شهدای ایران shohadayeiran.com

متهمان اصلی این پرونده بین‌المللی (صدام و علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی)، پیش از این در عراق اعدام شده و در قید حیات نیستند تا از رجوی و گروه اش در این باره بگویند. اما با مروری بر وقایع تاریخی متوجه می‌شویم‌، چگونه گروهک تروریستی مجاهدین خلق و رهبران کنونی آن که در «اورسوراواز» فرانسه مستقر هستند‌، در جنایت شیمیایی علیه کردها و ایران با صدام مشارکت داشتند.
سرویس سیاسی   شهدای ایران :به نقل از  دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان؛ساعت 16/15 روز هفتم تیرماه 1366 درحالی که مردم شهر کوچک سردشت واقع در شمال غربی ایران‌، در حال زندگی معمولی خود به سر می‌بردند، 4 فروند هواپیمای رژیم صدام به این شهر، حومه و روستاهای اطراف آن حمله کرده و 6 بمب شیمیایی دو قلو حاوی 550 تن گاز خردل ارسنیک‌دار معروف به گاز خردل کثیف روی این شهر رها ساختند. این نخستین حمله با سلاح‌های کشتار جمعی به یک شهر، پس از فاجعه اتمی هیروشیما و ناکازاکی بود که در سال 1945 توسط ارتش ایالات متحده آمریکا اتفاق افتاد.

فاجعه شیمیایی سردشت؛ حاصل همکاری اتحادیه اروپا، منافقین و صدام/همه آنها را خواهیم کشت

در بمباران شیمیایی سردشت از مواد شیمیایی مانند گاز خردل که تخریب‌کننده اعصاب است و حداقل 50 سال در محیط باقی می‌ماند در ترکیب با گاز ارسنیک استفاده شد که ضایعات ریوی و تاول‌های شدید پوستی ایجاد می‌کند. بیش از 8000 شهید و مجروح از بمباران شیمیایی سردشت باقی ماند که جراحت‌های فوق‌العاده سخت و دلخراشی برداشتند.
آلودگی مواد غذایی،میوه جات،سبزیجات،مزارع و آبها و حتی حیوانات باعث برخی مسمومیت‌های گوارشی شده بود. گله‌های گاو و گوسفند که تنها سرمایه برخی از خانواده‌ها محسوب می‌شد از بین رفته بودند و محصول برخی مزارع آلوده و غیر قابل استفاده شده بود.
یک روز پس از حادثه، مصدومان بدحال با چندین پرواز از ارومیه و تبریز به تهران منتقل شدند. صحنه بسیار ناراحت‌کننده‌ای در فرودگاه تهران وجود داشت که تحمل آن برای خلبانان و خدمه هواپیماهای نظامی نیز دشوار بود. کودکانی در سنین مختلف با چشمان ورم کرده به سختی ناله می‌کردند و سعی داشتند از مادران خود دور نیفتند. تعداد زیادی از مصدومان بدحال به بیمارستان  منتقل شدند. برخی کودکان در حال اغماء بودند.
پس از فاجعه بمباران شیمیایی سردشت که در کنار بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی بی‌سابقه به‌شمار آمد، صدایی از هیچ‌یک از اعضای به اصطلاح جامعه جهانی درنیامد! از سوی شورای امنیت و یا مجمع عمومی سازمان ملل حتی یک صدای اعتراض برنخاست!!
علی رغم اینکه درباره جنایت جنگی ارتش بعث عراق در بمباران سردشت گزارش‌های متعددی به انضمام تصاویر دلخراش قربانیان این حادثه برای شورای امنیت سازمان ملل ارسال شد‌، اما هیچ هیئت کارشناسی برای بررسی این فاجعه از سوی سازمان ملل مدعی برقراری صلح، اعزام نشد.
این همان جامعه‌ای است که در طی سال‌های اخیر با صدور بیانیه و اعلامیه و قطعنامه بارها و بارها ایران را به اتهام عدم رعایت حقوق تروریست‌ها‌، همجنس‌گرایان‌، بهاییان و... متهم به نقض حقوق بشر کرده و برای محاکمه و مجازات مهیب‌ترین جنایتکاران تاریخ گریبان چاک داده است!
اما در تیرماه سال 1366، سازمان ملل و شورای امنیت و جامعه به اصطلاح جهانی در قبال کاربرد خشن‌ترین سلاح‌های کشتار جمعی از سوی صدام علیه مردم بی‌گناه و بی‌پناه سردشت، هیچ قطعنامه و یا بیانیه‌ای صادر نکرد.
در کمال شگفتی این جنایت صدام در سردشت همانند جنایات بی‌شمارش در حق مردم ایران در به اصطلاح دادگاهی که برای وی تشکیل دادند، هیچگاه مورد رسیدگی قرار نگرفت. تنها موردی که در آن به اصطلاح دادگاه به بمباران شیمیایی سردشت اشاره شد، پخش نواری از مکالمات علی حسن المجید، پسر عموی صدام (معروف به علی‌شیمیایی) با صدام درباره بمباران سردشت بود. در آن نوار‌، صدای علی شیمیایی شنیده می‌شود که به صدام می‌گوید:
«... چه کسی می‌خواهد حرف بزند؟ جامعه جهانی؟...با سلاح شیمیایی همه را خواهیم کشت...»
و بعد صدایی که گفته شد متعلق به صدام است، می‌گوید:
«... بله موثر است‌، مخصوصا در مورد کسانی که ماسک نمی‌زنند...»
پس از آن صدای علی شیمیایی می‌آید که می‌گوید: «... با سلاح شیمیایی همه آنها را خواهیم کشت...»1
چند سال بعد با افشای اسناد مراکز تامین سلاح‌های شیمیایی و کشتار جمعی برای صدام، پاسخ سؤال‌های متعدد از مجامع به اصطلاح جهانی که چرا در برابر جنایت جنگی صدام سکوت کردند، داده شد.
براساس اسناد یاد شده، کشورهای هلند، آلمان، سوئد، اسپانیا، انگلیس، فرانسه (از اعضای اصلی اتحادیه اروپا) و همچنین ژاپن  از طریق دهها شرکت خود، در تجهیز ارتش صدام به سلاح‌های شیمیایی و کشتارجمعی نقش عمده‌ای داشتند.
همچنین در برخی دیگر از اسناد منتشر شده‌، از مشارکت ۸۵ شرکت آلمانی، ۱۹ شرکت فرانسوی، ۱۸ شرکت بریتانیایی و ۱۸ شرکت آمریکایی با رژیم بعث عراق در زمینه ساخت و تولید سلاح‌های شیمیایی پرده برداشته شده است.2
شگفت آن که در همان سالها و پس از آن‌، برخی مجروحان شیمیایی ایران به همین کشورها اعزام شده و در آنجا مورد معالجه و درمان قرار گرفتند! این چه تناقضی بود که هم با ارسال بمب‌های شیمیایی اقدام به کشتار و قتل و جراحت کنند و هم مجروحین را به معالجه فرا خوانند!!
اما برخی اخبار، مصاحبه‌های انجام شده و اسنادی  که طی سال‌های بعد منتشر گردید، این تناقض را نیز حل کرد. ضمن اینکه از برخی تلاش‌ها و اقدامات پزشکان و کادر پزشکی در کشورهای یاد شده نمی‌توان گذشت و سپاسگزار نبود اما احتمالا آنها هم نمی‌دانستند که گزارش‌های پزشکی‌شان از میزان و کیفیت جراحت مجروحین شیمیایی ایران، در اختیار کارشناسان و متخصصین همان شرکت‌ها و کارخانه‌های سازنده مواد و بمب‌های شیمیایی قرار می‌گیرد تا عملکرد و تاثیرگذاری سلاح‌های خود را تصحیح و بهبود بخشند!
توحید اصغر زاده از کارشناسان و پژوهشگران در این مورد می‌گوید:
«...کشورهایی مانند آلمان، هلند، بلژیک و اسپانیا، این سلاح‌ها را در اختیار صدام قرار دادند‌، اما ظاهرا در پذیرش مصدومین شیمیایی ما و معالجه آنها‌، چهره انسان دوستانه‌ای به خود گرفتند. من در ارتباط با مصدومینی که به اسپانیا بردند به سندی دسترسی پیدا کردم که نوشته یکی از مصدومین کرد است. او با نهایت انصاف می‌گوید که در آنجا به ما خیلی محبت کردند اما البته سودی که از تحقیقاتی که روی ما انجام می‌دادند، به دست آوردند، بسیار بیشتر از اینها بود. من در تحقیقاتی که کردم به این نتیجه رسیدم که در این واقعه فرآیندی پنهان وجود دارد. به این شکل که این کشورها سلاح‌های شیمیایی را در اختیار صدام قرار می‌دادند تا مردم ما را بکشند و مصدوم کنند و سپس تحت عنوان درمان، تحقیقات خود را انجام دادند و چندان برایشان مهم نبود که فرد مورد مطالعه، کرد ایرانی باشد یا نباشد. برای آنها، همه فقط یک مورد مطالعاتی بودند...»3
یعنی ماجرای کمک‌های شیمیایی کشورهای اروپایی و آمریکایی به صدام علاوه‌بر اهداف سیاسی و نظامی، یک میدان تست و آزمایش انواع و اقسام سلاح‌های شیمیایی و کشتارجمعی هم بود. در واقع مردم ایران برای غربی‌ها و کمپانی‌هایشان، حکم موش آزمایشگاهی را داشتند!!
حقیقتا چه عنوانی درخور نام نهادن بر چنین موجوداتی است که حتی اطلاق نام حیوان و جانور نیز جفا به حیوانات و جانوران است که هرگز در حق هم نوع خود چنین توحشی به خرج نمی‌دهند.
کارشناسان گفته‌اند از طریق جست وجو در گورهای دسته‌جمعی و جمع‌آوری نمونه‌هایی از گاز خردل با استفاده از تکنولوژی تجزیه مولکولی و تطبیق آن با محصولات شرکت‌هایی که روی مواد شیمیایی متمرکز هستند‌، رد پای تولیدکنندگان گاز خردل را به دست آورده‌اند. با چنین بررسی‌هایی توانستند دریابند کدام کشور و حتی کدام کارخانه‌، مواد شیمیایی اولیه لازم برای گاز خردل را به عراق داده است.
یک وجه مشترک تمامی این شرکت‌ها عضویت‌شان در مجموعه‌ای به نام ERT
(مجمع سرمایه‌داران و صاحبان صنایع و کمپانی‌های بزرگ اروپایی) بود که در سال 1993  اتحادیه اروپا را بنیان گذاردند و پس از آن نیز اداره‌کننده واقعی این اتحادیه شدند.
در سال 2012 دو مستندساز جوان به اسامی «فریدریش ماوزر» و «متیو لیتارت» فیلم مستندی ساختند به نام «تجارت بروکسل: چه کسانی اتحادیه اروپا را اداره می‌کنند؟» و در آن با تکیه بر اسناد و فیلم‌های حیرت انگیزی که زیر پوشش خبررسانی تهیه شده بود، از هویت گروه مالی و اقتصادی ERT به عنوان اداره‌کنندگان واقعی اتحادیه اروپا، پرده برداشتند.
اما روز چهارشنبه ۴ خرداد 1392 (برابر با٢۴‌آوریل 2013)، دادگاهی در شهر لاهه هلند، «فرانس وان آنرات»، بازرگان و شهروند این کشور را به پرداخت مبلغ چهارصد هزار یورو به شانزده تن از آسیب‌دیدگان حملات شیمیایی حکومت صدام، محکوم کرد.
خبرگزاری‌های بین‌المللی گزارش دادند «فرانس وان آنرات» به دلیل فروش مواد شیمیایی به حکومت صدام بین سال‌های ١٩٨٥ تا ١٩٨٩ و به جرم «تبانی و همکاری» در ارتکاب جنایت علیه بشریت به هفده سال حبس محکوم شده و در حال حاضر، دوران محکومیت خود را در هلند سپری می‌کند.این بازرگان از سال ۲۰۰۴ تا کنون در زندان است.4
اما «فرانس وان آنرات» تنها مجرم شناخته شده این پرونده نبود. گروهک تروریستی مجاهدین خلق به رهبری مسعود و مریم رجوی که از سال 1361 در کردستان و شهرهای کردنشین عراق فعالیت نظامی و جاسوسی علیه کشور خود را شروع کردند، در این جنایت با صدام‌،علی شیمیایی و امثال «فرانس وان آنرات» شریک اعلام شدند.آنها تاکنون با فریب افکار عمومی و حمایت از سوی نظام سلطه جهانی توانسته‌اند از چنگ عدالت بگریزند.5
خبرگزاری‌های بین‌المللی گفته‌اند یکی از دلایل غیبت مسعود رجوی از انظار عمومی‌، اتهام همدستی او با صدام در این جنایت علیه بشریت و «عملیات انفال» بر علیه کردها و شیعیان عراق است.
متهمان اصلی این پرونده بین‌المللی (صدام و علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی)، پیش از این در عراق اعدام شده و در قید حیات نیستند تا از رجوی و گروه اش در این باره بگویند. اما با مروری بر وقایع تاریخی متوجه می‌شویم‌، چگونه گروهک تروریستی مجاهدین خلق و رهبران کنونی آن که در «اورسوراواز» فرانسه مستقر هستند‌، در جنایت شیمیایی علیه کردها و ایران با صدام مشارکت داشتند.
__________________________
1- عاشورای سردشت- شاهد یاران – شماره 30 – تیرماه 1386 – بنیاد شهید و ایثارگران 2- همان
3- آن گونه که شایسته است، پژوهش نکرده‌ایم- پیشین – صفحه 10 4- رد پای مجاهدین خلق (فرقه رجوی) در بمباران شیمیایی حلبچه و کرد کشی در عراق- محمد علوی- آریا ایران- ایران اینترلینک- پاریس- بیست و ششم آوریل 2013 5- همان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار