شهدای ایران shohadayeiran.com

«فرابرجام» یا «برجام تکمیلی»، مفاهیمی است که این روزها در کارزار شلوغ انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا به ویژه از سوی ستاد انتخاباتی «جو بایدن» به وفور القا می‌شود.
چه کسی پُشت نقاب بایدن ایستاده است؟
به گزارش شهدای ایران، «فرابرجام» یا «برجام تکمیلی» اینها مفاهیمی است که این روزها در کارزار شلوغ انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا به ویژه از سوی ستاد انتخاباتی «جو بایدن» به وفور القا می‌شود. انگار یک هفته مانده تا روز رأی‌گیری، نامزد دموکرات که لحن مبهم و غیرشفافش در قبال توافق هسته‌ای ایران، بارها کنجکاوی رسانه‌ها را برانگیخته، ناگهان به فکر عقده‌گشایی افتاده و گوشه‌هایی از رویکرد سیاست خارجی خود را در قبال تهران عیان می‌کند.

همزمان، در آن سوی گود انتخاباتی ۲۰۲۰، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و البته نامزد منتخب حزب جمهوریخواه در این دور از رقابت‌ها، از هرچه تنگ‌تر کردن حلقه تحریم‌های ضدایرانی سخن می‌گوید تا در صورت عدم پیروزی، جانشین دموکراتش نتواند به بهانه احیای برجام، با رفع محدودیت‌های تحمیلی، راه نفس تهران را باز کند.

وقتی چهارشنبه گذشته، برای نخستین بار، «وال استریت ژورنال» از سیاست دولت ترامپ برای دشوار کردن راه رفع تحریم‌های ایران سخن گفت، دیگر رسانه‌های خارجی چند روزی روی این سوژه مانور داده و وانمود کردند «بایدن دنبال عمل به وعده خود مبنی بر بازگشت به برجام است اما ترامپ نمی‌گذارد».

همزمان، «رابرت اوبرایان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید، بدون انکار این قبیل گزارش‌ها، در اظهاراتی که شفافیت ادعای وال استریت ژورنال را مخدوش می‌کرد؛ گفت «گزینه‌های زیادی برای تحریم ایران نداریم اما راه‌های دیگری را برای مهار این کشور بررسی می‌کنیم».

اکنون با دو دسته تناقض‌گویی مواجه‌ایم. دسته اول در جبهه دموکرات‌ها شایع شده و شامل ناهماهنگی میان «فرابرجام» و ادعای «بازگشت بایدن به توافق هسته‌ای» است و دیگری در جبهه جمهوریخواهان دهان به دهان می‌چرخد و عبارت است از «تنگ تر کردن حلقه تحریم‌ها» و «بسته بودن دست دولت واشنگتن برای اعمال تحریم‌های بیشتر»!

ترامپ؛ واکاوی یک راهبرد ضدایرانی
وال‌استریت در گزارش خود به برنامه دولت ترامپ مبنی بر وضع تحریم‌های جدید پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آن کشور اشاره کرده است.

تحریم بانک‌ها و مؤسسات مالی ایران نیز بخشی از این سیاست به شمار می‌آید. این تحریم‌ها در ادامه تحریم‌های ناظر بر بخش معادن و ساخت‌وساز ایران صورت می‌گیرند که در ژانویه سال جاری میلادی، از سوی دولت ترامپ تعیین شد.

موضوع بر سر دستورالعمل اجرایی ۱۳۹۰۲ دولت ترامپ است که در تاریخ ۱۸ مهرماه شامل حال ۱۸ بانک ایرانی هم شد.

دستورالعمل اجرایی ۱۳۹۰۲ که ناظر بر الزام مقابله با تروریسم، فعالیت‌های موشکی و هسته‌ای ایران است؛ اعمال محدودیت علیه بخش‌هایی را جایز می‌داند که به طور معمول در لیست تحریم قرار نمی‌گیرند و شامل بخش‌های عمرانی، معادن، کارخانه‌ها و منسوجات می‌شود. این دستورالعمل به طور ویژه شرکت‌های فعال در حوزه فولاد، آهن، آلومینیوم و مس را هدف قرار داده و حتی طرف‌های خارجی که قصد تجارت در حوزه صنایع فلزات ایران را دارند؛ ارعاب و تهدید می‌کند.

توجیه دولت ترامپ این است که بخش‌های نام‌برده در تأمین مالی فعالیت‌های به زعم آنها تروریستی ایران دخیل هستند و با اعمال محدودیت علیه آنها، از این فعالیت‌ها نیز کاسته می‌شود.

چنانچه بایدن رئیس‌جمهور آمریکا شود؛ از لحاظ حقوقی منعی برای برداشتن تحریم‌ها ندارد حال آنکه این اقدام به لحاظ سیاسی برایش هزینه خواهد داشت

اما مسئله این جاست که طبق اذعان «اوبرایان» اغلب نهادهای ایرانی در حال حاضر هم مشمول تحریم‌های آمریکا هستند. پس استراتژی ترامپ این است که با تحریم دوباره آنها ذیل عناوین حقوق بشری و تروریسم، رفع محدودیت‌ها را برای دولت‌هاتی آتی واشنگتن اعم از دموکرات یا جمهوریخواه دشوارتر کند. در واقع، اگر برجام میراث باراک اوباما در عرصه سیاست خارجی بود؛ سد کردن راه بازگشت به برجام هم میراث ترامپ محسوب خواهد شد.

در توضیح راهبرد ضدایرانی ترامپ باید گفت چنانچه بایدن رئیس‌جمهور آمریکا شود؛ از لحاظ حقوقی منعی برای برداشتن تحریم‌ها ندارد حال آنکه این اقدام به لحاظ سیاسی برایش هزینه خواهد داشت چراکه باید قبل از هرچیز به مخالفین جمهوریخواه خود در کنگره آمریکا ثابت کند که افراد و نهادهای تحریم شده در فعالیت‌های به زعم آنها تروریستی مشارکت نداشته‌اند. به عبارت دیگر، ترامپ دست جمهوریخواهان را باز گذاشته تا بازی دوجانبه‌ای را آغاز کنند به‌گونه‌ای که در یک طرف، ایران را به تروریسم و در طرف دیگر، بایدن را به کم کاری در مبارزه با تروریسم متهم می‌کنند!

بایدن؛ مردی که نقاب زده
اما در توضیح راهبرد ضدایرانی ترامپ، نباید از این نکته غافل ماند که رسانه‌های خارجی سعی کردند گزارش وال استریت ژورنال را به مراتب ترسناک‌تر از آن چیزی که هست جلوه دهند به ویژه آنجا که می‌گویند دست بایدن برای بازگشت به برجام بسته می‌شود.

سوال اینجاست که مگر بایدن قصدی برای احیا برجام دارد؟ در پاسخ به این پرسش است که به واژه‌های عجیبی چون «فرابرجام» و «برجام تکمیلی» می‌رسیم.

اول آبان بود که «آرون کیاک» یکی از مشاورین بایدن بالاخره سکوت را شکست و به همه بدگمانی‌هایی که ایران درباره نامزد دموکرات آمریکا داشت؛ مهر تائید زد.

اگر بایدن بتواند بار دیگر رابطه با متحدان سنتی واشنگتن را احیا کند؛ در تحمیل نظر برجامی خود به آنها هم موفق خواهد بودکیاک در این باره گفته بود: بایدن در صورت پیروزی در انتخابات، با متحدان آمریکا درباره مسائلی فراتر از برنامه هسته‌ای ایران گفتگو خواهد کرد.

در این تک جمله مفاهیم زیادی گنجانده شده است که دامنه آن از فعالیت‌های هسته‌ای-موشکی ایران تا اتهامات حقوق بشری و ادعای فعالیت‌های ثبات‌زدای منطقه‌ای کشیده می‌شود.

اما مفهوم دیگری که از جمله کیاک استنباط می‌شود این است که بایدن در موضع‌گیری نسبت به ایران، از حمایت جامعه جهانی و متحدان اروپایی نیز برخوردار خواهد بود که این نوعی تهدید را هم در خود گنجانده است چراکه در حال حاضر، ترامپ به دلیل رویکرد یک‌جانبه‌گرایانه‌ای که دارد؛ مغضوب اروپایی‌ها است حال آنکه اگر بایدن بتواند بار دیگر رابطه با متحدان سنتی واشنگتن را احیا کند؛ در تحمیل نظر برجامی خود به آنها هم موفق خواهد بود.

نکته آخر
شاید بایدن در صورت پیروزی، برای ترغیب ایران به نشستن پشت میز مذاکره، یکی دو قلم از تحریم‌های آمریکا را رفع کند؛ اما سیاست درازمدت او این است که تا می‌تواند ایران را برای تحمیل موضوعات فرابرجامی، پشت این میز نگه دارد و مذاکره را به دور باطل بکشاندخیلی‌ها می‌گویند قصد دولت ترامپ در بازه زمانی باقی‌مانده تا انتخابات آمریکا، سد کردن راه دولت‌های بعدی واشنگتن برای بازگشت به برجام است. پس اگر او قصد پیچیده کردن فرایند بازگشت آمریکا به برجام را دارد، بی‌گدار به آب نزده، زیرا از شواهد امر برمی‌آید که خود بایدن هم به عنوان نماینده دموکرات‌ها چنین قصدی ندارد. او هم به طور تلویحی به ناکافی بودن ابعاد فعلی برجام تاکید کرده و مدعی شده با همکاری متحدان آمریکا نسبت به تقویت و گسترش برجام اقدام خواهد کرد.

دولت ترامپ می‌گوید «برجام بد است و برای همین یک توافق جدید می‌خواهم»؛ دموکرات‌ها و اروپایی‌ها می‌گویند «برجام خوب است اما در شکل فعلی کافی نیست». اکنون سوال این است که آیا هر دوی اینها «گویش متفاوتی» از یک «تقاضای واحد» مبنی بر «نیاز به یک توافق جدید» نیست؟ در اینجا فقط نحوه اعلام درخواست به ایران، متفاوت است.

شاید بایدن در صورت پیروزی، برای ترغیب ایران به نشستن پشت میز مذاکره، یکی دو قلم از تحریم‌های آمریکا را رفع کند؛ اما سیاست درازمدت او این است که تا می‌تواند ایران را برای تحمیل موضوعات فرابرجامی، پشت این میز نگه دارد و مذاکره را به دور باطل بکشاند.

درست است که دموکرات‌ها و جمهوریخواهان در خط مشی کلی خود نسبت به ایران، تفاوت‌های بنیادینی دارند اما هر دو آنها در سیاست «دیپلماسی با پشتوانه فشار» مشترک هستند.

جمع‌بندی همه تناقض‌گویی‌هایی که طی روزهای گذشته از جانب دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا شنیده‌ایم و رمزگشایی از آنها نشان می‌دهد که بایدن و ترامپ اگرچه در ظاهر، نقابی متفاوت به چهره دارند، اما در هدف راهبردی ضدیت با ایران، مشترک هستند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار