شهدای ایران shohadayeiran.com

مهدی نصیری گفت: بعضی ها سینما را مرکب چموشی می دانند اما وقتی قرار است درخدمت حرف سالم قرار گیرد چموش است. اقا در این وقت فرمودند ...
به گزارش شهدای ایران؛ یالاخره خستگی سال ها مشغولیت به کارهای فرهنگی از تنمان بیرون رفت. توفیق دیداری دلنشین و شنیدن بی واسطه سخنانی بسیار مهم و درانتها بوسیدن دستان نایب امام زمان (عج) و بقول آقای جلیلی «پرچمدار تاریخ شیعه دربرابر دنیای استکبار» ازآن لذت هاییست که با هیچ لذت دنیایی ازجمله جوایز جشنواره هایی که هیچگاه آثار ما را به خود راه ندادند، قابل قیاس نیست. دراین دیدار سعی کردم بجای فقط نگاه کردن به صورت نورانی آقا، تا جایی که می توانم بنویسم. متن ذیل حاصل این نوشته های سریع است. به دلیل ضبط نشدن و تفاوت ریتم سخنان دوستان، ممکن است برخی واژه ها عیناً با گفتار تطابق نداشته باشد. هرجا که احساس کرده ام احتمال خطا در آوردن جمله یا کلمه ای می رود، به قرار دادن سه نقطه یا نقل محتوای کلی آن اکتفا کرده ام. ازطولانی بودن مطلب هم عذرخواهی می کنم.
 

 نادرطالب زاده: جشنواره عمار قدمی به حق برای هنر انقلاب اسلامی است. اینها کسانی هستند که می شناسید. تأثیر گذاران فضای رسانه، هنر و مطبوعات درسال های قبل و جوانانی که همه آمده اند رهنمود بگیرند. امسال درهمایش هالیوودیسم درسینما کوین پرت استاد دانشگاه ویسکانسین آمریکا گفت:  ایران رهبر جهان آزاد است و من کسانی را اینجا ازدوستان خودم دیدم که سال ها بود درآمریکا ندیده بودمشان… درجشنواره عمار این گفتمان جا افتاده که همه ایران درنظر گرفته شود… من می دانم که اگر بنا به صحبت باشد هرکدام ازشما می توانید 2-3 ساعت صحبت کنید. اما خواهش می کنم همه صحبت ها را در5 دقیقه خلاصه کنید.


آقا: واقعاً کسی که صحبت 2-3 ساعته را در 5 دقیقه بگوید هنرمند است.

 

 


[خنده حضار]

حسن عباسی: عرض قصور داریم که شما أین عمار گفتید. عذر خواهی می کنیم که شما مجبور شدید أین عمار بگویید. امیدواریم این مسأله هیچ وقت تکرار نشود… دراین سالها جزو دغدغه شما نفی هنر برای هنر و سینما برای سینما و دغدغۀ تحول درعلوم انسانی بوده است … امروز دربررسی هایی که دردنیا انجام گرفته است، یکی از بهترین راههای انتقال پیام را انیمیشن و بازیهای کامپیوتری دانسته اند … عمار را ازاین زاویه ها می توان دید : اول دغدغه های عماری درحوزه های اقتصاد و امید و بعد مردمی شدن و بردن هنر بین توده های مردم تا اعماق روستاها


(آقای عباسی خیلی تند صحبت کردند… فقط توانستم همین ها را بنویسم)


مهدی نصیری:جشنواره عمار مصداق رویش درمقابل ریزش درسینماست … این جشنواره حتی به مأیوسین ازسینما مثل من و آقای سلحشور روحیه داد. فیلم هایی مثل ادگاردو، آخوند چینی دات کام و کوچه مقدس فیلم هاییست که انسان را تحت تأثیر قرار می دهد وبرای حوزه هم خوب است … بعضی ها سینما را مرکب چموشی می دانند که به مفاهیمی مثل لهو و لعب و خشونت و … خوب سواری می دهد اما وقتی قرار است درخدمت حرف سالم قرار گیرد چموش است.
آقا: تا کی سوارش باشد!


[خنده حضار]


سیدجمال عودسیمین (کارگردان مستند کوچه مقدس):من طلبه هستم و چند سالی درحوزه کسب معرفت کردم … با یک گروه ازدوستان درطول یک سال 4 مستند تولید کردیم.


آقا: احسنت


ما نمی خواستیم خودمان مطرح شویم. می خواستیم حرفمان دیده شود … اگر اجازه بدهید گزارشی ازکارهایی که کرده ایم ارائه دهم. ما درباره دو موضوع کارمی کنیم. معماری اسلامی – ایرانی خصوصاً درشهر تهران با کمک گرفتن ازآقای هاشم زاده. موضوع دوم مسجد است. مسجد مظلوم و با محوریت ارائه الگوی امام جماعت. درمسجد جوادالائمه و حضور نوجوانها درمسجد که چرا بچه ها بعد از10 سالگی درمسجد نمی مانند. ما می خواهیم کاری کنیم که بچه ها درمسجد بمانند. مسجدی که سبک زندگی اسلامی دارد. قلب هر محله مسجد است. و سؤال هم داشتم.


آیا نقاط تمرکز ما درست است؟


آیا حضور طلاب درعرصه مسند ورسانه درست است؟ و باید درچه نقطه ای باشد؟


آقا: هردو مهم است. تهران که یک معماری وحشیِ مضطربِ بی نظمی دارد که از40 – 50 سال پیش تا حالا ادامه دارد. درباره طلبه ها [ این یک موضوع] دنباله دار است و دریک کلمه نمی شود اشاره کرد. حالا که آمده اید ورودتان مبارک است.

 

وحید جلیلی: دراکران کوچه مقدس درمعزآباد شیراز اتفاق جالبی افتاد. موقع نمایش فیلم درمسجد روستا دستگاه پخش خراب می شود. مردم همانجا کلاه می گردانند و 2 میلیون تومان جمع می شود و دستگاه جدیدی می خرند و فیلم را می بینند.


آقا: این را هم درمستند بیاورد. ازمزایای مسجد هم این دورگرداندن است.


[خنده حضار]


اینجا تیزر جشنواره فیلم عمار پخش می شود. آقا با دقت بسیار زیاد تماشا می کنند و آقای جلیلی هم با صدای آهسته توضیحاتی درباره آهنگران و قطعات فیلم هایی که درتیزر است؛ به آقا می دهد.


ابوالقاسم طالبی:دراین جمع جوانها بیشتر ازمن صلاحیت صحبت دارند اما به احترام موی سپید به ما اجازه صحبت دادند … دردوران دفاع مقدس سینماگرانی ازبین بچه های جنگ بوجود آمدند. اما بعدازگذشت چند سال ما فکر کردیم دیگر مثل ما وجود ندارد و سرما مثل سرشاه است. تا دفاع مقدس 8 ماهه و بوجود آمدن نسل جدید عماریون فیلم ساز. سال اول که من درجشنواره عمار داور بودم تعداد کم بود. اما امسال ازبرکات این دفاع 8 ماهه بود که این عده با انگیزه و اعتقاد درجشنواره شرکت کردند … انشاء الله ازبین این 60 -70 نفر 10 فیلم ساز فُحول خواهیم داشت. یک درخواست هم داشتم. شما همیشه به سینما لطف داشته اید. سرصحنه فیلم ها حاضر شده اید. از تریبون داران مذهبی، علما، فقها، ائمه جمعه و جماعات بخواهید مردم را سفارش کنند به دیدن فیلمهای خوب. ما الآن یک قشر سینما رو ثابت داریم. اما پتانسیل عظیم مردمی به سینما نمی آیند. جز فیلم های معدودی مثل اخراجی ها و قلاده های طلا که توانست عده ای را به سینما بیاورد، نیروهای جدید به سینما نمی آیند.


فرج الله سلحشور:خدا را شاکرم که درمحضر مولای خودم، درباره حرکت های تازه فیلمسازی صحبت می کنیم. این حرکت ها مایه امید است. جوانان مستعدی که اگر فضای سالمی فراهم شود، وارد می شوند. سینما اسب چموش است به گفته شهیدآوینی و آقای نصیری، سوارش را به دلیل ثروت و شهرت و فسادهای مختلف با خود می برد… درسینمای جهان امروز چیزی بنام خدمت به خلق و خدا مطرح نیست … ما باید باید ها و نباید ها را تعریف کنیم که فیلم ساز متعهد بداند درچه چهارچوبی حرکت کند وباید نیروها را تربیت کنیم. من فیلم ساز را مبلغ اسلام می دانم. کاری کنیم که فیلم ساز ما مثل روحانی عاقبت بخیر شود.


محمدصادق باطنی (کارگردان مستند دوپینگی ها):سلام خدمت مولای خودمان … خدا راهزار بار شاکرم. من فارغ التحصیل دانشگاه شریف هستم که برای ادامه تحصیل دانشگاه صداو سیما راانتخاب کردم. من و دوستان دیگرم درفضای رسانه ای کشور غور کردیم… ما متوجه شدیم که درسند چشم انداز 20 ساله کشور رسانه پررنگ نیست. ظرفیت پرداختن به نقشه جامع رسانه ای بین مفاهیم هنر و رسانه موجود است … مدیریت رسانه ما بیشتر مدیریت آنتن است نه مدیریت فرهنگ … الآن این مرکب چموش دست کسانی افتاده است که فضای رسانه ای را دردست گرفته اند و شکستن این فضا احتیاج به صف شکنی مثل عمار دارد … البته جشنواره عمار هم بیشتر به گردآوری پرداخته است … باید به ورودی ها درتربیت نیروهای کارآمدتوجه کرد. آموزشگاهها و تعلیمات سینمایی کارآمد نیست. یک پیشنهاد هم دارم و آن اعتکاف سینمایی و رسانه ای است.


(درانتها آقای باطنی شعری را که با گروه شان درباره فتنه گفته بودند قرائت می کند که من فرصت نوشتنش را پیدا نمی کنم)


آقا: اعتکاف سینمایی یعنی چه؟


باطنی:
همه دریک مسجد یا جایی برای اعتکاف یا به شکل اعتکاف جمع شویم و حالت آموزشی و معرفتی داشته باشد.


آقا: خیلی خوب. طیب الله انفاسکم


گمان کنم حدود این لحظات کلیپی 5 دقیقه ای ازاکران های مردمی جشنواره عمار درسراسر کشور پخش می شود که آقا با دقت زیاد تماشا می کنند.


دکتر ابراهیم فیاض:کاش قرآن می خواندیم. قرآن پر ازتصویر است. من به آقای جلیلی هم گفتم.


آقا: صبح خوانده اند.


(شک دارم آقا ابتدای جمله انشاء الله گفتند یانه؟)


هنر تمام داستان های بشری را درخود جمع می کند و تحویل می دهد … سینما رسانه بین کتاب و تلویزیون است … من حرف آوینی را درباره سینما قبول ندارم. تقلیل گراست … سینما سه وجه دارد. رسانه، هنر و تکنولوژی … امام دربهشت زهرا اشاره کردند که «سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد» … تمدن بدون سینما نمی شود … ماشین هم اسب چموش است … تمام داستان های بشری به فرم هنر می تواند متجلی شود … ما به خاطر پول مفتِ نفت فقط به تکنولوژی سینما توجه می کنیم. باید بعد هنری و رسانه ای سینما دیده شود. درعمار به این ابعاد توجه شد… بوعلی سینا هم قصه می نویسد. ما سه مشکل داریم :


- هنوز نقش هنر دردانش ما مشخص نشده است.


- تلویزیون ما پول زیاد دارد اما نرم افزار ندارد.


- سازمان های سینمایی مثل فارابی و … آکادمی نیستند و فقط پول خرج می کنند. جشنواره عمار هم باید آکادمی داشته باشد. ما الآن انیمیشن کم داریم. اگر هنر تبدیل به آکادمی شود تولید و بازتولید منظم می شود. هنر یعنی آینده. اگر هنر نداشته باشیم، آینده نداریم. عمار رو به آینده است اما بقیه سینما روبه گذشته است.


وحید جلیلی:با فرازی ازنهج البلاغه علی(ع) خطبه 108 شروع می کند:


« اَیْنَ اِخْوانِىَ الَّذینَ رَکِبُوا الطَّریقَ، وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟ اَیْنَ عَمّارٌ؟ وَ اَیْنَ ابْنُ التَّیِّهانِ؟ وَ اَیْنَ ذُوالشَّهادَتَیْنِ؟ وَ اَیْنَ نُظَراؤُهُمْ مِنْ اِخْوانِهِمُ الَّذینَ تَعاقَدُوا عَلَى الْمَنِیَّةِ، وَ اُبْرِدَ بِرُؤُوسِهِمْ اِلَى الْفَجَرَةِ؟!


کجایند آن برادرانم که راه را به حقیقت طى کردند، و بر اساس حق از دنیا گذشتند؟ عمّار، ابن تیِّهان وذوالشهادتین کجا هستند؟ و کجایند نظیران آنان از برادرانشان که بر جانبازى پیمان بستند، و سرهاى پاکشان براى تبهکاران فرستاده شد؟!»


این کلام مانیفیست بچه های فعال فرهنگی انقلاب است. یکی ازاتفاقات عمار این بود که فهمیدیم همان روحیه های ابتدای انقلاب و دفاع مقدس دربچه های این نسل هم وجود دارد و وقتی یک عملیات واقعی باشد بچه ها هستند. البته ما اعتقاد داریم کار آنچنانی نسبت به ظرفیت های نظام صورت نگرفته است… ما آمده ایم خدمت قائدی که به او ایمان داریم. پرچمدار تاریخ شیعه دربرابر دنیای استکبار … ما یک گروهان و سربازان کوچک او هستیم. و صدای امیرالمؤمینین را می شنویم. امیدواریم به دعای مادران شهدا که دو نفر ازآنها ( مادرشهیدان … و مادر شهید رجب بیگی )اینجا هستند. خدا همت های ما را افزون کند و به ما اخلاص بدهد که بتوانیم سربازان خوبی دراین مسیر نورانی پرتلألؤ دینی باشیم.


وحید جلیلی تریبون را تحویل آقا می دهد. اما تا ایشان سربرمی گردانند، چند نفر دست بلند کرده اند.


آقا: آقایان صحبت نمی کنند؟


حاج سعید قاسمی می گوید نکته ای مانده که نگفتند و اگر اجازه بدهید بگویم.


حاج سعید قاسمی:فتنه خیلی ها خاصه جنابعالی را اذیت کرد. ازاین می فهمیم که شما دائم به آن اشاره می کنید. اما فتنه برکاتی داشت. رویش جوانان و شکستن مونوپول یا مافیای مستند سازی.


حاج سعید خاطره ای ازعملیات والفجر مقدماتی نقل می کند و اشاراتی هم به وقایع اخیر و راهپیمایی 22 بهمن و درانتها شعری می خواند. بین صحبت، حاجی اشاره می کند که درانتها دو نکته دارم. نکته اول اشاره به پیچ تاریخی می کند و بعد شعرمی خواند و سخنانش را تمام می کند. آقا می گویند نکته دوم را نگفتید. همه لبخند می زنند به این نکته سنجی آقا. حاج سعید می گوید نکته دوم اینکه خیال می کنند می توانند مثل 598 را به شما تحمیل کنند. اینبار به قول خود شما ماجرا حسینی است.


جلیلی و طالب زاده اشاره می کنند که وقت کم است اما باز آقا اجازه صحبت می دهند.


نماینده بسیج خواهران چناران (یکی ازاکران کننده های مردمی عمار ):


سلام مردم چناران و روستای اَخلَمَد را ابلاغ می کنم. من یکی ازاکران کننده های جشنواره هستم. به همه آقایان فیلم ساز می گویم که مادران شهدا همه فیلم نامه هستند و می شود ازهر کدامشان یک فیلم ساخت.


مصطفی رضوانی( کارگردان مستند مهارنشده) :


این گزارش هایی که خدمت شما عرض می کنیم ازباب خودنمایی نیست و برای اینست که لبخندی برلبان شما نقش بندد. گزارشی ازگروه سفیر می دهد و او هم اشاره به نداشتن سند رسانه ای می کند. بعد می گوید 2 نکته و یک تقاضا دارم.


- دغدغه ما سینمای داستانی است اما بدنه سینما خراب است و ما مثل دیگران نمی توانیم به راحتی ازآن استفاده کنیم.


- تبیین درستی ازسینمای دینی وجود ندارد. درسینما نمی شود یک روحانی را آورد که منبر برود. سینما یک هنر است.


درخواستم اینست که زمینه ای برای بیشتر خدمت رسیدن فراهم کنید. ما ازدیگران به اندرزهای شما محتاج تریم.


یک سؤال هم دارم : الآن عرصه جهاد فرهنگی است. آیا می شود این عرصه را با جهاد نظامی مقایسه کرد و به زندگی شخصی تسرّی داد؟ مثلاً ما گاهی وقتها درگیر کار هستیم و مثلاً یک هفته خانه نمی رویم. آیا درمورد خانواده ها می توانیم مثل رزمنده های دوران دفاع مقدس رفتار کنیم؟[دو جمله آخر نقل به مضمون]


یاسر عرب( کارگردان مستندهای کدام مسجد و ننه قربون) :درباره مستند ننه قربون و مشکلات زن هایی که شیمیایی شدند تقاضای پیگیری آقا را داردکه ایشان همانجا به یکی ازمسؤولان بیت دستور پیگیری می دهند. عرب درانتها می گوید. ما باید برای بحران های آینده فیلم بسازیم. شما افق های آینده ما را بفرمایید.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار