شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۶۸۴۵۰
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۲
غلامرضا طریقی،‌ شاعر، ‌در یادداشتی در فیسبوک خود با تیتر «جواز جهنم من صادر شد»،‌ به اصرارهای عجیب و غیراخلاقی برای شرکت در برنامه‌ای از سوی مهدی خزعلی بازداشتی فتنه 88 اشاره کرده و آن را تقدیم کرده به «هر کس که به خودش اجازه می‌دهد دیگران را بازیچهٔ بازی کثیف سیاسی خود بداند».
به گزارش شهدای ایران،غلامرضا طریقی،‌ شاعر، ‌در یادداشتی در فیسبوک خود با تیتر «جواز جهنم من صادر شد»،‌ به اصرارهای عجیب و غیراخلاقی برای شرکت در برنامه‌ای از سوی مهدی خزعلی اشاره کرده و آن را تقدیم کرده به «هر کس که به خودش اجازه می‌دهد دیگران را بازیچهٔ بازی کثیف سیاسی خود بداند».

غلامرضا طریقت نوشت: چندی پیش بانوی ظاهراً محترمی مثل ده‌ها نفر دیگر به کارگاه شعر من آمد. همانجا معلوم بود که برای شعر نیامده... پس از اتمام جلسه شمارهٔ بنده را به بهانهٔ دعوت برای برنامه‌ها گرفته و تشریف برد. دو سه هفته بعد ایشان ظهر یک روز سه شنبه زنگ زدند که شما مه‌مان برنامهٔ آقای دکتر خزعلی هستید و عصر باید بیایید و در سرای اهل قلم ایشان تفسیر حافظ بفرمایید!! گفتم خانم اول اینکه من حافظ‌شناس و مفسر حافظ نیستم و دوم اینکه چرا الان یادتان افتاده برای چندساعت دیگر مه‌مان دعوت کنید؟ من زندگی دارم... برنامه دارم.... خلاصه از من انکار و از ایشان اصرار... آنقدر که منِ کم رو گفتم انشالله اگر بتوانم چشم.... آن روز نرفتم و شب اس‌ام اسی دریافت کردم که در آن مرا به بی‌اخلاقی و.... متهم کرده بودند. مطمئن بودم همه چیز تمام شده اما اشتباه می‌کردم.

چون حضرت آقای خزعلی که یکسره در شبکه‌های مختلف ماهواره‌ای دم از احترام به حقوق دیگران می‌زنند ظاهراً به کارکنانشان یاد داده‌اند که مرگ فقط برای همسایه خوب است. دوشنبهٔ همین هفته ساعت ده شب در مترو بودم و خستگی دویدن به دنبال نان را به خانه می‌بردم که دوباره در کمال تعجب‌‌ همان بانو تماس گرفتند و تا من به خود بجنبم گوشی را به جناب دکتر دادند...، داشتم به ایشان توضیح می‌دادم تخصص و ادعایی در شناخت حافظ ندارم که باطری موبایل تمام شد و حرف‌هایمان ناقص ماند.

در کمال ناباوری سه شنبه ظهر‌‌ همان بانو تماس گرفتند که: غروب منتظرتان هستیم.... عرض کردم نه. ایشان با تحکم فرمودند: شما به دکتر قول داده‌اید! گفتم خانم وسط توجیه دکتر برای عذر خواهی، تماس قطع شده اما ظاهراً کفگیر برنامهٔ دکتر به ته دیگ خورده بود که ایشان اصرار داشتند مرا به برنامه ببرند بعد از هزار توضیح گفتم: خانم حتی اگر تمایلی به آمدن داشته باشم باید از قبل هماهنگ باشیم...، من ساعت پنج برنامه دارم ایشان امر کردند! که برنامه را زود تمام کنم و بروم...! دیدم از پسشان بر نمی‌آیم گفتم اکر زود تمام شد چشم. تا اینکه آن برنامه طولانی شد و من اس‌ام اس عذر خواهی فرستادم. حالا دو روز است که اس‌ام اس‌های تهدید آمیز اینچنینی دریافت می‌کنم:

‌«دکتر خزعلی گفتند: وای به حال کسانی که وعده می‌دهند و به وعدهٔ خود عمل نمی‌کنند. اینکار شما دشمنی با خدا و اخلاق است و خود خدا جوابتان را می‌دهد و در لحظات حساس پاسختان را دندان شکن می‌دهد».

نوشتم: «شما می‌خواهید کسی را به زور وادار کنید و با رودربایستی او را به آنجا بکشید اما نمی‌شود. ایشان و هر کس دیگر بیجا می‌کنند که از طرف خدا تعیین تکلیف می‌کنند، لطفاً دیگر مزاحم من نشوید»

حالا هی اس‌ام است که از طرف مدعی آزادی بیان و آزادی در عقیده می‌آید؛

‌«آقای به ظاهر محترم برید قرآن رو بخونید»

‌«مثل اینکه بویی از دین و قرآن نبردید»

‌«برید درجهٔ انسانیت و شرفتون رو بالا ببرید»

‌«رفتار شما رو نقل محافل می‌کنم مطمئن باشید»

‌«ضمناً شما خاک پای دکتر خزعلی نمی‌شید و بیجا هم خودتان کردید»

این‌ها بخشی از پیام‌های کسی ست که دیشب می‌گفت شما استادید و ما آرزوی دیدن شما را داریم!

به نظر شما ایشان و یارانشان که از صبح تا شب به دیگران ایراد می‌گیرند اگر در قمار سیاست برنده شوند بهتر از دیگران خواهند بود؟

آقای دکتر دائم شعار می‌دهند که دشمنی با فلان کس دشمنی با خدا نیست، اما خودشان مرا به این دلیل که حاضر نیستم اسباب بازیشان شوم در چشم به هم زدنی دشمن خدا می‌دانند!

آیا اگر چنین فردی حاکم زندگی من و شما بشود اجازه آزادی عمل و نفس کشیدن به ما خواهد داد؟

رونوشت: صدای محترم آمریکا که نگران آزادی اندیشهٔ ماست

دکتر خزعلی که دم از آزادی انسان می‌زند

و هر کس که به خودش اجازه می‌دهد دیگران را بازیچهٔ بازی کثیف سیاسی خود بداند....

با احترام: غلامرضا طریقی


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار