هرچه فکر می‌کنم یک پسربچه هفت، هشت ساله دلش می‌خواهد بادبادکی داشته باشد که هوا کند یا مدادرنگی‌ای که نقاشی بکشد... ماشینی دلش می‌خواهد که ماشین‌بازی کند یا توپی که با آن فوتبال کند و یا شاید هم اسلحه‌ای که دزد و پلیس بازی کند با همسن و سال‌هایش...
به گزارش شهداي ايران به نقل از ايسنا؛ سخت است که بگویم نه ماژیک و مداد رنگی و نه دوچرخه و اسلحه اسباب بازی هیچ کدام از اینها بهانه‌های محسن نبودند ... باورش سخت است که بگویم او با همه وجودش در برابر ستم‌های رژیم ستمشاهی ایستاد چرا که او در زمان شهادتش هشت سال بیشتر نداشت.
وقتی شنیدم که خردسال‌ترین شهید انقلاب شهر و دیارمان تنها هشت سال داشته فکر کردم شاید کودکی که دست در دستان مادرش برای خرید به بازار رفته و یا مشغول بازی در خیابانها بوده و یا شاید هم با پدرش به تظاهرات رفته مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به شهادت رسیده است.
آری، باورش سخت است آنقدر سخت که شاید خیلی‌هامان باور نکنیم اما واقعیت دارد. واقعیت این است که محسن در هشت سالگی سنی که همه هم سن و سال‌هایش اسلحه‌های اسباب‌بازی به دست می گیرند، مورد اصابت گلوله‌های اسلحه‌های مزدوران رژیم ستمشاهی قرار گرفت. به بهانه مشت‌های گره کرده‌اش... .
واقعیت این است که او در اوج کودکی بهانه‌های بزرگی داشت، بهانه‌هایی به وسعت تبع بلند و اندیشه بزرگش... بهانه‌هایی به بزرگی مشت‌های گره کرده، اما کوچکش...
دهه فجر امسال بهانه‌ای شد برای اینکه ورق بزنیم زندگینامه خردسال‌ترین شهید انقلاب در استان کرمانشاه را. شهیدی که در هشت سالگی و در آن روزهایی که همسن و سال‌هایش در خیابانها مشغول دوچرخه‌سواری بودند توسط مزدورن رژیم سفاک پهلوی به شهادت رسید.
حجت الاسلام هادی عسگری معاون پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید استان کرمانشاه در خصوص زندگی این شهید، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه کرمانشاه، می‌گوید: شهید ابوالمحسن توسلی در سال 1349 در شهرستان کنگاور و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد و بعد از گذراندن دوران طفولیت راهی مدرسه شد و با توجه به مدارک و سوابقی که از آن شهید در مدرسه به جا مانده از لحاظ تحصیل و اخلاق نمونه بود.
خردسال‌ترین شهید انقلاب در استان کرمانشاه زمانی که تظاهرات خیابانی در کنگاور توسط افراد مبارز و مسلمان علیه رژیم طاغوت آغاز شد و در همان آغاز خروش ملت ایران علیه رژیم سفاک پهلوی به مظلومیت مردم مسلمان پی برد و با مشت‌های گره کرده کوچک خود نوای مرگ بر شاه را به همراه سایر مسلمانان سر داد.
ابوالمحسن توسلی در ساعت12 ظهر 17 دی ماه 1357 پس از اتمام راهپیمایی علیه رژیم پهلوی در مسجد جامع این شهرستان در نزدیکی‌های شهربانی چهارراه شهدا( ناهید سابق) توسط مزدوران رژیم ستم شاهی که مسلمانان مقلد امام را به گلوله بسته بودند، پس از اصابت گلوله‌ای به سمت چپ سرش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
یادش گرامی و راهش پر رهرو.
وقتی شنیدم که خردسال‌ترین شهید انقلاب شهر و دیارمان تنها هشت سال داشته فکر کردم شاید کودکی که دست در دستان مادرش برای خرید به بازار رفته و یا مشغول بازی در خیابانها بوده و یا شاید هم با پدرش به تظاهرات رفته مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به شهادت رسیده است.
آری، باورش سخت است آنقدر سخت که شاید خیلی‌هامان باور نکنیم اما واقعیت دارد. واقعیت این است که محسن در هشت سالگی سنی که همه هم سن و سال‌هایش اسلحه‌های اسباب‌بازی به دست می گیرند، مورد اصابت گلوله‌های اسلحه‌های مزدوران رژیم ستمشاهی قرار گرفت. به بهانه مشت‌های گره کرده‌اش... .
واقعیت این است که او در اوج کودکی بهانه‌های بزرگی داشت، بهانه‌هایی به وسعت تبع بلند و اندیشه بزرگش... بهانه‌هایی به بزرگی مشت‌های گره کرده، اما کوچکش...
دهه فجر امسال بهانه‌ای شد برای اینکه ورق بزنیم زندگینامه خردسال‌ترین شهید انقلاب در استان کرمانشاه را. شهیدی که در هشت سالگی و در آن روزهایی که همسن و سال‌هایش در خیابانها مشغول دوچرخه‌سواری بودند توسط مزدورن رژیم سفاک پهلوی به شهادت رسید.
حجت الاسلام هادی عسگری معاون پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید استان کرمانشاه در خصوص زندگی این شهید، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه کرمانشاه، می‌گوید: شهید ابوالمحسن توسلی در سال 1349 در شهرستان کنگاور و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد و بعد از گذراندن دوران طفولیت راهی مدرسه شد و با توجه به مدارک و سوابقی که از آن شهید در مدرسه به جا مانده از لحاظ تحصیل و اخلاق نمونه بود.
خردسال‌ترین شهید انقلاب در استان کرمانشاه زمانی که تظاهرات خیابانی در کنگاور توسط افراد مبارز و مسلمان علیه رژیم طاغوت آغاز شد و در همان آغاز خروش ملت ایران علیه رژیم سفاک پهلوی به مظلومیت مردم مسلمان پی برد و با مشت‌های گره کرده کوچک خود نوای مرگ بر شاه را به همراه سایر مسلمانان سر داد.
ابوالمحسن توسلی در ساعت12 ظهر 17 دی ماه 1357 پس از اتمام راهپیمایی علیه رژیم پهلوی در مسجد جامع این شهرستان در نزدیکی‌های شهربانی چهارراه شهدا( ناهید سابق) توسط مزدوران رژیم ستم شاهی که مسلمانان مقلد امام را به گلوله بسته بودند، پس از اصابت گلوله‌ای به سمت چپ سرش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
یادش گرامی و راهش پر رهرو.
