شهدای ایران shohadayeiran.com

داستان فیلم خطی نیست و روایت گر چند دانشجویی است که برای جشن بادبادک بازی به یکی از شهر های شمال ایران رفته اند
به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ «ماهی و گربه» فیلمی  به کارگردانی و نویسندگی شهرام مکری ساخته سال ۱۳۹۲ است. این فیلم موفق شد یکی از جوایز بخش افق‌های جشنواره فیلم ونیز را در سال ۲۰۱۳ از آنِ خود کند و با اکران در گروه سینمای هنر وتجربه موفق شده نظر برخی از منتقدین و مخاطبین سینما را به خود جلب کند و به نظر چندی از منتقدین سینما پرچم دار سینمای امروز هنر و تجربه شود. تمام فیلم در یک سکانس پلان صد وسی دقیقه اتفاق می افتد .  
 
   داستان فیلم خطی نیست و روایت گر چند دانشجویی است که برای جشن بادبادک بازی به یکی از شهر های شمال ایران رفته اند و در همسایگی کمپ کوچک آنها رستوران کلبه ای وجود دارد که سه مرد در آن کار می کنند و برای تهیه خوراک خود انسان هارا شکار و از آنها استفاده می کنند.        

 ایده ی اصلی قصه از یک خبر واقعی وام گرفته. در سال ۱۳۷۷ خبری در رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر این‌که رستورانی بین راهی گوشت چرخ‌کرده انسان را می‌پخته است.

شهرام مکری کارگردان فیلم ماهی و گربه سابقه ی ساخت چند فیلم کوتاه و مستند را در کارنامه ی سینمایی خود دارد. وی مدرس سینما نیز است که این موضوع نشان می دهد کارگردان کاملا زوایای سینما را به خوبی می شناسد و در مهمترین اثر هنری خود می خواهد حرفی نو و در قالبی خلاقانه اما در لایه ای پنهانی بزند.

نام فیلم خود کمی بیانگر حرف کارگردان در اثرش است «ماهی» نماد گروهی که در تنگ اثیر شده اند و «گربه» نماد گروهی که در حال شکار برای بقای خود می باشند.از نام فیلم از همان اول می توان متوجه شد حرف فیلم تقابل است مواجه ی دو دیدگاه و قاعده ی کار این است که یکی از این دو گروه در موضع مضلومانه تری قرار گرفته اند.

فیلم با یک نوشته شروع می شود از یک اتفاق واقعی که توضیح می دهد که در سال 1377 رستوران بین راهی در شمال ایران به علت تخلفات بهداشتی بسته شد. اتفاقی که در آن دوران به دلیل تکرار شدنش خبری آشنا برای مردم بود . چندی بعد سه آشپز آن رستوران به علت آنچه که پخت گوشت غیر احشام نامیده شد به زندان رفتند . اخبار مربوط به این اتفاق چندروزی تیتر حوادث مطبوعات بود و شایعاتی درباره پخت گوشت انسان مجلات زرد را پر کرده بود و راوی تمام نوشته را نمیخواند و نوشته را خون میگیرد و آن قسمت گفته نشده اینست : بعدتر ، این جنایت مثل باقی جنایات هولناکی که در آن سالها اتفاق افتاد ، به فراموشی سپرده شد. حرفی که با قرار گرفتن در کنار تاریخ یاد شده کوی دانشگاه را به خاطره مخاطب میاورد اما با زیرکی کارگردان حرفی گفته نمی شود.

شروع قصه ی فیلم با چند جوانی است که ظاهرا با سبک و سیاق پوشش خود بیانگر یک نگاه خاص هستند یک نگاه روشن فکری ،هنری که برای رسیدن به قافله ی دوستان خود مسیر را گم کرده اند و با برخورد به یک رستوران توقف میکنند تا شاید بتوانند با پرس و جو مسیر را پیدا کنند صحنه ای که با آن مواجه هستیم کاملا شگفت انگیزاست. صاحبان رستوران کلبه ای که از همان اول فیلم مشخص میشود  شکارچیان انسان هستند وقتی با جوانی که مسیر را گم کرده است روبه رو میشوند مانند ماموران نیروی انتظامی از جوان درخواست کارت شناسایی میکند و با گفته هایی که کاملا یادآور نیروهای انتظامی است آن جوان را پرس و جو میکند اینجاست که تلنگر اول به مخاطب زده میشود یک همزاد پنداری سیاسی.گربه معنی پیدا میکند شکارچیان انسان رنگ و بوی حکومت را میگیرند و در اخر با کلی ترس و وحشت زدگی جوان ها پاسخ سوالشان میگیرند و میروند.

اما یک جمله است که در طول فیلم چند بار تکرار میشود: " حصار " یعنی خط قرمز یعنی عبور از ارزش ها و وقتی دانشجویی این حصار را در فیلم رد میکند مورد اعتراض اشپزهای شکارچی قرار میگرفت اما جالب اینکه حصاری در فیلم نشان داده نمیشد یعنی خط قرمزهایی که هیچوفت در جامعه محدوده ای ندارند و فقط از دهن ماموران امنیتی بیرون می آید و ارتباط آن با اغتشاشات کوی دانشگاه و پرداخت به شخصیتی که که سیاه و زشت طراحی شده اما یک چیز را در ذهن مخاطب یاداور میشود لباس شخصی ها.

دوربین مدام حرکت میکند با شخصیت ها جلو میرود ،گاها خیلی مبتذل به مخاطب تصویر میدهد طوری که مخاطب کاملا وجود شیئی به نام دوربین را حس میکند. دو شخصیت آشپز رستوران قصه را ادامه میدهند اما خیلی بی پروا و قلدر مهابانه به خود اجازه میدهند به حریم شخصی دیگران سرک بکشن و کسی هم اجازه ی اعتراض ندارد این موضوع زمانی اتفاق می افتد که یکی از آشپز های شکارچی بدون اجازه کیف یکی از دانشجویان را بر میدارد و محتوای درونش را میگردد وقتی با اعتراض مواجه میشود این سرکشی را حق خودش میداند یک جلوه ی سیاه از شخصیتی که حامل یک اندیشه است.

شخصیت ها وارد یک کمپی میشوند یک کمپ دانشجویی که هرساله در یک روز جمع میشوند و بادبادک هوا میکنند. یک نماد گرایی که کاملا ساده است پرداخت یک جامعه و جشن بادبادک ها نماد پرواز و آزادی اما چیزی که در داستان میخواهد تعلیق ایجاد کند رعب و وحشت پنهان در این فیلم است و با نوشته ی ابتدایی فیلم مخاطب متوجه ی یک اتفاق ترسناک است که با موزیک اغراق شده و بیش از حد فیلم میخواهد آنرا به مخاطب انتقال دهد اما چه چیزی را: شخصیت هایی که نماد نیروهای امنیتی هستند و دور تا دوره جنگل را که کمپ دانشجو ها در آن قرار دارد تله گذاشته اند تا اجازه ندهند دانشجو ها بیشتر از محدوده ی تعیین شده حرکت کنند.

انتشار یافته: ۱۷
غیر قابل انتشار: ۳
Ego
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۸
0
2
مگه به غیر ازاینه؟؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۷
2
0
خیلی چرت بود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۹/۱۰
0
0
به نظرم شخصيت خارج از داستان مهندس بحث به تحيل شما نزديكتر ميكنه مهندس كه ميتونه موقعيت شكارچي و شكارو پاك كنه و از بين ببره به نظرم مهندس نماد و سمبل طبقه حاكم و پير مردي كه با لهجه گيلكي غر ميزنه نماد بدنه خاكستري اجتماع
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۳
0
0
چه گل به خودی زدی با این تحلیل .
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۳
0
0
در ضمن گوی دانشگاه سال ۷۸ بود اون قتل های زنجیره ایی بود که ۷۷ اتفاق افتاد
زهرا بخشی زاده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۲
0
0
خ
زهرا بخشی زاده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۲
0
0
خ
زهرا بخشی زاده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۲
0
0
خ
زهرا بخشی زاده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۲
0
0
خ
زهرا بخشی زاده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۲
0
0
خ
کاوه آزاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۱
0
0
که چی؟ جنایات ج ا رو فقط اهالی کره مریخ خبر ندارن
Kiyna
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
0
0
Kheili bad boooood
Kiyna
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
0
0
Kheili bad boooood
Kiyna
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
0
0
Kheili bad boooood
زی زی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۵۰ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۹
0
0
بینظیر بود، منکه خیبی خوشم اومد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۷
0
0
دیشب فیلمو دیدم.تکنیک جالبی داشت در استفاده لایه به لایه زمانها.و زمانها،و تحلیل شما هم بسیار جالب بود از تشبیه وقایع و اشخاص و تعمیمش به وضعیت نیروهای امنیتی و مردم....زدید تو خال
ساره
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
0
0
عالی بود ..ممنونم ...چقدر زیبا پرداخته شده..عجب هنری
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار