شهدای ایران shohadayeiran.com

اصرار زن میانسال برای زندگی در شهرستان پای او را به دادگاه خانواده باز کرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زوج میانسالی راهی دادگاه خانواده خانواده شدند و درخواست طلاق توافقی دادند. همسرم از من می‌خواهد شهرستان زندگی کنیم مرد میانسال در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم بعد از ۳۰ سال زندگی مشترک از من می‌خواهد که خانه و زندگیمان را بفروشیم و به شهرستان برویم و در آنجا زندگی کنیم. هرچه به او می‌گویم ما نمی‌توانیم بعد از سال‌ها زندگی در تهران به شهرستان برویم و آنجا راحت زندگی کنیم فایده‌ای ندارد. او حرف خودش را می‌زند و مرتب سر این موضوع با من جنگ و دعوا به راه می‌اندازد. وی افزود: همسرم حتی از خانه قهر کرده و رفته است و پایش را در یک کفش کرده که می‌خواهد به شهرستان برود. برای همین به او گفتم هرجا می‌خواهی برو ولی بدون من. همسرم هم قبول کرده و می‌خواهد از من جدا شود و در شهرستان زندگی کند. او زندگی در شهرستان را به زندگی با من ترجیح داده است. بعد از صحبت‌های این مرد همسر وی نیز به قاضی گفت: من دوست دارم در این سال‌های آخر عمرم حالا که شوهرم بازنشسته شده و در خانه است و کاری برای انجام دادن ندارد، به شهرستانمان بروم و در آنجا زندگی کنم. من و شوهرم آنجا به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم و اصلا برایمان سخت نیست که در شهرستان زندگی کنیم. ولی شوهرم قبول نمی‌کند و به خاطر همین موضوع تصمیم به جدایی گرفتیم. بعد از صحبت‌های این زوج قاضی سعی کرد آن‌ها را از جدایی منصرف کند. در ‌‌نهایت وقتی اصرار این زوج برای طلاق را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه بعد موکول کرد. ‎

به گزارش شهدای ایران، چندی پیش زوج میانسالی راهی دادگاه خانواده خانواده شدند و درخواست طلاق توافقی دادند.
 
مرد میانسال در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم بعد از ۳۰ سال زندگی مشترک از من می‌خواهد که خانه و زندگیمان را بفروشیم و به شهرستان برویم و در آنجا زندگی کنیم. هرچه به او می‌گویم ما نمی‌توانیم بعد از سال‌ها زندگی در تهران به شهرستان برویم و آنجا راحت زندگی کنیم فایده‌ای ندارد. او حرف خودش را می‌زند و مرتب سر این موضوع با من جنگ و دعوا به راه می‌اندازد.

وی افزود: همسرم حتی از خانه قهر کرده و رفته است و پایش را در یک کفش کرده که می‌خواهد به شهرستان برود. برای همین به او گفتم هرجا می‌خواهی برو ولی بدون من. همسرم هم قبول کرده و می‌خواهد از من جدا شود و در شهرستان زندگی کند. او زندگی در شهرستان را به زندگی با من ترجیح داده است.

بعد از صحبت‌های این مرد همسر وی نیز به قاضی گفت: من دوست دارم در این سال‌های آخر عمرم حالا که شوهرم بازنشسته شده و در خانه است و کاری برای انجام دادن ندارد، به شهرستانمان بروم و در آنجا زندگی کنم. من و شوهرم آنجا به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم و اصلا برایمان سخت نیست که در شهرستان زندگی کنیم. ولی شوهرم قبول نمی‌کند و به خاطر همین موضوع تصمیم به جدایی گرفتیم.

بعد از صحبت‌های این زوج قاضی سعی کرد آن‌ها را از جدایی منصرف کند. در ‌‌نهایت وقتی اصرار این زوج برای طلاق را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه بعد موکول کرد. ‎
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار