شهدای ایران shohadayeiran.com

شهدای ایران، دکتر فراهانی که روزهای دفاع مقدس دانشجو بوده است، از آن روزها می گوید .

« هنگامی که جنگ شروع شد من و دوستانم که توان رفتن به جبهه های جنگ را نداشتیم به عنوان جهادگر وارد عرصه شدیم و از مجروحانی که به پشت جبهه انتقال می دادند پرستاری می کردیم و تمام هشت سال دفاع مقدس من و امثال من به عنوان پرستار برای مداوای رزمندگان می کوشیدیم.

من و دیگر دانشجویان دختر در آن زمان آنچنان شوق رفتن به جبهه را داشتیم که با شرکت در کلاس های فنون رزمی خود را آماده کرده بودیم که در صورت نیاز در جبهه های جنگ حضور یابیم.»

فراهانی با صدایی لرزان خاطره ای تلخ از دوران جنگ را تلاش می کند که بازگو کند.وی گویی که خاطره ای را با همه اشتیاق از خدمتی که او و دیگر دانشجویان داوطلب توانسته اند انجام دهند به یاد می آورد و در عین حال سعی دارد وجوه درد و تاثری که نمی توانسته برای اش درمانی بیابد را از خاطر بزداید، می گوید:

«تلخ ترین لحظاتی که در عمرم گذراندم ، زمانی بود که برای اولین بار عراق شیمیایی زده بود و مجروحانی که به تهران آورده بودند، درد داشتند و ما نمی دانستیم چگونه آنها را پرستاری کنیم.

مجروحان شیمیایی را که مظلومانه در جبهه هدف سلاح های شیمیایی قرار گرفته بودند را به تهران منتقل کردند من و دیگر دانشجویان پرستاری داوطلب برای مراقبت از آنان به بیمارستان بقیه الله اعظم رفتیم.

در آن زمان هنوز بیمارستانی برای مجروحان شیمیایی افتتاح نشده بود و به دلیل کمبود جا مجروحان را در آن بیمارستان افتتاح نشده و در یازده طبقه جای دادند.

تمام یازده طبقه مملو از مجروحان شیمیایی بود که برای کاهش درد، ذکر می خواندند.

بیش از یک ماه در بیمارستان کنار مجروحان ماندیم، جراحت های شیمیایی، آن روزها برای ما شناخته شده نبود. گاه می شد که نمی دانستیم چه کنیم و هم پای مجروحینی که از درد می نالیدند و به ائمه اطهار متوسل می شدند، ذکر می گفتیم و به دور از چشمشان گریه می کردیم.»


** در دوره دفاع مقدس کسی برای خود درخواستی نداشت

فراهانی در بخشی دیگر از خاطراتش می گوید: «آنچه وجه قالب در زمان دوران دفاع مقدس بود ، فداکاری همه مردم برای هم بود.درآن زمان دارو و امکانات پزشکی بسیار محدود بود اما روحیه ای که نه تنها در رزمندگان بلکه در مردم عادی وجود داشت، باعث می شد که با یک روحیه ایثارگری مضاعف هر کسی به جای آنکه برای خود داروها و امکانات را بخواهد ، همه برای هم می خواستند.ایثارگری در مردم بسیار زیاد بود.

گاهی می شد که نه تنها کادر پرستاری اصلی بیمارستان ها تمام وقت مشغول مراقبت های درمانی بودند، بلکه دانشجویان داوطلب تا 72 ساعت نمی خوابیدند و در تمام لحظات به مجروحان رسیدگی می کردند.

وی توضیح می دهد، این شرایط به خصوص زمانی پیش می آمد که روزهای عملیات در جبهه ها بود.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار