شهدای ایران shohadayeiran.com

پنجشنبه گذشته همزمان با سالروز شهادت امام محمد باقر علیه السلام، دکتر سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی در جمع پرشور مردم مومن همدان؛ دفاع مقدس از «دفاع مقدس» را وظیفه امروز نیروهای انقلاب دانست و طی سخنان مبسوطی مبانی و ابعاد گوناگون این وظیفه را تشریح کرد.
 به گزارش شهدای ایران، دکتر جلیلی در بخشهایی از سخنانش با اشاره به سخنرانی تاریخی شهید همت در فروردین 62 از همه بسیجیان دعوت کرد بازخوانی و بازگویی مبانی اعتقادی و سیاسی سرداران دفاع مقدس از جمله شهید همت و شهید باکری  را  در دستور کار خود قرار دهند.

گزیده سخنان این رزمنده و جانباز دفاع مقدس در همایش  یادواره شهدای  مسجد امیرالمومنین علیه‎السلام همدان را می‎خوانید.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 آن چه که در انقلاب ما صورت گرفت حرکتی در ادامه حرکت انبیاء و ائمه  بود. "استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم"   این باور قرآنی مردم ما بود که اگر ما دعوت خدا و پیامبر را اجابت بکنیم، یک حیات جدید و زندگی جدید می‌گیریم.

ولی امروز این فقط یک باورذهنی نیست بلکه تجربه ما  هم هست. هر میزان که ما این دعوت را اجابت کردیم یک حیات جدید گرفتیم. دشمنان ما هم امروز به این نتیجه رسیده‌اند که هر میزان اینها دعوت خدا و پیامبر را اجابت می‌کنند قویتر و مقتدرتر می‌شوند. نه تنها ضعیف نمی‌شوند بلکه پیشرفت می‌کنند. این تعابیر از من نیست. تعابیر خود آنها  است.

 

مقاومت، پیروزی، پیشرفت، تکثیر

آقای فریدمن  تحلیلگر یکی از اندیشکده‌های آمریکایی می‌گوید :"امروز مشکل ما این است که ایرانیها نشان دادند که نه تنها بدون  امریکا می‌شود پیشرفت کردبلکه خطرناک تر از آن این که ثابت کردند  حتی در مبارزه با آمریکا هم می‌شود پیشرفت کرد." این تصویر حقیقی مصاف ایران و آمریکا است.

ایران فقط مقاومت نکرد، پیروز هم شد. فقط پیروز شد، پیشرفت هم کرد. فقط پیشرفت نکرد، تکثیر هم شد.  ایرانی ها  بر مبنای این نگاه توانستند خرمشهر را آزاد کنند، فردایش جنوب لبنان هم آزاد شد. فردایش جنگهایی از جنس بیست و دو روزه و سی و سه روزه هم پیروز شد.

 

هنر انقلاب اسلامی

هنر انقلاب اسلامی این بود که در مناسبات انحصاری‌ای که در دنیا شکل گرفته بود، مؤلفه‌هایی را وارد کرد که مبنای محاسبات را عوض کرد. اگر زمانی کسانی می‌گفتند در دنیا یک محاسباتی هست که همین است و ما همین گونه محاسبه می‌کنیم:" حسبنا ما وجد آبائنا "اما دراینجا یک عقلانیت مبتنی بر اندیشه دینی ظهورکرد و  یک محاسبات جدیدی ارائه کرد که آن مناسبات را به هم می‌ریخت.

این است که آنها را نگران می‌کند. شما می‌بینید که تمام تلاش خودشان را می‌کنند که این حرکت شکل نگیرد. چرا بین نزدیک به دویست کشوری که در دنیا به عنوان واحد سیاسی شناخته شده‌اند، این قدر نام ایران برده می‌شود؟  چرا باید نام ایران هر روز خبر اول باشد ؟موضوع چیست؟ واقعاً چون  مثلاً چند دستگاه سانتریفیوژ ما دارد در یک جایی آن هم زیر نظر آژانس، دوربینهای آژانس، بازرسان آژانس کار می‌کند، آنها این قدر اظهار نگرانی می‌کنند؟

کشوری که خودش چندین هزار کلاهک هسته‌ای دارد! چرا از کار کردن چند دستگاه سانتری‌فیوژ در ایران این قدر اظهار نگرانی می‌کند؟

می‌گویند ،ما می‌دانیم که شما الآن بمب ندارید. ما نگران هستیم که شما در آینده بمب هسته‌ای داشته باشید.  شما که همین الآن دارید نسلهای جدید بمب هایتان  را آزمایش می‌کنید.  فقط یک کدامتان پنج هزار کلاهک  هسته ای دارید. چرا این قدر نگران هستند؟ آنها نگران بمب هسته‌ای نیستند. آنها می‌دانندایران هر چه فعالیت هسته‌ای دارد زیر نظر آژانس است. اصلاً ما نه تنها سلاح هسته‌ای را نامشروع می‌دانیم، معتقد هستیم سلاح هسته‌ای قدرت نمی‌آورد. دلیلش همین مصاف آنها با ما است.

اینها تمام تلاششان را در این سی و پنج سال کردند که در مقابل این انقلاب و نظام بایستند. هزاران کلاهک هسته‌ای هم دارند. چرا موفق نشدند؟ همین نشان می‌دهد که قدرت جای دیگری است، وقتی که تجاوز رژیم بعثی صدام به کشور ما شروع شد. همه می‌دانند که صدام نبود که با ما می‌جنگید. خودشان اعتراف کرده‌اند. این اظهارات ما نیست. گفتند ما سلاح شیمیایی دادیم.هواپیمای جنگی  دادیم. فلان موشک را دادیم. اینها اعترافات رسمی خودشان است. آنهایی هم که مثل برخی از کشورهای  منطقه هیچی نداشتند، ‌گفتند ما پول دادیم. داخل کشور هم که شما یادتان هست. هفده هزار نفر مردم هم در داخل توسط مزدوران آنها ترور شدند و به شهادت رسیدند.

شهدای ترور ما در همان سالها هفده هزار نفر است. از مردم کوچه و بازار بگیر تا رئیس جمهور و نخست وزیر و رئیس دیوانعالی کشور. نمایندکان مجلس و وزرا و ائمه جمعه. هفده هزار نفر را از این طرف ترور بکنند. از آن طرف هم چهار استان کشور را اشغال بکنند. آن هم یک کشوری که تازه انقلاب کرده و هنوز می‌خواهد شکل بگیرد.

تحلیل آنها این بود که ظرف چند ماه تمام می‌شود. شما سی سال بعد دیدید؛  در برخی از کشورهای منطقه که همین حرکت شد، به بهانه‌های مختلف توانستند هر کدامش را خاموش کنند. البته به ظاهر. اما چرا در برابر کشور ما موفق نشدند؟ چرا نتوانستند آن چیزی را که می‌خواستند دنبال کنند.

در مباحث راهبردی و استراتژیک پیروزی را به چه می‌گویند؟ کسی که بتواند اراده خودش را بر دیگری تحمیل کند. چرا ملت ما توانست اراده خودش را بر آنها تحمیل بکند؟ آنها می‌خواستند فرجام جنگ تحمیلی چه باشد؟ ملت ما اراده دیگری کرد و پیروز شد.

در عرصه‌های دیگر هم همین بود. در همین تحریمها خودشان می‌گفتند، ما این تحریمها را انجام می‌دهیم که ایران نتواند هسته‌ای بشود ولی ایران هسته‌ای شد. چرا؟ چگونه یک طرف توانست اراده خودش را بر دیگری تحمیل بکند؟ مثلاً ما در جنگ ، سلاحهای خاصی داشتیم؟  یادتان هست. در جنگ تحمیلی همه این کمکها که به آن طرف می‌شد، به این طرف سیم خاردار هم به زور می‌دادند. الآن در اسناد موجود است که ما از کشوری سیم خاردار خریدیم. دم مرز دوباره برگرداندند و گفتند ما محدودیت داریم و این معامله لغو است!

چرا ملت ما پیروز شد؟ اگر ملتی بخواهد موفقیت خودش را ادامه بدهد، باید عوامل موفقیت خودش را بشناسد. نقاط قوت خودش را بشناسد. تمام تلاش دشمن این است که شما نقاط قوتتان را نشناسید.  این هدف آنها است. این یکی از آن بحثهای اساسی است که اگر ما انقلاب خودمان را ادامه حرکت امامانمان مثل امام باقر علیه‌السلام می‌دانیم. اگر یک زمانی به امام باقر علیه‌السلام خطاب می‌کنیم،" اشهد انک جاهدت فی الله حق جهاده" چرا؟ چون مانع تحریف دین شد. امروز وظیفه ما هم همین است که مانع تحریف انقلاب وفراموشی  نقاط قوت انقلاب بشویم.

در این مسیر یکی از گنجهای بسیار ارزشمند ما همین دفاع مقدس است. به تعبیر حضرت آقا گنج جنگ. یک مشت جوان که در این طرف بودند و توانستند این حماسه بزرگ را ایجاد بکنند که ما امروز توفیق داریم به یاد آنها مراسم گرامیداشت می‌گیریم.

 

گرامیداشت حقیقی شهدا  چیست؟

این گرامیداشت ما چه وقت واقعی است؟ چه وقت آن شکل درست خودش را دارد؟ وقتی که حقیقت آن حرکت را دقیق بشناسیم. ببینم که چه چیزی بود که توانست این تواناییها را برای ما ایجاد بکند.

انقلاب ما با یک محاسبات جدید آمد. تعابیر حضرت امام را راجع به جنگ ببینید.  ما نگاه متفاوت داشتیم. ما جنگ را هزینه

نمی‌دانستیم. سرمایه‌گذاری بود. ببینید تعابیر امام در باره جنگ چیست:" ما در جنگ انقلابمان را به جهان صادر کردیم. ما در جنگ مظلومیتمان را ثابت کردیم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختیم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو قدرت شرق و غرب را شکستیم."

اینها تعابیر حضرت امام است. بعد این مهم است که می‌فرمایند:" جنگ ما بیداری جاهای دیگر را به دنبال داشت و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در جنگ تحقق یافت." این یک سرمایه‌گذاری شد. اگر شما می‌بینید بیست و شش سال از جنگ می‌گذرد و دیگر کسی به خودش  اجازه نمی‌دهد به فکر تعرض نظامی به ایران باشد، به خاطر تودهنی‌ای بود که در جنگ خوردند. این که می‌گویند گزینه نظامی روی میز است. اولین گزینه اینها نظامی بود. اتفاقاً اولین مقابله اینها مقابله سخت‌افزاری و جنگ‌افزاری بود و جنگ را به ملت ما تحمیل کردند. اما ملت ما در آنجا فقط از خرمشهر دفاع نکرد. آن روح اسلام انقلابی را به گونه‌ای نشان داد که او فهمید با این ملت نمی‌شود از این مدل حرکت کرد.

لذاست که شما امروز شاهد هستید آنها بیش از صد ماهواره فقط برای فضای ایران راه می‌اندازند. به زبان فارسی و زبانهایی که در ایران مورد استفاده قرار می‌گیرد. کردی و ترکی و ... بیش از صد و بیست و چهار ماهواره راه می‌اندازند. این برای چیست؟

برای این است که به مردم ایران یک خدمتی کرده باشند؟ مثلاً بگویند ما بیاییم بیست و چهارتا ماهواره راه بیندازیم تا اوقات فراغت اینها را پر کنیم؟

 

جنگ نرم چیست؟

یا برای این است که می‌دانند آن چه که در این انقلاب شکل گرفت، چیزی نیست که بتوانند با جنگ‌افزار با آن مقابله بکنند. به حساب خودشان از این مسیر وارد شده‌اند. می‌خواهند یک جنگ نرم شروع بکنند.

جنگ نرم چیست؟ اول ازهمه تردید در داشته‌های ما است. آنها می‌دانند اگر کسی توانست در جنگ که یکی از سخت‌ترین عرصه‌ها است این پیروزیها را رقم بزند، وقتی که این تفکر  در عرصه دانش و فناوری می‌آید پیروزیهای بزرگتری را رقم می‌زند.

من این را چند جا گفتم. شهدای بزرگوار ما، شهید احمدی روشن، شهید شهریاری، شهید علیمحمدی، شهید رضایی‌نژاد. دشمن بیشتر از این که نگران غنی‌سازی اورانیوم باشد، نگران این است که چنین انسانهای برجسته‌ای در داخل کشور غنی شدند.

وقتی این قدرت شکل می‌گیرد او احساس نگرانی می‌کند. می‌بیند اندیشه‌ای پیدا شده است که نه تنها آن انحصارات را رد می‌کند بلکه خودش در همه عرصه‌ها مدل دارد. رویکرد دارد. می‌گوید در سیاست من خودم حرف دارم. فتنه هشتاد و هشت برای چه شکل گرفت؟ برای این که می‌دیدند این اندیشه دارد یک شکلی از مردم‌سالاری دینی ارائه می‌دهد. اینها تا قبلش بیان می‌کردند که دمکراسی که فقط انتخابات نیست. تنها مشارکت نیست. باید رقابت هم باشد. در سال هشتاد و هشت دیدند هم مشارکت در حد اعلا است و هم رقابت. نمی‌توانند نفی کنند. یک مدل جدید و یک تمدن جدید دارد شکل می‌گیرد. فقط هشتاد و هشت هم نیست. قبل و بعدش  هم بود. در نود و دو هم همین طور بود. مردم می‌آیند و مشارکت می‌کنند. رقابت می‌شود و اینجا ولی فقیه و اسلامیت ؛ حافظ جمهوریت نظام است. خب این برای آنها نگران‌کننده است. آنهایی که شعار دمکراسی می‌دادند می‌بینند که در آنجا کلوپهای قدرت و ثروت تعیین می‌کنند و اینجا

مردم تعیین می‌کنند. چه هشتاد و هشت و چه نود و دو و ولی فقیه حافظ آرای مردم است. اجازه نمی‌دهد که کسانی بخواهند آرای مردم را وتو کنند. این یک مدل است.

خب آنها باید در برابر این بایستند. بله. آنها نگران می‌شوند. چون می‌دانند این مدل فقط این نیست که در این جا بماند. این تکثیر می‌شود.  برای چه در آخرین حرکتی که آنها در غزه کردند باز ناکام ماندند؟ چون  دفاع مقدس تکثیر شد. چون از این حرکت الهام گرفت.

 

چهار قرن محاسبات مادی غرب به چالش کشیده شد

 او می‌گوید طبق محاسباتی که چهار قرن تمدن غرب داشته اگر شما در یک باریکه محدود، این همه هواپیمای جنگی  ببری و بمباران بکنی و افراد را بکشی نتیجه‌اش معلوم است دیگر. نتیجه محاسباتی‌اش خیلی مشخص است. تو امکانات

داری. هواپیما داری. مجهزترین بمبها را داری. آنجا هم که یک باریکه کوچکی است. وقتی آن را بمباران می‌کنی نتیجه این است که باید تسلیم بشود. اما می‌بیند همه آن کارها را که می‌کند، مادری بچه شهیدش  را روی دست می‌گیرد و می‌گوید حسبنا الله! محاسباتش عوض شده است. نمی‌گویند حسبنا ما وجدنا آبائنا. حسبنا آن چیزی که در غرب برای ما تدریس کرده‌اند.

می‌گوید حسبنا الله. این است که آن محاسبات را عوض می‌کند. این است که آنها نگران می‌شوند .خب اینجا باید چه کنند. شما می‌بینید یکی از اهرمهایی که آنها دارند، این است که این قدرت را در مرکزش  تضعیف کنند.

با همین جنگ نرم بیایند کاری بکنند که مثلاً عده‌ای در درون کشور از زبانشان چه  شعاری شنیده بشود ؟ "بسیجی دیگر اثر ندارد."! یعنی چه  این حرف؟  می خواهند آن تفکر و قدرتی که توانسته است این پیروزیها را رقم بزند این گونه جلوه بدهند. البته این حرف مسخره‌تر از آن حدی است که بشود طرحش کرد. خود آنها هم فهمیدند این حرف دیگر فایده ندارد. عین این است که بگویی خورشید دیگر آفتاب ندارد.

اینجا می‌خواهم توجه شما را جلب بکنم. شما در همین فتنه هشتاد و هشت دیدید. وقتی که می‌بینند نمی‌توانند این قدرت را و این ظرفیت بزرگی را که امروز شکل گرفته و دارد چنین موفقیتهایی را رقم می‌زند، نابود کنند راهش  این است که این را مصادره بکنند، تحریف بکنند.

 

همتها و باکریها چه اندیشه‌ای داشتند؟

یعنی اگر زمانی ابوسفیان دربرابر قران می‌ایستاد. می‌گوید حالا که این نشد. شکست خوردیم. فرزندش می‌آید می‌گوید حالا من قرآن را بر سر نیزه  می‌گیرم . لذا شما دیدید که یک دفعه آمدند و شعار دادند : "بسیجی واقعی همت است و باکری" حرف کاملاً درستی است. واقعی‌ترین بسیجی‌های ما امثال همت و باکری هستند اما این چه ربطی به آنها دارد؟ این را توجه بفرمایید.

این بحثها برای چیست. مثل همان کسی که می‌آمد قرآن را سر نیزه می‌گرفت. کانه حالا او مدعی قرآن شده است. حالا آنها می‌خواهند بیاید بسیجی‌ترین افراد ما را شعار بدهند. این کم‌کاریهای ما است. یکی از بزرگترین سرمایه‌های ما در دفاع مقدس سرمایه معنوی آن بود.

فرمانده‌هان ما و بسیجی‌های ما به خاطر این نبود که اینها صرفا یک تاکتیکهای نظامی خوب بلد بودند. اگر چه اینها را هم بلد بودند. اگر همت ماندگار شد، به خاطر افق نگاه شهید همت بود. به خاطر افق نگاهی که داشت این عظمتها را برای کشور ما آفرید.

شما ملاحظه بفرمایید، این سخنرانی شهید بزرگوار همت را یک کار خوبی را برادر بسیجی‌مان آقای بهزاد انجام داده و آمده مجموعه سخنرانیهای شهید همت را جمع کرده، من به همه توصیه می‌کنم که این کتاب را بخوانند تا معلوم شود  همتها و باکریها چه اندیشه‌ای داشتند؟

 

سخنرانی شهید همت  در دوکوهه

این عین جمله شهید بزرگوار ما در شانزده فروردین شصت و دو در دوکوهه است: " آمریکا در واکنش دو مرحله‌ای خودش برای کندی روند استمرار انقلاب و سرنگونی آن از سه شگرد استفاده کرده است:

1.       به سازش کشیدن انقلاب

2.        به انحراف کشیدن انقلاب و

3.        جلوگیری از صدور انقلاب. "

بعد چه تحلیل قوی و جدی‌ای را از حرکتهای آمریکا ارائه می‌دهد. این افق نگاه تیزبین شهدای بزرگوار ما بود. تعبیرش این است:

"آمریکای  جهانخوار به مارهایی که از مدتها پیش در آستین خودش پرورش داده است امید بسته بود اما وقتی شکست خورد می‌خواهد انقلاب ما را منحرف کند."

همت ها و باکری ها هنوز و در چالش  با آمریکا هم الهام بخش ما هستند. باید اینها را بشناسیم و معرفی بکنیم. فعالیت جنس جلسه شما از این جهت ارزشمند است. از این جهت است که نشان می‌دهد ما چه سرمایه‌هایی داریم و چگونه می‌خواهیم عمل بکنیم.

 

دفاع مقدس از دفاع مقدس!

این است که امروز یک وظیفه بزرگ ما و شما شناسایی دفاع مقدس و شناساندن مبانی و افق آن و جلوگیری از تحریف یا فراموشی آن است. امروز روز دفاع مقدس از دفاع مقدس است. و این جلسات از این جنبه اهمیت دارند. این که ما در اینجا جمع بشویم و به شهدای خودمان پیام بدهیم که ما می‌خواهیم راه شما را ادامه بدهیم و ما با آن حرکت شما آشنا هستیم، حرکت بسیار ارزشمندی است اما این یک طرفه نیست. بنا به نص صریح  قرآن؛  شهدای ما هم در این جلسات به ما پیام می‌دهند.

حرکت دیگری که دشمن به جز تحریف دارد چیست؟ تخویف!  ترساندن، "ذلکم الشیطان یخوف اولیائه" حربه او ترساندن است دیگر. باطل السحر این حربه چیست؟ نترسیدن! وقتی که ملتی  نمی‌ترسد و می‌گوید حسبنا الله و نعم الوکیل، تمام محاسبات شیطان را به هم می‌ریزد. یکی از چیزهایی که شهدای ما در این  همایش ها  به ما پیام می‌دهند نقطه مقابل راهبرد دشمن که ترساندن است؛ چیست: " یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم ان لا خوف علیهم و لا هم یحزنون" نترسید و نگران نباشید. " ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا" . چون این است که آن مسیر را عوض می‌کند. این است که تمام محاسبات آنها را به هم می‌ریزد.

اصلاً وقتی که قرآن این تعبیر والا را در باره شهدای ما دارد. یک جا می‌گوید و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا. به اینهایی که جان خودشان را در این راه می‌دهند مرده نگویید. فقط نمی‌گوید نگویید. می‌گوید در محاسباتتان هم این طور محاسبه نکنید. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا. این محاسبه غلط است. این محاسبه باید عوض بشود. خب این که عوض می‌شود، همه آن مناسبات عوض می‌شوند.

 

چرا مسائل منطقه بدون ایران حل نمی‌شود ؟ چون خط مقاومت استمرار پیدا کرده است

این است که آنها دچار این سردرگمی‌ها می‌شوند. شما می‌شنوید. سی و چهار سال است می‌گویند. گزینه نظامی را هشت سال تحمیل کردند. ترور، هفده هزار نفر را به شهادت رساندند. تحریمهای اقتصادی انجام دادند. بعد چرا امروز می‌آیند و بیان می‌کنند قدرت ایران غیر قابل انکار است؟ ایران امروز یک قدرت منطقه‌ای شده است!

این ادعای من نیست. این اظهارات آنها است. اظهارات چندتا روزنامه‌نگار هم نیست. اظهارات مقامات رسمی دشمن اصلی ما آمریکا است. عین صراحتش است که مسائل منطقه بدون ایران حل نمی‌شود. چرا؟ چون این خط شهادت استمرار پیدا کرده است. این خط مقاومت استمرار پیدا کرده است.

ژنرال سلیمانی کیست که اینها این همه از او نگران هستند. غیر از این است که از جنس همت و باکری و شهدای بزرگواری مثل شهبازی و اینها است؟ می‌بینند به محض این که این تفکر در عرصه ورود پیدا می‌کند، کاری می‌شود که همه باید نگران آن باشند. دغدغه داشته باشند. بله. ما در عراق و در سوریه هر جا رفتیم، ایران در برابر ما بود و نتوانستیم موفق بشویم. مگر او چه دارد. یک اندیشه متعالی. یک تفکر قوی که تولید قدرت می‌کند. تولید عزت می‌کند، تولید پیشرفت می‌کند.

آنها امروز می‌گویند ما نگران این هستیم که با قدرتی روبرو شده‌ایم که فقط مقاومت نمی‌کند. خیلی‌ها مقاومت کردند. تنها نظرش را طرح نمی‌کند. بلکه  اندیشه اش را  محقق می‌کند. موفق می‌شود. پیشرفت می‌کند. او از این نگران است.

انشاءالله خداوند به همه ما توفیق بدهد این مسیر را به خوبی بشناسیم. به خوبی بشناسانیم و میراث‌دار خوبی برای شهدای عزیزمان باشیم و این حرکت بزرگی را که امام عظیم الشأن ما برای ما به ارمغان آورد و مقام معظم رهبری آن را با صلابت پرچمداری می‌کند به صاحب اصلی آن، حضرت ولی عصر عجل الله تعالی و فرجه شریف برسانیم.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
*رجانیوز

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار