شهدای ایران shohadayeiran.com

هنوز چند هفته‌ای بیشتر از آغاز سال تحصیلی نگذشته است که شاهد اجرای برنامه‌هایی مبتذل و به‌ دور از شأن دانشگاه و دانشجو را در دانشگاه اصفهان هستیم.
به گزارش شهدای ایران، بسیاری از کسانی که در مارتن کنکور برای ورود به دانشگاه شرکت می‌کنند، با هدف رشد و تعالی این مرز و بوم، و دانش اندوزی پا به دانشگاه می گذارند. کسانی که با هزار امید و آرزو؛‌ و در پناه دعای خیر والدین رهسپار دانشگاه می شوند تا درس بخوانند و برای آینده‌ی مملکتشان افراد مفیدی شوند.

 

آنچنان که کارشناسان فرهنگی معتقدند دانشجوها برای مسئولین دانشگاه؛ و خاصه مسئولان فرهنگی آن؛ با توجه به رسالت ویژه‌ترشان می باید حکم فرزندانی را داشته باشند که در این محیط قرارگرفته و باید از هر لحاظ رشد کنند، چه آن طور که آن مرد بزرگ می گفت: «دانشگاه مبدأ تمام تحولات است.»

 

هرچند بررسی برخورد و عملکرد مسؤلین فرهنگی دانشگاه ها چیز دیگری را نشان می دهد. آنها اغلب نه تنها چون پدری مهربان نگران فرزندانشان نیستند، که با کمال تعجب آنها را به سوی ابتذال و ویرانی هم سوق می دهند.

 

هنوز چند هفته‌ای بیشتر از آغاز سال تحصیلی نگذشته است که برنامه‌هایی ضد فرهنگی و به‌دوراز شأن دانشگاه و دانشجو را در دانشگاه اصفهان شاهد هستیم.

 

برگزاری جشن‌هایی بدون محتوا و بی‌هدف در دانشگاه اصفهان و البته دانشگاه های دیگر، با روپوشی از اهداف زیبا و مخاطب جذب کن، مثلاً جشن پروانه‌های امید، برگزاری کنسرت موسیقی در این برنامه و برگزاری تئاتری بی مضمون و در بین آن پخش موسیقی طرب‌انگیز و حرکات موزون دانشجویانی که من تردید دارم نام دانشجو بر آن‌ها بگذارم و البته اوضاع اسف بار حجاب در دانشگاه؛ که راستی شایسته‌ یک بانوی دانشجو نیست.

 

هرچند به درستی روشن نیست بر این برنامه که در ساعات پایانی روز برگزار شده هیچ نظارتی از طرف مسئولین دانشگاه اصفهان بوده است یا خیر؟ معلوم نیست برای مسئولین فرهنگی دانشگاه کار فرهنگی چطور تعریف می‌شود که دروازه‌ها را برای کار به‌اصطلاح فرهنگی باز گذاشته و نظارت شایسته و پدرانه‌ای بر آن ندارند.

 

برنامه‌ اجرای فلان ابزار موسیقی و فلان ابزار موسیقی که شاید در این ابتدا به‌آرامی است، ولی به نظر آرامشی پیش از توفانی است که بی‌توجه به تأکیدات فرهنگی‌ترین فرد این کشور، مسئولین دانشگاه فضا را برای ترویج موسیقی بازکرده‌اند، کاری که اصلاً رسالت و وظیفه‌ دانشگاه و دانشجو نیست.

 

و کانون‌های فرهنگی که شاید به اسم کانون فرهنگی‌اند، ولی ظاهراً و باطناً بویی از کار فرهنگی در این کانون‌ها و برنامه‌هایشان دیده نمی‌شود و متأسفانه تنها به فضایی برای جمع شدن بعضی از دانشجویان دختر و پسر تبدیل‌شده است که البته من این دانشجویان را با توجه به طینت پاکشان مقصر اصلی نمی‌دانم.

 

دست آخر اینکه به نظر می رسد پاسخگویی به این سوالات می تواند گره از بسیاری از مشکلات فرهنگی دانشگاه ها باز کند، دردهای فرهنگی که رهبر فرزانه انقلاب بعضی شب‌ها به خاطر آن چشم به خواب نمی‌بندند.

 

آیا واقعاً آزادی و هدف از حضور دانشجو در دانشگاه چیست؟ آیا هدف دانشگاه انسان‌سازی و رشد قابلیت‌های فردی و جمعی در جهتی مناسب‌تر نیست؟ آیا مسئولان دانشگاه نباید بستری را برای رسیدن به این مهم فراهم کنند؟ آیا نباید در بستر قانون‌مداری، رشد همه‌جانبه و همه بعدی (سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و معنوی) را هم برای دانشجو و هم برای استاد فراهم کرد؟

 

آیا این‌که دانشجو هر چیزی در نشریه بنویسد یا هر برنامه‌ای اعم از کنسرت و غیره را در صحن مقدس دانشگاه اجرا کند نشان از آزادی و رشد بلوغ فردی و اجتماعی است که در دانشگاه باید به آن رسید؟

 

آیا این‌که دانشجو هر انتخابی داشته باشد و هر رفتاری (نحوه‌ پوشش، تعامل خانم‌ها و آقایان) انجام دهد و هر مطلبی را با سطح پایین در نشریه چاپ کند و هر فردی را در دانشگاه دعوت کند نشان رشد فرد است؟

 

یا این‌که رشد زمانی معنا پیدا می‌کند که همه‌ انتخاب‌ها و سطح انتخاب‌های دانشجو رشد کند؟

*دانشجو


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار