سرویس اقتصادی   شهدای ایران:وقتی که نگاه دولتمردان به همه عرصه‌ها بویژه عرصه اقتصاد، سیاسی شود و همین مسئولان ناشیانه از غربی‌ها تقلید کنند، متخصصان گرانی‌ها، ناراضی تراشی و بسترساز اعتراضات و آشوب و ساختارشکنی‌ می‌شوند، همان هنری که این روزها، ایران را نمایشگاه خود ساخت.

 طی سال‌های اخیر روند سخت سازی زندگی مردم و دریغ‌داشتن برخورداری خانواده‌ها از حداقل‌های زندگی چنان سرعت یافته که نقش دولت در اداره منطقی کشور را بشدت زیر سئوال برده است.

ارزیابی کارآمدی دولت‌ها همواره در دو بعد اجتماعی و فرهنگی از سوی افکار عمومی انجام می‌شود و رسانه‌ها نیز بر همین سیاق به رصد و ارزشیابی دولت‌ها می‌پردازند.

دولت آقای روحانی در هر دو مورد ارزیابی، به زعم قاطبه مردم کوچه و بازار، کارنامه‌ای کاملاً ناموفق و شکست‌خورده دارد. در حوزه فرهنگی، که آقای روحانی از همان اول آب پاکی را روی دست جامعه ریخت و گفت: دولت در پی واردکردن مردم به بهشت نیست. بدین جهت، در این زمینه عملکردی ندارد که مورد ارزیابی و نمره‌دهی قرار گیرد؛ هرچند پیامدهای سوءمدیریت در حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی، در حوزه فرهنگی دریافت می‌شود و عوارض فضاحت‌ها در بخش‌های مختلف وارد عرصه فرهنگی شده و فرهنگ جامعه را به شدت تحت تاثیر منفی خود قرار می‌دهد که چه بسا از عرصه‌های دیگر فاجعه‌بارتر و غیرقابل جبران‌تر می‌باشد.

اقتصاد، عامل اصلی نارضایتی و ناکارآمدی دولت
با بررسی روند ناراضی‌تراشی دولت، مهم‌ترین و سریع‌ترین روش و ابزاری که دولت در اختیار دارد و از آن بخوبی برای بالابردن سطح اعتراضات عمومی جامعه استفاده کرد،مهم‌ترین و سریع‌ترین روش و ابزاری که دولت در اختیار دارد و از آن بخوبی برای بالابردن سطح اعتراضات عمومی جامعه استفاده کرد، موضوع اقتصاد بود
موضوع اقتصاد بود که به بهانه‌های مختلف و از جمله مذاکره با آمریکا و دوختن اقتصاد کشور به موضوع مذاکره و برجام و تحریم، چند سالی با غفلت خواسته و ناخواسته از ظرفیت‌های داخلی و به تعطیلی کشیدن هزاران واحد تولیدی و کارخانجات پرشمار و بیکاری صدها هزار نیروی کار، گام بلند و ویرانگری برای آسیب‌پذیری اقتصاد خانوارهای ایرانی برداشت و با درهای باز واردات و سیاست غیرمنطقی افزایش چند برابر نقدینگی در جامعه، موجب پرواربندی عده معدودی از کلان سرمایه‌داران نوظهور و بازی دهندگان اقتصاد و معیشت مردم کشورمان شد.

نقدینگی در اوج و قدرت خرید در حضیض

نادعلی رضوانی، کارشناس ارشد اقتصاد، کاهش ارزش پول ملی را یکی از عوامل افزایش قیمت‌ها و رشد نقدینگی را دلیل اساسی در کاهش قدرت خرید جامعه می‌داند و می‌گوید: افزایش غیرقابل قبول نقدینگی در بخش خصوصی و اجرای سیاست‌های غلط در تغییر پایه پولی کشور در برابر دلار و توزیع قریب 40 میلیارد دلار بین معدودی از افراد و اشخاص خاص و تبدیل بیش از 69 تن شمش طلای کشور به سکه و توزیع بیش از 7 میلیون و 650 هزار سکه، که عمده آن به خارج کشور از سوی عوامل وابسته به آمریکا انتقال یافت، ثابت کرد که دولت آقای روحانی علاوه بر نداشتن طرح و برنامه برای سازندگی کشور و ارتقاء سطح زندگی جامعه، دارای برنامه‌های مخرب اقتصادی است و در این مسیر، گوش به حرف هیچ دلسوز متخصصی حتی رهبر معظم انقلاب نیز نمی‌دهد.

وی با بیان اینکه شرائط اقتصادی ناگوار همه جوانب زندگی ایرانیان را تحت‌الشعاع خود قرار داده، افزود: در حال حاضر جمعیت زیادی از جامعه بشدت نگرانند و می‌گویند که نمی‌توانند معاش خود را تامین کنند.
سیاست‌های غلط در تغییر پایه پولی کشور در برابر دلار و توزیع قریب 40 میلیارد دلار بین معدودی از افراد و اشخاص خاص و تبدیل بیش از 69 تن شمش طلای کشور به سکه و توزیع بیش از 7 میلیون و 650 هزار سکه، که عمده آن به خارج کشور از سوی عوامل وابسته به آمریکا انتقال یافت، ثابت کرد که دولت آقای روحانی علاوه بر نداشتن طرح و برنامه برای سازندگی کشور و ارتقاء سطح زندگی جامعه، دارای برنامه‌های مخرب اقتصادی است
روزانه است. دولت به شدت زیر تیغ نقد است. برخی از افراد انتخابات مجلس را روزنه‌ای می‌دیدند تا دولت تحت فشار قرار بگیرد و کاری را پیش ببرد. اما نمایندگان، امروز به این نتیجه رسیده‌اند که با دولت مدارا کنند.

این اقتصاددان اظهار کرد: امروز جمعی را نمی‌توان دید که از گرانی‌ها و استیصال خود در تامین حداقل نیازهای‌شان ننالند. مغازه‌داران و فروشندگان جزء از گرانی‌های لحظه‌ای می‌گویند. چند سالی به‌خصوص یکی دو سال اخیر، روند گرانی‌ها واقعاً مهار پاره کرده و تسمه از گرده مردم می‌کشد. با سرزدن به فروشگاه‌ها و توجه به نرخ قیمت‌ها، این واقعیت قطعی می‌شود که کشور به حال خود رها شده و هر کسی هرچه بخواهد با نیازهای جامعه بازی می‌کند و نرخ خود را می‌گذارد. در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، فریادها از حد اعتراض‌های مدنی گذشته است و جامعه در انتظار اقدامی عاجل از سوی مسئولان و کارگزاران دولتی می‌باشد.

دولت درصدد عصبانی کردن ملت است!

 هادی جلالی، کارمند دولت می‌گوید: آنچه که برای اغلب مردم سئوال است، کرخی و بی‌تفاوتی مسئولان عالی دولت است. من فکر می کنم نه بهتره بگویم مطمئنم با وجود ثروت فراوان ایران این گرانی و تورم ایجاد شده به درستی به دست دولت هدایت می‌شود و بالای نود درصد عامل داخلی دارد. شما فکر کنید کشور نود میلیونی با سی میلیون خانوار و این همه ثروت خدادادی باید اینطور باشد؟ نه، هدف مصمم جهت تحریک عموم مردم علیه حاکمیت در راستای تسلیم و مذاکره و تحقیر ایران است این یک چیز بلا شک هست. آخه شما نه در هر استانی بلکه در هر شهرستانی که سر بزنید می‌بینید چقدر ثروت خدادادی هست که معلوم نیست دارند چه بر سرش می‌آورند.

وی در ادامه افزود: با نهایت تاسف در شش ماه گذشته تا حالا ارزش ریال مردم مستضعف کشور به نصف کاهش پیدا کرده است و در واقع طلا و ارز ثروتمندان و قدرتمندان کشور نسبت به اقشار ضعیف 2 برابر شده است.

سیاست‌های ضدتولید، مرگ کار و کسب را دامن زد

حسن رنج‌کشان، که خود یک تولیدکننده بود، اظهار می‌دارد: من که یک واحد خدماتی کوچک داشتم، این قدر همین سازمان‌های مزاحم علی‌الخصوص تامین اجتماعی و اداره مالیاتی، کاری کردند که من عطائش را بخشیدم به بقائش و حدود ۳۰ کارمندم بیکار شدند.

با نهایت تاسف در شش ماه گذشته تا حالا ارزش ریال مردم مستضعف کشور به نصف کاهش پیدا کرده است و در واقع طلا و ارز ثروتمندان و قدرتمندان کشور نسبت به اقشار ضعیف 2 برابر شده است.
پس حرف زدن از تولید واین حرفا وحمایت از تولید همه‌اش کشکه، اقتصاد این مملکت اقتصاد دلالیه وهمین شد که این واحد تولیدی را بستم چونکه همین سازمان تامین اجتماعی حدود ۹۰میلیون تومان منو نقره داغ کرد، مالیات هم که خودش حدیث مفصلی دارد.




این تولیدکننده بیکار می‌گوید: در یک مملکتی که اکثراً دلال‌اند و بعضاً قوانین و مصوبات به نفع آنهاست، شما می‌خواهید تولید کنید؟! چرا واقعیت‌ها را خوب نبینیم؟. کشور، کشور دلالی است. مگر وضع کشاورز بدبخت را نمی‌بینید که انارش را ۱۷۰۰ می‌خرند و در تهران ۱۲۰۰۰ می‌فروشند؟. تولید را بخوابانید و همین الان سکه و دلار بخرید، درست است که کارآفرینی از بین می‌رود، درست است که کارگران بدبخت بیکار می‌شوند ولی پولدار می‌شوید و ...، با سیاست‌های جاری، فقط پولدارهای شمال شهرها و لواسان‌نشین ارزش دارند و نه تولید کنندگان.
 
همه فشارهای خارجی یک طرف، فشار داخلی کمرها را می‌شکند

محمدکمال میرتبار، مدرس دانشگاه با اشاره به فشار شدید اقتصادی و بی‌ثباتی نرخ‌ها که به مردم وارد می‌شود، می‌گوید: ما در شرایط " جنگ تحمیلی اقتصادی " رسمی اعلام شده از سوی آمریکا و برخی کشورهای دیگر به سر می‌بریم. جنگ تحمیلی اقتصادی، تحریم‌ها، کرونا و ناکارآمدی و فشلی حیرت انگیز مسئولین محترم شرایط بسیار سختی را برای معیشت و گذران زندگی مردم ایران فراهم آورده‌اند. اما آنچه این شرایط را غیر قابل تحمل نموده ، مواضع و عملکرد رئیس جمهور محترم و بویژه عملکرد شخصی ایشان در این ایام می‌باشد.

آقای رئیس جمهور در بحبوحه جنگ اقتصادی و به عنوان فرمانده میدانی این جنگ به جای اینکه در وسط معرکه حضور داشته باشند و با قدرت و صلابت این جنگ نابرابر را هدایت و مدیریت کنند
حرف زدن از تولید واین حرفا وحمایت از تولید همه‌اش کشکه، اقتصاد این مملکت اقتصاد دلالیه وهمین شد که این واحد تولیدی را بستم چونکه همین سازمان تامین اجتماعی حدود ۹۰میلیون تومان منو نقره داغ کرد، مالیات هم که خودش حدیث مفصلی دارد.

اکنون ماههاست که خود را در "امنیت قرنطینه " قرار داده و در حالی که مردم در خط مقدم جبهه و با دست خالی در حال کمر خم کردن در زیر فشارهای سنگین زندگی به سر می‌برند ، ایشان کنج عافیت را برگزیده و از راه دور و به صورت ویدئو کنفرانسی و صرفاً با "صدور دستور" در حال رتق و فتق امور کشور می‌باشند. و چه رتق و فتقی که هر گوشه امور این مملکت را می‌گیری، گوشه دیگرش آویزان می‌شود!.

رئیس‌جمهور فقط مواظب خودش است

وی سپس افزود: آقای رئیس جمهور محترم ؛ مردمی که با هزار "امید" و آرزو پای صندوق‌ها آمدند و دل به " تدبیر" شما بستند و در دو نوبت متوالی ردای ریاست دولت را بر دوش شما افکندند، توقع نداشتند که در روزگار سختی و در حالی که همچون رزمندگان محاصره شده‌ای که هر روز و از هر طرف به سمتشان بمب و گلوله گرانی و نابسامانی می‌بارد ، رهایشان کنید و به کنج امنیت قرنطینه خود پناه ببرید.



رئیس جمهور که حتی حاضر نمی‌شوند برای دفاع از وزیر پیشنهادی خود به بهانه وجود کرونا به مجلس بروند ( در حالی که میلیونها نفر از دانش آموزان و نوگلان این مملکت در همین شرایط در مدارس حضور یافته‌اند)، چگونه می‌توانند جوابگوی اعتماد مردم به خود باشند.

مجلس تنها ناظر است و دولت باید به مسئولیت خود عمل کند

عزیزی، نماینده و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در زمینه گرانی‌های کنونی می‌گوید: کار مجلس نظارت بر اجرای قوانین است. موضوع نظارت بر قیمت‌ها وظیفه دولت است نه وظیفه مجلس. مجلس وقتی که دولت یا وزرای دولت، به وظایف خود عمل نمی‌کنند آنها را مورد بازخواست یا پرسش قرار می دهد.

وی افزود : مهم‌ترین وزیری که باید مورد بازخواست قرار بگیرد زیرا کنترل قیمت‌های بازار وظیفه او است، وزیر صمت است که این وزارتخانه چند روزی است صاحب وزیر شده است.

وی با اشاره به اینکه شرائط زندگی برای مردم سخت شده، گفت : این
رئیس جمهور محترم که حتی حاضر نمی‌شوند برای دفاع از وزیر پیشنهادی خود به بهانه وجود کرونا به مجلس بروند ( در حالی که میلیونها نفر از دانش آموزان و نوگلان این مملکت در همین شرایط در مدارس حضور یافته‌اند)، چگونه می‌توانند جوابگوی اعتماد مردم به خود باشند.
واقعیت است که مردم زیر یک فشار سنگین اقتصادی هستند و من منکر این فشار نیستم. ما باید بسیار شرمنده مردم باشیم. اما موضوع چیز دیگری است. پاسخگوی این بخش ابتدا دولت است.


وی در ارتباط با بی‌عملی دولت در کنترل گرانی‌ها، بیان کرد : دراین چهار ماه فعالیت مجلس، دولت حتی یک لایحه در خصوص کالاهای اساسی، نظارت بر قیمت‌ها و کلاً مواردی که به موضوع ما مربوط می شود، به مجلس نیآورده است. رییس جمهور نمی‌تواند تنها با سخنانش دلگرمی ایجاد کند. ما به ایشان توصیه می‌کنیم سکوت را بیاموزد.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد:  اینکه رییس جمهور یک کشور با این لحن با مردمی که در بحرانند صحبت می کند، معقول نیست و از عجایب روزگار است. دلیلش می تواند این باشد که دولت نه برنامه اقتصادی دارد. نه فکر اقتصادی دارد. نه تیم اقتصادی دارد و نه اولویتی برای این بخش قائل است. دولت به فکر نیست. من نمی گویم که دولت دشمن ما است. اما اقداماتی که انجام می دهد، دشمن شاد کن است. دولت از عدم همکاری مجلس یک نمونه هم ندارد.
 
هنگام جنگ، دشمن را مقصر دانستن، غلط است
به گزارش بلاغ، کوثری، نماینده مجلس قبلی، در ارتباط با سخنان اخیر آقای رئیس‌جمهور مبنی بر مقصر اصلی گرانی‌ها آمریکاست، اظهار داشت: در جنگ نمی‌گویند مقصر دشمن است.

فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: این حرف خیلی عجیب است که وقتی در جنگ اقتصادی با دشمن هستیم، در پاسخ به مشکلات بگوییم دشمن مقصر است؛ در جنگ باید به داشته‌های خودی و نه اراده دشمن نگاه کرد.

وی تکیه به ظرفیت‌های داخلی و خودی را ضروری‌ترین اقدام دانست و یادآور شد: به جای اینکه بی‌تدبیری‌های خودمان را به گردن دشمن بیاندازیم، برای مقابله با توطئه دشمن تدبیر کنیم. آقایان مسئول در جنگ اقتصادی به جای آنکه اقتصاد را مردمی کنند مردم را کنار گذاشته‌اند. با خوش‌نشینی، رفاه‌طلبی و چشم‌داشتن به مذاکره با دشمن هیچ جنگی به نتیجه نمی‌رسد.