شهدای ایران shohadayeiran.com

او را با شلاق و میله‌های آهنین مورد ضرب و شتم قرار داده و کاملا برهنه کردن،. سپس به او تعرض و تهدید به تجاوز کردند، او را تهدید کردند که به همسرش و اعضای خانواده‌‌اش تجاوز می‌‌کنند و چنان گلویش را فشردند که نفسش به شماره افتاد.

به گزارش شهدای ایران سایت مشرق نوشت: 14 فوریه مصادف با سومین سالگرد آغاز انقلاب بحرین است. انقلابی که در میان انقلاب‌های عربی که از سال 2011 در منطقه آغاز شد، مظلومترین شمرده می‌شود.

آنچه در زیر می‌آید، بیان گوشه‌ای از مظلومیت این انقلاب است. مطلب زیر داستان شکنجه، آزار و اذیت و مظلومیت "قاسم بداح"، هماهنگ کننده "جمعیت خانواده ‌های شهدای بحرین" است که مدتی است، در زندان‌ های رژیم آل خلیفه به سر می‌برد.

گزارش کمیته حقیقت یاب بحرین موسوم به «بسیونی» رژیم بحرین را به شکنجه و آزار و اذیت زندانیان سیاسی برای گرفتن انتقام از آنها و کشتار غیر قانونی معترضین بحرینی و بازداشت هزاران شهروند این کشور به اتهام آزادی بیان و فعالیت‌های سیاسی و برپایی راهپیمایی‌‌های مسالمت‌آمیز محکوم می‌کند.

در بحرین قاتلان و جنایتکاران مجازات نمی‌‌شوند، بالعکس به قاتلان و جنایتکاران تا جای ممکن اجازه داده می‌شود تا از معارضان و فعالان انتقام بگیرند و این انتقام تنها معارضان و فعالان در بند بحرینی را در برنمی‌گیرد، بلکه خانواده‌‌های آنها را نیز شامل می‌شود تا زندان‌های نظام بحرین به مراکز شکنجه پدران و برادران و نزدیکان معارضان در بند این کشور نیز تبدیل شود و این پاسخ نظام به توصیه‌های کمیته حقیقت‌یاب بحرین است.

 

* قبضه جلاد: شکنجه در عیان‌‌ترین و آشکارترین شکل آن از سال 2011

آنگونه که طرف‌‌های حقوقی و نزدیکان خانواده قاسم بداح تاکید می‌‌کنند، از زمانی ‌که وی پای به اتاق تاریک بازجویی گذاشت، با سیلی از فحش‌‌ها و ناسزاها به ویژه به طایفه شیعیان بحرین مواجه شد.

او را با شلاق و میله‌های آهنین مورد ضرب و شتم قرار داده و کاملا برهنه کردند. سپس به او تعرض و تهدید به تجاوز کردند. او را تهدید کردند که به همسرش و اعضای خانواده‌‌اش تجاوز می‌‌کنند و چنان گلویش را فشردند که نفسش به شماره افتاد.

بیش از 36 ساعت مستمر را تحت شکنجه گذراند. بازداشت و شکنجه وی ظهر روز پنج شنبه 21 نوامبر آغاز و بعد از ظهر جمعه 22 نوامبر متوقف شد. همه اینها به این دلیل صورت گرفت، تا وی را وادار به اعتراف به اتهامات خطرناکی کنند، اما او تن به این اعتراف‌‌ها نداد.

جلادان به وی گفتند که تمام آنچه برسر او می‌آید، به دلیل عضویت وی در جمعیت خانواده‌‌های شهدای بحرین است که بر قصاص قاتلان فرزندانشان تاکید می‌‌کنند.

شکنجه قاسم بداح از زمان بازداشتش آغاز شد. برخی از معارضان بحرینی که در زندان با وی در یک بند بودند، برای خانواده‌‌های خود از انواع شکنجه‌هایی تعریف کردند که قاسم در دایره تحقیقات جنایی منامه با آن مواجه شد و آشکار بود که تمام این شکنجه‌‌ها به این دلیل به وی داده شد، تا به خاطر منصبی که در جمعیت خانواده‌های شهدای بحرینی دارد، انتقام گرفته شود.

 

* پدران شهدا: موجودیت سیاسی مستقل

قاسم بداح، عموی شهید "علی بداح" است. علی بداح اولین شهیدی است که جانش را دو روز پیش از انتشار گزارش بسیونی در سال 2011 توسط یکی از خودروهای دستگاه‌های امنیتی حکومت بحرین زیر گرفته شد و به شهادت رسید.

خانواده‌های شهدا و نزدیکان آنها خواهان قصاص فرزندان خود هستند. بیش از 2 سال است که از انتشار گزارش کمیته حقیقت‌یاب بحرین می‌گذرد، گزارشی که در آن آشکارا توصیه شده، مسئولانی که در شکنجه و آزار و اذیت معارضان بحرینی دست داشتند، باید مورد باز خواست و محاکمه قرار گیرند، اما نتیجه این توصیه آن شد که همه این قاتلان و شکنجه‌گران تبرئه شدند، نه کسی آنها را بازخواست کرد و نه از سمت و منصبشان برکنار شدند، بلکه مسئولان بلند پایه تشویق و ارتقای رتبه داده شدند تا همچنان به قتل و کشتار و شکنجه و آزار و اذیت خود ادامه دهند.

برای حادثه شهادت شهید علی بداح که فاجعه مصیبت ‌باری به شمار می‌ آمد، هیچ ‌گاه پرونده تحقیقی گشوده نشد. پیکر تکه تکه و استخوان‌های شکسته و صورت چاک چاک خورده‌اش، هیچ‌ گاه نتوانست وجدان مسئولان بحرینی را بیدار کند و این وجدان‌ها را نه تنها بیدار نکرد که موجب شد تا پس از آن این جنایات به خط مشی مسئولان نظام در 2 سال گذشته تبدیل شود.

روندی که نظام دردمنش آل‌خلیفه برای تکفیر جنایات وحشیانه‌‌اش در پیش گرفت، بیانگر اصرار و پافشاری فزاینده این نظام در ادامه جنایات خویش است. در واقع نظام آل‌خلیفه به جای گرفتن جانب انصاف در قبال خانواده‌‌های شهدا و قصاص قاتلان آنها، خط مشی انتقام از آنها را پیش گرفته است.

سه برادر شهید "هانی عبد العزیز" در بازداشت حکومت بحرین به سرمی‌برند. پدر شهید محمود ابو تاکی و پدر شهید علی الشیخ نیز در بازداشت رژیم آل‌خلیفه قرار دارند. پیشتر نیز بسیاری از خانواده‌‌های شهدا به خاطر پیشینه فعالیت‌‌های سیاسی‌اشان در معرض بازداشت و آزار و اذیت قرار داشتند، مانند پدر شهید احمد اسماعیل که همچنان در تمام راهپیمایی‌‌ها و تظاهرات‌‌ها دوربین فرزند شهیدش در دست مشارکت دارد. نمونه‌های چنین پدارانی در بحرین بسیارند، پدر شهید علی المؤمن و برادرش، پدر شهید علی مشیمع، پدر شهید سید هاشم، پدر شهید علی الصددی، پدر هید یوسف موالی و پسر عمویش.

پدران شهدای بحرینی هم اکنون به سمبل‌های انقلاب بحرین تبدیل شده‌‌اند و فعالیت‌های علنی و آشکار سیاسی خود را به شیوه‌ها و مناسبت‌های مختلف دنبال می‌‌کنند. طی 2 سال گذشته آنها به صورت منظم و سازمان یافته در تمام برنامه‌‌ها و مناسبت‌‌ها بی‌‌وقفه و حتی بدون هماهنگی با جمعیت خانواده‌‌های شهدای بحرین حضور یافتند، آنها در واقع به تنهایی برای خود موجودیت و جریان سیاسی مستقلی را علیه نظام حاکم بر بحرین تشکیل می‌‌دهند.

در 8 نوامبر گذشته جمعیت خانواده‌های شهدای بحرین برسر مزارهای شهدای 14 فوریه بحرین پرچم‌ هایی با عنوان "یا لثارات الحسین" نصب کردند. در مقبره جزیره ستره "قاسم بداح" سخنرانی و تاکید کرد، خانواده‌های شهدای بحرین هیچ گفت‌وگو و مذاکره‌ای را نمی‌‌پذیرند و قاتلان فرزندان خود را قصاص خواهند کرد.

 

* پیگرد داخل بیمارستان السلمانیه

قاسم بداح در بخش ضدعفونی بیمارستان السلمانیه مشغول به کار است، در آن روز در بیمارستان بود که شنید افرادی با لباس‌‌های غیرنظامی برای بازداشت وی وارد بخش ضد عفونی شده‌اند. تلاش کرد، از درب پشتی بیمارستان خارج شود تا مقابل همکارانش و بیماران بازداشت نشود، شیوه بازداشت وی نشان می‌‌داد که آینده تاریک و سرنوشت وحشتناکی در انتظار اوست.

عناصر امنیتی بداح را در بیمارستان السلمانیه تحت پیگرد و تعقیب قرار دادند، اما او با خروج از درب پشتی به سمت خودروش دوید، اما یکباره دید که در مقابلش 2 خودرو ایستاده‌اند که در آن نیروهای امنیتی نظام با لباس‌‌های غیرنظامی نشسته بودند. تلاش کردند، با تهدید سلاح او را دستگیر کنند. اما او به سمت شرق بیمارستان دوید.

هنگامی که به منطقه "مفروشات سیتی" در نزدیکی بیمارستان رسید، یک دستگاه خودرو جیپ مشکی انتظارش را می‌‌کشید. او را تحت پیگرد قرار داد. چاره‌‌ای جز بازگشت به بیمارستان نیافت، اما در آنجا نگهبانان بیمارستان انتظار او را در نزدیکی شعبه بانک ملی بحرین در کنار نیروهای امنیتی می‌‌کشیدند. او را دوره کردند تا امکان فرار از منطقه پیدا نکند. او را گرفتند. دست‌ها و چشم‌‌هایش را بستند و تا جایی که می‌‌توانستند، در برابر انظار دیگران او را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

 

* سازمان تروریستی که از طرف‌های خارجی تامین می‌‌شود

قاسم بداح می‌‌‌دانست که در پس این بازداشت،‌ شکنجه‌‌ها و آزارها و اذیت‌ های بسیاری قرار می‌گیرد، به همین دلیل تلاش می‌کرد، به هر طریق ممکن فرار کند، اما در قبضه جلاد افتاد. او را تا سر حد مرگ شکنجه کردند، 2 روز را بداح در دایره تحقیقات جنایی تحت شکنجه و شلاق شکنجه‌گران سپری کرد. پس از آن به زندان "الحوض الجاف"، بند 2 منتقل شد و در آنجا کسانی را یافت که التیام دهنده زخم‌‌هایش بودند.

هنگامی‌که شکنجه‌های وحشیانه‌اش به پایان رسید و بعد از تماس‌‌های بسیار و بی‌شمار فعالان حقوق بشر بحرینی با صلیب سرخ جهانی به بداح اجازه داده شد تا اولین تماس خود با خانواده‌‌اش را بگیرد، صدایش ضعیف و بسیار آرام بود.

هدف از تمام شکنجه‌‌هایی که به بداح داده شد، اعتراف وی به دست داشتن در برخی بمبگذاری‌ها در بحرین، عضویت در جمعیتی تروریستی که از طرف‌‌های خارجی تامین مالی می‌‌شود و مد نظر در اینجا بالطبع جمعیت خانواده‌‌های شهدای بحرین بود، هم چنین اعتراف به عضویت در جریان اسلامی "الوفاء"، ارتباط با "ائتلاف جوانان 14 فوریه"، نگهداری بمب‌‌های مولوتوف، اداره گروه‌‌ها و مجموعه‌‌های میدانی، پناه دادن به افراد تحت پیگرد دستگاه‌‌های امنیتی، درمان و مداوای مجروحان انقلاب، قاچاق دارو و غیره بود.

 

* نقض مستمر قانون، ممانعت از حضور وکیل بداح در جلسات دادرسی

بداح، معنای ایستادگی و مقاومت را مجسم کرد. او نه در برابر شکنجه‌گرانش سر فرود آورد و نه اعتراف کرد. تمام تلاش‌های مزدوران نظام تنها به این منتهی شد که تنها توانستند، اتهام شرکت در راهپیمایی و تجمع علیه نظام را بر وی ثابت کنند. 

 

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار