شهدای ایران shohadayeiran.com

در تازه ترین اقدام معاونت هنری وزارت ارشاد، تالار وحدت در روزهای دوازدهم و سیزدهم شهریور ماه میزبان گروه موسیقی چکاوک است که بنا بر اعلام قبلی، بنا دارند آثار "عماد رام"، را اجرا کنند.
به گزارش شهداای ایران به نقل از نسیم، قطار بی توجهی ها و سوءمدیریت در نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ایستگاه تالار وحدت رسید تا ما شاهد نمونه ای دیگر از خواب آلودگی یا خواب زدگی مسئولان دولتی در حفظ و حراست از فرهنگ ملی این مرز و بوم باشیم.

تا دیروز دعوایمان با مدیران ارشاد بر سر این بود که وظیفه دولت جمهوری اسلامی حمایت از هنرمندان حامی انقلاب و جوانان دغدغه مند ارزش ها در مقابل جریانات وابسته و منحط شبه روشنفکری است؛ اما ظاهرا امروز دعوایمان به این سطح رسیده که شما حق ندارید در برابر خودی ها، از ضدانقلاب و منافقین حمایت کنید!

در تازه ترین اقدام معاونت هنری وزارت ارشاد، تالار وحدت در روزهای دوازدهم و سیزدهم شهریور ماه میزبان گروه موسیقی چکاوک است که بنا بر اعلام قبلی، بنا دارند آثار "عماد رام"، را اجرا کنند.

اما عماد رام کیست؟ وی نوازنده و خواننده ایرانی است که سال ۱۳۵۷ همزمان با انقلاب شکوهمند اسلامی، ایران را ترک گفت و صراحتا به حمله علیه نظام اسلامی، امام راحل(ره) و بنیادهای اندیشه انقلابی اسلامی پرداخت و برای مقابله با اندیشه های بنیانگزار ججمهوری اسلامی، شرکت "طنین صدا" را تاسیس کرد؛ در سال ۱۳۷۳ بود که رسما به عضویت سازمان تروریستی مجاهدین خلق(منافقین) در آمد و تا زمان مرگ به خیانت علنی و حمایت از اقدامات جنایتکارانه این گروهک پرداخت.

عماد رام، پس از عملیات ظفرمند "مرصاد" و در هم کوبیده شدن منافقین خلق در عملیاتی که آن را "فروغ جاویدان" نامیده بودند به نوحه سرایی در رثای تروریست های دست پرورده صدام که در این عملیات کشته شده بودند پرداخت و ضدیت خود با مردم مظلوم ایران اسلامی را بیش از پیش عیان کرد.

این تروریست عضو منافقین، در سال ۱۳۸۲ بود که به علت بیماری سرطان، در آلمان فوت کرد.

و اکنون، در سال ۱۳۹۳ هجری شمسی، در قلب پایتخت جمهوری اسلامی ایران، جایی که سازمان منافقین، جای جای آن را به وسیله اقدامات تروریستی خود، با خون شهدای مظلوم ایران اسلامی رنگین کرده است، آثار عماد رام که صراحتا حامی و عضو این سازمان جنایتکار بوده است، بازخوانی می شود.

داستان مکرر سهل انگاری وزارت ارشاد دولت یازدهم در اعطای مجوز اکران و انتشار به آثار فرهنگی و هنری، تبدیل به قصه ای مکرر و ملال آور شده است؛ هر چند روز یک بار رسانه های دغدغه مند با انتشار گزارش یا یادداشتی به انتقاد از این رویه وزارت تحت امر علی جنتی می پردازند و سر و صدایی به پا می شود، از آن سو هم معاونت های مختلف ارشاد، پس از شنیدن فریادهای دردمندانه اهالی رسانه، چشم های بر هم نهاده شان را به زور باز کرده و چیزکی در جواب می گویند و برای ساکت کردن صداها به شیوه مألوفشان پاسخ هایی می دهند که به قول معروف "نه سیخ بسوزد و نه کباب"؛ خبری خاص از برخورد یا عدم برخورد با آثار مساله دار منتشر نمی کنند تا این که قضیه مشمول مرور زمان و به فراموشی سپرده شود و این روند ملال آور باز هم تکرار می شود؛ مشخص هم نیست که چه زمانی دولت بنا دارد نقطه پایانی بر این شیوه مذبذبانه بگذارد تا تکلیف همگان را روشن کند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار