شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۴۷۶۹۲
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۲
ابوالفضل پسر (چهارده ساله) مرحوم در کنار پدرش بود و التماس می‌کرد که «پدرم را نزنید»، «پدرم را نکشید» و تا زمانی که پدرش جلوی چشمان گریان او در اثر ضربانی که خورد از پا درآمد و به کما رفت؛ حضور داشت.
به گزارش شهدای ایران، یکی از کسبه‌ای که شاهد ضرب و شتم کارگری توسط ماموران سد معبر بوده، با ارسال نامه‌ای  به تشریح آنچه در روز پنجشنبه ۱۶ مرداد مشاهده کرده بود پرداخته است.

بنابر این گزارش، این فرد که هویت‌اش نزد خبرگزاری ایلنا محفوظ است در تشریح صحنه ضرب و شتم نوشته است: ابوالفضل پسر (چهارده ساله) مرحوم در کنار پدرش بود و التماس می‌کرد که «پدرم را نزنید»، «پدرم را نکشید» و تا زمانی که پدرش جلوی چشمان گریان او در اثر ضربانی که خورد از پا درآمد و به کما رفت؛ حضور داشت.

این فرد در نامه خود آورده است که: صبح روز پنجشنبه ۱۶/۵/۹۳مرحوم علی چراغی به همراه ابوالفضل پسر چهارده ساله‌اش به یکی از خیابان‌های ۱۹۶ غربی تهرانپارس خیابان ایزدپناه رفته بودند اما مامورین شهرداری با آن‌ها رو به رو شدند و مانع حرکت آن‌ها شدند و پس از کلی جر و بحث و درگیری بدنی در هنگامی که مرحوم علی چراغی داشت با تلفن همراهش اتفاقات پیش آمده را به مامورین ۱۱۰ اعلام می‌کرد یکی از مامورین بی‌انصاف با کمال نامردی و ناجوانمردی با پنجه بوکسی که در دستش داشت ضربه‌ای مهلک را به سر مرحوم وارد کرد که در جا بیهوش شد و به کما رفت و تمام این‌ها در حالی بود که قبل از آن حدود چند دقیقه پیش شهرداری‌چی‌ها حسابی پدر مظلوم را جلوی چشمان پسر بچه کوچک و بی‌دفاع آنقدر کتک زده بودند که پسر از شدت گریه دیگر نایی برای ناله و فریاد نداشت و پدر هم هیچ کاری از دستش برنمی‌آمد جز اینکه بخواهد اتفاقاتی را که بر سرش آمده برای پلیس گزارش دهد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار