شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۶۵۶۱۷
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۶
در یک کلام این فیلم را باید تلاشی برای ترویج خوانندگی زنان و تلاش به آنها برای دریافت مجوز دانست. زنانی که هوایی سنگین همانند بمب شیمیایی راه حنجره آنها را گرفته است و مانع خواندن آنها می شود.
به گزارش شهدای ایران به تقل از فرهنگ نیوز؛ «حکایت عاشقی» ساخته احمد رمضان زاده در بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. داستان «حکایت عاشقی» برگرفته از یک عکاس واقعی به نام احمد ناطقی است که به عنوان اولین نفر بعد از بمباران شیمیایی حلبچه به این منطقه وارد می‌شود و از آن عکاسی می‌کند. این فيلم قصه عشق عکاس به يکي از بازماندگان بمباران شيميايي حلبچه را روایت می کند. بهرام رادان در نقش عکاس ایرانی و شيلان رحماني در نقش دختر کرد، بازیگران اصلی «حکایت عاشقی» هستند. 
 
 
فیلم سینمایی حکایت عاشقی روایت زندگی عکاسی است به نام علی که بعد از بمباران شیمیایی حلبچه و به واسطه حضور در خطوط مقدم جبهه (جهت عکاسی) موفق به ورود به این شهر می شود اما این نه تنها تمام داستان نیست بلکه مقدمه ای است برای نقل حکایت عاشقی این عکاس...
 
علی بعد از ورود به حلبچه با زنی به نام چیمن آشنا می شود. وی خواننده زنی است که تا پیش از بمباران دلباخته یکی از پیشمرگان کرد به نام شاهو است و تصمیم دارد به هر طریقی شاهو که نوازنده ای شناخته شده در میان اهالی حبلچه است را قانع کند تا اسلحه را زمین گذاشته و زندگی مشترکشان را شروع کنند اما بعد از بمباران شهر و استقرار اهالی در کمپ از طریق یکی از روزنامه های محلی خبر تیرباران شاهو و تعداد دیگری از پیشمرگان منتشر می شود، موضوعی که در ابتدا باعث افسردگی و ناراحتی چیمن می شود اما در ادامه زمینه را برای ازدواج وی با علی فراهم می سازد.
 
 
حال چیمن خواننده کرد عراقی است که به واسطه شیمیایی شدن نمی تواند بخواند اما با علی خوشبخت است و زندگی خوبی را تجربه می کند. علی سعی دارد تا با سفر به یکی از کشورهای غربی مقدمات درمان چیمن را فراهم کند تا شاید او بتواند بار دیگر بخواند. هرچند باید توجه داشت که تمام آرزو و تلاش علی به عنوان قهرمان داستان در اخذ مجوز کنسرت خوانندگی چیمن از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خلاصه شده است.
 
همانگونه که بیان شد روزنامه های محلی از کشته شدن شاهو خبر داده بودند اما این خبر با بازگشت شاهو و استقرار وی در کمپ تکذیب شده و عشق مثلثی فیلم را رقم می زند، عشق علی و شاهو به چیمن؛ عشقی که باعث جدایی علی و چیمن و تنهایی هر سه آنها (به مدت 15) سال می شود.
 
 
هر چند در پایان چیمن موفق می شود کنسرت خود را در کردستان عراق برگزار کند و علی که در این فیلم بدون هیچ عیبی و در حد یک فرشته نشان داده است بار دیگر به سراغ چیمن می رود اما در یک کلام این فیلم را باید تلاشی برای ترویج خوانندگی زنان و تلاش به آنها برای دریافت مجوز دانست. زنانی که هوایی سنگین همانند بمب شیمیایی راه حنجره آنها را گرفته است و مانع خواندن آنها می شود. اما نکته مورد توجه اینکه تنها راه رهایی از این سنگینی و خواندن دوباره پناه به غرب و یا منطقه آزادی است که حدود اسلامی در آن جایی نداشته باشد...
 
حال باید پرسید ارتباط این فیلم با سیاست های دولت تدبیر و امید و نظر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص خوانندگی زنان چیست؟ آنهم در حالی که در بخش های کوتاهی از این فیلم خوانندگی زنان آورده شده است...

دانلود


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار