شهدای ایران shohadayeiran.com

درباره فیلم «تا آمدن احمد» از آثار راه یافته به بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر که مظلومیت مردم خارک را نمایش می دهد.
شهدای ایران - مرتضی اسماعیل‌دوست: فیلم «تا آمدن احمد» به‌عنوان یکی از فیلم‌های راه یافته به رقابت‌های امسال بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر به حساب آمده و در محدودیت فیلم‌هایی با موضوعیتی ارزش‌مدارانه چون دفاع مقدس، می‌تواند به‌عنوان نمونه‌ای شایسته مورد توجه قرار گیرد. در واقع این یادداشت براساس نوع نگاهی شکل یافته که از اکران خصوصی این فیلم و در زمانی قبل از هیاهوی جشنواره‌ای صورت یافته است.

فیلم «تا آمدن احمد» براساس نگاهی انتظارگونه روایت می‌شود. روایتی غریب از حزنی نشسته در چهره پدری پیر چون «قدرت» و مادری نگران چون «نبات» که با نقش‌های ارزنده‌ای از سوی مهدی فقیه و افسر اسدی شکل یافته است. همچنین بازی چهره‌ای ناشناس در عرصه سینما چون پرهام دلدار در نقش احمدی دیگر در فیلم می‌تواند نشانه‌ای از چهره‌ای تازه در عرصه بازیگری سینمای ایران باشد. فیلم تا آمدن احمد بر مبنای نشانه‌های روشنی از تبلور صبر در زندگی انسان‌هایی ساده اما گوهرمند رقم می‌خورد و از این زاویه فیلمساز با ارائه قاب‌هایی ساده اما استاندارد به سمت تصویرنمایی این روایت عاشقانه می‌رود.

صادق دقیقی در این فیلم با ارائه کادربندی‌های حساب شده از رویایی دور اما نزدیک نزد خانواده به سمت تعالی وجود انتظار می‌رود، آنجا که محو نگاهی می‌شویم که از رسیدن میهمانی ناخوانده در زندگی خانواده احمد شکل می‌یابد. این فیلم درباره سفر خودخواسته جوانی کم سن و سال به نام احمد از طریق کمک به هلال‌احمر است که این حضور دلاورانه در جبهه‌های جنگ حق علیه باطل به بازگشتی نینجامیده است و در این احوال دورافتاده از رجوع احمد، شخصی دیگر خود را به‌عنوان وی مطرح می‌کند و همین نقطه عطفی در پیمایش همنشینی با غریبه‌ای می‌شود که هیچ سخنی برای گفتن ندارد و در ادامه آغاز سخن از او به رازگشایی عمیقی در پیکر روایت می‌شود و ایده‌ای ناب را از این راه رفته پیش چشم مخاطبی می‌نهد که 70 دقیقه از فیلم را در تکاپوی پاسخی بدین سوال سپری می‌کرد که احمد کجاست؟ و این پیکر غریب مانده در گوشه نگاهی منتظر از خانواده احمد چه کسی است؟

فیلم تا آمدن احمد به دنبال برپایی جهانی بدون درگیری است و این نگره نه از بابت رویکردی ضدجنگ بلکه از احوالی نشسته در نگاهی مهرورزانه به موجودیت انسان‌هایی که در چنگال دژخیمان زمانه مانده‌اند، صورت می‌یابد. همانطور که به‌درستی در جمله‌ای نقش‌بسته در پایان فیلم از امام عاشقان امت، حضرت امام خمینی(ره) نیز عنوان شده است، گناه مردمان عراق این بوده که در چنگال شخصی به نام صدام اسیرند. فیلم بر پایه حسی برآمده از تعلیق و با نگره‌ای جست‌وجوگرانه از نبود احمد شکل می‌گیرد و پیرنگ اصلی چنان قوت عمیقی دارد که می‌تواند موجب کش‌مندی مخاطب شود، از طرفی حس برآمده از انتظاری مادرانه نیز مستلزم وجود روایتی آرام و با طمأنینه از نگاهی صبورانه است و از این حیث فیلم به‌خوبی ریتم روایی خود را حفظ می‌کند. همچنین اجرای سکانس‌های میدان نبرد به‌خوبی از طریق کارگردان پرداخت می‌شود و رنگ فیلتر و زاویه نماها نیز نشان از پختگی فیلمساز جوانی دارد که در فیلم اول خود با واکنشی منفی از سوی رسانه‌ها مواجه شده بود. این کارگردان پیش از این فیلم سینمایی «بزرگمرد کوچک» را با هدف نگریستن به زندگی شهید بهنام محمدی ساخته که در جشنواره سی‌ویکم  فیلم فجر به نمایش درآمده بود. فیلم تا آمدن احمد به‌درستی روایتی ظریف از مبارزانی را به تصویر می‌کشد که سربازانی در جهان حقانیت و برآمده از فرهنگ حسینی بودند که زیر نظر نگاه شخصیتی گرانبها چون امام(ره) به هویت جدیدی از آزادیخواهی گام نهادند تا با رمز الله به فتح سنگرهای دشمن درآیند. 

شعار فیلم به‌درستی نشانه این است که «انسانیت، فراتر از مرز جغرافیا است». فیلمی صادقانه با تمی ظریف از طنز که در لایه‌هایی ترکیبی از موسیقی فولکلور منطقه به نمایش درآمده و فیلمساز توانسته است با وجود محدودیت‌های منعکس در شرایط فیلمسازی منطقه خارک به‌خوبی از المان‌های نماپردازانه و صوت‌هایی رویاگونه استفاده کند. داستان فیلم در سال 1364 روایت می‌شود و سیمای دفاع از خاکی مقدس این بار نه در خوزستان قهرمان، بلکه در ناحیه‌ای دورافتاده در جزیره خارک شکل می‌یابد که در 2800 روز از این دفاع قهرمانانه، به تعداد 2840 بمب را در خود دیده است، چرا که در این جزیره یکی از مهم‌ترین پایانه‌‌های صادرات نفت جهان بنا شده‌است و در طول جنگ ایران و عراق بیش از 90 درصد از صادرات نفت ایران از این جزیره انجام می‌گرفت.

فیلم به تبعات جنگ پرداخته و نگاهی عاشقانه از مواجهه آدمی در رخدادهایی جانسوز دارد. جایی که هرلحظه احساس مرگ همچون سایه‌ای رخ می‌نماید. مردنی که بوی شیرین زندگی و خبر از جهانی خوش آب و رنگ به فردای بهروزی می‌دهد. همان شهادتی که بهشتی است در وصال معشوق و در زیباترین شکل نقش یافته به تصویر درمی‌آید و شهید آگاهانه در راهی مقدس، مسیر خود را چونان احمدها انتخاب می‌کند.

فیلم تا آمدن احمد از موقعیت دراماتیک بسیار خوبی برخوردار است و به فضایی تازه در منطقه‌ای کمتر پرداخته شده بها می‌دهد. موقعیت استراتژیک جزیره خارک در اقتصاد و سیاست ایران چنان است که جای نگاهی فراخ را طلب می‌کرد و فیلم اشاراتی ارزنده از مردمانی دلاور دارد.  بدون شک از روزی که کاروان انقلاب اسلامی به قافله‌سالاری امام راحل شکل گرفت، شب‌پرستان تیره دل که نور انقلاب را تاب نمی‌آوردند برای خاموشی آن به انواع حیله‌ها تمسک جستند ولی هر بار این دستان الهی بود که حیله‌های دشمنان را به عقب‌نشینی واداشت و فیلم‌های دفاع مقدس نیز در این راستا می‌تواند پرتوافکن نگاهی همیشه زنده از نقش‌آفرینی دلاوران عرصه شهادت باشد و از این لحاظ باید بیش از پیش مورد توجه مسؤولان و رسانه‌ها قرار گیرد.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار