شهدای ایران shohadayeiran.com

شهدای ایران: برخورد غیر اصولی انتشارات سوره مهر با مولف کتاب دا در عدم به رسمیت شمردن شخصیت پدیدآوری برای او و تضییع کلیه حقوق مادی و معنوی­ اش، بستر اقدامات غیر فرهنگی و دور از اخلاق حرفه­ ایی متعددی را تاکنون رقم زده است.

سازمان فرهنگ و ارتباطات و همچنین موسسه فرهنگی اکو همان مسیری را طی کردند که سوره مهر زمینه آن را فراهم آورده است. رونمایی از ترجمه اردو کتاب «دا» اواخر هفته گذشته در حالی در موسسه فرهنگی اکو برگزار شد که مثل همیشه جای خالی سیده ­اعظم حسینی نویسنده این کتاب در مراسم‌های اینچنینی به چشم می‌خورد. نویسنده‌ای که قریب به هفت سال از عمر خود را صرف نگارش این کتاب کرده و حالا سهم او از این موفقیت، انتشار ترجمه‌های این کتاب بدون رضایت او و کارت دعوتی است که حتی در آن نامش به اشتباه نوشته می‌شود. کسی که اگر تلاش­هایش نبود روایت آزادگی زنان خرمشهر سر به مهر می‌ماند و به فراموشی سپرده می‌شد.

«دا» بدون رعایت حقوق مولف ترجمه شد!

مزایای سکوت چیست؟!

آن روز در موسسه اکو هیچ‌کس به اندازه صدیقه حجازی مسئول امور بانوان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی حق نویسندگی خانم سیده ­اعظم حسینی را ادا نکرد و متاسفانه در میان سخنرانی‌های سایر شرکت‌کنندگان این مراسم بر تلاش‌های شبانه‌روزی این زن نویسنده دفاع مقدس مهر سکوت زده شده بود. اما خانم حجازی سخنانش را اینگونه آغاز کرد: «باید به جامعه زنان ایران در رابطه با کتاب دا تبریک گفت. اولا به خاطر وجود بانویی که آزادگی و ایستادگی زنان ایرانی را در هشت سال جنگ تحمیلی روایت کرد.

روایت زنانی که همچون خانم سیده­ زهرا حسینی لحظه لحظه‌هایشان را در دفاع مقدس با ایستادگی گذراندند و نگذاشتند ذره‌ای از خاک وطنشان در اشغال دشمن قرار گیرد. اما تبریک دوم به خاطر نویسنده‌ این کتاب است. خانم سیده اعظم حسینی خواهر دیگرمان که در این جلسه غایب هستند و ای‌کاش حضور داشتند. نویسنده‌ای که مقام معظم رهبری پس از خلق این اثر توسط ایشان فرمودند: « الحمدالله ما با خلق این اثر از ادبیات بیگانه بی‌نیاز شدیم.» و مفترخیم که این موضوع به دست توانمند یک بانوی ایرانی اتفاق افتاده است. خانم حسینی با توانمندی بسیار بالا و ارزشمند خود توانستند این کتاب و خاطرات موجود در آن را به گونه ­ای بنویسند و نگارش کنند که مخاطب با کشش و میل تا انتها روایت را دنبال کند و کاملاً در تمام لحظات خودشان را در کنار تک ­تک افراد فعال یا نامبرده در داستان و ماجرا حس کند و همه آن احساس‌ها بتواند به مخاطب منتقل شود. خیلی نوشته‌ها و خاطرات در حوزه دفاع مقدس وجود دارد گاهی این ها را می‌خوانیم ولی آنقدر خوب قلم زده نشده که آن خاطرات ما را کاملا در فضای دفاع مقدس قرار دهد و ما بتوانیم آن را با تمام وجودمان حس کنیم. پس باید به چنین نویسنده‌ای دست مریزاد گفت.

به جز چند سطر بالا که از زبان مسئول امور زنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بیان شد دیگر کسی در آن مراسم یادی از ایشان نکرد و بزرگان در قبال ایشان سکوت را رویه خود قرار دادند. اما دلایل نادیده گرفتن نام ایشان توسط دیگر حاضران در جلسه چیست؟ هفت سال زحمت و خون­ دل خوردن تنها گوشه‌ای از تلاش‌های سیده اعظم حسینی در نگارش کتاب دا است.

تلاش‌هایی که دیده نشدن آن به عدم درج نام نویسنده در ترجمه آمریکایی کتاب دا انجامید و این روزها به تحریف ترجمه اردو هم منتهی شده است. مسئولان فرهنگی ما نیز در پاسخ به این اما و اگرها یا سکوت می‌کنند و یا امیدوار هستند که این مشکلات در ترجمه‌های دیگر کتاب به وجود نیاید در حالی که انتظار می‌رود به جای حل این مشکلات به حل مشکل اصلی یعنی عدم به رسمیت شمردن نویسندگان مستندات جنگ بپردازند.
«دا» بدون رعایت حقوق مولف ترجمه شد!

هَل مِن ناصِرٍ ینصرنا؟

اما آنچه این روزها سیده اعظم حسینی را نگران و ناراحت کرده است نه عدم تقدیر از وی است و نه درج اشتباه نامش در کارت دعوت مراسم رونمایی از نسخه اردو کتاب دا بلکه آسیب های محتوایی است که با ترجمه های بدون کارشناسی وی صورت می گیرد. متاسفانه ترجمه این کتاب به زبان‌های مختلف بدون اعلام رضایت و اطمینان وی از سلامت متن پس از ترجمه توسط ایشان صورت گرفته و این موضوع باعث شده تا مولف کتاب دا با آن همه صبوری که در این سالها از او دیده شده، لب به شکایت بگشاید. خوب که فکر می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که نگرانی خانم حسینی کاملا بجاست و رفع آن با عمل به یک فرمول ساده امکان‌پذیر است.

کافیست مسئولان عزیز ما در حوزه هنری و سازمان فرهنگ و ارتباطات به این مهم توجه کنند که بر اساس قانون حمایت از حقوق مولفان، نویسندگان آثار مالک اثرند و صاحب حقوق مادی و معنوی مترتب بر اثر به شمار می‌روند و هرگونه بهره‌برداری از آن نیازمند جلب موافقت و تنظیم قراردارد با مولف است. اما متاسفانه در عمل می‌بینم که مسئولان خلاف جریان آب حرکت کرده و حق نویسنده کتاب دا توسط داعیه‌داران حوزه ادبیات پایداری در کشورمان به راحتی پایمال شده و ترجمه‌های این کتاب بدون موافقت ایشان و اخذ رضایت نویسنده صورت گرفته است.

در چنین فضایی جای تعجب نیست که رئیس موسسه فرهنگی اکو از کتاب دا که روایتگر صحنه‌های واقعی دفاع مقدس است به عنوان رمان!‌ یاد کند. به طور حتم بستر این اقدام غیرقانونی در حوزه هنری و با ترجمه آمریکایی کتاب دا کلید خورد و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز با ترجمه اردو به آن ادامه داد و نکته مهم اینکه حالا هیچکس نسبت به تضییع حقوق یک نوسنده پاسخگو نیست.

محسن مومنی‌شریف رئیس حوزه هنری وقتی با سئوال خبرنگار ما مبنی بر قانون شکنی در این زمینه مواجه شد، گفت: ما در این زمینه درخواست و گلایه‌ای که از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی داشتیم همین بود و البته این مشکل در کارهای بعدی رفع خواهد شد! چراکه اصل ترجمه در سازمان فرهنگ و ارتباطات و خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در کراچی صورت گرفته است. البته وقتی به ایشان یادآور شدیم که دفعه قبل این اشتباه در ترجمه آمریکایی و از سوی حوزه هنری اتفاق افتاده که باعث شد نام نویسنده در کتاب درج نشود، پاسخ داد: نویسنده از موضوع ترجمه آمریکایی اطلاع داشتند و بنده قبول دارم کاری که در رابطه با آن صورت گرفت کاری نبود که ما تایید نکرده باشیم. به هر حال همه زحمت می‌کشند ولی گاهی نابسامانی‌ها پیش می­آید.

از آقای مومنی شریف خواستیم که ما را مطمئن کند که ترجمه اردو کتاب دا بدون تحریف صورت گرفته و مشکل ترجمه آمریکایی، در نسخه اردو کتاب وجود ندارد و او در پاسخ گفت: ان شاالله که اینگونه نیست. کار بررسی می‌شود، مترجم کار با خود دوستان که آن را پیگیری کردند همدل بوده است. البته در آمریکایی فقط مقدمه مشکل دارد نه در متن، متن وفادارانه‌ای است. ولی مقدمه آن از نگاه مترجمی که متهم به خدمت به ایران شده، نوشته شده که ما آن را قبول نداریم و قول داده‌اند در ترجمه دوم این مقدمه نباشد. البته همه این صحبت­ها در شرایطی گفته شد که در همان جلسه سیده ­زهرا حسینی راوی کتاب در گفت‌وگو با خبرنگار ما از تحریف‌های موجود در ترجمه اردو سخن به میان آورد و گفت: در این کتاب نیز تحریفاتی صورت گرفته که قرار است جلسه نقد ترجمه کتاب دا به زبان اردو در زمان نزدیکی توسط حوزه هنری برگزار شده و ایرادات رفع شود.

هرچند رئیس حوزه هنری از عواملی که به این نابسامانی دامن می‌زنند نام نبرد اما پرواضح است که حرف‌های ایشان تنها توجیه کاری است که صورت گرفته و به رفع مشکل کمک نخواهد کرد. ما برای روشن شدن اصل این موضوع به سراغ خانم سیده­ اعظم حسینی نویسنده کتاب «دا» رفته‌ایم تا شاید بتوانیم صدای اعتراض نویسنده یکی از پرفروش‌ترین کتاب­ های تاریخ دفاع مقدس را به گوش مسئولان فرهنگی برسانیم و از تکرار اشتباهات اینچنینی جلوگیری کنیم و نگذاریم قلم‌ها در دست نویسندگان با اعمال این قبیل بی‌تدبیری‌ها خشک شود.

· خانم حسینی شنیده‌ایم که موافقت شما برای ترجمه اردو کتاب «دا» همچون ترجمه آمریکایی جلب نشده است. البته طی مصاحبه‌ای که با رئیس حوزه هنری داشتیم ایشان عنوان کردند که شما از ترجمه آمریکایی اطلاع داشتید. نظر شما در این زمینه چیست؟

سیده ­اعظم حسینی: قبل از پاسخ به سئوالات شما لازم است به چند نکته در بیانات ریاست محترم حوزه هنری جناب آقای مومنی اشاره کنم. ایشان در پاسخ به سئوال شما مبنی بر احتمال وجود اشکالات در ترجمه اردو چنین گفته‌اند که ان شاالله که اینگونه نیست و مترجم همدل بوده است. بنده سئوال می‌کنم: با گفتن ان شاءالله که اینگونه نیست و در ترجمه تحریف، حذف و اشکالی رخ نداده آیا می­توان ترجمه این اثر را از خطراتی که درفرآیند ترجمه محتوا آن را تهدید کرده باز داشت؟ پس چگونه است که در همان جلسه خبر حذف فرازهایی از اثر داده شد و جناب آقای مومنی می‌گویند که ان شاءالله که اینگونه نیست، کار بررسی می شود!

از سوی دیگر کاش بنده هم بدانم بررسی کار ترجمه به عهده چه کسی است؟ آیا مولفی که طبق قانون هم دارای حقوق ترجمه است و هم وظیفه صیانت از اثرش را دارد کنار گذاشته می‌شود و دوستانی که پیگیر کارند و با مترجم همدل و همراه­اند این وظیفه تخصصی را به انجام خواهند رساند؟ عنوان شده که در ترجمه آمریکایی فقط مقدمه مشکل دارد نه در متن. آیا در ترجمه انگلیسی کتاب دا صرفا مقدمه دارای اشکال بود؟ عدم ذکرنام مولف اثر روی جلد کتاب ترجمه شده این قدر بی‌اهمیت و متداول است که فقط مقدمه توهین آمیز اسپراک‌من را مشکل دار ببینیم.

· البته آقای مومنی شریف در مصاحبه با ما قول دادند که مشکل مقدمه در چاپ بعدی کتاب حل شود؟

سیده­ اعظم حسینی: آیا قول گرفتن از اسپراکمن برای حذف مقدمه توهین آمیزش در چاپ بعدی کتاب، راهکار برخورد با این تخلف و مجازات فرد خاطی است؟

· ظاهراً قصور در ترجمه اثر به زبان اردوی کتاب و عدم موافقت از شخص شما طبق گفته رئیس حوزه هنری از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات رخ داده.

سیده ­اعظم حسینی: وقتی خود حوزه هنری بزرگترین و مشخص‌ترین سازمانی است که به اصول اولیه حقوق مترتب بر نشر بی‌اعتنا و بی‌توجه بوده چه جای گله و شکایت از سازمان فرهنگ و ارتباطات؟ درخواست و گلایه از سازمان فرهنگ و ارتباطات برای کسب موافقت از مولف دیگر در این زمان به چه کار می­آید؟

· امکانش هست برای روشن شدن ذهن مخاطب در خصوص روند ترجمه یک اثر صحبت کنید، اینکه برای ترجمه از چه کسانی باید اجازه گرفته شود؟

سیده ­اعظم حسینی: طبق قانون کلیه حقوق مترتب بر یک اثر متعلق به مولف آن اثر است مگر آن که مولف حقوق مادی اثرش را به ناشر یا شخص دیگری واگذار کرده باشد. ترجمه نیز مشمول همین قاعده است و لذا افراد حقیقی و یا موسسات و نهادها به عنوان افراد حقوقی برای هرگونه اقدامی در حوزه ترجمه، اقتباس و سایر بهره برداری­ها باید از مولف و صاحب اثر اجازه و اذن داشته باشند. حال این تعامل و ارتباط یا مستقیم و بی­واسطه با مولف برقرار می‌گردد و یا از طریق انتشاراتی که کتاب را به زبان اولیه منتشر کرده صورت می‌گیرد.

· آقای مومنی شریف عنوان کردند که این کار توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات صورت گرفته و حوزه هنری نقشی در ترجمه اثر ندارد. آیا کتابی که در حوزه هنری به چاپ رسیده می‌تواند بدون هماهنگی با این حوزه ترجمه شود و اجازه مولف کتاب گرفته نشود؟ آیا از طرف سازمان فرهنگ و ارتباطات از شما کسب اجازه شد؟

سیده­ اعظم حسینی: سازمان فرهنگ و ارتباطات و همچنین موسسه اکو که مشخصاً موسساتی فرهنگی به شمار می­روند بعید است از لوازم و ابعاد متعدد در خصوص ترجمه یک اثر بی‌اطلاع باشد. چرا که وظیفه اصلی و ذاتی هر دو مجموعه انجام تحقیقات نظام یافته در خصوص میراث مشترک فرهنگی کشورهای منطقه بوده که این مطالعات در قالب انتشار کتب، ماهنامه، فصلنامه و ... در کشورها صورت بیرونی می‌یابند. حال چگونه باید پذیرفت چنین نهادی الفبای ترجمه یک اثر را نداند و با تضییع حقوق دیگران در جهت انجام وظائفش گام بردارد؟ رفتار و اقدام سازمان فرهنگ و ارتباطات و موسسه اکو در بهره ­برداری از یک اثر بدون توجه و رعایت قوانین آشکار در این حوزه تبعات و مصادیق یک ماجرای حقوقی است.

برخورد غیر اصولی انتشارات سوره مهر با مولف کتاب دا در عدم به رسمیت شمردن شخصیت پدیدآوری برای او و تضییع کلیه حقوق مادی و معنوی­ اش، بستر اقدامات غیر فرهنگی و دور از اخلاق حرفه­ایی متعددی را تاکنون رقم زده است. سازمان فرهنگ و ارتباطات و همچنین موسسه فرهنگی اکو همان مسیری را طی کردند که سوره مهر زمینه آن را فراهم آورده است. آنها از تمام قوانین و ضوابطی که برای ترجمه آثار مولفان در قانون تعریف شده به ارسال کارت دعوتی -یک روز قبل از مراسم رونمایی از اثر ترجمه شده به زبان اردو- بسنده کردند. برای من نیز این پرسش مطرح بود: اگر حوزه هنری دفتر ترجمه­ ای دارد که مسئولیت ترجمه آثار را بر عهده داشته و ترجمه انگلیسی آن را به پال اسپراکمنی می‌سپارد -که وی از ذکر نام مولف کتاب هم سرباز می­زند- پس دیگر سازمان فرهنگ و ارتباطات و موسسه اکو چه نقشی در ترجمه اردو بازی می­کند؟ و اگر این دو در تعامل و تفاهم و قراردادی با حوزه هنری امتیاز ترجمه و نشر اردوی این اثر را به خود اختصاص داده ­اند پس چرا دفتر ترجمه حوزه هنری همان اشتباه قبلی در تضییع حقوق مولف در ترجمه و نشر را مرتکب شد؟ همین سئوال را از آقای افتخار حسین عارف ریاست موسسه فرهنگی اکو که شخصیتی علمی و ادبی از کشور پاکستان است با ارسال نامه‌ای پرسیدم. پاسخ ایشان همان است که آقای مومنی فرمودند. موسسه اکو برگزار کننده مراسم رونمایی بوده و سازمان فرهنگ و ارتباطات کار ترجمه را انجام داده است!

· گفته شده که شما در جریان ترجمه امریکایی اثر بوده ­اید آیا این موضوع صحت دارد؟

سیده ­اعظم حسینی: در پاسخ به سوال شما ناچارم مقدمه مفصلی بگویم. در سال 88 حوزه هنری و انتشارات سوره مهر بدون اطلاع و دعوت پدیدآور این اثر به جلسات و یا هرگونه توافق و قراردادی با وی با آقای اسپراکمن وارد مذاکره شد و کار ترجمه را به وی سپرد. وقتی این خبر را در سایت­های اطلاع رسانی دیدم نامه ­ای در تاریخ یازده مرداد همان سال که هم اکنون موجود است به مدیر دفتر ادبیات نوشتم و درباره این اقدام از ایشان پرسیدم. جوابی برای این نامه نوشته نشد ولی کار با این گفته اسپراکمن که با حذف فرازهایی که خود تشخیص می­دهد جلو رفت. در تمام این سال­ها من اعتراضاتم را در قالب گفتگوها و نامه­ ها به مدیران اعلام کردم ولی نتیجه بخش نبود تا اینکه در تابستان سال 93 باز در رسانه ­ها خبر انتشار کتاب به زبان انگلیسی در قلب آمریکا پایان کار ترجمه را محرز کرد. باز در آن زمان نامه­ ای به مدیر دفتر ترجمه حوزه هنری نوشتم که نسخه­ ای از کتاب را در اختیار من بگذارند.

این نامه نیز سرنوشت قبلی­ ها را پیدا کرد. تا اینکه در هفته دوم مهر سال 93 از طرف سرکار خانم حسین جانی خبر رونمایی از ترجمه کتاب دا در حوزه هنری به من اطلاع و درخواست شد در جلسه رونمایی حضور یابم. من در آن مکالمه که از طریق تلفن داخلی برقرار شده بود به ایشان گفتم شما کتاب را دیده اید؟ گفتند: نه. قرار است آقای اسپراکمن با خودشان بیاورند. به ایشان گفتم: طرح روی جلد را دیده و متوجه شده­ اید نام نویسنده اثر روی آن نیست؟ تعجب کردند و گفتند: نه. از ایشان خواستم با مراجعه به سایت­ ها طرح جلد و عناوین گویا کننده اثر را در روی جلد ببیند. به ایشان گفتم: از اینکه برخلاف سایرین برای جلسه مربوط به این کتاب از من دعوت می­کنید از شما ممنونم ولی من برای چه و به چه عنوانی در این جلسه حضور پیدا کنم؟ چگونه می­شود از کتابی رونمایی کنید که مترجم با حذف نام مولف از روی جلد دچار سرقت ادبی شده و حق معنوی مولف را تضییع نموده. شما از من میخواهید در جلسه ­ای حضور یابم که قرار است به شان یک مولف توهین شود و در سایه این توهین اصول علمی اثر بی­ارزش شود؟

من در این جلسه حضور نخواهم یافت. از شما هم می­خواهم که این جلسه را برگزار نکنید. با این توضیح و مطابق فرموده جناب آقای مومنی ریاست محترم حوزه هنری من بواسطه سرکار خانم حسینجانی از جلسه مطلع بودم. حتی ایشان لطف کردند یکی از همکارانشان را در ساعت برگزاری دنبال من فرستادند. لکن همانگونه که گفتم این دعوت بیش از آنکه موجب احترام باشد موجب تکدر خاطر و تاسف چند باره بود. با چه توجیهی در طی چند سال هرگونه تصمیمی برای ترجمه انگلیسی اثر بدون کوچکترین احترام به پدیدآور این اثر از جانب حوزه هنری صورت پذیرفت؟ در مرحله نهایی هم حتی اسم ظاهری­ اش را بر تارک کتاب بر نتابیدند آنگاه او را به جلسه ­ای که جز توهین و تحقیر و بی­ احترامی نسبت به جایگاه پدیدآوری و هویت اثری که بدون ذکر مولفش در حقیقت کتابی فاقد شناسنامه است تلقی دیگری بر آن فرض نمی­ شود دعوت می­کنند. آنگاه می­گویند که او خبر داشت و نیامد­. این هم به آن معناست که او خودش نخواست که بیاید!!!

با این تفصیل آقای مومنی، هم با موظف کردن دفتر ترجمه حوزه هنری برای برپایی جلسه رونمایی از ترجمه مخدوش انگلیسی، به اقدام خلاف قانون و اخلاق آقای اسپراکمن نسبت به حذف نام یک مولف ایرانی از پیشانی اثرش اعتبار داد و هم با حضور در موسسه فرهنگی اکو بر تضییع حق مولفی که اثرش را با واگذاری برای انتشار به آنها به امانت داد صحه گذاشت.

· انتظار شما از مسئولین حوزه فرهنگ در این زمینه چیست؟ آیا اتفاقاتی این چنینی از رغبت نویسندگان برای انجام این قبیل اقدامات فرهنگی نمی­ کاهد؟

سیده ­اعظم حسینی: با عنایت به عملکردها و جهت­گیری­ ها و رفتارهایی که تاکنون از مدیران و مسئولان حداقل در رابطه با این کتاب و افراد منتسب به آن دیدم هیچ انتظار و توقعی از آنها نیست. چرا که خواسته­ ها و مطالبات قانونی در این حوزه را بارها گوشزد کرده ام. ملاک و حجت آنها در تعیین و تبیین پدیدآور اثر و سپس تصمیم­ ها و عملکردشان صرفا نگاه و تشخیص و تلقی خودشان است. خوب است فقط به این سئوال در نزد خودشان پاسخ بگویند: اگر این کتاب حاصل دسترنج خود آقای مومنی و یا آقای حمزه­ زاده و سایر کسانی بود که چنین فضایی را رقم زده­ اند باز این چنین با مسئله برخورد می­کردند؟

عملکرد حوزه هنری و انتشارات سوره مهر به من ثابت کرد این مجموعه نه تنها به حقوق مولفان احترام نمی­گذارد بلکه در ماموریت­ها و برنامه­ هایش در فضای پس از نشر اثر نیز مجاری و بستر مناسبی نیست. خصوصاً برای آثاری چون این کتاب که مسیر متفاوت و زمان قابل توجهی در تولید و تالیف سپری کرده ­اند. این دو بزرگوار با کنار زدن مولف، خود را به جای صاحب و مالک این اثر نشاندند ولی نتوانستند حتی به صیانت ابتدایی از اثر بپردازند. سازمان فرهنگ و ارتباطات، موسسه فرهنگی اکو و سایر افراد حقیقی و حقوقی که از این اثر بدون رعایت ابتدایی­ ترین حقوق مولف آن به انواع گوناگون بهره­ برداری کرده و می‌کنند بدانند که در زمان تعریف شده­ ای باید پاسخگوی عملکرد غیر قانونی خود باشند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار