شهدای ایران shohadayeiran.com

مهدی سلحشور خاطر‌ه‌ای از حال و روز رزمندگان کشورمان در ایام فاطمیه را به رشته تحریر در آورده است.
به گزارششهدای ایران؛ در هشت سال دفاع مقدس فرزندان این دیار که با نیت الهی دست از دنیا و زیبایی های آن کشیده  و به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافته تا به یاری دین خدا بپردازند آن چنان نگاهی عرفانی پیدا کرده بودند که با خواندن خاطرات و احوال آنان در سخت ترین ساعات جنگ اشک در چشم های هر انسان آزادیخواه جمع میگردد و انسان به حال آنان غبطه میخورد.

متن زیر بخشی از خاطره حاج مهدی سلحشور از دوران دفاع مقدس و در ایام فاطمیه است که به رشته تحریر در آمده است.خاطره ای که با خواندن آن میتوان موج موج خلوص نیت شهدا و رزمندگان والا مقاممان را با جان و دل احساس کرد.شهیدانی که میخواستند فاطمه وار به دیدار مولای خودشان شرفیاب شوند.
خاطره مهدی سلحشور از ایام فاطمیه در جبهه

                                                               
 کامیون ها پشت سر هم در جاده شهید صفوی به سمت شلمچه حرکت میکردن

پشت کامیون ها جای سوزن انداختن نبود

هر کامیونی پذیرای چهل پنجاه رزمنده با تجهیزات کامل بود

کیپ تا کیپ بچه ها نشسته بودند و مشغول ذکر و تلاوت قرآن و دعا بودند

در این بین بازار عقد اخوت هم داغ داغ بود

عقد اخوت با بچه هایی که خیلی هایشان تا ساعاتی دیگر مهمان ارباب بودند

بعضی ها هم آمال و آرزوها شان را بر زبان جاری میکردند و عمق نگاه زیبایشان را به رخ تاریخ می کشیدند

یکی میگفت ای کاش مثل علی اکبر( ع) فدای دین شوم، دیگری آرزوی شهادت مثل خود سید الشهدا را داشت و میخواست بی سر به لقاء الله برسد.

اما یکی بلند شد و گفت ایام فاطمیه است، ای کاش می شد نشانه ای به سینه و بازو و پهلو با خود بر می داشتیم تا شرمنده مادرمان نباشیم

همین طورم شد.

اکثر جنازها یا از پهلو یا از سینه و یا از بازو مورد اصابت قرار گرفته بودند.

درست مثل مادرشان فاطمه زهرا(س)


خاطره مهدی سلحشور از ایام فاطمیه در جبهه


منبع : نفحات صبح
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار