِ أَمْرُنَا لَمْ یمُتْ قَلْبُهُ یوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوب ـ هركس مصیبت‌هاى ما را به‌یاد آورد و برای ظلم‌هایی که به ما شده، بگرید یا دیگران را بگریاند، در قیامت با ما خواهد بود و کسی‌که برای مصائب ما گریان شود، در روزى كه تمام چشم‌ها EF گریان است، چشمش گریان نخواهد بود و هر كس در مجلسى بنشیند و در آنجا امر ما را زنده كند، قلبش در روزى كه قلب‌ها می‌میرد، نخواهد مرد. ‌‌» [امالی الصّدوق، ص ۷۳] و نیز فرمودند: «فَعَلَی مِثْلِ الْحُسَینِ فَلْیبْكِ‌ الْبَاكُون ـ بر مانند امام حسین(ع)، گریه‌کنندگان باید بگریند. ‌» [امالی الصّدوق، ص ۱۲۸]

خود امام حسین(ع) فرمودند: «أَنَا قَتِیلُ‌ الْعَبْرَةِ لَا یذْكُرُنِی‌ مُؤْمِنٌ‌ إِلَّا اسْتَعْبَر ـ‌ من كشتۀ اشکم، هیچ مؤمنى مرا یاد نمى‌كند مگر آنكه با یاد من، گریه می‌کند.» [امالی الصّدوق، ص ۱۳۷]

[۶] . ر. ک: کامل الزّیارات، ص ۱۰۰ تا ۱۰۶؛ بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۲۷۳ تا ۲۹۶.

[۷] . صحیفه امام، ج ‌۱۷، ص ۴۹۸: «... آن روضه‌هاى سنّتى را سر جاى خودش نگه دارید.»

[۸] . پس از شهادت امیرالمؤمنین(ع)، امام مجتبی(ع) با لباس سیاه میان مردم حاضر شدند و برای آنان خطبه خواندند. [شرح نهج‌البلاغه، ج ۱۶، ص ۲۲] وقتی امّ‌سلمه از خبر شهادت امام حسین(ع) آگاه گردید، لباس سیاه پوشید و خیمۀ سیاهی برای عزاداری آن حضرت در کنار قبر پیامبر اکرم(ص) برپا نمود. [عیون الأخبار و فنون الآثار، ص ۱۰۹]    

هنگامی که اسراء در شام حضور داشتند و یزید برای ظاهرسازی اجازۀ عزاداری به اهل‌بیت(ع) داد، همۀ اسیران برای امام حسین(ع) سیاه پوشیدند و مجالس عزاداری و نوحه برپا کردند: «وَ لَمْ تَبْقَ هَاشِمِیةٌ وَ لَا قُرَشِیةٌ إِلَّا وَ لَبِسَتِ‌ السَّوَادَ عَلَى الْحُسَینِ وَ نَدَبُوهُ عَلَى مَا نُقِلَ سَبْعَةَ أَیام. ‌» [بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۹۶]

همچنین در روایت آمده است: «لَمَّا قُتِلَ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی(ع) لَبِسْنَ نِسَاءَ بَنِی‌ هَاشِمٍ‌ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ وَ كُنَّ لَا یشْتَكِینَ مِنْ حَرٍّ وَ لَا بَرْدٍ وَ كَانَ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ(ع) یعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَم‌ ـ وقتى حسین بن على(ع) كشته شد زنان بنى هاشم لباس مشكى پوشیدند. از گرما و سرما شكایتى نداشتند. حضرت على بن الحسین(ع) به علت اینكه آنان ماتم زده بودند، براى ایشان غذا درست می‌كرد.» [المحاسن، ج ۲، ص ۴۲۰]

[۹] . بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۲۱؛ مقتل الحسین(ع) (الخوارزمی)، ج ‌۲، ص ۲۰.

[۱۰] . الکافی، ج ۴، ص ۵۷۴: «شهادت می‌دهم که تو نماز را اقامه و برپا کردی.»

[۱۱] . کامل الزّیارات، ص ۱۰۴ و ۱۰۵: «یا أَبَا هَارُونَ أَنْشِدْنِی فِی الْحُسَینِ(ع). قَالَ فَأَنْشَدْتُهُ فَبَكَى، فَقَالَ أَنْشِدْنِی كَمَا تُنْشِدُونَ یعْنِی بِالرَّقَّةِ ـ اى ابا هارون آیا شعرى در مصیبت امام حسین(ع) برایم مى‌خوانى؟ اباهارون مى‌گوید: پس براى آن حضرت شعرى خواندم و آن حضرت گریستند. سپس فرمودند: همان‌طورى كه پیش خود شعر و مرثیه مى‌خوانید برایم بخوان؛ یعنى با رقّت و شور.»

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار