شهدای ایران shohadayeiran.com

منتخب شورای ششم تهران با اشاره به اینکه هیچ فشاری برای انتخاب شهردار جدید پایتخت وجود ندارد، گفت: برای پایتخت شهردار انقلابی، جهادی و ملی انتخاب می کنیم.
شهردار جهادی و ملی برای تهران انتخاب می‌کنیم
به گزارش شهدای ایران، 41 گزینه به عنوان شهردار جدید تهران توسط منتخبین شورای ششم معرفی شده اند. قرار است شهردار جدید پایتخت طی مراحلی بزودی انتخاب شود. بازار گمانه زنی ها درباره سکاندار جدید ساختمان بهشت داغ است. درباره این موضوع با علیرضا نادعلی، متخب شورای ششم تهران به بحث و گفت وگو نشستیم که جزئیات آن به شرح ذیل است.

آقای نادعلی پس از انتخابات شورای شهر و مشخص شدن ترکیب آینده شورای شهر بحثی که شکل گرفته اکنون، بحث انتخاب شهردار تهران است. سؤال اول این است که قبل از شروع رسمی شروع به کار شورا زود نیست اصلا بحث این صحبت‌ها شکل گرفته و حاشیه‌هایی را حتی رقم زده، حاشیه‌هایی هم که رقم زده، من بخشی از آن را به شما اطلاع بدهم. بحث اینکه همان منطق مدیرانی که اتوبوسی می‌آیند و اتوبوسی می‌روند. تغییرات کلی یا تعبیراتی از نظیر شخم زدن و... که در برخی رسانه‌ها به کار می‌رود. آیا این صحبت‌ها و این نکاتی که در منتخبین شورا مطرح می‌شود، لازم بود که الان مطرح شود یا قبل از شروع به کار رسمی شورا لازم بود که مطرح شود یا نه، نظر شما نظر دیگری است؟

شورای منتخب ششم شهر تهران، درواقع هنوز به صورت رسمی و دوستان عزیز منتخب به عنوان نماینده رسمی مردم تهران به طور رسمی کار خودشان را آغاز نکرده‌اند و این اتفاق قرار است ان‌شاءالله 14 مرداد اتفاق بیفتد و با اینکه از 14 مرداد جلسات رسمی خواهد بود، اما به جهت اینکه بالاخره ما اگر اراده می‌کنیم که مدیریت جهادی را در تهران احیا کنیم و برای اداره شهر تهران چنین رویکردی را ان‌شاءالله انتخاب کنیم، حتما ورودی این کار هم باید یک جنس حرکت جهادی و شبانه روزی باشد.

یک انجام وظیفه درواقع پرحجم باید اتفاق بیفتد برای اینکه همه کارها به موقع و بلکه زودتر از آن زمانی که لازم است آماده شود، شاید مهم‌ترین اتفاق هر دوره‌ از شورای شهر، انتخاب شهردار تهران باشد به جهت اینکه با یک انتخاب درست، مدیریت شهری، اداره شهر بزرگ تهران و همین‌طور حل مسائل شهری به نحو بهتری اتفاق می‌افتد. بلکه شورا کماکان نقش تقنینی و نظارتی خودش را خواهد داشت، با اینکه شهردار را انتخاب می‌کند. اما اگر شهردار را درست انتخاب کند، این دو عنصر مکمل با همدیگر ادامه راه را به سمت ان‌شاءالله توفیق پیش خواهند برد و به نتیجه خواهند رسید، اما اگر فقط یک گزینه نه چندان دلچسب و نامتناسب و نامناسب انتخاب شود، شما هرچقدر هم قانون‌گذاری و نظارت کنید در شورا، بالاخره از یک حدی توفیق بیشتر نخواهد بود.

برای همین ما تقریبا سه روز در هفته ساعات زیادی را جلسه داریم، در طول روزهای بین این سه روز هم با همدیگر دائم در ارتباط هستیم، هم با اعضای هیات رئیسه موقت‌مان جناب آقای مهندس چمران و جناب آقای سروری و هم با خودمان درواقع دائم در حال رایزنی هستیم. طبعا مشورت‌هایی هم از بیرون، از مردم گرفته می‌شود. الان هم که می‌دانم ظرف این دو سه روز گذشته شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی این موضوع را به عنوان کسب مشورت از مردم به نظر مردم هم گذاشته که مکمل زحمت اعضای شورا باشد.

 پس نمی‌شود گفت این یک امر زودهنگام است؛ یعنی ما دنبال این هستیم که 14 مرداد به محض اینکه وارد شورا شدیم و رسمیت پیدا کرد شورا، مهم‌ترین تصمیم تعیین کننده این جمع منتخب در زمان خودش به ثمر برسد و ثانیه‌ای از این قضیه عقب نیفتیم.

اولین مصوبه شورای ششم تهران، انتخاب شهردار

یعنی اولین مصوبه شورا می‌تواند انتخاب شهردار باشد؟
بله، حداقل می‌تواند اولین مصوبه مهم شورا باشد. چون ممکن است بعضی چیزها، چیزهایی باشد که در شورا برای تشکیل خود شورا مثل بحث کمیسیون‌ها و چیزهای دیگر بدیهی باشد که اتفاق بیفتد. اما اولین تصمیم تعیین کننده و مهم شورا انتخاب شهردار خواهد بود.

روند انتخاب شهردار و نقش مردم تهران در این موضوع

شما خودتان در صفحه توئیترتان در صفحه‌های اجتماعی یک سوالی را پرسیدید و برخی دیگر از منتخبین شورا این سؤال را پرسیدند و سازوکاری که خود شورا معرفی کرد در معرفی کردن شهردار از دید مردم، یکسری ملاک‌ها گفته شده، چقدر این ملاک‌ها را، یعنی چقدر نگاه مردم را نسبت به این مسأله نافذ می‌دانید، چقدر احساس می‌کنید انتظارات مردم قابل برآورده شدن است و آیا انتخابی که صورت می‌گیرد می‌تواند پاسخگوی این انتظارات باشد یا نه. نکاتی که گفته بودند در کامنت‌هایی که شما داشتید، بحث فسادستیز بودن بود، بحث رویکردهای جناحی نداشتن بود، چقدر شما مدنظرتان این نکات هست؟یکی از چالش‌های شورای فعلی می‌تواند این باشد. چیزی که به عنوان رأی لیستی به آن اطلاق می‌شد، می‌توانند بگویند شهردار را هم از جای دیگری انتخاب می‌کنند، چقدر احساس می‌کنید این انتقادات وارد است.

من معتقدم شهردار تهران را شورای شهر تهران مشخص می‌کند، حتما تدارک، تمهید، رایزنی به تعبیری، چانه زنی در خصوص یک امر مهمی مثل کسی که قرار است شهر تهران را به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی اداره کند و اتفاقی است در سطح ملی نه در سطح شهرستان، حتما با همه صحبت خواهد شد، نظر همه اخذ خواهد شد، اما تصمیم‌گیر اصلی رأی اعضای شوراست؛ یعنی هر کس پیشنهاد دارد، هر جایی پیشنهاد دارد، همه اینها یه جوری باید به اعضای شورا برسد و اعضای شورا در گزینه‌هایی که درواقع دارند احصا می‌کنند اسم آن افراد بیاید و آن وقت با آن شاخصه‌هایی که به درستی انتخاب شد توسط کمیته 9 نفره و بعد در صحن خود این شورای منتخب به تصویب رسید، نمره‌گذاری می‌شود، افرادی که نمره مناسب را آوردند، وارد فاز بعدی انتخاب می‌شوند، بعد از آنها درخواست می‌شود که برنامه‌های خلاصه‌شان را درواقع جمع و جور کنند و بیاورند و مصاحبه با آنها شود و نهایتا رأی گیری اتفاق می‌افتد.

در این ورودی قضیه ممکن است هر کس پیشنهاد‌اتی داشته باشد، یک نفر ممکن است 10 نفر را پیشنهاد کند، یکی دیگر ممکن است 2 نفر را پیشنهاد کند، نظرات ایجابی پیشنهاد‌ی همه احصا می‌شود، لیست می‌شوند آدم‌ها و بعضی از شاخص‌های مهم‌تر را که ورودی افراد هستند، با آنها سنجه می‌کنیم، اگر از آن ورودی وارد شدند، از آن دهلیز وارد شدند، این موارد را به عنوان شاخص‌های کلی داشتند و ارزیابی راجع به آنها مثبت بود، وارد مرحله بعدی می‌شوند. 

کمیته 9 نفره که گفتید وظیفه‌اش مشخص کردن ملاک‌هاست؟

بود؛ انجام دادیم وظیفه‌ را و شاخص‌هایی که احصا شدند. 

دو نفر که رئیس شورا و دبیر شورا بودند آقای مهندس چمران و آقای سروری به اضافه 7 نفر دیگر از اعضای شورا که بنده هم جزو آنها بودم و...، دکتر قائمی بود، دکتر آخوندی بود، خانم شمس احسان بود و... ولی در هر صورت در آن کمیته شاخص‌ها تعیین شد، پیشنهاد شد به شورای اصلی، شورای 21 نفره، شورای 21 نفره هم یک تغییر کوچکی در آن انجام داد، کلیاتش دقیق شد و بعد از تطبیق تصویب شد.

ملاک‌هایی که احصا شده دقیقا چه چیزهایی است؟
یک تعداد شاخص‌های کلی‌تر است باضافه یک سری شاخص‌های جزئی‌تر. مثلا فرض کنید بالاخره در مورد پاک‌دست بودن فرد، ساده‌زیست بودن فرد، به عنوان یک شرط لازم نگاه می‌شود و در مورد یک چیزی مثل اینکه مثلا فرد توانمندی مدیریت اقتصادی و مالی داشته باشد برای تامین منابع پایدار اداره یک کلانشهر بزرگی مثل تهران، این به عنوان یک مورد دقیق‌تر مثلا یک شاخص کلی‌تر، یک شاخص مثلا جزئی‌تر.

به شاخص‌های انقلابی دقت کردیم
ما به شاخص‌های انقلابی دقت کردیم. ما انقلابی بودن را به عنوان یک ضابطه کلی در ذهن‌مان در نظر گرفتیم، یک شاخص کلی در نظر گرفتیم که اگر فرد فی‌الواقع به معنای واقعی کلمه انقلابی باشد، او حتما تعهد خواهد داشت، او حتما تخصص خواهد داشت، او حتما برای حل مسأله خردورزی جمعی خواهد کرد، او حتما دوندگی برای انجام امورش برای اداره شهر تهران و حل مسائل شهر تهران خواهد کرد، او حتما تعامل با دیگر دستگاه‌ها خواهد داشت. عنوان انقلابی خیلی مهم است، ولی به هر صورت کلی است و جزو شاخص‌های کیفی و کلی ماست.

یا مثلا ساده زیست بودن یا پاکدست بودن یک عنوانی است که اگر بالاخره ورودی یک مجموعه بزرگی به بزرگی شهرداری تهران باشد، اهل بریز و بپاش باشد، اهل صرفه جویی نکردن باشد، اهل مدیریت‌های تجمل گرایانه و... باشد، اول کسی که درواقع از این ضرر خواهد برد جامعه مردم تهران خواهد بود؛ یعنی صرفا یک سلیقه ایدئولوژیک نیست، خصوصا در شرایطی که الان با تحریم و هزار مسأله دیگر و با کاهلی‌های دولت در 8 سال گذشته و رویکردهایی که 4 سال گذشته از شهردار تهران بوده، نگاه کنیم، باید این فرد ویژگی‌هایی داشته باشد. حالا ممکن است بگوییم شما می‌گویید انقلابی، انقلابی یک ویژگی مهم است.

 مدیریت جهادی باید کمی و کیفی باشد
مثلا اگر می‌گوییم مدیریت جهادی، یعنی در شرایطی که ما دچار مسائل مختلف و بزرگ و کوچک شهر تهران و عقب افتادیم از حل این مسائل، یک نفر خودش و تمام تیمش شبانه روز باید بدوند برای حل این مسائل و این دویدن نباید فقط کمی باشد، باید کمی و کیفی باشد؛ یعنی باید بتوانند این مسائل را حل کنند. ما به این می‌گوییم جهادی، اگر جهادی با این تعریف را با چیز دیگری می‌توان جایگزین کرد، باید بگوییم.

برخی شاخص های شهردار خیلی واجب و برخی در حد استحباب
شاخص‌ها را ما این طور در نظر گرفتیم. برخی از شاخص‌ها را می‌شود گفت واجب‌تر است و یا خیلی واجب است، بعضی‌ها در حد استحباب است و یک چیز این چنینی بین شاخص‌ها وجود دارد، در هر صورت شاخص‌هایی که انتخاب شده، ما روی آنها بحث مفصل کردیم و فکر می‌کنم دقیق انتخاب شده است. همچنین شاخص‌ها اکنون دقیق منتشر شد، شاخص‌ها توسط مصاحبه‌ای که آقای سروری کردند، اعلام شد و دقیق تر هم به صورت مکتوب ظرف یکی دو روز آینده منتشر می شود.

چهره سیاسی و ملی شهردار، رفع‌کننده مشکلات تهران است؟

سابقه سیاسی شهرداری تهران و شهرداران آن، به نحوی بوده که شهرداری را دارای یک جایگاه خاص سیاسی کرده، از طرفی عده‌ای بر این باورند که شهردار را به واسطه اینکه در هیات دولت حضور دارد، به واسطه اینکه باید به خاطر مشکلات و مسائل تهران با دستگاه‌ها و وزارتخانه‌های مختلف دولتی همکاری تنگاتنگی داشته باشد و قدرت جانه‌زنی هم داشته باشد، پس باید یک جایگاه سیاسی داشته باشد، چقدر این ملاک، ملاک درستی است؟چهره سیاسی بودن، چهره ملی بودن، رفع‌کننده مشکلات تهران است، شهرداری با یک چهره ملی کاراتر می‌شود به نظر شما یا اینکه نه یک چهره تکنسین و فنی متولی امر شهرداری شود ممکن است شهرداری پویاترشود.

ما سه مدل مدیر داریم؛ مدیر عالی، مدیر میانی، مدیر جزء. مدیر جزء، مدیر فنی است، همان تکنسینی است که حتما هم سطح مهمی از کار است. کارهای فنی را انجام می‌دهد، مدیر عالی هم مدیری است که راهبری می‌کند به صورت کلی، مجموعه را راهبری می‌کند، سطحش باید از سطح میانی که جمع کردن مدیران جزء و بحث‌های نیمه راهبردی است، سطحش بالاتر است و در مجموعه‌اش استراتژیست است.

شهردار باید کار کلان خدماتی انجام دهد
ما برای شهردار تهران و اداره او چهره ملی باید انتخاب کنیم؛ چراکه این چهره ملی وقتی که ملی بودنش اثبات می‌شود، به یک نحوی درواقع متضمن آن است که او باید حتما یک فهم مدیریتی بالا، فهم فرهنگی بالا، فهم اجتماعی بالا و فهم سیاسی بالا داشته باشد. من معتقدم آنچه که شهردار تهران باید انجام دهد در تهران، یک کار عظیم و کلان خدماتی است. خدمات فنی، عمرانی، فرهنگی، اجتماعی، شهرسازی و... پس جایگاهش یک جایگاه سیاسی نیست. اشتباه نشود، او قرار نیست کار سیاسی انجام دهد.

یعنی جایگاه ملی را شما با جایگاه سیاسی تفاوت قائلید؟
تفاوت قائلم ولیکن معتقدم که جایگاه ملی متضمن فهم مدیریتی بالا، فهم سیاسی بالا، فهم فرهنگی بالا، فهم اجتماعی بالا و.. است.شهردار همه اینها را باید داشته باشد تا بتواند مجموعه‌ای با ترکیب و ماموریت‌های شهرداری تهران را اداره کند. پس معتقدیم یک نفر با داشتن سطح ملی و دارای توان بالای مدیریتی، فهم بالای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... می‌تواند بیاید در یک چنین سطح مدیریت بالایی و اگر این را نداشته باشد کم می‌آورد. پس جایگاه، جایگاه خدمات‌رسانی است اما آدمی که باید بیاید و در این جایگاه قرار بگیرد، لازم است این ویژگی‌ها را حتما داشته باشد.

رئیس جمهور هم فقط کار سیاسی انجام نمی دهد
مگر ما می‌گوییم رئیس جمهور باید رجل سیاسی باشد، یعنی اینکه این آدم فقط باید بیاید کار سیاسی انجام دهد، او باید بیاید کار اداره کشور را انجام دهد، از پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های کشور را اداره کند، تا انرژی هسته‌ای کشور، تا آموزش و پرورش کشور، تا فرهنگ کشور تا... و حتما این آدم اگر بخواهد جریان‌های مختلف جامعه را اداره کند و راهبری کند باید فهم فرهنگی، فهم اجتماعی و فهم سیاسی درست داشته باشد. 

شهرداری تهران خیلی شبیه به آن جایگاه است؛ یعنی در اشل کوچک‌تر باید بتواند تهران را همان طور اداره کند.

قالیباف مشهدی بود ولی تهران را خوب اداره کرد

یکی از نکاتی هم که گفته شده بود در همین رسانه‌های اجتماعی و ذیل همان ملاک‌های شهرداری، بحث شناخت شهردار از شهر تهران بود که تغییرات تصمیم‌گیری را، تغییرات یک تصمیم را در گذر زمان مثلا فاز 30 ساله و 40ساله دیده باشد. تغییراتی که 40 سال پیش داشته با تغییراتی که تهران امروز دارد. تحت عنوان تهرانی بودن، شناخت نسبت به تهران، اصل و نسب تهرانی داشتن، آیا اینها مدنظر شما است؟

این یک امر مستحقی است، خیلی خوب است اینطور باشد، یعنی ما بالاخره چون آقای قالیباف به عنوان یک شهرداری که دوره گذشته 12 ساله پیش از این شهرداری فعلی مسئولیت به عهده داشت، بالاخره ایشان مشهدی بودند، اما شهر تهران را خوب اداره کردند، اما حتما یک دلیلش این بود که ایشان قبلا از آن نیروی انتظامی را اداره کرده بودند که به واسطه نیروی انتظامی شناخت بسیار خوبی نسبت به شهر تهران پیدا کرده بودند، یعنی خود اصل حرف این ماجرا را تائید می کند.

می‌توان گفت پس لزومی ندارد حتما این فرد تهرانی باشد اما اگر نتیجه‌گیری‌اش این خواهد بود که این آدم شناخت خوبی به شهر تهران داشته باشه حتما لازم است کسی باشد که یا خوب تهران را درک کرده یا مسئولیت‌های مختلف در شهر تهران داشته و یا تهرانی خیلی غلیظ و شدیدی باشد، همه اینها می‌تواند توفیق برایش ایجاد کند. خصوصاً اداره کردن تهران یک ظرافت‌هایی دارد و جریان اجتماعی مردم هم همینطور که اگر کسی از ناحیه در واقع لایه‌بندی‌های اجتماعی درون شهر را بیرون آورده باشد و نمایندگی کندو فهم درستی از آن داشته باشد و در نقطه اداره شهر هم قرار بگیرد، حتما برای او در اداره این امر آورده‌های زیادی خواهد داشت.

 برخی دوست دارند صحنه خیلی پرهیجان از انتخاب شهردار بسازند

یکی از حاشیه‌های اخباری که از قول شورای شهر و بحث انتخاب شهردار هست، فشار چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی و جناح‌های سیاسی برای تحویل گزینه‌های خودشان است. اسامی مختلفی مطرح می‌شود، فشارهای رسانه‌ای پشت سر آن اسامی آورده می‌شود مبنی بر تحمیل گزینه‌های خود به شورای شهر. چقدر این تحمیل‌ها برای شورا حس شدنی است و چقدر ممکن است تحت تأثیر  قرار بگیرد، اسامی که در رسانه‌ها تحت گمانه‌زنی‌های مختلف و شایعات مطرح می‌شود. 

فکر می کنم بعضی‌ها دوست دارند صحنه خیلی پرهیجانی از این اتفاق بسازند، من خیلی این صحنه رو مهم می‌دانم البته اینقدر که خطیر است، هیجان‌انگیز و پر از التهاب نمی‌بینم.اگر یک فردی سابقه درخشان در عملکردش نداشته باشد می‌تواند با انتخاب شدن به عنوان شهردار تهران مطرح شود. چون سابقه سیاسی شهردار به نحوی بوده که برای مسئولیت‌های کلانتر اقدام می‌کرده، این یک سکوی پرتاب شاید خودشان را بدانند. چون واقعا جایگاه شهرداری تهران هم اهمیت داشته، نیروهایی که به عنوان شهردار یعنی افرادی که به عنوان شهردار تهران مطرح می‌شدند آدم‌هایی بودند که در سپهر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در واقع کشور جایگاه ویژه داشتند و به شدت نور و پروژکتور رویشان منعکس و متمرکز بوده و هر کردار و کرده‌شان مورد قضاوت و اهتمام رسانه‌ها بوده و هم در اتفاقات اجتماعی ـ سیاسی کشور مؤثر بودند بیش از تهران و هم بعدا بعضی‌هاشون گرایش داشتند سمت رفتن به سمت مسئولیت‌های بالاتر و اینها، این امر خیلی خطیره و خیلی ذره‌بین روی آن است، ولی می‌خواهم عرض کنم یک سازوکار بسیار ساده دارد، یعنی در ورودی هر کسی می‌تواند رایزنی کند، پیشنهاد کند، مشورت بدهد، خردورزی جمعی اصلاً یعنی همین.

رأی‌دهندگان 21 نفر بیشتر نیستند/ فشاری برای انتخاب نیست

 اما رأی‌دهندگان 21 نفر بیشتر نیستند. 21 نفرند که با همدیگر طرح می‌کنند حرف را، خردورزی جمعی را انجام می‌دهند و بعد به گزینه نهایی می‌رسند و اعلام می‌کنند. خب چه اشکالی داره هر کس هر رایزنی از هر دستگاهی، از هر فردی، از هر کوچه و خیابان گرفته تا رسانه‌ها داشته باشد؟ چه ایرادی دارد هم رایزنی کنند هم حرف بزنند، اما در مورد فشار، من فشاری ندیدم. من در ظرف این مدت یک‌هفته و اندی و شاید دو  هفته که ما وارد این بحث‌ها شدیم، حالا ادامه هم خواهد داشت به هر صورت، فشار ندیدم، یعنی هر کس طبیعی است که در واقع گزینه خودش مثلا صحبت کند. من فشاری به هیچ عنوان ندیدم و بعید می‌دانم سایر اعضا هم چنین چیزی را بگویند.

برای شفافیت ارزش ویژه قائلیم

گزینه‌های مدنظر تقریبا چه زمانی رسانه‌ای و علنی می‌شوند؟
ما ضمن اینکه برای شفافیت در این دوره شورا ارزش ویژه قائلیم، اما معتقدیم که تا جائی که می‌توانیم باید ذهن مردم را برایش درگیری و چالش کمتر تولید کنیم. یعنی بهترین کاری که می‌توانیم بکنیم این است که انتخابمان انتخاب خیلی خوب و ویژه‌ای باشد تا به حل مشکلات مردم تهران بهتر و بیشتر بتواند کمک کند. اما اینکه هر سه ثانیه یکبار با هر اتفاقی و هر رایزنی و هر چیزی ما بیاییم یک چیزی را در داخل رسانه بگوییم و از اصل تصمیم‌گیری، التهاب و حواشی‌اش بیشتر بشود این را من موافق نیستم و از آن طرف قضیه هم ما برویم پشت درهای بسته بنشینیم و هر آنچه که می‌خواهیم رایزنی کنیم و به تصمیم برسیم و هیچ‌کسی از روال این قضیه خبری نداشته باشد این را خلاف شفافیت می‌دانم، یک تعادلی بین این دو تا فکر می‌کنم راه‌حل ماست. 

شهردار از بدنه شهرداری؟

بعضی دیدگاه‌ها وجود دارد می‌گویند شهردار باید از دل شهرداری باشد تا شناخت داشته باشد نسبت به اتفاقات درون شهر و فرایندهای درونش و چالش‌هایش، اصلا این شاخص مؤثری برای انتخاب شهرداری است؟ از آن‌طرف هم در مورد چهره سیاسی بودن که بعضی‌ها می‌گویند نباید چهره سیاسی باشد تا بتواند مشکلات شهری را بدون مسائل حاشیه‌ای، چون بالاخره چهره سیاسی هر کار آن را ممکن است جناحی را به سر و صدا وادار کند، نباید چهره سیاسی باشد تا مسائل حاشیه‌ای حول شهردار و شهرداری کم شود. نظرتان را بفرمائید

ببینید! یکی اینکه بله، این هم یک فاکتور ارزشمندی است که فردی درون سیستم مدیریت شهری کار کرده باشد، یک امتیازی می‌تواند باشد. اما این یک امتیاز آنقدر تعیین‌کننده نیست که شهرداری کافی باشد. 

این قضیه مثل آن ملاک‌های جزئی‌ شما می‌ماند؟
بله، در مورد بحث سیاسی هم عرض کنم. موضوعی بین اعضای شورا مطرح شد، حالا این در شاخص‌ها نیامده، آنقدر بدهی بود برایمان، چون ما آمده‌ایم یک نمایندگی عاقلانه توأم با تعهد و درگیر با تخصص و اینها برای مردم انجام بدهیم و انتخابمان هم همین‌ طور خواهد بود. او یک متخصص متعهد، کسی که هم تخصصی دارد، کسی که یک راهبر خوب خواهد بود، کسی که یک عنصر فعال در حل مسائل خواهد بود و نیروهای متخصص و متعهد را خوب بار می‌دهد و خوب به کار می‌گیرد.

مردم باید خیالشان راحت باشد

حتما ما چنین انتخابی خواهیم داشت. خود ما چنین سلیقه و مذاقی داریم. مردم باید خیالشان راحت باشد. ما به صورت بدیهی نگاهمان این بود که هر کسی را می‌خواهیم قرار بدهیم به عنوان شهردار تهران، یک چهره تندروی سیاسی نباید باشد. تندرو در ادبیات انقلاب اسلامی شناخته شده است. من مثال نمی‌زنم، چون نمی‌خواهم بحث‌هایمان خیلی سمت بحث‌های سیاسی برود. اما ما چهره انقلابی را لزوما چهره تندروی سیاسی نمی‌گوییم. اتفاقاً در تعریف بین تندروی،‌ کندروی و مشی تعادلی که حالا حداقل مشی اعتدالی که دولت ادعا می‌کرد در خصوص آن پرچمدار است، مقام معظم رهبری بحث‌های خوب و خیلی سازنده‌ای داشتند، راهنمایی‌های بسیار خوبی داشتند. ما هر موضع‌گیری انقلابی یا هر راهبری انقلابی را نمی‌گوییم آدم تندروی سیاسی. این حل شده بود برای اعضای شورا.

لذا ما چهره تندروی سیاسی به هیچ عنوان نمی‌خواهیم استفاده کنیم. اما در مورد هم ماجرای کسی که در مدیریت شهری مشغول مانده باشد قبلا و هم در مورد کسی که چهره سیاسی هم باشد، من مثال می‌زنم هیچ‌کدام از شهردارهای قبلی تهران و شهردارهای به قول خودمان نقطه‌عطف و کسانی که درخشان بوده بالاخره دوره‌شان، ممکن است هر کدام محاسن و معایبی داشته باشند، یعنی در نگاه بنده ممکن است من یک شهرداری را قبول نداشته یا داشته باشم، اما بالاخره آن شهردار آمده کارهای مهمی انجام داده، هرکدام را نگاه می‌کنیم می‌بینیم این دو تا ویژگی را اتفاقاً داشتند، یکی اینکه در مدیریت شهری قبلا مشغول نبوده‌اند، نه آقای دکتر قالیباف در شهرداری قبل از اینکه شهردار تهران بشوند کار می‌کردند، نه آقای دکتر احمدی‌نژاد که قبل از ایشان شهردار تهران بودند، در مجموعه شهرداری تهران کار می‌کردند، در مورد آقای الویری هم همین‌طور، در مورد شهردار از نگاه در واقع به اصطلاح اطلاح‌طلب بخواهیم بگوییم آقای کرباسچی هم همین‌طور. یعنی به هیچ عنوان نمی‌شود گفت که در شهرداری تهران کار می‌کردند. در مورد چهره سیاسی بودنشان اینکه همه‌شان چهره سیاسی بودند.

ما نمی‌گوییم فقط یک چهره سیاسی بیاید شهر تهران را اداره کند
حرف ما این است ما نمی‌گوییم یک چهره سیاسی فقط بیاید شهر تهران را اداره کند. اتفاقا می‌گوییم باید کسی بیاید که سطح بالای از فهم مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته باشد و به نظرم در مورد آقای قالیباف، در مورد آقای احمدی‌نژاد، در مورد آقای کرباسچی صدق می‌کرد. حالا با گرایشات مختلف و تنوع و تفاوت‌هایی که بین‌شان بوده.

کسی در اداره شهر تهران موفق خواهد بود که جوانگرایی را به رسمیت بشناسد

چقدر بین تجربه و جوانگرایی شما وزن قائل می‌شوید، یعنی الان انتخاب شما یک انتخاب بین فرد باتجربه خواهد بود یا انتخاب یک فرد جوان، یعنی ملاک جوانگرایی را شما چقدر مدنظر قرار می‌دهید؟

ببینید! من معتقدم که بیانیه گام دوم که مقام معظم رهبری در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر کردند، یک بیانیه تعارفی و در واقع تزئینی نبود. مبانی‌ای دارد، محورهایی، عناصر مشخص‌کننده و معین‌کننده‌ای دارد و شاید بشود گفت یکی از شالوده‌های مهمش بحث جوانگرایی است؛ یعنی در گام دوم انقلاب اسلامی اصل کار در دست نسل سوم و جوان ماست، این به معنای کنار گذاشتن تجربه گرانقدر مجرّبین نیست، اتفاقاً نگاه ما چون نگاه دینی است، در نگاه دینی واقعاً تجربه بزرگترها مورد توجه است. کسی در اداره شهر تهران موفق خواهد بود که هم جوانگرایی را به رسمیت بشناسد، یعنی بسیار خوب خواهد بود کسی بیاید بر سکو و کرسی اداره شهر تهران تکیه بزند که در سبقه و سابقه خود جوانگرایی را نشان داده باشد، پرورش نسل مدیریتی بکند در شهرداری تهران و در عین حال به مدیران مجرب خود مجموعه مدیریت شهری در شهرداری تهران چه از دوستانی که حالا ممکن است بازنشسته باشند و چه کسانی در درون خود شهرداری تهران قبل از بازنشستگی سالها تجربه کسب کردند، چه مدیران بیرون از شهرداری تهران که در مدیریت شهری نظر دارند از افراد مو سفید و جوانان حتما استفاده به اندازه کافی بشود.

اما رویکرد اصلی باید جوانگرایی باشد اگر بخواهیم گام دوم آنچنان که به تشخیص رهبر فرزانه انقلاب بود، بلند و درست برداریم و نتایج خوب عاید کشور و شهر تهران بشود، جوانگرایی فکر می‌کنم یک عنصر غیرقابل حذف است.

صحبت نهایی شما در مورد انتخاب شهردار چیست؟
من معتقدم ان‌شاءالله به جهت اینکه سلایق انقلابی و فهم مدیریتی اعضای شورا و برادران و خواهران عزیز من خیلی به همدیگر نزدیک است، پیش‌بینی می‌کنم که ان‌شاءالله نتیجه، ‌نتیجه خوبی بشود. آنچه که مسلم است در یک بنا و نهاد مردم‌سالاری مثل شورای شهر تهران حتما تضارب آرا، تفاوت نگاه‌ها و تفاوت سلیقه‌ها خودش باعث سازندگی خواهد بود. همه اینها با آن نیت خیری که همه دوستان دارند ان‌شاءالله به تفضل الهی و دعای مؤمنین ان‌شاءالله به یک تصمیم خوبی ختم بشود که چهار سال در واقع آینده خوبی را برای شهر بزرگ تهران به عنوان ام‌القرای جهان اسلام و پایتخت جمهوری اسلامی رقم بزند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار