شهدای ایران shohadayeiran.com

بیست و دومین مراسم سالگرد شهادت شهید سید «اسدالله لاجوردی» در ستاد مرکزی سازمان زندان‌ها و با حضور معاون اول قوه قضائیه برگزار شد.

مردی که از افراد منحرف شده، مبارز انقلابی می‌ساختشهدای ایران؛ معاون اول قوه قضائیه در این مراسم گفت: شهید لاجوردی همانند مقتدای خود امام حسین(ع) که در بحبوحه جنگ به فکر اصلاح و زنده کردن و تربیت کردن بود، در بحبوحه ترور‌ها و قتل‌های عجیب توسط دشمن از ساختن یک فرد منحرف غافل نمی‌شد و وقت شخصی خود و خانواده خود را با جوانی که احساس می‌کرد فریب خورده است، صرف می‌کرد و بعضا تا صبح با آن فرد صحبت می‌کرد تا او را بازگرداند.

 حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای افزود: این سخن که اگر کسی یک فرد منحرف را نجات دهد، گویی همه انسان‌ها را نجات داده، در شخص شهید لاجوردی تبلور پیدا می‌کرد.شهید لاجوردی از همین افرادی که فریب خورده بودند، منحرف شده بودند و سلاح به روی مردم کشیده بودند، مبارز در راه همین انقلاب ساخت. او کسانی را ساخت که به جبهه اعزام شدند و به شهادت رسیدند؛ کسانی را ساخت که تا همین امروز و تا الان در خط مستقیم باقی ماندند.

معاون اول قوه قضائیه با بیان اینکه شهید لاجوردی شخصیتی فروتن و متواضع بود، گفت: زندانیان وقتی شهید لاجوردی وارد یک بند می‌شد، نمی‌دانستند که ایشان دادستان است و باور نمی‌کردند؛ چراکه می‌دیدند یک شخص عادی مثل همه و بدون داشتن چند محافظ وارد زندان می‌شد.

 لاجوردی که بود؟
شهید سید اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۱۴ در دوران استیلای استبداد قلدرمابانه رضاخانی، در جنوب تهران در خانواده‌ای متدین و از سلاله پاک رسول‌الله (ص) به دنیا آمد. پدرش سید علی اکبر هیزم فروش از معتمدان محله بود. نخستین آشنایی سید اسدالله با فعالیت سیاسی در سال ۱۳۲۷ در ۱۳ سالگی به وقوع پیوست. زمانیکه بازاریان تهران علیه «عبدالحسین هژیر» یکی از عمال انگلیس که به نخست‌وزیری رژیم شاه رسیده بود، تظاهرات به پا کرده بودند.

در سال ۱۳۴۲ همزمان با اوج‌گیری مبارزات ضد استبدادی امام خمینی(ره)، سید اسدالله لاجوردی با توصیه بزرگانی همچون آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله مطهری، به کمک سایر همرزمان و همفکرانش، هیئت موتلفه اسلامی را بنیان می‌نهد تا در راستای اندیشه‌های سیاسی و مبارزاتی امام خمینی(ره) به فعالیت علیه خفقان و استبداد و فساد رژیم طاغوتی شاه بپردازد.

پس از ترور انقلابی «حسنعلی منصور» عامل تصویب طرح ننگین کاپیتولاسیون، ساواک دستگیری‌های گسترده‌ای را آغاز کرد که سید اسدالله لاجوردی نیز در زمره دستگیرشدگان بود.

مرد پولادین
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ ساواک بار دیگر سید اسدالله را دستگیر کرد، در این دوران بود که وی «مردپولادین» لقب گرفت. در زیر شکنجه‌های ددمنشانه دژخیمان ساواک کمرش شکست و بینایی یک چشم خود را تا حد زیادی از دست داد، ولی استوار و پایمرد ایستاد و حسرت اظهار عجز بر دل سیاه شکنجه‌گران طاغوتی نهاد.

وی در این دوران وصیت نامه‌اش را نوشت و در آن تاکید کرد که ثلث مالش به مبارزان فلسطینی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی تعلق گیرد. سید اسدالله همچنین در دوران زندان با روشنگری‌هایش موجبات هوشیاری و آگاهی سایر زندانیان را فراهم آورد.

در اوایل دهه ۵۰، سید اسدالله از زندان اوین به زندان شهربانی مشهد منتقل شد. وی در سی‌ام فروردین ماه سال ۱۳۵۳ سومین دوران زندان خویش را سپری کرد و از زندان مشهد به خانه بازگشت و این در حالی بود که همچنان تحت نظارت پنهان عناصر ساواک بود.

 ضد انحراف و التقاط
دایره مبارزات و روشنگری‌های سید اسدالله لاجوردی در دوران زندان تنها به مقابله با رژیم ستمشاهی محدود نماند بلکه وی با بصیرتی که داشت در همان زندان روی در روی جریانات انحرافی و التقاطی ایستاد و علیه آنها دست به روشنگری زد و همین امر سبب شد آنها نسبت به این سید بصیر حقد و کینه پیدا کنند. در اسفند ۱۳۵۳، سید اسدالله لاجوردی برای چهارمین بار دستگیر شد و این بار او را که بازجویان ساواک از حلم و علمش به ستوه آمده بودند، به ۱۸ سال حبس محکوم کردند. سید اسدالله در این دوره از زندان با منافقینی روبه رو بود که اگر چه به صورت ظاهری دم از اسلام و دین می‌زدند، اما در واقع هسته فکری و اعتقادی‌شان را تفکرات الحادی و ضددینی مارکسیستی تشکیل می‌داد. لاجوردی با شناخت عمیق به اسلام ناب و تسلط خاص به مبانی نحله مارکسیسم در همان زندان در برابر منافقین دست به روشنگری زد و کذب دعاوی آنها و باطل بودن تفکرات مارکسیستی را به اثبات رساند.

 قبول مسئولیت پس از انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی سید اسدالله لاجوردی به دادستانی انقلاب اسلامی منصوب شد. فعالیت‌ها و مجاهدت‌های شبانه‌روزی او در این سمت حساس، بر کسی پوشیده نیست. وی برای تامین و تضمین امنیت کشور با توجه به شرایط ملتهب اوایل انقلاب و همچنین مقابله با گروهک‌های معاند که ددمنشانه بر روی مردم سلاح کشیده بودند، جانفشانی‌های زیادی انجام داد.

 مقابله با گروهکی جنایت‌پیشه
مقابله با گروهک منافقین که ذات پلید و قدرت طلب خود را برای مردم عیان کرده بودند و آشکارا دست به قتل مردم و غارت اموال آنان می‌زدند، آزمونی بود که سید اسدالله ظفرمندانه آن را پشت سر گذاشت. منافقین کوردل که حتی از پیش از انقلاب به واسطه روشنگری‌های سید اسدالله در زندان‌های رژیم شاه، از او حقد و کینه داشتند، با برخوردهای قاطع و انقلابی سید اسدالله بر حقد و کینه خود نسبت به این مجاهد فی‌السبیل الله افزودند.

نصیحت‌های مشفقانه سید
البته سید اسدالله در زمانیکه تصدی مسئولیت زندان‌ها را برعهده داشت، تا حد امکان فریب خوردگانِ توسط گروهک منافقین را با نصیحت‌های دلسوزانه و پدرانه که البته آمیخته با منطق و استدلال بود به دامن حق و حقیقت بازگرداند و آنها به واسطه نصیحت‌های مشفقانه سید از عقاید و رفتار مزورانه و جنایتکارانه گروهک منافقین برائت جستند.

شهادت؛ اجر مجاهدت‌های خالصانه سید
منافقین کوردل که حقد و کینه دیرینه‌ای از سید اسدالله لاجوردی داشتند بار‌ها برای به شهادت رساندن او، برنامه‌ریزی کردند اما هر بار ناموفق شدند. سرانجام گروهک تروریستی منافقین اول شهریورماه ۱۳۷۷ شهید اسدالله لاجوردی را در بازار تهران و در حالی که بنا به درخواست خودش هیچگونه محافظتی نیز از وی نمی‌شد، ترور کردند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار