درمجموع فضای انتخابات را باید با یک سنگ محک سنجید؛ اینکه مردم در انتخابات حضور می‌یابند یا نه؟ اگر مردم انگیزه لازم را برای مشارکت در انتخابات به‌دست آورند، می‌توان انتظار شرایطی را داشت که در سال ۱۳۷۶ به‌وقوع پیوست؛ در غیر این صورت اوضاع مانند انتخابات مجلس یازدهم در سال ۱۳۹۸ رقم خواهد خورد.
به گزارش شهدای ایران، عبدالواحد موسوی‌لاری، از فعالان ستادی اصلاحات به تازگی در بخشی از یک
مصاحبه که سایت جماران آنرا بازنشر داد در اشاره به انتخابات ریاست‌جمهوری
با بیان اینکه "مردم با صندوق رأی و همچنین با مسئولان قهر کرده‌اند"!
شرایط فعلی را با شرایط سال ۷۶ قیاس کرده است.
او در این‌باره همچنین می‌گوید: درمجموع فضای انتخابات را باید با یک سنگ محک سنجید؛ اینکه مردم در انتخابات حضور می‌یابند یا نه؟ اگر مردم انگیزه لازم را برای مشارکت در انتخابات به‌دست آورند، می‌توان انتظار شرایطی را داشت که در سال ۱۳۷۶ به‌وقوع پیوست؛ در غیر این صورت اوضاع مانند انتخابات مجلس یازدهم در سال ۱۳۹۸ رقم خواهد خورد.
موسوی‌لاری در بخش دیگری از این مصاحبه نیز اظهار می‌کند: ویژگی اساسی اصلاح‌طلبان این است که همواره بر حرکت بر مدار خواست مردم تأکید کرده‌اند و اگر مردم در صحنه انتخابات مشارکت فعالی نداشته باشند، این جریان سیاسی اگر هم در انتخابات حضور یابد، برای رفع تکلیف خواهد بود!
*این از مظلومیت نظام اسلامی و شهدای ملت ایران است که رجال یک جریان سیاسی که تمام هستی آنها از نظام جمهوری اسلامی است از این بگویند که در فلان صورت اگر هم در انتخابات شرکت کنیم برای رفع تکلیف است!
و بدین سان با پیشبرد تز خائنانه "تحریم خاموش انتخابات" در لفافه حضور رفع تکلیفی در انتخابات، پنجه بر صورت یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی و شهدا یعنی مردمسالاری اسلامی می‌کشند.
باید دانست که اساسا شأنیت گروه‌های سیاسی و رجالی مثل موسوی‌لاری از حضور در انتخابات نشأت می‌گیرد و این افراد اگر مثل امروزی دچار بیماری "خروج از دموکراسی" شوند بایستی با عینک خیانت به آنها نگریست.
چه اینکه تحریم انتخابات در هیچ شرایطی ولو در پیش‌بینی مشارکت پایین یا نداشتن نامزد هم پذیرفته نیست و در تمام دنیا به جریانات تحریم‌گر انتخابات به چشم خائن می‌نگرند.
این‌همانی فضای فعلی کشور با سال ۷۶ نیز به دلیل واهمه آقای موسوی‌لاری است که نمی‌خواهد، بگوید فضای فعلی کشور فضای سال ۸۴ است نه سال ۷۶. که مردمی به جان آمده از ناکارآمدی دولتِ منتخب اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که باید با رأی خوب در یک مشارکت حداکثری به یک نامزد جهادی رأی بدهند.
فهم این نکته هم از ضروریات است که اصلاح‌طلبان بر اساس آنچه که آقای لاری گفته است در حال خط و نشان کشیدن برای فضای انتخابات و حتی نظام اسلامی هستند. به این معنی که یا فضای سال ۷۶ تکرار می‌شود و ما برنده انتخابات خواهیم بود یا به بهانه نداشتن نامزد! دست به تحریم انتخابات می‌زنیم و مثل قضایای مجلس یازدهم کسانی از مردم را به رأی ندادن تشویق می‌کنیم.
این شرارت‌های آشکار البته اگر با رصد و تبیین خواص دلسوز کشور مواجه نشود؛ بسا که به اهداف شوم خود نیز نائل آید...
گفتنیست، برخی محافل تحلیلی که کاستی مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم را نیز پیش‌بینی کرده بودند، معتقدند میزان حضور مردم در انتخابات ناشی از شرایط کشور نیست بلکه ناشی از میزان دعوت گروه‌های سیاسی و احزاب از مردم برای مشارکت است. و اگر در این میان یک گروه دست به تحریم انتخابات بزند؛ حتما بایستی او را بعنوان مقصر کاهش مشارکت شناخت.
او در این‌باره همچنین می‌گوید: درمجموع فضای انتخابات را باید با یک سنگ محک سنجید؛ اینکه مردم در انتخابات حضور می‌یابند یا نه؟ اگر مردم انگیزه لازم را برای مشارکت در انتخابات به‌دست آورند، می‌توان انتظار شرایطی را داشت که در سال ۱۳۷۶ به‌وقوع پیوست؛ در غیر این صورت اوضاع مانند انتخابات مجلس یازدهم در سال ۱۳۹۸ رقم خواهد خورد.
موسوی‌لاری در بخش دیگری از این مصاحبه نیز اظهار می‌کند: ویژگی اساسی اصلاح‌طلبان این است که همواره بر حرکت بر مدار خواست مردم تأکید کرده‌اند و اگر مردم در صحنه انتخابات مشارکت فعالی نداشته باشند، این جریان سیاسی اگر هم در انتخابات حضور یابد، برای رفع تکلیف خواهد بود!
*این از مظلومیت نظام اسلامی و شهدای ملت ایران است که رجال یک جریان سیاسی که تمام هستی آنها از نظام جمهوری اسلامی است از این بگویند که در فلان صورت اگر هم در انتخابات شرکت کنیم برای رفع تکلیف است!
و بدین سان با پیشبرد تز خائنانه "تحریم خاموش انتخابات" در لفافه حضور رفع تکلیفی در انتخابات، پنجه بر صورت یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی و شهدا یعنی مردمسالاری اسلامی می‌کشند.
باید دانست که اساسا شأنیت گروه‌های سیاسی و رجالی مثل موسوی‌لاری از حضور در انتخابات نشأت می‌گیرد و این افراد اگر مثل امروزی دچار بیماری "خروج از دموکراسی" شوند بایستی با عینک خیانت به آنها نگریست.
چه اینکه تحریم انتخابات در هیچ شرایطی ولو در پیش‌بینی مشارکت پایین یا نداشتن نامزد هم پذیرفته نیست و در تمام دنیا به جریانات تحریم‌گر انتخابات به چشم خائن می‌نگرند.
این‌همانی فضای فعلی کشور با سال ۷۶ نیز به دلیل واهمه آقای موسوی‌لاری است که نمی‌خواهد، بگوید فضای فعلی کشور فضای سال ۸۴ است نه سال ۷۶. که مردمی به جان آمده از ناکارآمدی دولتِ منتخب اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که باید با رأی خوب در یک مشارکت حداکثری به یک نامزد جهادی رأی بدهند.
فهم این نکته هم از ضروریات است که اصلاح‌طلبان بر اساس آنچه که آقای لاری گفته است در حال خط و نشان کشیدن برای فضای انتخابات و حتی نظام اسلامی هستند. به این معنی که یا فضای سال ۷۶ تکرار می‌شود و ما برنده انتخابات خواهیم بود یا به بهانه نداشتن نامزد! دست به تحریم انتخابات می‌زنیم و مثل قضایای مجلس یازدهم کسانی از مردم را به رأی ندادن تشویق می‌کنیم.
این شرارت‌های آشکار البته اگر با رصد و تبیین خواص دلسوز کشور مواجه نشود؛ بسا که به اهداف شوم خود نیز نائل آید...
گفتنیست، برخی محافل تحلیلی که کاستی مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم را نیز پیش‌بینی کرده بودند، معتقدند میزان حضور مردم در انتخابات ناشی از شرایط کشور نیست بلکه ناشی از میزان دعوت گروه‌های سیاسی و احزاب از مردم برای مشارکت است. و اگر در این میان یک گروه دست به تحریم انتخابات بزند؛ حتما بایستی او را بعنوان مقصر کاهش مشارکت شناخت.
