شهدای ایران shohadayeiran.com

اي معاويه به خاطر ترس و خوف زيارت امام حسين (ع) را ترك نكن.
به گزارش شهدای ایران؛ اما صادق(ع) در خصوص آثار زيارت امام حسين(ع) نكاتی را فرمودند كه در زير به قسمتی از آن مي‌پردازيم.

(امام صادق [علیه السلام]) به من فرمودند:
اى (معاويه) به جهت ترس و وحشت زيارت قبر حضرت امام حسين [علیه السلام] را ترك مكن ، زيرا كسی كه زيارت آن حضرت را ترك كند چنان حسرتى بخورد كه آرزو نمايد قبر آن حضرت نزد او باشد و بتواند زياد به زيارتش برود، (آيا دوست دارى كه خدا تو را در زمره كسانى ببيند كه حضرت رسول (ص) و حضرت على و فاطمه و ائمه [علیهم السلام] در حقشان دعا فرموده اند.)(3)

معاوية بن وهب از حضرت ابى عبداللّه نقل كرده ، وى گفت:
امام [علیه السلام] به من فرمودند:
اى معاويه به خاطر ترس و خوف زيارت امام حسين [علیه السلام] را ترك مكن ، زيرا كسى كه آن را ترك كند چنان حسرتى بخورد كه آرزو كند قبر آن حضرت نزدش باشد و بتواند زياد به زيارتش برود آيا دوست دارى كه خدا تو را در زمره كسانى ببيند كه حضرت رسول (ص) و حضرات على و فاطمه و ائمّه [عليهم السلام] در حقشان دعاء فرموده اند؟!
آيا دوست دارى از كسانى باشى كه به واسطه آمرزش لغزش هاى گذشته طومار اعمالت تغيير يابد و گناهان هفتاد سال از تو آمرزيده شود؟!
آيا دوست دارى از كسانى باشى كه از دنيا رفته بدون اين كه گناه قابل مؤاخذه داشته باشى؟!
آيا دوست دارى از كسانى باشى كه رسول خدا (ص) با آن ها مصافحه مى فرمايند؟! (6)

(محمّد بصرى)، از (حضرت ابى عبداللّه [علیه السلام]) نقل كرد:
(امام صادق [علیه السلام]) فرمودند: از پدرم شنيدم به يكى از دوستانشان كه از زيارت (مقصود زيارت قبر امام حسين [علیه السلام] است) سؤ ال كرده بود فرمودند:
چه كسى را زيارت مى كنى و چه كسى را با اين زيارت اراده مى نمایى؟ يعنى : با اين زيارت قصد تقرّب به چه كسى را دارى؟
عرض كرد: مراد و مقصودم خداوند تبارك و تعالى است ، يعنى قصدم تقرّب به خدا مى باشد .

حضرت فرمودند: كسى كه به دنبال زيارت يك نماز بخواند و با اين نماز قصد تقرّب خدا را داشته باشد، در روزى كه خدا را ملاقات مى كند بر او نورى احاطه مى كند كه تمام اشيایى كه او را مى بينند فقط نور مشاهده مى نمايند و خداوند متعال زوّار قبر مطهّر امام حسين [علیه السلام] را مورد اكرام قرار مى دهد و آتش جهنّم را از رسيدن به آن ها باز مى دارد.

و زائر در نزد حوض كوثر مقامى بسيار مرتفع و مرتبه اى لايتناهى دارد و اميرالمؤمنين [علیه السلام] كه در كنار حوض ايستاده اند با او مصافحه كرده و وى را از آب سيراب مى فرمايد و احدى در وارد شدن بر حوض بر وى سبقت نمى گيرد مگر پس از او و سيراب شدن او، و پس از سيراب گشتن به جايگاهش در بهشت برگشته و در حالى كه فرشته اى از جانب اميرالمؤمنين [علیه السلام] با او بوده كه به صراط امر مى كند براى وى پایين بيايد و با او مدارا كرده تا از روى آن بگذرد و به آتش جهنّم فرمان مى دهد كه حرارت و سوزشش را به او نرساند تا وى از آن گذر كند.
و نيز با او فرستاده اى است كه اميرالمؤمنين [علیه السلام] آن را فرستاده اند.(10)

(عبداللّه بن عبدالرحمن اصم) نقل كرده :
حديث گفت براى ما (معاذ)، از (ابان)،كه گفت :
از او شنيدم كه مى گفت :
حضرت ابوعبداللّه [علیه السلام] فرمودند:
كسی كه به زيارت قبر (حضرت ابا عبداللّه الحسين [علیه السلام]) رود محققا به رسول خدا و به ما اهل بيت احسان نموده و غيبتش جايز نبوده و گوشتش بر آتش ‍ حرام است و در مقابل هر يك درهمى كه انفاق كرده خداوند متعال انفاق اهالى و سكنه ده هزار شهرهایى كه در كتابش مضبوط و معلوم است را به او اعطاء مى فرمايد، و به دنبال آن حوائج و نيازمندى هايش را روا مى فرمايد، و آن چه را كه از خود باقى گذارد حق تعالى حافظ آن ها است و در خواست و سؤال چيزى از خدا نمى كند مگر آن كه بارى تعالى اجابتش مى فرمايد اعم از آن كه سريع و بدون مهلت حاجتش را روا كرده يا با تأخير و مهلت آن را برآورده نمايد.(15)

(صفوان جمّال) از حضرت ابى عبداللّه [علیه السلام] حديثى طولانى را نقل كرده و در ضمن آن مى گويد:
محضر مبارك امام [علیه السلام] عرضه داشتم : چه اجر و ثوابى است براى كسى كه نزد قبر مطهّر آن حضرت (امام حسين [علیه السلام] نماز بخواند؟
حضرت فرمودند:
كسى كه نزد قبر آن جناب دو ركعت نماز بخواند چيزى را از خدا نخواسته مگر آن كه حق تعالى آن را به وى اعطاء مى فرمايد.
عرض كردم : چه اجر و ثوابى است براى كسى كه از آب فرات غسل كرده و سپس به زيارت آن حضرت رود؟
امام [علیه السلام] فرمودند:
هنگامى كه با اراده زيارت آن حضرت از فرات غسل مى كند تمام گناهانش ‍ ريخته شده و پاك مى گردد، مثل اين كه تازه از مادر متولد گرديده .
عرض كردم : ثواب و اجر كسى كه خودش به خاطر جهتى نمى تواند به زيارت رود ولى ديگرى را مجهّز ساخته و به زيارت فرستد چه مى باشد؟
حضرت فرمودند:
در مقابل هر يك درهمى كه خرج كرده خداوند متعال به قدر كوه اُحُد از حسنات به وى داده و چند برابر هزينه اى را كه متحمل شده برايش باقى مى گذارد، و نيز بلاهایى كه نازل شده را از وى دور مى گرداند و همچنين مال و دارایى وى را حفظ و نگهدارى مى فرمايد.(18)

(محمّد بن مسلم) براى ما نقل كرد كه :
محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه [علیه السلام] عرض كردم : هرگاه به زيارت پدر بزرگوارتان (حضرت امام حسين [علیه السلام] مى رويم آيا به همان هيئت و كيفيّتى كه به حج مى رويم باشيم؟
حضرت فرمودند: بلى .
عرض كردم : پس آن چه بر حاجى لازم است بر ما نيز لازم است؟
حضرت فرمودند: چه چيزهایى را گفتى؟
عرض كردم : اشيایى را كه بر حاجى لازم مى باشد.
حضرت فرمودند:
بر تو لازم است كه با همراهانت خوش رفتار باشى ، سخن اندك بگویى و حتى الامكان تكلّم نكنى مگر به خير.
بر تو لازم است زياد بياد خدا باشى .
و بر تو لازم است جامه و لباس هايت را نظيف و پاكيزه نگاه دارى .
و بر تو لازم است پيش از اين كه به حائر برسى غسل نمایى .
لازم است بر تو كه خاشع بوده و زياد نماز خوانده و بسيار بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستى و به آن چه از تو نيست و مال ديگرى است احترام گذارده و بر ندارى .
لازم است به آن چه حلال نيست نگاه نكرده و چشم خود را از آن فرو ببندى .
لازم است وقتى برادر ايمانى خود را نيازمند ديده و ملاحظه كردى كه به واسطه نداشتن نفقه از ادامه عمل عاجز است به ديدنش رفته او را كمك كرده و به مواسات با او رفتار نمایى .
بر تو لازم است تقيه كه دين تو به آن قائم است را رعايت كنى .
واجب است از آن چه منهى هستى و از خصومت و دشمنى و زياد قسم خوردن و از جدال كردن كه در اثناء آن به خوردن قسم مبادرت مى ورزى اجتناب و دورى كنى .
و وقتى به اين دستورها عمل كردى البتّه حجّ و عمره تو تمام و كامل بوده و به واسطه صرف نفقه و دور شدن از اهل و عيالت و روى تافتن از آنچه به آن مايل هستى از كسى كه آن چه نزدش بوده و تو آن را طلب كردى استحقاق پيدا مى كنى كه از سفرت مراجعه كرده در حالى كه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد.
(حضرت امام صادق [علیه السلام]) فرمودند:
هنگامى كه اراده زيارت حضرت حسين [علیه السلام] را نمودى پس آن حضرت را با حالى غمگين و اندوه ناك و ناراحت و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه زيارت نما.
زيرا حضرتش كشته شدند در حالى كه غمگين و ناراحت و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند و از آن جناب حوائج و خواسته هاى خود را بخواه و سپس از آن جا برگرد و آن مكان شريف را وطن براى خود قرار مده .(20)
حضرت ابى عبداللّه [علیه السلام] فرمودند:
شخصى كه به زيارت قبر حضرت حسين بن على [علیه السلام] مى رود، زمانى كه از اهلش جدا شد با اولين گامى كه بر مى دارد تمام گناهانش آمرزيده مى شود.
سپس با هر قدمى كه بر مى دارد پيوسته تقديس و تنزيه شده تا به قبر برسد و هنگامى كه به آن جا رسيد، حق تعالى او را خوانده و با وى مناجات نموده و مى فرمايد:
بنده من ! از من بخواه تا به تو عنايت كنم ، من را بخوان اجابتت نمايم ، از من طلب كن به تو بدهم ، حاجتت را از من بخواه تا برايت روا سازم .
راوى مى گويد، امام [علیه السلام] فرمودند:
و بر خداوند متعال حق و ثابت است آن چه را كه بذل نموده اعطاء فرمايد.(22)
شنيدم از امام [علیه السلام] كه مى فرمودند:
احدى نيست كه در روز قيامت مگر آن كه آرزو مى كند از زوّار امام حسين [علیه السلام] باشد، زيرا مشاهده مى كند با ايشان چه معامله اى شده و چه كرامتى حق تبارك و تعالى درباره آن ها منظور مى فرمايد.
و نيز آن حضرت فرمودند:
كسى كه دوست دارد در روز قيامت بر سفره هاى نور بنشيند، پس بايد از زوّار حضرت حسين بن على [علیه السلام] باشد.(27)
(محمّد بن ابى جرير قمّى) گفت :
از حضرت اباالحسن الرضا [علیه السلام] شنيدم كه به پدرم مى فرمودند:
كسى كه حضرت حسين بن على [علیه السلام] را زيارت كند در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد از هم صحبت هاى حق تعالى بالاى عرش مى باشد، سپس اين آيه را قرائت فرمودند: انّ المتّقين فى جنّات و نهر، فى مقعد صدق عند مليك مقتدر.
(همانا اهل تقوى در باغ ها و كنار نهرها منزل گزينند، در منزلگاه صدق و حقيقت نزد خداوند عزّت و سلطنت جاودانى متنعّم مى باشند).(37)
حضرت ابى جعفر[علیه السلام]، آن حضرت فرمودند:
اگر مردم مى دانستند كه در زيارت قبر حضرت حسين بن على [علیه السلام] چه فضل و ثوابى است حتما از شوق و ذوق قالب تهى مى كردند و به خاطر حسرت ها نفس هايشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد.
راوى مى گويد: عرض كردم : در زيارت آن حضرت چه اجر و ثوابى مى باشد.
حضرت فرمودند:
كسى كه از روى شوق و ذوق به زيارت آن حضرت رود خداود متعال هزار حجّ و هزار عمره قبول شده برايش مى نويسد و اجر و ثواب هزار شهيد از شهدای بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب آزاد نمودن هزار بنده كه در راه خدا آزاد شده باشند برايش منظور مى شود و پيوسته در طول ايام سال از هر آفتى كه كمترين آن شيطان باشد محفوظ مانده و خداوند متعال فرشته كريمى را بر او موكّل كرده كه وى را از جلو و پشت سر و راست و چپ و بالا و زير قدم نگهدارش باشد و اگر در اثنای سال فوت كرد فرشتگان رحمت الهى به سويش حاضر شده و او را غسل داده و كفن نموده و برايش استغفار و طلب آمرزش كرده و تا قبرش مشايعتش ‍ نموده و به مقدار طول شعاع چشم در قبرش وسعت و گشايش ايجاد كرده و از فشار قبر در امانش قرار داده و از خوف و ترس دو فرشته منكر و نكير بر حذرش مى دارند و برايش دربى به بهشت مى گشايند و كتابش را به دست راستش مى دهند و در روز قيامت نورى به وى اعطاء مى شود كه بين مغرب و مشرق از پرتو آن روشن مى گردد و منادى نداء مى كند: اين كسى است كه از روى شوق و ذوق حضرت امام حسين [علیه السلام] را زيارت كرده و پس از اين نداء احدى در قيامت باقى نمى ماند مگر آن كه تمنّا و آرزو مى كند كه كاش از زوّار حضرت اباعبداللّه الحسين [علیه السلام] مى بود.(41)

(عبدالملك خثعمى)، از حضرت ابى عبداللّه [علیه السلام]، گفت : حضرت به من فرمودند:
اى عبدالملك زيارت حسين بن على [علیه السلام] را ترك مكن و ياران و اصحابت را به آن امر فرما، و شيعيان ما را امر كنيد به زيارت آن حضرت ، زيرا حق تعالى به واسطه آن عمر تو را طولانى كرده و روزى و رزقت را واسع مى فرمايد و امورى كه بدى و شر را جلب مى كند دفع مى نمايد. در حال حيات سعيد و سعادتمند نموده و نخواهى مرد مگر سعيد و تو را در زمره سعداء مى نويسد.(51)
(عبداللّه بن نيمون قدّاح)، از حضرت ابى عبداللّه ، مى گويد: محضرش ‍ عرض كردم :
براى كسى كه به زيارت امام حسين [علیه السلام] رود در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه بوده و هيچ استكبار و استنكافى از زيارتش نداشته باشد چه اجر و ثوابى مى باشد؟
حضرت فرمودند: براى او ثواب هزار حجّ و هزار عمره مقبول مى نويسند و اگر شقى بوده سعيد محسوبش مى كنند و پيوسته در رحمت خدا غوطه ور است .(63)

(عبداللّه بن شعيب تيمى)، از حضرت ابا عبداللّه [علیه السلام] نقل مى كند كه حضرت فرمودند:
روز قيامت منادى ندا مى كند: شيعيان آل محمّد در كجا هستند؟!
پس از ميان مردم گردن هایى كشيده شده و افرادى به پا مى خيزند كه عدد آن ها را غير از حق تعالى كس ديگر نمى داند. ايشان در قسمتى از مردم به پا خاسته اند، سپس منادى ندا مى كند: زوّاز قبر حضرت امام حسين [علیه السلام] در كجا هستند؟!
خلق بسيارى به پا مى خيزند.
پس به ايشان گفته مى شود: دست هر كسى را كه دوست داريد بگيريد و آن ها را به بهشت ببريد، پس شخصى كه جزء زائرين است هر كسى را كه بخواهد گرفته و به بهشت مى برد، حتى بعضى از مردم به برخى ديگر مى گويند: اى فلانى من را مى شناسى؟ من كسى هستم كه در فلان روز و در فلان مجلس ‍ براى تو ايستاده و احترام از او نمودم پس من را نيز درياب ، زائر او را نيز گرفته و به بهشت داخل نموده بدون اينكه دافع و مانعى در بين باشد.(68)

حاجى طبرسى نورى رضوان اللّه عليه نقل مى كند:
در بصره يك تاجر نصرانى بود كه سرمايه زيادى داشت كه از نظر معاملات تجارتى بصره گنجايش سرمايه او را نداشت شريك هايش از بغداد نوشتند سزاوار نيست با اين سرمايه شما در بصره باشيد خوبست وسيله حركت خود را به بغداد فراهم كنيد زيرا بغداد توسعه معاملاتش خيلى بيشتر است .
مرد نصرانى مطالبات خود را نقد كرده و با كليه سرمايه اش به طرف بغداد حركت نمود.
در بين راه دزدان به او برخورد كردند و تمام موجوديش را گرفتند چون خجالت مى كشيد با آن وضع وارد بغداد شود ناچار پناه به اعراب باديه نشين بُرد و به عنوان مهمانى در مهمانسراى اعراب كه در هر قبيله اى يك خيمه مخصوص مهمانان بود به سر بُرد.
بالاخره به يك دسته از اعراب رسيد كه در ميان آن ها جوانانى بودند بر اثر تناسب اخلاقى كم كم با آن ها انس گرفت چندى هم در مهمانسراى آن دسته ماند.
يك روز جوانان قبيله او را افسرده ديدند علت افسردگى اش را سوال نمودند؟ گفت : مدتى است كه من در خوراك تحميل بر شما هستم از اين جهت غمگينم .
باديه نشينان گفتند: اين مهمانسرا مخارج معينى دارد كه با بودن و نبودن تو اضافه و كم نمى گردد و بر فرض رفتنت اين مقدار جزء مصرف هميشگى ميهمانان خانه ماست .
تاجر وقتى فهميد توقف آن در آنجا موجب مخارج زيادتر و تشريفات فوق العاده اى نيست شادمان گشت و بر اقامت خود در آن جا افزود روزى عده اى از قبائل اطراف به عنوان زيارت كربلا با پاى برهنه وارد بر اين قبيله شدند.
جوان هاى آن ها نيز با شوق تمام به ايشان پيوسته و مرد نصرانى هم به همراهى آن ها حركت كرد و در بين راه تاجر نگهبانى اسباب آن ها را مى كرد و از خوراكشان مى خورد.
آن ها ابتداء به نجف آمدند پس از انجام مراسم زيارت مولا اميرالمؤمنين [علیه السلام] شب عاشوراء وارد كربلا شدند اسباب و اثاثيه خود را داخل صحن گذاشتند و به نصرانى گفتند: تو روى اسباب و اثاثيه ما بنشين ، ما تا فردا بعد از ظهر نمى آیيم و براى زيارت به طرف حرم مطهر رفتند.
تاجر وضع عجيبى مشاهده كرد ديد همراهانش با اشك هاى جارى چنان ناله مى زدند كه در و ديوار گویى با آن ها هم آهنگ است .
مرد نصرانى به واسطه خستگى راه روى اسباب و اثاثيه خوابش برد پاسى از شب گذشت در خواب ديد شخص بسيار جليل و بزرگوارى از حرم خارج شد در دو طرف او دو نفر ايستاده اند به هر يك از آن دو نفر دفترى داده يكى را مأمور كرد اطراف خارجى صحن را بررسى كند هر چه زائر و مهمان امشب وارد شده يادداشت نمايد ديگرى را براى داخل صحن مأموريت داد.
آن ها رفتند پس از مختصر زمانى باز گشته و صورت اسامى را عرضه داشتند آقا نگاه كرده فرمود: هنوز هستند كه شما نامشان را ننوشته ايد براى مرتبه دوم به جستجو شدند برگشته اسامى را به عرض رساندند باز هم آن جناب فرمود: كاملاً تفحص كنيد غير از اين ها من هنوز زائر دارم .
پس از گردش در مرتبه سوم عرض كردند ما كسى را نيافتيم مگر همين مرد نصرانى كه بر روى اسباب و اثاثيه به خواب رفته و چون نصرانى بود اسم او را ننوشتيم .
حضرت فرمود: چرا ننوشتيد (اما حل بساحتنا) آيا به در خانه مانيامده نصرانى باشد وارد بر ما است
تاجر از مشاهده اين خواب چنان شيفته توجه مخصوص اباعبداللّه [علیه السلام] گرديد كه پس از بيدار شدن اشك از ديده گانش ريخت و اسلام اختيار نمود سرمايه مادى خود را اگر از دست داد سرمايه اى بس گران بها به دست آورد. (72)

مرحوم سيد بن طاووس رضوان اللّه تعالى عليه نقل نموده از محمد بن داود كه گفت : همسايه اى داشتم معروف به على بن محمد بود كه ايشان برايم گفت من از ايام جوانى هر ماه به زيارت حضرت امام حسين [علیه السلام] می رفتم تا اين كه سن من بالا رفت و نيروى جسميم ضعيف شد و يك چند وقتى زيارت را ترك كردم ، پس از مدتى به قصد زيارت پياده حركت كردم پس از چند روز به كربلا رسيدم و به زيارت آقا امام حسين [علیه السلام] نائل شدم و دو ركعت نماز به جا آوردم و بعد از زيارت و نماز از فرط خستگى راه كنار حرم خوابم برد. در عالم خواب ديدم مشرف شدم خدمت آقاى خودم ابى عبداللّه الحسين [علیه السلام] حضرت رويشان را به بنده كرد و فرمود: اى على چرا به من جفا كردى با اين كه نسبت به من خوبى و نيكى مى كردى؟ عرض كردم : اى سيدى اى آقاى من بدنم ضعيف شده و توانايى خود را از دست دادم و توان آمدن ندارم و چون فهميده ام آخر عمرم است و با آن حالى كه داشتم اين چند روز راه را به عشق شما به زيارت آمدم و روايتى از شما شنيدم دوست داشتم آن را از خود شما بشنوم . حضرت فرمود آن روايت رابگو: گفتم چنين نقل شده كه (قال من زارنى فى حيوتى زرته بعد وفاته) هر كه مرا در حال حياتش ‍ زيارت كند و به زيارت من نائل گردد من هم بعد از وفاتش او را زيارت می كنم و به زيارت او مى آيم حضرت فرمود بله من گفته ام ، حتى اگر او را (زيارت كننده ام را) در آتش ببينم نجاتش خواهم داد.(73)

ابى حمزه ثمالى فرمود در اواخر سلطنت بنى مروان اراده زيارت آقا ابى عبداللّه الحسين [علیه السلام] را نمودم و پنهانى از اهل شام خود را به كربلا رساندم در گوشه اى پنهان شدم تا اين كه شب از نيمه گذشت پس به سوى قبر شريف روانه شدم تا آن كه نزديك قبر مقدس و شريف رسيدم . ناگهان مردى را ديدم كه بسوى من مى آيد و گفت خدا تو را اجر و پاداش دهد برگرد زيرا به قبر شريف نمى رسى من وحشت زده و ترسان مراجعت كردم و در گوشه اى دوباره خود را پنهان كردم تا آن كه نزديك طلوع صبح شد باز به جانب قبر روانه شدم و چون دوباره نزديك شدم باز همان مرد آمد و ممانعت كرد و گفت به آن قبر نمى توانى برسى . به او گفتم عافاك اللّه چرا من به آن قبر نمى رسم و حال اين كه از كوفه به قصد زيارت آن حضرت آمده ام بيا بين من و آن قبر حائل نشو، زيرا من مى ترسم كه صبح شود و اهل شام مرا ببينند و مرا در اين جا به قتل برسانند، وقتى اين حرف را از من شنيد گفت يك مقدار صبر كن چون حضرت موسى بن عمران [علیه السلام] از خداى خود اجازه گرفته كه به زيارت آقا سيد الشهداء [علیه السلام] بيايد و خدا به او اجازه داده و با هفتاد هزار ملائكه به زيارت آقا آمده اند و از اول شب تا به حال در خدمت قبر شريف هستند و تا طلوع صبح كنار قبر هستند و بعد به آسمان عروج مى كنند. ابوحمزه ثمالى گويد از آن مرد پرسيدم كه تو كيستى؟
گفت من يكى از آن ملائكه هستم كه مأمور پاسبانى و پاسدارى قبر آقا سيد الشهداء [علیه السلام] هستم و براى زوار آقا طلب مغفرت مى كنيم تا اين را شنيدم برگشتم پنهان شدم و هنگام طلوع صبح سر قبر حضرت آمدم ديگر كسى را نديدم كه مانع شود پس زيارتم را كردم و بر كشندگان آن حضرت لعن نمودم و نماز صبح را در آن جا اقامه كردم و از ترس مردم شام سريع به كوفه برگشتم .(74)

منابع:

1-قافله اشك ص 20.
2-ترجمه كامل الزيارات ص 377.
3-ترجمه كامل الزيارات ص 378.
4-ترجمه كامل الزيارات ، ص 380.
5-حديث زمزمه ص 111.
6-كامل الزيارت ، 383.
7-حديث زمزمه ، ص 115.
8-ترجمه كامل الزيارات ص 393.
9-ترجمه كامل الزايارات ص 397.
10-ترجمه كامل الزيارات ص 399.
11-ترجمه كامل الزيارات ص 402.
12-ترجمه كامل الزيارات ص 407.
13-ترجمه كامل الزيارات ص 409.
14-نينواى ناله ص 74.
15-ترجمه كامل الزيارات ص 414.
16-نينواى ناله ص 81.
17-ترجمه كامل الزيارات ص 416.
18-ترجمه كامل الزيارات ص 420.
19-ترجمه كامل الزيارات ص 426.
20-ترجمه كامل الزيارات ص 429.
21-ترجمه كامل الزيارات ص 431.
22-ترجمه كامل الزيارات ص 432.
23-ترجمه كامل الزيارات ص 433.
24-گلچين گل نغمه ص 44.
25-ترجمه كامل الزيارات ص 434.
26-ترجمه كامل الزيارات ص 438.
27-ترجمه كامل الزيارات ص 441.
28-ترجمه كامل الزيارات ص 443.
29-ترجمه كامل الزيارات ص 445.
30-ترجمه كامل الزيارات ص 446.
31-ترجمه كامل الزيارات ص 446.
32-ترجمه كامل الزيارات ص 449.
33-گلواژه 4، 457.
34-ترجمه كامل الزيارات ص 458.
35-ترجمه كامل الزيارات ص 460.
36-گلواژه 4، ص 482.
37-ترجمه كامل الزيارات ص 461.
38-گلواژه 4، ص 482.
39-ترجمه كامل الزيارات ص 462.
40-گل هاى اشك ص 23.
41-ترجمه كامل الزيارات ص 467.
42-ترجمه كامل الزيارات ص 467.
43-ترجمه كامل الزيارات ص 470.
44-ترجمه كامل الزارات ص 472.
45-ترجمه كامل الزيارات ص 474.
46-ترجمه كامل الزيارات ص 476.
47-ترجمه كامل الزيارات ص 478.
48-ترجمه كامل الزيارات ص 480.
49-ترجمه كامل الزارات ص 489.
50-گل هاى باغ محمدى ص 125.
51-ترجمه كامل الزيارات ص 494.
52-ترجمه كامل الزيارات ص 499.
53-ترجمه كامل الزيارات ص 500.
54-ترجمه كامل الزيارات ص 503.
55-گل نغمه ها (دفتر سوم) ص 143.
56-ترجمه كامل الزيارات ص 504.
57-ترجمه كامل الزيارات ص 505.
58-ترجمه كامل الزيارات ص 522.
59-ترجمه كامل الزيارات ص 538.
60-ترجمه كامل الزيارات ص 541.
61-ديوان مقدّم ص 301.
62-ترجمه كامل الزيارات ص 542.
63-ترجمه كامل الزيارات ص 543.
64-ديوان مقدم ص 283.
65-ترجمه كامل الزيارات ص 546.
66-ترجمه كامل الزيارات ص 548.
67-ترجمه كامل الزيارات ص 396.
68-ترجمه كامل الزيارات ص 551.
69-گلچين گل نغمه ص 47.
70-ترجمه كامل الزيارات ص 553.
71-داستان هاى شگفت .
72-پند تاريخ .
73-زندگانى عشق ، 185، نقل داراالسلام نورى ، 2، ص 138.
74-زندگانى عشق ، 216، نقل از كامل الزيارت ، 111.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار