شهدای ایران shohadayeiran.com

ماه رمضان بود، من به آشپزخانه گفتم که برای بچه ها سحری درست کنند، حدود سیصد نفر. ناجی که فرمانده مان بود، متوجه این قضیه شد و صبح دستور داد همه ی سربازها به خط شوند.
شهدای ایران: همیشه می گفت: «این دوسال سربازی(زمان طاغوت) از بدترین ایام عمر من بود.» علت آن را هم عدم وجود تقوا عنوان کرد.


بلایی که شهید همت سر فرمانده روزه خوار آورد

در زمان سربازی به خاطر سرعت عملش، مسئول آشپزخانه شده بود.

خودش تعریف می کرد: «ماه رمضان بود، من به آشپزخانه گفتم که برای بچه ها سحری درست کنند، حدود سیصد نفر. ناجی که فرمانده‌مان بود، متوجه این قضیه شد و صبح دستور داد همه سربازها به خط شوند. او آب آورده بود و سربازها را یکی یکی مجبور می کرد تا آب بخورند. آن روز همه، روزه هایشان باطل شد و من چنین بی دینی در عمرم ندیده بودم.

به خدا گفتم: «خدایا، اگه ما برای تو روزه می گیریم، این این جا چی میگه؟ خدایا، خودت سزای اون رو بده.» و خدا هم سزایش را داد.

روز بعد دستور دادم که آشپزخانه را کاملا تمیز کنند. بعد از این که کف آشپزخانه حسابی تمیز شد، رفتم روغن آوردم و به کف آشپزخانه مالیدم.

می دانستم ناجی آن شب حتما برای سرکشی به آن جا می آید و می خواهد مطمئن شود که غذایی پخته نمی شود. همان هم شد، ناجی آمد و سر دیگ ها رفت و وقتی خیالش راحت شد، موقع برگشتن چنان لیزی خورد که افتاد و پایش شکست. او را به بیمارستان منتقل کردند و ما تا آخر ماه رمضان از دستش در امان بودیم.

هرشب هم برای بچه ها سحری درست می کردیم و به این ترتیب توانستیم روزه هایمان را بگیریم.»


خاطره‌ای از «علی اکبر همت»

برگرفته از کتاب «برای خدا مخلص بود»؛ روایت هایی از زندگانی شهید محمد ابراهیم همت
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار