شهدای ایران shohadayeiran.com

استراحت مطلق فیلم کثیف و بی‌شرافتی است؛ این بی‌شرافتی هم به مصادیق و عینیات مبتذلی همچون جملات و حرکات رکیک و تابوشکنانه جاری در فیلم برمی گردد و هم به توهینی که در آن منتشر و مستتر است؛ توهین به شعور و حیثیت مخاطب.مدیریت فرهنگی کشور برای این رسوایی تمام عیار، چه پاسخی در آستین توجیه و انکار، آماده کرده است؟
شهدای ایران:در هیاهوی روزهای عید و آغاز سال نو فیلمی به روی پرده سینماهای کشور رفته است که شاید بتوان آن‌را یکی از تاریک‌ترین، مستهجن‌ترین و وقیح‌ترین آثار سینمایی تمام سال‌های پس از انقلاب دانست که در اوج ناباوری و غفلت و شاید هم بی مبالاتی مدیران و مسئولان فرهنگی کشور توانست اکران مهم نوروزی را در سینماهای کشور از آن خود کند!

 حکایت فیلم کثیفی که بر پرده سینماهاست!+تصاویر


آیا سادیسم و مازوخیسم، همان سینماست؟!

 

فیلمی که نتیجه‌اش مخاطبانی افسرده و ناامید است که با تحمل مشتی کلمات رکیک و حرکات مبتذل، از سالن‌های سینما بیرون می‌آیند و تنها دستاوردشان از این فیلم و این سینما، احساس یأس و توهین است. فیلمی به شدت توهین آمیز و عمیقا ناامیدکننده و ناشی از فضایی ملهم از نهیلیسم و پوچ گرایی.

 حکایت فیلم کثیفی که بر پرده سینماهاست!+تصاویر

 برای هر کدام از این توصیفات، دلایل و مصادیق بسیاری در فیلم هست که البته همه آن‌ها را به دلیل شدت وقاحت و ابتذال و کثافت حاکم بر فیلم نمی‌توان برشمرد اما برای نمونه می‌توان به مصادیقی چند، فی الجمله اشاره کرد.

 

آیا قصه تکراری و دمده با کاتالیزور فحش‌های رکیک، همان سینماست؟!

 

فیلم حکایت زنی بریده از شوهر است که از دامغان به تهران می‌آید تا به محل کار قبلی‌اش برگردد. در این میانه علاوه بر شوهر سابقش که با هیئت یک انسان متعصب و باغیرت ظهور می‌کند در گرد خود مجموعه‌ای از آدم‌های بدبخت و مفلوک و هوسباز و گرگ صفت را آنهم در جامعه‌ای کثیف و تیره به نام ایران امروز می‌بیند که مجموعا، هیچ نشانه‌ای از امید و رستگاری در آن یافت نمی‌شود و هرچه هست، پلیدی و سوءاستفاده و بیماری و دزدی و سوداگری و فلاکت است.

 حکایت فیلم کثیفی که بر پرده سینماهاست!+تصاویر

همه این مضامین در پرداختی مازوخیستی و با رویکردی ناشی از سادیسم و بیماری حاکم بر ذهن علیل اما پرمدعای سازنده اثر، محصولی را نتیجه می‌دهد که برای افسرده کردن یک جامعه، آنهم در ایام تعطیلات عید، بسیار موفق خواهد بود!
 
حکایت فیلم کثیفی که بر پرده سینماهاست!+تصاویر
 
حال این سوال پیش می‌آید که نوابع حاکم بر مدیریت سینمایی کشور و متولیان نابغه عرصه برنامه ریزی اکران نوروزی، چرا و چگونه توانستند این مارگیری زبردستانه و غافلگیرکننده را به انجام رسانده و این سوغات منحصربفرد را برای تعطیلات عید مردم، از آستین مبارک خویش بیرون آورند؟ براستی آن‌ها دیگر چه چیزهایی در آستین دارند که هنوز رو نکرده اند؟

 

آیا روایت نافرم و دم دستی یک خرده قصه، با کلی اعوجاج و ادا و اطوار، همان سینماست؟!

 

فیلم «استراحت مطلق» به جهت ویژگی‌های سینمایی، نسخه‌ای معیوب و نازل از یک فیلمنامه پرحفره و ضعیف است که ابدا موفق نشده در پرداخت روایت سینمایی خویش، به توفیقی نایل آید و در شخصیت پردازی هم به شدت ناکام است.

 حکایت فیلم کثیفی که بر پرده سینماهاست!+تصاویر

آدم‌های فیلم کاملا باسمه‌ای و بی دلیل و بی گذشته، همچون مقوا، چونان مرده‌های متحرکی هستند که بدون باورمندی، که از لازمه‌های سینمای اصیل و استاندارد است، باید پذیرقتشان! منتها ای کاش همه چیز به این کارنابلدی سینمایی برمی‌گشت؛ ولی متأسفانه ذهن علیل و بیمار فیلمساز، در کنار هوش اندک او در فهم سینما، باعث شده تا او از مفاهیمی همچون سینمای آوانگارد و فیلم ابزورد هم تعاریف و برداشت‌هایی کاملا نازل و مبتذل و البته من درآوردی داشته باشد.

 

 

آیا لختی بازی، همان سینماست؟! موادکشیدن و فحش رکیک دادن چطور؟!

 

و مثلا گمان کند آوانگارد سازی یعنی لخت نشان دادن چند بازیگر مرد یا ابزورد سازی، یعنی بی‌هویت و باری به هر جهت نمایاندن انسان در زندگی این دنیا! بی هیچ عقبه و معیار و محوری که بتواند او را به چیزی یا جایی متصل کرده و برایش شأن و شعور و راه و هدف و در نهایت امید و نقطه اتکالی پدیدآورد.

 حکایت فیلم کثیفی که بر پرده سینماهاست!+تصاویر

البته گفتن از ویژگی‌های سینمایی این فیلم و برشمردن نقاط ضعف عدیده و حفره‌ها و معایب بیشمارش، کار عبث و دور باطلی است که در این نوشتار بنانداریم در آن گرفتار آییم؛ این اشاره‌ها هم صرفا جهت یادآوری ضعفهای عمده فیلمی بود که سازندگانش مدعی هرچه که نباشند، مدعی هنرورزی و سینماگری هستند!

 

آیا فیلم ضد دینی ساختن همان سینماست؟! پوچ گرایی چطور؟!

 

اما از طرف دیگر و به همین جهات پیش گفته است که باید اضافه کرد این فیلم علاوه بر استهجان و ابتذال، ضد دینی هم هست و در نهایت، این حقیقت امر دین و اتصال انسان به منبع لایزال الهی در زندگی دنیوی و اخروی است که در آن مورد هجمه قرار می‌گیرد.

 

«استراحت مطلق» اما فیلم کثیف و بی‌شرافتی است؛ این بی‌شرافتی هم به مصادیق و عینیات مبتذلی همچون جملات و حرکات رکیک و تابوشکنانه جاری و ساری در فیلم برمی گردد و هم به توهینی که اشاره کردیم در آن منتشر و مستتر است؛

 

 

براستی اینکه تلقی یک فیلمساز از مخاطب امروز سینمای ایران، در این حد باشد که برای عینیت دادن به آوانگاردیسم و ابزوردیسم سینمایی پیشکشی به او باید بدن لخت چند بازیگر مرد و یا کلماتی مثل [...] و [...] و یا لخت شدن چند مرحله‌ای مردی برای زنی در حمام و چیزهای چندش برانگیز و ناشی از ذهن‌های بیماری از این دست را به او نشان داد، توهین آمیز نیست؟

 

آیا فیلم کثیف ساختن همان سینماست؟! افسرده کردن مردم چطور؟!

 

براستی این چه چهره تاریک و پلشت و افسردگی آوری است که از ام القرای جهان اسلام در این فیلم بی شرافت به نمایش درآمده است؟ چهره‌ای که حتی نمونه‌اش را در فیلم‌های ساخته هالیوود و کمپانی‌های ضد اسلامی- ایرانی آن طرف آب هم نمی‌شود سراغش را گرفت!

 

واقعا جای این سوال از مدیران فرهنگی کشور، به ویژه آن‌ها که به این فیلم مجوز ساخت و اکران داده‌اند باقی است.

 

آیا فحش دادن به حکومت، همان سینماست؟! سیاه نمایی چطور؟!

 

نکند دوست فیلمساز ما با این نحوه فیلمسازی دارد به کسانی یا جایی علامت می‌دهد؟ نمی‌دانیم! اما می‌فهمیم که این نوع فیلمسازی، خیانت در حق این کشور، این مردم، این نظام و همه چیزهایی است که هر ایرانی منصفی به آن‌ها اعتقاد دارد.

 

 

موقع تماشای فیلم در یکی از مهم‌ترین پردیس‌هایی سینمایی تهران آنهم در ایام تعطیلات عید و در کنار خانواده‌هایی که در سالن حضور داشتند گاه از شدت شرم و خجالت، به حد انفجار می‌رسیدم و دوست داشتم به سمت پرده حمله ور شوم و یا دستگاه پخش فیلم را با ضربه‌ای از کار بیاندازم! اما چه کنم که من هم مثل همه شهروندان دیگر این جامعه رو به توسعه، مدت‌هاست که دست از [...] برداشته‌ام و موجودی رام و آرام و سربه راه شده‌ام!

 

موجودی که تنها و تنها می‌تواند صبر و تحمل کند و فوقش چیزی بنویسد تا رسانه‌ای آزاده و باشرفت که هنوز دغدغه فرهنگ این ملک و ملت را دارد منتشرش کند یا نکند و مدیر و مسئولی آنرا بخواند یا نخواند و تصمیم و تجدید نظری رخ دهد یا ندهد و آن آقای نه چندان محترم، تحت لوای هنر و فیلمسازی، در جلوی دیدگان ناموس مردم، بازی لختی راه بیاندازد و حرف‌های رکیک بگوید و ریش را با [...] مسخره کند و حرف از [...] و [...] بزند و با دستش علامت [...] دربیاورد و... !

 

راستی توی سالن، نوجوانان و بچه‌ها هم بودند و من چقدر دلم برایشان سوخت و از دست خودم متنفر بودم که اولا چرا برای دیدن فیلمی از سینمای ایران به سالن آمدم و حالا که آمده‌ام چرا کاری از دستم برنمی آید.

 

 

دوستان! در خود قبله آمال یعنی ایالات متحده آمریکا هم چنین مزخرفاتی را با محدودیت‌های مختلف از جمله ممنوعیت رده‌های سنی پایین به نمایش می‌گذارند و مثلا کسی مثل اسکورسیزی هم که باشی و «گرگ وال استریت» هم که ساخته باشی، مجبوری آنهمه محدودیت و سانسور جورواجور را تحمل کنی و تن بدهی؛ اینجا اما... !

 


راستش احساس می‌کنم در این میان، بزرگ‌ترین ظلم، اولا به اخلاق و شرافت و ثانیا به سینما و هنر وارد می‌آید؛ دوستان به اخلاق که هیچ، به سینمایی که ادعایش را دارند هم رحم نمی‌کنند!

 

گمان می‌کنم ثواب اکران شاهکاری همچون «استراحت مطلق» باید برسد به آباء و اجداد همه بانیان و دخیل مندان در پدیدآمدن چنین اثری و همه آن‌ها که عرصه فرهنگ و هنر این ملک و ملت را میدانی برای عرض اندام چنین ابتذال و بی شرافتی و بیماری و دنائتی کرده‌اند و می‌کنند!

 

 

درباره «استراحت مطلق» و کارنامه مشعشع کارگردانش، البته که حرفهای ناگفته بسیاری باقیست که شاید مجالش اینجا و این مقال نباشد. شاید وقتی دیگر و در فرصتی موسع بتوان این حکایت پرغصه را شرح داد که سینمای این کشور و فرهنگ و هنر این مردم، به مدد جماعت خودشیفته و مدعی و شبه روشنفکر چه کشیده‌های ناجوانمردانه‌ای خورده است!

 

جماعتی که در یک هم‌افزایی و همپوشانی نانوشته، با سفارشی سازان و مدعیان خود ارزشی پندار، کمر به نابودی فرهنگ و هنر ایران زمین بسته‌اند!

*رسا

 
انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
1
1
سینمای این روزهای ایران خنجر خودی است
بی عفتی و بی حیایی
ای کاش حداقل کمی محتوا پیدا میشد
کاش کمی قبح همه چیز نگه داشته می شد

متاسفم برای انان که همچون گل شیفته برهنگی هستند
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار