شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۸۷۶
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۰:۰۰
ما پس از این كه وارد دانشگاه شدیم، نسل جوان را به نوعی مدیون حركت امام (ره) می دانستیم و می خواستیم بدانیم آن اسلام نابی كه حضرت امام (ره) حتی در تشكیل بسیج دانشجو و طلبه تأكید دارند، چیست؟
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مد ظله العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی/ دانشگاه امام صادق(ع) اما به عنوان پیشرو در این عرصه، از سال 1378 آثار استاد مطهری را تحت عنوان طرح مطالعاتی آثار شهید مطهری (اصول عقائد) تدوین كرده كه در چهار ترم به دانشجویان ارائه می نماید. آنچه در ادامه می خوانید، گفت وگو با سیدصالح هاشمی گلپایگانی، مسئول دبیرخانه و از اساتید طرح فوق است كه چرایی و چگونگی راه اندازی این طرح را مورد بررسی قرار می دهد.
سیدمرتضی مفیدنژاد
- در سالگرد شهادت شهید مطهری جا دارد كه یكی از مطالبات و منویات جدی رهبر معظم انقلاب در چند سال گذشته را مورد توجه قرار دهیم. ایشان در مورد تفكر شهید مطهری و شخصیت و آثار ایشان بحث های زیادی دارند. یكی از موضوعات مهم و مورد تأكید ایشان، آموزش این آثار در دانشگاه ها است. دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان نخستین مركزی كه جدی این طرح را وارد دروس رسمی كرد، از پیشگامان این مسئله بوده است. شما به عنوان مسئول دبیرخانه ی این طرح، بفرمایید كه راه اندازی و فكر اولیه ی این كار تا چه حد مرتبط با منویات رهبری است؟
شكل گیری این طرح به این صورت بود كه قبل از فرمایش مقام معظم رهبری، تأكیدات حضرت امام (ره) درباره ی آثار شهید مطهری فوق العاده و بی نظیر بود. امام (ره) روی هیچ اثری مثل آثار شهید مطهری تأكید نكردند. ایشان در مورد تأیید افراد خیلی محتاط بودند و با این وجود، جای توجه بسیار دارد كه فرمودند بدون استثنا آثار ایشان را مفید می دانند.

ما پس از این كه وارد دانشگاه شدیم، نسل جوان را به نوعی مدیون حركت امام (ره) می دانستیم و می خواستیم بدانیم آن اسلام نابی كه حضرت امام (ره) حتی در تشكیل بسیج دانشجو و طلبه تأكید دارند، چیست؟ هر اندیشمندی تعریفی از اسلام دارد و آن را ناب می داند. امام هم اسلام ناب خودشان را مطرح كردند؛ اسلامی كه ایشان در سیره و سیر زندگی خودشان پیاده كردند. یكی از ابعاد وجودی این اسلام، شاگردانی بود كه ایشان تربیت كردند كه بار انقلاب را بر دوش گرفتند. در بین شاگردان ایشان آن كسی كه مبانی فكری امام (ره) را به صورت علمی و دینی مكتوب كرد و ارائه داد، شهید مطهری بود. شهید بهشتی یك الگوی مدیریتی بود و شهید مطهری یك الگوی علمی و عملی.

شاید بتوان این طور نتیجه گرفت كه دلیل تأكید امام (ره) بر آثار شهید مطهری همین بود كه می خواستند دستاورد علمی و پایه ی فكری نظام و نظرات و اندیشه های شهید مطهری را كه حاصل عمر خودشان می دانستند، در جامعه پیاده كنند. همه ی اینها باعث شد كه ما دنبال آثار شهید مطهری برویم.

پس از امام (ره) تأكیدات مقام معظم رهبری به مراتب بیشتر شد. ایشان در جایی گفتند: من یك بار به شهید مطهری گفتم من خودم را شاگرد شما می دانم و ظاهراً چنین گفتند كه شاكله ی فكری من از آثار ایشان شكل گرفت. بعد كه انسان دقیق تر می شود، می بیند حضرت آقا در جنبه های مختلف آثار شهید مطهری به صورت دقیق و نكته بینانه نظر دارند. ایشان طراز یك روحانی در دانشگاه را خواندن آثار شهید مطهری می دانند. ما زمانی كه با اساتید طرح خدمت ایشان رسیدیم، تصریح داشتند كه طلبه ها باید آثار شهید مطهری را فرابگیرند. گفتند كار را جدی بگیرید. ایشان حتی مبنای فكری نظام جمهوری اسلامی را آثار شهید مطهری معرفی می كنند.
این تأكیدات بی جهت نیست. در واقع ایشان می خواهند به این اشاره كنند كه مسیر انقلاب كه ریشه در حركت انبیاء دارد و در آینده می خواهد در چشم انداز مهدویت و جامعه ی جهانی مطلوب حركت كند، مبنا و چارچوب مشخصی دارد.

- این مبانی چطور می تواند در عرصه ی حاكمیت و مسئولان مورد بهره برداری قرار گیرد؟
از مشكلات عمده ی كشور ما این است كه مبانی فكری شهید مطهری در كار و عمل بسیاری از دست اندركاران قانونی، اجرایی و قضایی كشور ما متبلور نشده است. یك رئیس جمهور بحث سازندگی را مطرح می كند، رئیس جمهور دیگر شعار اصلاحات و بعدی شعار عدالت را مطرح می سازد، اما باید پرسید كه تعریف آزادی، تعریف عدالت، رابطه ی دین و دنیا و رابطه ی عدالت و آخرت در یك ساماندهی مشخص فكری چیست؟ اگر این ها سامان مشخصی نداشته باشد، همین مشكل را ایجاد می كند كه جامعه ی ما به سبب شعارهای مختلفی كه داده شد، روی امواج حركت كرده است.

شما فرض كنید سالیان سال است كه مثلاً بحث آزادی مطرح می شود. می گویند دختر و پسر ما باید آزاد باشند. آزادی واژه ی مقدس و قشنگی است، اما واقعاً آزادی یعنی چه؟ آزادی از چه چیز و به سوی چه چیز؟ آیا قرار است آزادی از اندیشه و دانش به سمت و سوی مسائل جنسی اتفاق بیفتد یا این كه قرار است آزادی سمت و سوی تفكر و دانش داشته باشد و شهوت و غریزه را به استخدام یك حركت آرام بخش در جهت تولید علم، و تولید فكر و اندیشه درآورد؟ شهید مطهری سالیان قبل این موارد را جزء به جزء مطرح كرده، ولی متأسفانه فكر شهید مطهری پس از این همه سال و در انبوه همایش ها و بزرگداشت هایی كه برای ایشان برگزار شده، مهجور مانده است.

ما باید در شیوه های پرداختن به آثار و اندیشه های شهید مطهری بازتعریف مجددی داشته باشیم. بحث ما فكر شهید مطهری است وگر نه ایشان فرد بسیار عالمی بودند و حضرت امام روی ایشان نظر داشتند. اگر ما سالیان سال است كه سالروز شهادت شهید مطهری را روز معلم نامیده ایم، اكنون باید برآورد كنیم كه چند درصد از معلمان ما با اندیشه های شهید مطهری آشنا هستند تا بتوانیم ادعا كنیم كه آیا واقعاً روز معلم داشته ایم یا نه؟ با یك حساب ساده ی سرانگشتی می توان متوجه شد كه آثار شهید مطهری و افكار ایشان پس از این همه تأكیدات ولی معظم فقیه و امام مهجور است. حتی در میان مسئولان هم همین طور است. مثلاً اگر الآن مسئول عالی رتبه ی ما اعلام می كند كه برای فلان آقا در فلان مراسم یك دقیقه سكوت كنیم. این یعنی این كه آن شخص یك بار هم آثار شهید مطهری را نخوانده است تا بداند كه ایشان به این مورد چه هجمه هایی می كند. شهید مطهری در آثاری مثل پانزده گفتار می گوید مگر ما خودمان شعائر نداریم كه ادای خارجی ها را درمی آورید؟ شعار ما بسم الله الرحمن الرحیم است. ما شعارهای بسیار بزرگی داریم. بعد مدیر به ظاهر انقلابی ما می گوید باید یك دقیقه سكوت كنیم!

این یك مثال ساده است، اما شاكله ی آن مهم است. مثلاً شهید مطهری معتقد است كه هدف تمام انبیاء دو چیز است؛ عدالت اجتماعی و توحید و معنویت. ایشان می گوید ما در هدف نیز شرك نداریم. هدف یك چیز بیشتر نیست و آن فقط و فقط توحید است. ما عدالتی را به رسمیت می شناسیم كه در مسیر توحید باشد. اصلاحات واقعی باید به عدالت اجتماعی منجر شود و باید بر پایه ی امر به معروف و نهی از منكر شكل بگیرد؛ یعنی آن چیزی كه فلسفه ی نخست قیام امام حسین (ع) بوده است. ایشان این چارچوب را مشخص می كند كه اگر دیدید كسی گفت من مصلح هستم، ولی مبنای امر به معروف و نهی از منكر را ندارد، بدانید كه الا انّهم لَمُفْسِدُونَ. اگر دیدید كه اصلاحات به سمت عدالت پیش نمی رود، بدانید كه افساد است. اگر كسی در این مملكت شعار عدالت داد، اما عدالت جامعه را به سمت توحید پیش نبرد، این عدالت نیست ولو این كه فاصله ی دهك بالا و پایین فلان میزان شود. خیلی از كشورها فاصله ی دهكی بهتر از ما دارند، اما تنها عدالتی معتبر است كه به سمت توحید پیش برود. یعنی اگر سطح جهان بینی، خداجویی و معادمحوری جامعه بالا رفت، می توان ادعا كرد كه آن جامعه در مسیر تحقق عدالت است.

شهید مطهری نوعی چارچوب بندی را ارائه می كند و این را مسئولان ما باید بدانند. رئیس جمهور، وزیر، وكیل و قوه ی قضاییه ی ما باید نظام فكری شهید مطهری را بلد باشند. كسی كه می خواهد مسئولیتی در این نظام بپذیرد، باید مبانی فكری شهید مطهری را بلد باشد. در این زمینه شما وضع جامعه و صدا و سیما را با فرمایش های آقا مقایسه كنید. مبانی فكری شهید مطهری باید خودش را در سریال ها نشان بدهد. در روابط دختر و پسر و نظام حقوقی زنان باید افكار شهید مطهری متبلور شود. وضع موجود را نیز بنگرید، آنگاه متوجه می شوید كه شهید مطهری چقدر در غربت است.

غربت مضاعف شهید مطهری انبوه صحبت كردن ها از ایشان است. ما اسلام ناب را بر اساس تأكیدات امام و مقام معظم رهبری در آثار شهید مطهری پیدا كرده ایم. البته بنده معتقدم كه نباید در آثار ایشان متوقف ماند، بلكه باید بر اساس این آثار حتماً طرح ها را استخراج نمود. یعنی آثار شهید مطهری نباید در كتاب های ایشان مطرود بماند، بلكه اینها باید در سطح جامعه ی ما و در سطح سیاست گذاری های ما و عملكردهای مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ما ظهور و بروز پیدا كند. در سطح عمیق هم باید از شهید مطهری عبور كرد و در اندیشه های اساتید ایشان همچون امام و علامه ی طباطبایی وارد شد. باید به شیوه ی شهید مطهری وارد قرآن و روایات شد. صحبت من این است كه آثار شهید مطهری به طور مناسب ورود به جامعه پیدا نكرده است.

- البته توقف هم در اینجا موضوعیت نمی یابد، زیرا به نظر می رسد كه هنوز حتی ورودی به معنی واقعی صورت نگرفته است.
گاهی اصلاً زاویه وجود دارد. یعنی نه تنها ورودی ندارد، بلكه زاویه دارد. اول باید زاویه ها را پاك كرد و سپس وارد شد تا متوقف نشویم. یكی دیگر از جنبه های مظلومیت شهید مطهری این است كه ما هنوز آثار منتشر نشده از شهید مطهری داشته باشیم. اگر شهید مطهری الآن زنده بودند، ده ها و شاید صدها اثر دیگر تولید كرده بودند. چطور می شود پس از 30 سال ما هنوز هم اثر منتشر نشده از شهید مطهری داشته باشیم؟ این خیلی بد است و می توان گفت كه یك غفلت علمی است، چرا كه افراد زیادی می توانستند در صورت انتشار اثر به آن مراجعه كنند و از آن در پایان نامه های خود استفاده نمایند و نكردند. مسئولش كیست؟ این هم ظلم مضاعفی به شهید مطهری است. الان نظر رهبری این است كه باید نظرات ایشان را تلخیص كرد و حركت گروهی روی آثار ایشان انجام داد، آن وقت هنوز مطرح می شود كه اثر منتشر نشده از ایشان داریم.

- ظاهراً گفتید كه اساتید این طرح در جلسه ای خدمت آقا رسیدند. از آن دیدار و جزئیات آن بیشتر برای ما بگویید.
در آن جلسه كه به همت آقای علم الهدی برگزار شد كه در آن زمان معاون آموزشی دانشگاه بودند، گروه محدودی از اساتید، مسئولان و خانواده های شهدا حضور داشتند. ما در ابتدای جلسه گزارشی از روند طرح شهید مطهری در دانشگاه به ایشان دادیم. ایشان اظهار داشتند كه كار را جدی بگیرید. البته صحبت های ایشان در آن دیدار منتشر شده است.

- آیا بازخوردهایی از اجرای این طرح در دانشگاه داشته اید؟ آیا مركز یا نهاد دیگری به دنبال شما این كار را انجام داد؟
تا جایی كه من می دانم، هیچ مركز یا دانشگاهی در كشور وجود ندارد كه درس شهید مطهری در آن به طور رسمی تدریس شود؛ حتی در مدرسه ی عالی شهید مطهری. البته به صورت موردی برخی كتاب های شهید مطهری مثل عدل الهی ایشان را می خوانند، ولی آن در درس های دیگرشان است و درس شهید مطهری نیست. مثلاً كتاب اصول عقاید دارند و در آن برخی مطالب كتاب عدل الهی شهید مطهری را مانند خیلی كتاب های مشابه می خوانند. در كتاب های مدارس و حتی دانشگاه ها نیز این مسئله وجود دارد و از مطالب استاد مطهری استفاده شده است، اما این كه طرح شهید مطهری به طور خاص مد نظر باشد، من سراغ ندارم.

چند سال پیش، از طرف حوزه ی علمیه ی قم نامه ای نوشتند كه با توجه به تأكیدات ولی فقیه و پیگیری های حاج آقای علم الهدی، درس شهید مطهری به عنوان یك درس رسمی حوزه قرار گرفت. بنابر این طرح، در هر حوزه ای در قم دفتر مشخصی راه می افتاد و درس شهید مطهری به عنوان یكی از دروس رسمی حوزه ها پیگیری می شد. این جای خوشحالی زیادی داشت، چون وقتی ما در روزهای اول به این بحث می پرداختیم، برخی آقایان می گفتند كه مگر شما می توانید چهار تا سخنرانی شهید مطهری را به عنوان یك درس قلمداد كنید؟ ولی شد.

- یعنی الآن در حوزه این كار انجام می شود؟
بله، كم و بیش و در برخی حوزه ها الآن در حال انجام است. برخی حوزه های علمیه مثل شهیدین خیلی رسمی و جدی به این مقوله پرداخته اند و برخی دیگر فقط به راه انداختن یك دفتر اكتفا كرده اند، اما این كه این برنامه چقدر عملیاتی شده است، هنوز معلوم نیست و محل تردید است. برخی از حوزه های علمیه ی تهران هم الآن به صورت رسمی این طرح را پیگیری كرده اند و برخی دیگر نه و نسبت به آن بی تفاوت هستند.

اما آن چه كه در دانشگاه امام صادق (ع) اتفاق افتاده، این است كه تا همین الآن مربیان و استادان زیادی از دانش آموختگان این دانشگاه كه در این دوره ها نیز آموزش دیده بودند، در مراكز مختلف آموزشی كشور فعال شده اند. برخی جاها موفقیت زیاد بوده و برخی جاها كم. در طرح های فوق برنامه در دانشگاه ها دو مشكل عمده ی شكلی وجود دارد؛ یكی این كه زمانی را مشخص می كنند، اما پس از یك ترم كه كلاس ها و واحدها به هم می ریزد، زمان بندی شان متفاوت می شود. مشكل دوم این است كه افراد پیوسته جدید می شوند ولذا استمرار و پیگیری در طرح دچار مشكل می شود.

البته برخی دانشگاه ها مانند دانشگاه الزهرا به این مسئله خوب پرداخته اند. مثلاً در دانشگاه امیركبیر همین امسال چهار دوره یا كلاس را راه انداخته اند. حالا این كه چقدر استمرار پیدا كند، بحث دیگری است. البته این طرح در مساجد به تعبیری موفق تر بوده است. حتی چون مثلاً در وقت های مشخصی مانند شب ها كار ادامه داشته، نتیجه هم بهتر بوده است.

ظاهراً راه اندازی این طرح مطالعاتی در مساجد نیز از خواسته های رهبری بوده است؟
بله. تأكید ایشان این است كه در بین عامه ی مردم پخش شود. جالب است كه شهید مطهری می گوید كه تمام مشكلات جامعه و حكومت اسلامی، از سقیفه گرفته تا عاشورا و تمام فجایعی كه اتفاق افتاده، محصول دو مسئله است؛ یكی نفاق خواص و دیگری جهل عوام. وقتی این دو دست به دست هم می دهند، كمر جامعه ی اسلامی را می شكنند. ایشان می گوید اگر قرار است انقلاب ما شكست بخورد، فقط و فقط این دو عامل می تواند آن را عملی كند. اگر جهل عموم مردم مركبی برای سوار شدن خواص جامعه شود، حتماً جامعه را به زمین می زنند و این بزرگ ترین آفت انقلاب است. امروز هم همین بحث است.
این پدیده ی شوم، بیش از یك راه حل هم ندارد: اگر سطح فهم مردم بالا برود، خودبه خود پیوند نفاق و جهل شكسته می شود. اگر سطح فهم مردم بالا برود، دیگر نفاق نمی تواند سوار بر جهل مردم بتازد، نمی تواند فریب و توطئه را حاكم كند، نمی تواند خودش را مصلح جلوه بدهد و افسار جامعه را به هر طرف كه دلش خواست بكشاند. لذا فهم عامه ی مردم باید بالا برود و این فهم به دانش و شعور و سطح آگاهی است. لذا اصلاً فلسفه ی راه اندازی طرح شهید مطهری برای عموم جامعه بر مبنای همین مفهوم است كه خود شهید مطهری بیان می كند.

چرا امروز رهبری بحث بصیرت را مطرح می كنند؟ به خاطر این كه نفاق دارد از بی بصیرتی مردم استفاده می كند. موج ایجاد می كند و جوان ساده ی ما را به هر راهی كه دلش خواست می كشاند. رهبری در جایی گفتند: تا ما می گوییم فرهنگ، آن را صرفاً معطوف به تئاتر و موسیقی می كنند، حال آن كه چنین نیست. فرهنگ دو چیز است؛ فهم و اخلاق. یعنی وقتی رهبری می گویند باید به وضع فرهنگی مردم رسیدگی كرد، یعنی باید سطح فكر جامعه را بالا برد.

اندیشه های شهید مطهری بهترین بستر و بهترین مجموعه برای بالا بردن فرهنگ جامعه است. بر همین اساس ما یازده سال پیش طرحی را ارائه دادیم كه همه هم گفتند خوب است، ولی مانند بسیاری از طرح هایی كه در حد حرف باقی ماند، خوب اجرا نشد. آن موقع كه هنوز شبكه ی آموزش راه نیفتاده بود، ما طرح دادیم كه حاضریم دوره ی كارشناسی آثار شهید مطهری را با بحث های قرآنی المیزان و بحث تربیتی راه بیندازیم تا به جای این كه یك خانم خانه دار را به دانشگاه آزاد بكشانیم، دانشگاه را به خانه ی او ببریم. بنا شد دوره ای برگزار شود كه هر ترمش یك سال باشد. یعنی به جای این كه چهارساله لیسانس را تمام كنند، هشت ساله تمام كنند. آن موقع رقابت در آزمون سراسری خیلی بیشتر از الآن بود. ما گفتیم برای هر ترم یك آزمون كلی می گیریم و مشخص می كنیم كه دانشجویان چقدر از محتوای دروس استفاده كرده اند. پیش بینی ما در آن زمان این بود كه حداقل پانصد هزار نفر زن خانه دار در این طرح شركت می كنند. بنا بود محتوای دروس ضبط شود و از طریق صدا و سیما و روزنامه ها منتقل گردد. می خواستیم در پایان هر سال هم یك آزمون برگزار كنیم.

حالا چرا خانم های خانه دار؟ زیرا خانم های خانه دار دوست دارند سر چیزهایی كه یاد می گیرند، پیوسته با هم بحث كنند و آن را با همسایه هاشان در میان بگذارند. خب این یعنی بالا بردن سطح فكر مردم جامعه. به جای این كه وقت افراد صرف كارهای بیهوده شود، صرف مطالعه ی آثار شهید مطهری می شد. یك روز هم در عید غدیر سال 1384 ما طرح را حضور رهبری دادیم، ایشان هم نوشتند و به شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستادند. كمیسیون آموزش عالی مجلس هم یك روز ما را خواست. آنجا هم طرح را ارائه دادیم و آن ها هم گفتند خوب است. بنا شد بحث آزمون با پیام نور باشد و آموزش هم با صدا و سیما و بحث های نرم افزاری و علمی آن هم با دانشگاه امام صادق (ع). گفتند خوب است، ولی متأسفانه به سرانجام نرسید و دوستان پیگیری نكردند.

در جلسه ای هم كه پس از حوادث بعد از انتخابات خدمت آقای احمدی نژاد بودیم، بنده به ایشان همین را عرض كردم كه باید به این فكر كنیم كه ما برای دختر و پسری كه هنجارشكنی و قانون شكنی كرده اند، چه فكری كرده ایم و چه كاری انجام داده ایم؟ در حالی كه با كمال تأسف اكثریت قریب به اتفاق این افراد، جوان و زیر 30 سال بودند و حتی یك روز هم زمان شاه را درك نكردند. هر چه نفس كشیده اند، در جمهوری اسلامی بوده است. ما چه فكری به او ارائه داده ایم كه الآن توقع داریم سنگ نزند؟ این كه به مراسم امام حسین (ع) توهین كرده، محصول فكری است كه به او دستور داده چنین كاری بكند. در مقابل ما چه فكری به او ارائه داده ایم؟ در حالی كه ما حكومت داریم و این حكومت می توانسته خیلی كارها بكند. توصیه ها و تأكیدات آقا را چه كار كردند؟ ما چه توقعی داریم از جوانی كه وضع شغلی، ازدواج، فكری و فرهنگی اش معلوم نیست ؟ به نظر من این توقع بی جا و زیادی است.

این موضوع در جوانب متعددی قابل بررسی است. مثلاً بحث حجاب را در نظر بگیرید، رهبر انقلاب در موارد متعددی افراد گوناگون را دور خودشان جمع كرده اند و تأكید كرده اند كه بحث فكر و فرهنگ عمومی جامعه را جدی بگیرید. من به رئیس جمهور عرض كردم كه وقتی شهید مطهری به شهادت رسیدند، در جیب شان كاغذی پیدا كردند كه در آن مطالبی جهت بازگو كردن در جلسه ای كه فردای آن روز با امام (ره) داشتند، نوشته بودند. یكی از مطالب ایشان بحث حفاظت از شخصیت ها بود تا ترور نشوند، یكی بحث راه اندازی نماز جمعه بود، یكی بحث غائله ی كردستان و آموزش نظامی به جوانان بالای 18 سال بود، یكی هم برنامه ریزی برای جوانان بود. در آن شلوغی، ایشان می خواستند برنامه ریزی برای جوانان را مطرح كنند تا 30 سال دیگر این گرفتاری ها ایجاد نشود. در بند دیگری هم پیشنهاد حجاب استانداردشده ی آقای تهرانی به شهید مطهری قید شده بود.

من به رئیس جمهور عرض كردم كه برگه ی شهید مطهری هنوز هم پس از 30 سال در جیب ایشان باقی مانده است. به ایشان گفتم درست است كه شما گشت ارشاد را قبول ندارید و ما هم با آن مشكل داریم، اما شما كه برای آب و فاضلاب پنج سال دیگر این كشور برنامه دارید و می دانید كه فاضلاب از این نقطه تا آن نقطه می رسد، حال بگویید كه برای حجاب چه برنامه ای دارید؟ لااقل بگویید من بعد از پنج سال حجاب را از این سطح به فلان سطح می رسانم. من به ایشان گفتم اگر شما برنامه ای دارید، بگویید تا ما هم بدانیم.

حالا چرا بحث حجاب مهم است؟ شهید مطهری در كتابش به این مسئله اشاره كرده است. ایشان می گوید حجاب مانند اولین خاكریز جبهه است كه دشمن برای تصرف سرزمینی حتماً باید اول آن را بگیرد. چرا ما می بینیم كه تا بحث حجاب پیش می آید، رسانه های بیگانه این قدر سر و صدا می كنند؟ چون بحث اولین سنگر است. شهید مطهری به عنوان یك عالم و متفكری كه بیهوده روی مباحث سطحی وقت نمی گذارد، چرا كتاب مسئله ی حجاب را به طور مفصل نوشته و به آن پرداخته است؟

امروزه ما می بینیم كه در جمهوری اسلامی به مسئله ی حجاب چندان بها نمی دهند. شما ببینید جوان ما اولین جایی كه در احكام مشكل پیدا می كنند كجاست؟ جز در بحث غریزه ی جنسی است؟ این اولین جایی است كه اعلام می كند خدایا من حكمت تو را انجام نمی دهم. این كه دختر خانم مویش را بیرون می گذارد، اعلام همین است. یعنی شما ببینید ما یك بار حكم الهی انجام نمی دهیم، یك بار حریم حكم الهی را می شكنیم. اگر یك نفر كه نماز نمی خواند این عمل خودش را اعلام كند، به مراتب گناه بالاتری مرتكب شده است. شهید مطهری می گوید اصلاً فرض كنید یك نفر در روز 21 ماه مبارك رمضان در خانه ی خودش گوشت خوك و شراب بخورد، هیچ كس حق ندارد سرك بكشد و بگوید چرا چنین كردی، اما اگر كسی در خیابان در چنین روزی كمی تخمه بخورد، اسلام می گوید این هشتاد ضربه شلاق دارد. آن گوشت خوك و شراب چنین حكمی ندارد. چرا؟ چون او خودش است، ولی این یكی دارد حریم می شكند. امروزه هم دارد حریم ها شكسته می شود. وقتی حریم ها شكست، بچه ای كه در اوج غریزه ی جنسی به سر می برد و از طرفی سرمایه ی این مملكت محسوب می شود، وقتی در راه مدرسه با زن و دختر آن چنانی مواجه می شود، چه حالتی پیدا می كند؟

ما داریم سرمایه های ممكلت را به واسطه ی بی حجابی از دست می دهیم. آن وقت تا بحث حجاب پیش می آید، عده ای می گویند این یك بحث سطحی است و چرا باید به چنین نمادهایی این قدر اهمیت داد؟ می گویند چهار تا مو كه این قدر مهم نیست، ما مسائل مهم تری داریم. در حالی كه حجاب از سنگرهای اولیه ی احكام الهی است. اگر بگویند در این ممكلت هر روز یك پمپ بنزین را آتش می زنند، دستگاه ها چه كار می كنند؟ لذا باید كار اصولی و فرهنگی بكنیم. شهید مطهری به این مسائل پرداخته است و باید آن ها را به طور جدی مطرح كرد.

- رهبری در یك سخنرانی در سال 1382 گفته اند ما نیاز داریم مطهری هایی برای دهه های هشتاد و نود داشته باشیم، چون نیازهای فكری روز به روز و نو وجود دارند. حال با توجه به این كه دانشگاه امام صادق (ع) طرح مطالعاتی شهید مطهری را راه انداخته، آیا برای دهه های 80 و 90 مطهری هایی خواهیم داشت؟
روزی امام به اعضای مدرسه ی عالی شهید مطهری گفتند اگر شما بتوانید یك نفر مثل شهید مطهری بسازید، كار بزرگی كرده اید. مطالعه ی آثار شهید مطهری علاوه بر بار محتوایی آن، یك نوع روش شناسی را نیز به دست می دهد. مثلاً شهید مطهری خیلی از مباحث را با طرح یك سؤال آغاز می كند. سپس بحث را پرورش می دهد. بعد تعریف می آورد. بعد بحث را باز می كند و جالب است كه گاهی نظریه ی مخالف را هم بسیار زیبا مطرح می كند. لذا مطالعه ی آثار شهید مطهری یك نظام فكری می دهد. مزیت نظام فكری این است كه شما در مواجهه با فكرهای جدید، مطالب را حلاجی می كنید. من این را به قطع می گویم كه اگر كسی آثار شهید مطهری را عمیقاً مطالعه كرده باشد و دارای نظام فكری شده باشد، بالای 90 درصد از شبهات امروز جوانان را پاسخ خواهد داد. برخی از اندیشمندان ما تنها دیدگاه های خودشان را ارائه داده اند، اما شهید مطهری نظام فكری و چارچوب ارائه داده است. در این چارچوب فكری شما هر نوع سؤالی را می توانید با خلاقیت خودتان پاسخ بدهید و این می شود همان شهید مطهری درست كردن.

شهید مطهری بحث می كند كه اسلام و مقتضیات چگونه با هم قابل جمع هستند؟ آیا اسلام 1400 سال پیش پاسخگوی جواب های امروزین جامعه هست؟ وقتی كه خود شهید مطهری چارچوب مسئله را چنین مطرح می كند، لذا 30 سال قبل او را به راحتی می توان در دهه ی نود هم خواند. این یعنی توجه به مبانی و ثابتات و توجه به مقتضیات و متغیرات. شهید مطهری می گوید: شمرِ 1400 سال پیش مرد؛ شمرِ امروز، موشه دایان، را بشناسید. خب موشه دایان هم مرد، امروز افراد جدید اسرائیل را بشناسید.

دومین مطلب این است كه ما نباید در خود آثار شهید مطهری متوقف بمانیم. ما باید شهید مطهری گونه وارد دریای بی كرانه ی معارف اسلامی و الهی شویم. یعنی شهید مطهری را دریچه ی ورود به معارف قرار دهیم. شهید مطهری می گوید عمده ی مطالب من ریشه در المیزان دارد. شخصیت ایشان تحت تأثیر علامه ی طباطبایی و امام خمینی (ره) بوده است. اگر كسی بتواند از شهید مطهری وارد آثار امام و علامه شود و مثل شهید مطهری و علامه و امام از روایات و قرآن استفاده كند، دیگر وارد دریای بی كرانی شده كه توقف در آن معنی ندارد. این همان اسلام نابی است كه ما فهمیده ایم. ما در دانشگاه المیزان خواندن را شروع كرده ایم و دانشجویان ما از شهید مطهری وارد المیزان می شوند. اندیشه های امام خمینی هم گام بعدی است كه انشاءالله باید اتفاق بیفتد.

به نقل از نوید شاهد

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار