شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۱۴۴۴۶
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۴
به این دلیل وارد انتخابات شده‌ام که می‌خواهم متفاوت باشم؛ تکرار گذشته نباشیم، استمرار گذشته باشیم و به نوعی بگوییم اجازه دهیم مردم انتخابی کنند که بعدا از انتخابشان پشیمان نشوند.
اجازه دهیم مردم انتخابی کنند که بعدا پشیمان نشوند
به گزارش شهدای ایران، حسین دهقان، رئیس بنیاد شهید در دولت دوم خاتمی و دولت اول احمدی نژاد و همچنین وزیر دفاع در دولت اول حسن روحانی جزو اولین نفراتی بود که عزم خود را برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 اعلام کرد. روزنامه شرق با دهقان گفتوی مفصلی داشته است که بخش های مهم آن را در ادامه خواهید خواند:

*در مورد خودم صحبت می‌کنم، احساس می‌کنم توانی دارم و شرایط کشور به گونه‌ای است که توان من می‌تواند به بهبود اوضاع کمک کند. این تنها دلیل من برای ورود به انتخابات است. تجربه و دانش دارم، دیدگاه‌های مشخصی درمورد مسائل عمومی جامعه دارم، مسائل منطقه را می‌فهمم، نسبت شرایط داخلی و بیرونی را درک می‌کنم و در مجموع برای برون‌رفت از این شرایط راه‌حل دارم. از این منظر که نگاه می‌کنم، هیچ دلیلی بر نیامدن من نیست. عزیزان دیگر ممکن است دلایل دیگری داشته باشند. من ورود به انتخابات را وظیفه‌ای ملی برای خودم می‌دانم. به این دلیل وارد انتخابات شده‌ام که می‌خواهم متفاوت باشم؛ تکرار گذشته نباشیم، استمرار گذشته باشیم و به نوعی بگوییم اجازه دهیم مردم انتخابی کنند که بعدا از انتخابشان پشیمان نشوند.

*من به‌صراحت اعلام کرده‌ام که می‌خواهم به عرصه انتخابات وارد شوم و کاندیدا خواهم بود. این به آن معناست که مردم من را ببینند، من را بشنوند و بررسی کنند. هر نوع سؤالی که از من دارند، بپرسند.

*من باور ندارم که بگوییم کسانی که در سپاه خدمت کرده‌اند، نظامی‌ هستند. اینها کار نظامی هم کرده‌اند اما قبلا سیاسی بوده‌اند به این معنا که در آن مقطع از زمان، ضرورت خدمت به کشور و استقرار نظام را اولویت مردم می‌دانستند و وارد آن کار شدند اما در همه دوران خدمتشان هیچ‌گاه فارغ از جنبه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور نبوده‌اند. هیچ‌گاه به‌عنوان یک عنصر نظامی وارد عرصه سیاست نشده‌اند اما هیچ‌وقت از صحنه سیاسی غایب نبوده‌اند.

*منِ حسین دهقان امروز در این شاکله و لباس و قیافه، آمادگی دارم این مسئولیت را قبول کنم، منع قانونی هم ندارد. حالا ملت انتخاب می‌کنند یا نه. فرض کنید انتخاب نکردند،‌ دستشان را می‌بوسیم، لطف کردند؛ انتخاب کردند پایشان را هم می‌بوسیم که ما را به‌عنوان خادم خودشان قبول کرده‌اند و ماهم حتما در موضع خدمت خواهیم بود؛ در موضع قیافه‌ گرفتن و ارباب نخواهیم بود.

*من یک سپاهی بوده‌ام و خارج از سپاه خدمت کرده‌ام. با توجه به جایگاه نظامی‌ام برای حضور در ارگان‌های دیگر مستلزم موافقت رهبری بوده‌ام اما الان که می‌خواهم در عرصه ریاست‌جمهوری وارد شوم، موافقتی نمی‌خواهد. به یک معنا کسب اجازه هم نیاز نیست. عدم مغایرت با قانون برای من اصل است که رعایت شده است.

*بله من می‌گویم کسی که خودش را در معرض رأی مردم قرار می‌دهد، چند کار را نباید انجام دهد. دنبال فریب‌کاری و تظاهر نباشد. دنبال ارائه ایدئال‌ها و آرمان‌هایی که خودش هم می‌داند امکان‌پذیر نیست‌، نباشد. با مردم خیلی صریح و روشن صحبت کند، با آنها ارتباط بگیرد، اعتمادشان را جلب کرده و با آنها کار کند. وقتی من انتظاراتی را مطرح می‌کنم که می‌دانم امکان‌پذیر نیست، یک شکاف انتظاراتی ایجاد می‌کنم که هیچ‌وقت قابل پر‌کردن نیست. خب مردم این وسط مأیوس، عصبانی، ناامید می‌شوند‌.

اجازه دهیم مردم انتخابی کنند که بعدا پشیمان نشوند

*متأسفانه شاهد هستیم کسی که وزیر می‌شود تا کف سازمان از حزب و گروه و رفقایش را می‌آورد. دوره طایفه‌گرایی و حامی‌پروری تمام شده است. کسی که رئیس‌جمهور شد باید این فضای ذهنی و بسط فکری را داشته باشد که تمام ظرفیت‌های انسانی و سازمانی و نهادی کشور را برای خدمت‌کردن به مردم در اختیار بگیرد و آنها هم باید خودشان را در اختیار بگذارند.

*اداره سنتی جامعه ما که یک سیستم سلسله‌مراتبی از صد سال قبل است، کارآمد نیست. نظام اداره ما شترگاوپلنگ است. نظام اداری مکاتباتی سنتی را داریم. بدون کاغذ هم می‌خواهیم کار کنیم، در فضای فلان هم باشیم. همه اینها را داریم. این‌طور نمی‌شود. امروز می‌توانید همه کارتان را بدون استثنا در فضای مجازی انجام دهید. می‌توانیم هر واسطه‌ای را حذف کنید. باید به سمت مدرن‌سازی و به‌روزسازی نظام اداری و تصمیم‌گیری‌ برویم.

*همه همت من این بوده که اگر کاری انجام داده‌ام، محصولش را جامعه هدفم ببینند و اجرش را هم به عهده خدا می‌گذارم. این همه هدف من بوده است؛ بنابراین شما من را در رسانه و مطبوعات نمی‌بینید. اگر بگردید کمترین حرف‌ها را همیشه من زده‌ام؛ اما از جاهایی که بوده‌ام سراغ بگیرید، می‌گویند کار کرده است.

اجازه دهیم مردم انتخابی کنند که بعدا پشیمان نشوند

*شما اگر کاری نکنید و مدام گزارش بدهید، ملت می‌گویند این حرف‌ها صد من یک غاز است. چه خاصیتی دارد؟ شما بگویید من تورم را کاهش داده‌ام،ملت به سفره‌اش و توان خریدش نگاه می‌کند و باور نمی‌کند. بگو من بی‌کاری را ریشه‌کن کرده‌ام، ملت می‌گوید بچه من بی‌کار است. باور من بر این است که نیاز به این همه گزارش‌سازی نیست.

*هرکسی در این کشور هر جایی مسئول شده، اول گفته یک ویرانه خرابه را تحویل گرفته‌ام. حالا شروع می‌کند یک‌سری حرف‌هایی هم می‌زند که می‌خواهیم فلان کارها را بکنیم و بعد هم می‌گوید که نمی‌شود، نگذاشتند. همه هم می‌نالند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار